میکائیل عظیمی کتابی درباره عالی نسب نوشته و درباره او تحقیقات زیادی کرده است او معتقد است عالی نسب اگر امروز بود حتما تاکید می کرد که حداقل های معیشت مردم تامین و از نوسانات در امان بماند.

به گزارش جماران،  میکائیل عظیمی - نویسنده کتاب میر نامیرا درباره عالی نسب – در همایش بزرگداشت میرمصطفی عالی نسب که در موسسه دین و اقتصاد برگزار می شد، موضوع انسان توسعه گرای تمام عیار در شرایط قحطی توسعه گرایی در ایران کنونی را برای سخنرانی انتخاب کرده و گفت: اگر جوانانی بخواهند درباره مرحوم عالی نسب بدانند منابع زیادی هست که می توانند به آن مراجعه کنند.

پژواک یک گزاره عالی نسب

وی یادآور شد: در 13 دی سال 1379 در «همایش اقتصاد ملی و عدالت اجتماعی در جهان متحول» که برگزار شد از عالی نسب دعوت شده بود که در این همایش شرکت کنند، اما او به دلیل شرایط جسمی نتوانست این کار را انجام دهد. اما یک پیام یک صفحه ای به همایش فرستاد او در آن پیام می گوید، «عدالت بزرگترین و عالی ترین و متکامل ترین هدیه به هستی و به شریعت است و ناموس خلقت است». این گزاره در ذهن من پژواک دارد. به نظر من این عبارت با آخرین روش های توسعه پایدار تطابق دارد.

چرا گرامیداشت عالی نسب لازم است

عظیمی با طرح این سوال که «چرا گرامیداشت عالی نسب لازم است»، گفت: آیا این مراسم یک گرامیداشت لازم است، چون آدم خوبی است؟ یا بانی موسسه است؟ یا مصدقی بوده است؟ به نظر من عالی نسب یک نمونه و سمبل از یک یاد آوری بسیار مهم و متأسفانه به همان اندازه اهمیت آن فراموش شده و به حاشیه رفته است و آن نقش و جایگاه و کارکردی مین تورها در جامعه است. به نظر من می رسد عالی نسب یک مین تور برای جامعه بود. او در خوانش و فهمی که از ادبیات نهادگرای جدید به ویژه آثار داگلاس نورث درباره توسعه داشت خیلی خوب پیشرفت کرده بود. او به این باور رسیده بود که توسعه، هم عرض یادگیری جمعی است و نه مساوی با آن. یعنی دو روی یک سکه هستند؛ وقتی می گوییم توسعه یعنی درباره یادگیری جمعی صحبت می کنیم.

چگونه اقتصاد به دام آزمون و خطا می افتد

او با بیان این که «مین تور ها حاملان و انتقال دهندگان این تجربه هستند و به نسل بعدی منتقل می کنند»، گفت: اگر تجربه مین تورها را کنار بگذاریم ناگزیر سر از آزمون و خطا در می آوریم و این یعنی اتلاف منابع. در چند هفته گذشته که واردات خودروی دست دوم مطرح بود گویی اولین بار است این بحث مطرح شده است؛ غافل از این که در نیمه اول دهه پنجاه این سیاست اجرا شده است و تاثیرات بسیارمخربی بر صنعت خودرو گذاشت و اگر آن تجربه را مین تورها ارائه می دادند و نشان می دادند چه بلایی سر صنعت آمد شاید این تجربه تکرار نمی شد.

عظیمی ادامه داد: با مجموعه شناختی که بنده از عالی نسب دارم این اجازه را می یابم که بگویم ایشان در قامت یک مین تور هنوز قابل بهره برداری است

وی سپس  یک پرسش و پاسخ فرضی با مرحوم عالی نسب طرح کرد و گفت: بیایید تصور کنیم عالی نسب را اینجا آورده ایم و چند پرسش را با ایشان در میان بگذاریم و من بر اساس آثاری که از عالی نسب مانده می توانم حدس بزنم که چه پاسخی می دهد. فرض کنید اینجا مرحوم عالی نسب رو به روی ماست و از ایشان می پرسم، آیا تاکید شما بر تولید داخلی – بومی اصرار به ساخت همه چیز در داخل است؟ و ایشان پاسخ می دهد که  تولید یک نظام اجتماعی است و عامل هویت بخشی شهروندان است و دوم این که تولید بومی به معنای انزوا نیست، چرا که زیست تجربی خودم این را نقد می کند و در دو نوبت مشخص که پیشنهاد شد برای کارخانه حریم ایجاد کنم و به نوعی عرصه را از رقابت خالی کنم مخالفت کردم و گفتم می خواهم شلاق رقابت بالای سر کارخانه باشد.

از مرحوم عالی نسب می پرسم شما در ستاد بسیج اقتصادی بودید آیا امروز هم آن کار را کرد؟ و او احتمالا می گفت، قطعا خیر. امروز نمی شود آن شیوه را تکرار کرد. آنچه مهم است شکل اجرا و سیاست نیست، بلکه رعایت دو نکته تضمین حداقلی از معیشت مردم و محفوظ ماندن این حداقل ها از نوسانات است و این که یک شیفت کار شرافتنمندانه باید یک زندگی شرافتمندانه ایجاد کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.