نئولیبرالیزم سلطهی بخش غیر حقیقی بر بخش حقیقی یا سلطهی بخش پولی بر بخش حقیقی تولید یا سلطهی سرمایههای تجاری و مالی بر تولید صنعتی یا سلطهی رانتهای معدنی و حراج منابع طبیعی کشور و تخصیص رانتها به مافیاهای قدرت و ثروت و متهم کردن مردم به عنوان دریافت کنندههای یارانه؛ تخصیص اعتبارات بانکی به فعالیتهای سوداگری واردات کالاهای تجاری و خودروهای لوکس و صدها کالاهای ضروری دیگر از جمله میلیونها دلار واردات غذای سگ و گربه و حیوانات خانگی؛ چپاندن رانتهای معدنی به جیب مافیاهای مختلف و متهم کردن مردم به دریافت یارانههای پنهان است.
به گزارش جماران دکتر راغفر ، صاحب نظر اقتصاد ایران در سخنانی گفت: باید توجه کرد، گزارشهایی که یارانههای مردم را هدف گرفته چگونه در خدمت منحرف کردن افکار سیاستگزاران از چپاولی است که از منابع ملّی صورت میگیرد.
سال گذشته ما 44 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتیم که یک چهارم آن برگشته است. در تیر و مرداد ماه 250 هزار تن کاغذ و خمیر کاغذ صادر کردیم. ما فریاد زدیم و اعلام کردیم که جلوی این کثافت کاری و غارت منابع مردم را بگیرید. امروز در کشور میبینیم که چه اتفاقی بر سر کاغذ افتاده است.
وی گفت: سال گذشته ما 44 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتیم که یک چهارم آن برگشته است. در تیر و مرداد ماه 250 هزار تن کاغذ و خمیر کاغذ صادر کردیم. ما فریاد زدیم و اعلام کردیم که جلوی این کثافت کاری و غارت منابع مردم را بگیرید. امروز در کشور میبینیم که چه اتفاقی بر سر کاغذ افتاده است. برندگان چه کسانی هستند؟ چه کسانی اجازهی صادرات میدهند؟ کسانی که در مجلس و دولت نشستهاند این مجوزها را میدهند. از 44 میلیارد، 11 میلیارد برگشته است. بقیه را گذاشتهاند تا با قیمت های بالاتر دلار وارد کنند. چه کسانی گزارشها را مینویسند؟ چه هدفهایی را دنبال میکنند؟ 11 میلیاردی که وارد کردند با قیمتهای سیزده هزار و پانزده هزار تومان فروختند. با دلار چهار هزار تومانی و نهادهای رایگان گرفتند و صادر کردند بعد با دلار سیزده هزار تومان فروختند. این آمار وحشتناک است.
سال گذشته 10 میلیارد دلار یارانهی سوخت حمل و نقل کالاهای صادراتی دادیم. شن و ماسه صادر میکنیم برای اینکه به دلیل یارانهی انرژی که برای صادرات میدهیم مقرون به صرفه است که حتی شن و ماسه صادر کنیم. در حالی که هزینههای استهلاک و زیر ساختها به عهدهی دولت است. هنوز ارزی که بابت استهلاک خودروها و کالاهایی که صادر میکنند محاسبه نکردیم.
وی افزود: سال گذشته 10 میلیارد دلار یارانهی سوخت حمل و نقل کالاهای صادراتی دادیم. شن و ماسه صادر میکنیم برای اینکه به دلیل یارانهی انرژی که برای صادرات میدهیم مقرون به صرفه است که حتی شن و ماسه صادر کنیم. در حالی که هزینههای استهلاک و زیر ساختها به عهدهی دولت است. هنوز ارزی که بابت استهلاک خودروها و کالاهایی که صادر میکنند محاسبه نکردیم. گزارش های رسمی نئولیبرال برای فریب افکار عمومی و مسئولین کشور این موضوع را نادیده میگیرند. هیچکس اعتراض نمیکند که شما 10 میلیارد دلار فقط یارانهی سوخت حمل کالا میگیرید که بخش قابل توجهای از آن مربوط به حمل فولاد، آهن و کالاهای معدنی است. در سال 96 چهل و هفت میلیون تن کالا در کشور جابجا شد که سی و چهار میلیون تن مربوط به حمل و نقل فولاد، آهن و سنگ آهن است. در اینجا یارانهی انرژی مهم نیست؟ اما کارگری که باید هزینهی گرمای زندگی خود را با سختی تأمین کند یارانهاش را هدف قرار میدهند. اگر رانت سوخت به حمل و نقل کالایی پرداخت نشود سنگ آهن نمیتواند صادر شود. سنگ آهنی که تا 20 سال دیگر تمام میشود. کشوری که منابع گستردهی سنگ آهن داشته باشد نداریم. هیچکس برای این مسائل فکر نمیکند. اگر سواد ندارید شرف داشته باشید.
هیچکس اعتراض نمیکند که شما 10 میلیارد دلار فقط یارانهی سوخت حمل کالا میگیرید که بخش قابل توجهای از آن مربوط به حمل فولاد، آهن و کالاهای معدنی است. در سال 96 چهل و هفت میلیون تن کالا در کشور جابجا شد که سی و چهار میلیون تن مربوط به حمل و نقل فولاد، آهن و سنگ آهن است. در اینجا یارانهی انرژی مهم نیست؟ اما کارگری که باید هزینهی گرمای زندگی خود را با سختی تأمین کند یارانهاش را هدف قرار میدهند. اگر رانت سوخت به حمل و نقل کالایی پرداخت نشود سنگ آهن نمیتواند صادر شود. سنگ آهنی که تا 20 سال دیگر تمام میشود. کشوری که منابع گستردهی سنگ آهن داشته باشد نداریم. هیچکس برای این مسائل فکر نمیکند. اگر سواد ندارید شرف داشته باشید.
وی گفت: آمریکا در چهار ماههی اول سال 2014 شصت و سه هزار بشکه در روز نفت صادر میکردند. اکنون دو میلیون و هفتصد هزار بشکه صادر میکنند. تمام بازی جنگ خلیج فقط برای افزایش قیمت نفت هست تا تولید نفت شل برای امریکا مقرون به صرفه باشد. بازی لشکرکشی به چند دلیل است. یک دلیل اینکه تنور تنش در منطقه داغ نگه دارد تا امریکا بتواند اسلحه بفروشد و بابت امنیت باج بگیرد اما همزمان افزایش قیمت حاملهای انرژی به زیان چین است. سال آینده تراز نفتی چین چهارصد میلیارد دلار منفی خواهد شد. این از ابزارهای کنترل چین است که توسط امریکا انجام میگیرد. بسیار هوشمندانه برنامهاش را طراحی کرده و اجرا میکند. امروز امریکا به نفت خلیج فارس نیاز ندارد و این یک خطر بزرگ است به دلیل اینکه منافع امریکا در شرایط کنونی حکم میکند تنش در منطقه وجود داشته باشد. امریکا در تمام جنگهایی که در دنیا اتفاق افتاد مستقیماً آسیب نخورد. همه جای دنیا امریکاست که امنیت برای دوستان و رفقا و ناامنی برای دیگران درست میکند.
آمریکا در چهار ماههی اول سال 2014 شصت و سه هزار بشکه در روز نفت صادر میکردند. اکنون دو میلیون و هفتصد هزار بشکه صادر میکنند. تمام بازی جنگ خلیج فقط برای افزایش قیمت نفت هست تا تولید نفت شل برای امریکا مقرون به صرفه باشد. بازی لشکرکشی به چند دلیل است. یک دلیل اینکه تنور تنش در منطقه داغ نگه دارد تا امریکا بتواند اسلحه بفروشد و بابت امنیت باج بگیرد اما همزمان افزایش قیمت حاملهای انرژی به زیان چین است. سال آینده تراز نفتی چین چهارصد میلیارد دلار منفی خواهد شد. این از ابزارهای کنترل چین است که توسط امریکا انجام میگیرد
وی گفت: اکنون وابستگی امریکا به خلیج فارس و نفت منطقهی خلیج فارس کاملاً قطع شده و جایگزین نفت ایران، نفت امریکا شده است. بنابراین اگر آقایان دلشان را خوش کردند که دو سال دیگر ترامپ میرود معلوم نیست علیرغم مفاسد و مشکلاتی که دارد برود. احتمال اینکه سرکار بماند خیلی بیشتر است. اما اگر فکر کنند ترامپ برود و کسی دیگر میآید و امریکاییها به برجام برمیگردند خیال خام است. اصلاً چنین اتفاقی نخواهد افتاد به دلیل اینکه امریکا هزینههای خروج از برجام را پرداخت کرده است. ضمن اینکه ابزار کنترل اروپا، ژاپن و چین است. باید همواره تنش وجود داشته باشد تا بتواند هزینههای بعدی امریکا را تأمین کند. اکنون یکی از مشکلات کشورهای غربی این است که پولهای باد آوردهی فروش نفت و سرمایههای عظیم نفتی در بانکهای اروپایی هست که باید بابت آن بهره بپردازند. لذا برای اتلاف منابع نیاز به ناآرامی در منطقه دارند.
اکنون وابستگی امریکا به خلیج فارس و نفت منطقهی خلیج فارس کاملاً قطع شده و جایگزین نفت ایران، نفت امریکا شده است. بنابراین اگر آقایان دلشان را خوش کردند که دو سال دیگر ترامپ میرود معلوم نیست علیرغم مفاسد و مشکلاتی که دارد برود. احتمال اینکه سرکار بماند خیلی بیشتر است. اما اگر فکر کنند ترامپ برود و کسی دیگر میآید و امریکاییها به برجام برمیگردند خیال خام است. اصلاً چنین اتفاقی نخواهد افتاد به دلیل اینکه امریکا هزینههای خروج از برجام را پرداخت کرده است.
وی گفت: از این ناآرامی ها همهی دنیا جز امریکا و روسیه آسیب خواهند دید. آنچه اتفاق افتاده این است که نئولیبرالهای امریکایی تحت عنوان مبارزهی با تروریزم که از استفادهی ابزاری میکنند یک کشور صادر کنندهی نفت را بر خلاف اصول تجارت آزاد جهانی تحریم میکنند برای اینکه خودشان جایگزین شوند. بنابراین تسخیر بازارهای نفتی ایران اصلیترین هدفشان است. سیاستهای نئولیبرالی بیثبات سازی اقتصاد کلان ایران را ملاحظه میفرمایید که تورم در دورههای مختلف دولت آقای هاشمی، آقای خاتمی، آقای احمدینژاد و آقای روحانی چگونه رقم می زند. توجه کنید رشد تورم چگونه صورت گرفته است. مشاهده میکنید روند نرخ تورم نقطه به نقطهی کالاها و خدمات از دولت فخیمهی دوازدهم به بعد چگونه افزایش پیدا کرده است. ملاحظه میکنید چگونه همزمان دستمزدهای حقیقی را کاهش دادهاند. این همان سیاستهای تعدیل ساختاری است. افزایش قیمت ارز این اتفاقات را رقم زده است: کاهش مصرف بخش خصوصی (خانوارها)، تنزل سرمایهگذاری، تشدید رکود در بخش خصوصی، کاهش میزان اشتغال، سقوط رفاه عمومی و سطح معیشت، بروز چالشها و بحران در کشور سبب شده است.
دکتر راغفر گفت: در اقتصاد تک محصولی ما که کاملاً به درآمدهای سهل الوصول نفت برای رفع کسری بودجهها وابسته هستیم، نسخهای که برای افزایش قیمت ارز میپیچند منافع رانتی بزرگی را رقم میزند. در اینجا دور تسلسلی بوده که در طی سی سال تکرار شده است. افزایش نرخ ارز منجر به افزایش نرخ تورم میشود. در شمال شهر خودرویی با قیمت 32 میلیارد تومان برای فروش گذاشتهاند! آیا امکان دارد در شمال یک کسی سوار خودرو 32 میلیارد تومانی شود و در جنوب شهر با چند کیلومتر فاصله یک کسی بچهاش را یک میلیون تومان بفروشد! این جامعه امکان بقاء ندارد.
در یکی از گزارشها یشان آمده که یارانههای انرژی را حذف کنیم و پول آن را به مردم دهیم. این پر بلاهتترین سیاستی هست که میتوانند اقدام کنند. 42500 میلیارد تومان یارانهای که به هفتاد و شش میلیون نفر پرداخت میشود. وزیر اقتصاد دولت یازدهم در آخرین روزهایی که در حال رفتن بود گفت زمانی که آخر ماه میشود ماتم میگیریم که این مبلغ را چگونه تأمین کنیم. نئولیبرالها از یکسو میگویند آن را کم کنیم و از سوی دیگر میگویند یارانه را زیاد کنیم و آن را روی ارقام سیصد هزار تومان بیاوریم. این افراد به منتقدین خودشان برچسب پوپولیسم میزنند.
وی گفت: وقتی نرخ ارز بالا میرود چند روز بعد مردم متوجه میشود چهل درصد از قدرت خریدشان از بین رفته است. در عین حال مالیات از اقشار ضعیف و طبقهی متوسط عمدتاً اخذ شود. در رابطهی بین چرخههای فلاکت در اقتصاد ایران نشان دادیم که چگونه افزایش مخارج و هزینههای دولت و افزایش بهای کالاها و خدمات دولتی را موجب میشود. نرخ ارز و مالیاتها را داریم که منجر به افزایش هزینههای معیشت، کسب و کار و فعالیتهای مردم میشود. یکی از مسائلی که آقایان در گزارشها توصیه کردند در یکی از گزارشها یشان آمده که یارانههای انرژی را حذف کنیم و پول آن را به مردم دهیم. این پر بلاهتترین سیاستی هست که میتوانند اقدام کنند. 42500 میلیارد تومان یارانهای که به هفتاد و شش میلیون نفر پرداخت میشود. وزیر اقتصاد دولت یازدهم در آخرین روزهایی که در حال رفتن بود گفت زمانی که آخر ماه میشود ماتم میگیریم که این مبلغ را چگونه تأمین کنیم. نئولیبرالها از یکسو میگویند آن را کم کنیم و از سوی دیگر میگویند یارانه را زیاد کنیم و آن را روی ارقام سیصد هزار تومان بیاوریم. این افراد به منتقدین خودشان برچسب پوپولیسم میزنند. اتفاقی که در این سه دهه افتاده اینکه بیثبات سازی اقتصاد کلان موجب تشدید رکود تورمی، رانت نرخ ارز، مالیات نامرئی تورمی، کمبود و گرانی و مایحتاج عمومی، انقباض اقتصاد، کاهش شدید فعالیت اقتصادی، تورم بالا، تقویت خام فروشی و فروش ثروتهای ملّی، حراج منابع و داراییهای ملّی شده است. این سلطه نئولیبرالیزم بر اقتصاد ایران است.
به گزارش جماران دکتر راغفر گفت: اقتصاد حقیقی تحت تأثیر بازارهای مالی هست که اقتصاد حقیقی را تضعیف میکند. در سال گذشته صدها مقاله در افزایش قیمت ارز چاپ کردند. رسانههای داخلی با رسانههای BBC، ایران اینترنشنال، رادیو فردا، بنگاههای خبر پراکنی ضد انقلاب شاهد هستیم که چگونه همسوی با هم نگرانیهای خود را منعکس میکنند. همهی اینها افزایش قیمت ارز را دنبال میکنند. سهم دورههای زمانی از کلیهی تیترها و سر مقالههای منتشر شده در دفاع از افزایش نرخ از سال 1386 تا 1396 برای یک روزنامه است. هشتاد و چهار درصد مقالههای یک روزنامه فقط معطوف کوبیدن برای افزایش قیمت ارز بوده است. نئولیبرالهای داخلی اقتصاد بازار آزاد را ابزار بیثبات سازی اقتصاد کلان و هرج و مرج اقتصادی، خود تحریمیها و تشدید تأثیرات تحریمهای اقتصادی کردند.
فزایش نرخ ارز موجب تورم بالا و بیثبات سازی اقتصاد کلان شده است. سه گانهای ناممکن داریم. زمانی که تنگنای عرضهی ارز ندارید نمیتوانید تحریک تقاضا را به اسم آزادی اقتصادی انجام دهید. در این صورت نمیتوانید تثبیت نرخ ارز کنید و ثبات اقتصاد کلان داشته باشید. به این سه گانهی ناممکن ارزی گویند. از یکسو اعلام میکنند ارز نداریم و از سوی دیگر واردات را دامن می زنند. سال گذشته 21 میلیارد دلار کل درآمد ارزی دولت بود، واردات که ثبت و سفارش شده 76 میلیارد دلار بوده است.
دکتر راغفر گفت: اینها ما را متهم میکنند که شما فقط نقد میکنید و راه حل نمیدهید. ما راه حل به نئولیبرالها، برندگان غارت نمیدهیم بلکه به سیاستگزاران میدهیم اگر خودشان آلوده نباشند. منتهی اجرا نمیکنند به دلیل اینکه منتفع هستند و از وضعیت آشفته برنده هستند. افزایش نرخ ارز موجب تورم بالا و بیثبات سازی اقتصاد کلان شده است. سه گانهای ناممکن داریم. زمانی که تنگنای عرضهی ارز ندارید نمیتوانید تحریک تقاضا را به اسم آزادی اقتصادی انجام دهید. در این صورت نمیتوانید تثبیت نرخ ارز کنید و ثبات اقتصاد کلان داشته باشید. به این سه گانهی ناممکن ارزی گویند. از یکسو اعلام میکنند ارز نداریم و از سوی دیگر واردات را دامن می زنند. سال گذشته 21 میلیارد دلار کل درآمد ارزی دولت بود، واردات که ثبت و سفارش شده 76 میلیارد دلار بوده است.
وی گفت: سه چالش کلیدی اقتصاد ایران رونق تولید، کنترل تورم، تأمین مالی دولت است که مشکلات بسیار جدّی را به دنبال داشته است. در دو دههی اخیر پنج حوزهی اصلی درآمدهای کلان و توزیع رانت در کشور واحدهای صنعتی و معدنی متکی به رانت منابع، سوداگری و سفته بازی در زمین و ساختمان، بازرگانی وارداتی، دلالی و سفته بازی، فعالیتهای مالی و سود سپردههای بانکی، سوداگری سفته بازی ارزی و رانت افزایش نرخ ارز بودند. بخش قابل توجهای از اینها مالیات نمیدهند.
فقط صد هزار میلیارد تومان بخش مابه تفاوت بهاء منابع خام و انرژی صنایع صنعتی، معدنی رانتی در سال 97 بوده است. ما اینها را شماردهایم که چه درآمدهایی را حاصل کردند. مالیاتی که از این ها گرفتند 1.4 درصد بوده که رقمی مسخره است.
وی گفت: فعالیت نامولّدی مانند سوداگری سوخت موتور خلق فساد در جامعه هستند. راه نجات اقتصاد ایران بالا بردن هزینههای فعالیتهای نامولّد و پایین آوردن هزینههای فعالیتهای مولّد است. اینها آمار درآمدهای رانت ناشی از رانت ارز نامولّدها در سال 97 ایران بوده است. فقط صد هزار میلیارد تومان بخش مابه تفاوت بهاء منابع خام و انرژی صنایع صنعتی، معدنی رانتی در سال 97 بوده است. ما اینها را شماردهایم که چه درآمدهایی را حاصل کردند. مالیاتی که از این ها گرفتند 1.4 درصد بوده که رقمی مسخره است.
هفده بنگاه رانتی خصولتی سال گذشته 68000 میلیارد تومان سود خالص عملیاتی دارند. امروز دولت دست گدایی دراز میکند برای اینکه از صندوق ارزی پول بگیرد که به معنای چاپ پول و تورم است و هزینهی آن را باید مردم پرداخت کنند.
وی گفت: فقط رانت منابعی که بدست آوردند نیست بلکه در ایران چند نوع رانت داریم. علاوه بر رانت منابع نفت و گاز، معدنی و انرژی رانت تبدیل منابع هم داریم. آقایان پتروشیمی پولی میگیرند برای اینکه گاز را تبدیل و صادر کنند. از سوی دیگر رانت زمین، سرمایه، نفوذ، ائتلاف غالب را داریم. امروزه ائتلاف غالب بین مسئولین تراز نوین کشور با همدیگر رانت ائتلافی را درست کردند که از همهی رانتها بهرهمند هستند. بنابراین امید به اینکه اتفاقی در اینجا بیفتد وجود ندارد. در همین شرایط با کاسته شدن ارزش کار مولّد (نیروی کار) پایینترین سطح نیروی کار از تولید ناخالص داخلی در سطح جهان داریم که یکی از پیامدهای چیرگی رانت بر اقتصاد ایران و ارزش زدایی از نیروی کار، بیانگیزگی نیروی کار و مهاجرت گستردهی استعدادها و نخبگان است.
وی گفت: سال گذشته هفده مورد را در گزارش دیگری نوشتیم و اسم آنها بردیم از جمله پالایشگاه نفت اصفهان، نفت بندرعباس، نفت تهران و... . در اینجا هفده بنگاه رانتی خصولتی سال گذشته 68000 میلیارد تومان سود خالص عملیاتی دارند. امروز دولت دست گدایی دراز میکند برای اینکه از صندوق ارزی پول بگیرد که به معنای چاپ پول و تورم است و هزینهی آن را باید مردم پرداخت کنند. از گزارشهای منتشر شده هیچ ذکری از رانت خوارهای بزرگ کشور نمیشود. نظام مالیاتی فاسدی ما در خدمت آقایانی هست که مالیات نمیدهند.
نئولیبرالیزم ادامه و تکامل لیبرالیزم اقتصادی نیست بلکه پروژهای برای کنترل جهان است. امروزه سیاستهای نئولیبرال در نیویورک، لندن و سایر کشورهای صنعتی و بلکه در بسیاری از کشورهای بسیار فقیر آفریقایی برای عقب نگاه داشته شدن کشورهایی مانند کشورهای شاخ آفریقا جریان دارد.
دکتر راغفر در ادامه عنوان بحث خویش را بنیانهای نئولیبرالی تحریمها و تأثیر سیاستهای سه دههی گذشته در ایران دانست و گفت: چهار شوک ارزی وجود داشت که آخرین آنها از دی ماه 96 آغاز شد، چیزی که بسترساز آنها صدها مقالهی منتشر شده در رسانههای مافیای قدرت و ثروت در کشور بوده که از نیمهی سال 1396 حملات خودشان را آغاز کردند.
وی گفت: شوک ارزی در آستانهی سال 1397 مردم را با پرسشهای پاسخ نگفتهای مواجه کرد که محصول مشترک دولت، مجلس، مافیاهای شبه دولتی و خصوصی هستند. در طول سال 1397 رمق تولید و مردم را کشیدند و تداوم آن در پایان ماه دوم سال 1398 شوک ارزی دیگری بود که بر اندام نحیف تولید و خانوارهای کشور وارد شده است. این سؤال متداولی است که خیلیها میپرسند تضعیف نظام سیاسی- اقتصادی و بیثبات سازی اقتصاد کلان چرا توسط نهادهای اساسی و حاکمیتی مانند مجلس و دولت رخ می دهد؟ سؤال بعدی اینکه چه آیندهای متصوّر است؟
دکتر راغفر ادامه داد: نئولیبرالیزم سلطهی بخش غیر حقیقی بر بخش حقیقی یا سلطهی بخش پولی بر بخش حقیقی تولید یا سلطهی سرمایههای تجاری و مالی بر تولید صنعتی یا سلطهی رانتهای معدنی و حراج منابع طبیعی کشور و تخصیص رانتها به مافیاهای قدرت و ثروت و متهم کردن مردم به عنوان دریافت کنندههای یارانه؛ تخصیص اعتبارات بانکی به فعالیتهای سوداگری واردات کالاهای تجاری و خودروهای لوکس و صدها کالاهای ضروری دیگر از جمله میلیونها دلار واردات غذای سگ و گربه و حیوانات خانگی؛ چپاندن رانتهای معدنی به جیب مافیاهای مختلف و متهم کردن مردم به دریافت یارانههای پنهان است.
در دورهی احمدی نژاد خانم رئیس IMF حرفهای بسیار مسخره و مضحکی زد از جمله اینکه باید الگوی یارانهها در دولت یازدهم جهانی کنیم. وقاحت به حد اعلی است.
وی گفت: گرچه مشکلات اقتصادی ایران، مشکلات تاریخی هستند اما ایدئولوژی نئولیبرالیزم که بعد از جنگ تحمیلی بر کشور حاکم شد به دلیل اینکه برندگان آن اصحاب قدرت و ثروت حاکم بودند با گذشت زمان تقویت شد و امروزه عملاً همهی حوزههای اساسی تصمیمگیری کشور در برگرفته است. از طریق رسانههای وابستهی خودشان که پولهای بسیار بزرگی برای گروههای برنده را سبب شده اند، شستشوی افکار عمومی را به نام طرفداری از بازار آزاد دنبال می کنند و با راه انداختن مشاجرات حیدری نعمتی کوشیدند افکار عمومی را از مشکلات اصلی منحرف کنند.
این صاحب نظر اقتصاد ایران سال 1397 را اوج نتایج سه دهه حاکمیت نئولیبرالیزم بر اقتصاد ایران دانست و گفت: نئولیبرالیزم ادامه و تکامل لیبرالیزم اقتصادی نیست بلکه پروژهای برای کنترل جهان است. امروزه سیاستهای نئولیبرال در نیویورک، لندن و سایر کشورهای صنعتی و بلکه در بسیاری از کشورهای بسیار فقیر آفریقایی برای عقب نگاه داشته شدن کشورهایی مانند کشورهای شاخ آفریقا جریان دارد. آدمهایی که برخوردار هستند الگو و سبک زندگی مشابه آنچه ملاحظه فرمودید را دنبال می کنند که نابرابریهای فاحش رقم میزند.
وی گفت: نئولیبرالیزم مجموعهای از سیاستهای اقتصادی است که اقتصادهای ملّی را در اقتصاد جهانی ادغام میکند و میبلعد. سلطهی بازار بر همهی شئون زندگی و کالایی شدن همهی پدیدههای حیات فردی، اجتماعی و تعقیب اقتصاد مالی بر اقتصاد حقیقی، دولت در تسخیر صاحبان سرمایه تجاری مالی برجستهترین وجوه نئولیبرالیزم هستند. نئولیبرالیزم با ماشین پر قدرت مهندسی افکار عمومی که از درآمدهای غارت شده از منابع عمومی و مردم تغذیه شده علیه منافع خود مردم کوشیده با ارائهی گزارههای غلط و دستکاری در نظام فکری مسئولین و عموم مردم به عنوان قربانیان نظام فکری، نظام تصمیمگیریهای اساسی را به تسخیر بنگاههای شبه دولتی و شبه خصوصی درآورد. مادامی که این سیاستها حاکم هستند نیازی به توطئهی خارجی و حملهی امریکا نیست. عناصرشان در نظام تصمیمگیریهای اساسی خدمتگزاران اربابان خودشان هستند.
به گزارش جماران این تحلیل گر سیاست های کاهش فقر و نابرابری گفت: برنامههای تعدیل ساختاری طراحی شده بودند تا مخارج دولت و میزان دخالت دولت در اقتصاد را کاهش دهند و آزاد سازی اقتصادی و تجارت بینالمللی تعقیب کنند. برنامههای تعدیل ساختاری به صراحت به ترغیب صادرات مبتنی بر مفهوم ریکاردویی مزیت نسبی تأکید داشتند. بنابراین کشورها باید در تولید و صادرات کالاهایی تخصص پیدا کنند که میتوانند آنها را به قیمتهای حقیقی ارزانتر از کشورهای رقیب تولید کنند اما تجارت بینالملل اغلب نامتوازن و غیر منصفانه در تأثیرات آن هست. برای حضور موفق در بازارهای جهانی عوامل متعددی دخالت دارند که از جملهی این عوامل حداقل میتوان به قدرت بازار اشاره کرد.
وی گفت: امروزه همهی عزیزان شاهد هستند که چگونه دولت امریکا با کارخانهی هوآوی برخورد میکند. به دلیل اینکه آنها در تولید گوشیهای نسل چهارم و پنجم از رقبای امریکایی پیش افتادند فشار گذاشته و تمام قواعد بازی اقتصاد بازار آزاد را نقض کردند، بخاطر اینکه چین را عقب نگه دارند. من برنامههای تعدیل ساختاری را از منابع اصلی استخراج کردم و در اینجا فقط رئوس را میگویم. تمام اینها به گوش همه آشنا هست. آقایانی که مدعی هستند ما سیاستهای تعدیل و نئولیبرالی را اجرا نمیکنیم همه دیدگاه های آن ها سیاستهای رسمی اعلام شده تعدیل اقتصادی هستند. عبارتهای آن به گوش شما و ما آشنا است و در طی این دورهها بارها و بارها تکرار شدهاند.
دکتر راغفر گفت: برنامههای تعدیل ساختار چهار عنصر اصلی دارد: بسیج منابع داخلی، اصلاحات سیاستی برای افزایش کارآیی اقتصادی، کسب درآمدهای ارزی از منابع غیر سنتی از طریق تنوع بخشی و افزایش صادرات کالاهای سنتی و در نهایت کاهش نقش فعال دولت؛ دولت باید کوچک شود و تضمین اینکه این اقدامات تأثیر تورمی نداشته باشند. ابزارهایی که برای میل به این اهداف تعریف کردند دو دسته اقدامات هستند: نخست اقدامات تثبیتی؛ در سطح خرد زمینهها را برای اقدامات تعدیلی فراهم میکند که از آن به عنوان رویکردهای کلان بحث میشود. جلوگیری از افزایش دستمزدهای بخش عمومی؛ چنانکه اخیراً مشاور رئیس جمهوری بارها مطرح کرد که نباید دستمزدها بالا برود.
وی گفت: سال گذشته با تورم وحشتناکی که کشور با آن مواجه بود تأکید صریح بر این بود که نباید دستمزدها بالا برود. به چه دلیل؟ برای کاهش تورم ناشی از افزایش دستمزدها و کاهش هزینههای حقوق و دستمزد دولت. و کاهش یارانههای غذا و سایر کالاها و نیز بهداشت آموزش؛ مافیای دارو و سلامت در کشور در دورهی دولت یازدهم به اوج خود رسیده است.
دکتر راغفر گفت: گفته می شود هدف از کاهش ارزش پول ملّی ارزانتر کردن صادرات و رقابتیتر شدن و کاهش واردات است. علیرغم اینکه بارها و بارها این اقدامات در کشور صورت گرفته و هیچ یک از اهدافی که در ایران تعریف شده تحقق پیدا نکرده است. اقدامات تعدیلی شامل تشویق صادرات از طریق مشوّقها و تنوع بخشی به صادرات، کوچک کردن خدمات کشوری و کوچک کردن کشور، آزاد سازی اقتصادی و حذف مقررات و مقررات زدایی از فعالیتها از جمله حذف سهمیه بندیها، تعرفهها و یارانههای پنهانی، حذف محدودیتهای انتقال سودهای بنگاههای خارجی به خارج از کشور، همهی این موارد تصویب شده است.
وی اقدام دیگر تعدیلی را خصوصی سازی دانست و گفت: در ایران خصوصی به معنای چپاول اموال عمومی و توزیع آن به رفقا، قوم و خویشان و نزدیکان اصحاب قدرت است. دولت فخیمه در تابستان گذشته مبالغ هنگفتی تخریب مالیاتی برای کسانی که درآمدهای ارزی را سرمایهگذاری کنند را پدید آورد چه حقه بازی هست و چگونه به اسم سرمایهگذاری شرکتهای صوری میسازند و بعد از پرداخت مالیات معاف میشوند همهی بنگاههای مافیایی بزرگ از معافیتهای مالیاتی صدها میلیارد تومان بهره گرفتند ولی از کارمند و معلم تا ریال آخر مالیات را اخذ میکنند.
به گزارش جماران دکتر راغفر گفت: اتخاذ و اعمال برنامههای تعدیل ساختاری که مورد تأیید صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی بوده پیش فرضهای دریافت کمک بود. کشورهایی که کمک یا وام میخواستند باید اینها را اجرا میکردند. دولت بریتانیا علاوه بر پیشرفتها حوزههای سیاسی را هم تحت عنوان حکمرانی خوب هدف قرار داده است. شاخصهایی که در این حوزه هست اضافه کردند. کشورهای جنوب شرق آسیا حاضر نشدند این فرآیندها را دنبال کنند و سعی کردند قدرت سیاستگزاریهای خود را حفظ کنند. تعدیلهایی که توسط نهادهای مالی بینالمللی ارائه شده بود با تناقضهای بارزی مواجه میشد. زمانی که کشورهای شرق آسیا با موفقیت روبرو شدند آن را به گسترش بازار در این کشورها منتسب کردند.
اخیراً سه گزارش به سفارش شبکهی مافیایی نئولیبرالی کشور و توسط عوامل کاشته شدهی آنها در این نهادها در مراکز تصمیمگیری کشور تهیه شده که هدف هر سه آنها مهندسی افکار مسئولین کشور برای افزایش قیمت ارز است. اولین آنها تحت عنوان یارانههای پنهان انرژی در سازمان مدیریت برنامهریزی تهیه شده است. دومین آنها گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در مورد ارز ترجیحی کالاهای اساسی است. سومین آنها تحت عنوان رونق تولید چند وقت پیش توسط اتاق بازرگانی ایران منتشر شده است.
دکتر راغفر گفت: زمانی که بحران سال 1397 پیش آمد و همهی کشورها دچار مشکل شدند این اتهام را مطرح کردند که دولت مداخله کرده و رفیق بازی و سیاستهای نامناسب وجود دارد و فساد در این کشورها عامل بروز بحران بوده است. نئولیبرالها از بحرانها بهترین استفاده را میکنند. امروز شوکهای ارزی که سال گذشته دولت با کمک مجلس به کشور وارد کرد کار را به جایی رسانده که اگر دلار ده هزار تومان شود مردم ذوق زده میشوند. شوک وارد میکنند تا بدترین تصمیماتی که مردم در شرایط عادی حاضر نیستند بپذیرند، را قبول کنند. سال گذشته اگر اعلام میکردند دلار هشت هزار تومان میشود برای عدهای غیر قابل باور بود. امروزه اگر اعلام کنند دلار هشت هزار تومان شده مردم از فرط خوشحالی مجدداً به همین دولت رأی میدهند. این ثمرهی شوک است. کاری که شوک میکند این است که آدمها را از موقعیت طبیعی خارج میکند. آدمی که دچار شوک میشود احساس اضطراب و نگرانی میکند و با سردرگمی مواجه است. در آن موقع هر کسی به او راه حلی را پیشنهاد کند ولو اینکه در شرایط عادی پذیرش آن غیر قابل توجیه باشد، میپذیرد. این چیزی است که هدف شوک ارزی بوده و هست.
دکتر راغفر گفت: فریدمن یکی از اصلیترین چهرههای چنین سیاستهایی هست. زمانی که سیل نیواورلئان آمریکا پیش آمد و مردم گرفتار شدند او اینگونه توصیف میکند که این فرصتی برای اصلاحات ریشهای در نظام آموزش است؛ بدین معنا که آن را به بخش خصوصی بسپاریم. مردمی که همه چیز خود را از دست دادند و دچار شوک هستند هر فرمولی را بگویند فقط برای اینکه از موقعیت پیش آمده عبور کنند میپذیرند. در جایی که نتوانند از طریق سیاستهای داخلی برنامههای خود را پیش ببرند از طریق نهادهای بینالمللی و فشارها این کار را انجام میدهند. در بسیاری از قراردادهای وامگیری و کمک بند میگنجانند برای اینکه مناقشهی سرمایهگذار- دولت را به نهادهای بینالمللی میسپارند؛ به نهادهای داخلی نمیسپارند. تا جایی که امکان داشته باشد اعمال نفوذ میکنند.
در چهل سال گذشته اقتصادهایی که صادرات محور هستند مانند چین، کره جنوبی، ژاپن و آلمان افزایش نرخ ارز رابطه مستقیمی با افزایش صادرات نداشته است. از قضا در برخی از این کشورها تثبیت نرخ ارز موجب افزایش صادرات شده است. به دلیل اینکه چشم انداز روشنی را در مقابل تولید کننده قرار میدهد و میداند چگونه میتواند هزینههای آن را تأمین کند. بسیاری از این کشورها وارد کنندهی نهادهای تولیدی هستند. بنابراین اینکه بتوانند هزینهها را برنامهریزی کنند مسئلهی بسیار مهمی هست که تثبیت قیمت ارز میتواند این چشم انداز را به آنها دهد.
وی گفت: در طی سی سال گذشته هر زمان که اقتصاد ما در اثر این سیاستها با بحران روبرو بوده بانک و صندوق بینالمللی پول اطلاعیه دادند که اقتصاد ایران در مسیر سالم و صحیحی در حال حرکت است. حمایت از افراد در سیستم تصمیمگیری ایران را دنبال می کنند و هر زمان این افراد هر گزارشی دادند برای زمانی هست که بحرانی حاصل شده است. حتی در دورهی احمدی نژاد خانم رئیس IMF حرفهای بسیار مسخره و مضحکی زد از جمله اینکه باید الگوی یارانهها در دولت یازدهم جهانی کنیم. وقاحت به حد اعلی است.
استاد اقتصاد دانشگاه الزاهرا گفت: ما یک نوع همسویی و همدلی بین سیاستگزارها در مجلس و دولت با مافیاهای قدرت و ثروت چه در بخشهای خصولتی (شبه دولتی) و چه در بخشهای شبه خصوصیها (اتاقهای بازرگانی) شاهد هستیم. یک ائتلاف گسترده و شبکهای از ارتباطات وجود دارد که روی آنها دهها نشریه را شکل دادند. زمانی که نشریههای داخلی کم میآورند نشریهها و رسانههای خارجی مانند BBC، ایران اینترنشنال و رسانههای دیگر سلطنت طلب خارج از کشور به به کمک نئولیبرالها میآیند و برای آنها سوگواری میکنند که چرا از تصمیمگیریها کنار گذاشته شدند.
وی گفت: مالی سازی اقتصاد هم تأثیرات مشابهی داشته که آسیبهای خیلی جدّی بر تلاش و کار دارد. تمام طول سیصد سالهی مطالعات اقتصادی در دنیا دعوا سر سلطهی کار و سرمایه بود. سرمایه داری از سلطهی سرمایه حمایت میکند و چون قدرت، پول و سرمایه دارند بنابراین میتوانند افکار عمومی را با خود همسو کنند. همهی ما تحت تأثیر گزارههای غلط هستیم در حالی که همزمان یک قاعده اقتصادی است.
راغفر گفت: علم اقتصاد میگوید جایی که منابع کم و مصارف و تقاضا زیاد هست باید سهمیه بندی کنید. اما امروز سهمیه بندی مانند جن و بسم الله است. به همهی کسانی که از انقلاب و ارزشها حرف زدند فحش دادند و محکوم کردند. انقلابیگری را تمسخر کردند. اینها برندههایی دارند که ملاحظه کردید چه کسانی هستند و چه نسبتی با ارزشهایی که رسانهها ملّی ترویج میکنند، دارند. هیچ نسبتی ندارند.
در ایران علیرغم اینکه قیمت ارز 400 درصد افزایش پیدا کرد، در سال 96 صادرات شش درصد کاهش پیدا کرده است. گزارههایی که اعلام میکنند قیمت ارز را بالا ببرید صادرات افزایش پیدا میکند توصیههای نئولیبرالی هست که در دههی هفتاد در کشورهای دیکتاتوری و نظامیگری آمریکای لاتین اعمال شد و دورهای در ترکیه عملاً اعلام میکردند با دستکاری در قیمت ارز میتوانید فرصتهای صادراتی فراهم کنید.
وی گفت: اخیراً سه گزارش به سفارش شبکهی مافیایی نئولیبرالی کشور و توسط عوامل کاشته شدهی آنها در این نهادها در مراکز تصمیمگیری کشور تهیه شده که هدف هر سه آنها مهندسی افکار مسئولین کشور برای افزایش قیمت ارز است. اولین آنها تحت عنوان یارانههای پنهان انرژی در سازمان مدیریت برنامهریزی تهیه شده است. دومین آنها گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در مورد ارز ترجیحی کالاهای اساسی است. سومین آنها تحت عنوان رونق تولید چند وقت پیش توسط اتاق بازرگانی ایران منتشر شده است. خروجی هر سه گزارش از یک مرکز هدایت شده و یک عبارت محصول همهی اینها است: ارز را گران کنید. شاه بیت هر سه آنها افزایش قیمت ارز و افزایش قیمتهای حاملهای انرژی هست که اصلیترین آنها بنزین است. این سه گزارش حاوی مفروضات غلط، اشکالات محتوایی و محاسباتی هستند که به زودی گزارش مستقلی در این رابطه منتشر خواهیم کرد.
راغفر در ادامه به اشاره به گزارش سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، گفت: در این گزارش که هدفش حذف یارانهها است، ما فقط به یک مورد اشاره می کنیم. موارد متعدد دیگری دارد که البته در گزارشهای قبلی پاسخ دادیم. اعلام کردند تفاوت پولی که مردم میدهند با آنچه میگیرند یارانه است. بعد این را با عددهای قلابی ضرب و تقسیم کردند. اعلام کردند گاز متر مکعبی صد تومان است با توجه به اینکه عمدهی مصرف گاز خانوارها در زمستان مصرف میشود و مصرف زمستان به دلیل افزایش مصرف تصاعدی حساب میشود باید حداقل بین سیصد تا پانصد تومان محاسبه شود. ضمن اینکه قیمت حاملهای انرژی بدون اینکه اعلام عمومی کنند به شدت افزایش پیدا کرده است. فقط قیمت برق خانگی در دو سال و نیم گذشته بیش از دو برابر شده است. نکتهی دومی که گزارش دارد اینکه مابه تفاوت قیمتهای حاملهای انرژی را با دلار هشت هزار تومان محاسبه کردند. البته در مورد بنگاههای خصولتی مانند پتروشیمیها، فولادیها باید با هشت هزار تومان حساب کنند؛ به دلیل اینکه محصولات را با دلار پانزده هزار تومان فروختند. اما با اینها اینچنین حساب نمیکنند به دلیل اینکه خادمان همینها هستند.
وی گفت: زمانی که دولت یازدهم سرکار آمد آقایان پیشرانهای اقتصاد کشور را معرفی کردند که پتروشیمی، فولاد و معدن است، در جاهایی که رانت خواری صورت میگیرد. بدین ترتیب حقه بازی و فریبکاری افکار عمومی اتفاق میافتد. این در حالی است که آقایان فتوی میدهند که باید مصرف عامه را هدف بگیرید. پولی که به عنوان یارانه به آدمهایی که هزار تومان میدهند و روغن میخرند با کسی که بچهاش را یک میلیون تومان میفروشد تعلق میگیرد هدف میشوند. اینها زمینه سازی و دعوت برای شورش هستند. ما کوچکترین تردیدی در این رابطه نداریم. متوسط درآمد خانوارها حداکثر 20 درصد در در سه سال اخیر افزایش پیدا کرده است. در حالی که دو و نیم برابر محاسبه کردند. دستمزد کارگر به نرخ کارگر آفریقای صحرای سفلی است، فتوای آقایان افزایش قیمت حاملهای انرژی برای کارگر است. وی افزود: گزارش اخیری که اتاق ایران دارد و پشت آن شبکهی مافیایی نئولیبرال وطنی قرار دارد نیز نتیجهگیری یکسانی کرده است. اعلام کردند نرخ ارز را بالا ببرید افزایش صادرات صورت میگیرد. این در حالی است که در سال 97 بعد از سوریه که از جنگ تخریب شده و هنوز بخشهایی از آن کشور در تصرف گروههای مخالف هست، دومین کشور دنیا هستیم که پول ملّی ما تضعیف شده است. بیشترین کاهش ارزش پول ملّی را در جهان تجربه کردیم.
وی گفت: غلط بودن این فرض که کاهش ارزش پول ملّی موجب افزایش صادرات میشود با مشاهدات و تجربیات شکست خوردهی خود ما ثابت میشود. در سال گذشته علیرغم اینکه قیمت ارز چهار برابر شد صادرات شش درصد کاهش پیدا کرده است. به این علت که بنیانهای تولید اصلیترین ظرفیتهای ایجاد فرصتهای صادراتی هستند. حتی نهادهای جهانی مانند مجمع جهانی اقتصاد که خود یک نهاد بازار آزادی هست، اعلام کرد افزایش تولید وابسته به صد مؤلفه است که یکی از آنها میتواند افزایش قیمت ارز در کشورهایی که تولیدات کاربر دارند، باشد. تا برای این که محصولات را صادرات کنند، 10 درصد قیمت ارز را افزایش میدهند که میتواند افزایش صادرات را ترغیب کند و این برای دورهی موقتی هست.
وی گفت: سی سال است که دولتها در ایران زمانی که سیاستهای نئولیبرالی را اعمال میکنند اصلیترین ابزار تأمین کسری بودجه را افزایش قیمت ارز یا کاهش پول ملّی قرار داده اند. این درست مانند مالیات هست که در جیب مردم دست کنید و پول درآورید. مالیات از جیب مردم به صورت تضعیف قدرت خرید پول و استهلاکهای پس اندازهای آنها رخ می دهد؛ طوری که طرف قادر نیست با پولی که در بانک دارد چیزی خریداری کند. بررسیهای ما نشان میدهد در چهل سال گذشته اقتصادهایی که صادرات محور هستند مانند چین، کره جنوبی، ژاپن و آلمان افزایش نرخ ارز رابطه مستقیمی با افزایش صادرات نداشته است. از قضا در برخی از این کشورها تثبیت نرخ ارز موجب افزایش صادرات شده است. به دلیل اینکه چشم انداز روشنی را در مقابل تولید کننده قرار میدهد و میداند چگونه میتواند هزینههای آن را تأمین کند. بسیاری از این کشورها وارد کنندهی نهادهای تولیدی هستند. بنابراین اینکه بتوانند هزینهها را برنامهریزی کنند مسئلهی بسیار مهمی هست که تثبیت قیمت ارز میتواند این چشم انداز را به آنها دهد. وی گفت: در ایران علیرغم اینکه قیمت ارز 400 درصد افزایش پیدا کرد، در سال 96 صادرات شش درصد کاهش پیدا کرده است. گزارههایی که اعلام میکنند قیمت ارز را بالا ببرید صادرات افزایش پیدا میکند توصیههای نئولیبرالی هست که در دههی هفتاد در کشورهای دیکتاتوری و نظامیگری آمریکای لاتین اعمال شد و دورهای در ترکیه عملاً اعلام میکردند با دستکاری در قیمت ارز میتوانید فرصتهای صادراتی فراهم کنید.