ایرانیان باستان به احترام گذاشتن به طبیعت شهرت داشته و به درختان، رودها، دریاها، کوه ها، دشت ها و حیوانات احترام قائل بوده و ضمن این که دوست دار واقعی آن ها بودند کوچکترین آسیبی به این نعمت های الهی نمی زدند.
باید دید چه شده است که ما جملات زیبایی درباره احترام به طبیعت به کار می بریم ولی در عمل دریاها، دشت ها و رودها را با ریختن زباله آلوده می کنیم؟!
شاخه های درختان را برای تفریح و آتش زدن می شکنیم؟! برای سیر کردن خود، حیوانات زیبا چون قوچ و کل و بز و ... را شکار می کنیم و ده ها چرای دیگر...
اید دریابیم که گذشتگان روز سیزدهم نوروز را بخاطر احترام به طبیعت برگزیدند، ما ایرانیان در آخرین روز از روزهای نوروزی به دامن طبیعت می رویم و این روز را در کنار خانواده و دوستان به شادی می گذرانیم ولی باید فراموش نکنیم این روز را به روز نحس برای طبیعت تبدیل نکنیم.
سیزده بدر علاوه بر آن که بهانه ای برای شادمانی و لذت بردن از طبیعت محسوب می شود به عنوان یک جشن و آئین باستانی نیز مورد توجه است، چنانچه ثبت این روز به عنوان «کهن ترین روز گرامی داشت طبیعت در جهان» در یونسکو در حال پیگیری است.
سیزده بدر، جشن واقعی بهار است، طراوت و سرسبزی به طبیعت بازگشته و طبیعت نیز مردم را به سوی خود می خواند.
متاسفانه امروزه می بینیم نحوه اجرای جشن سیزده بدر ، مانند بسیاری از دیگر آئین های ایرانی مانند چهارشنبه سوری عمیقا از شیوه اصیل و باستانی خود دور شده است و به این شکل فعلی آن، دارای سابقه تاریخی در ایران نیست.
سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است در حالیکه امروزه در بیشتر جاها به روز ویرانی و تباهی طبیعت تبدیل شده است.
باید آثار حضور در طبیعت را درک کنیم و به دنبال آثاری که طبیعت می تواند روی انسان و برای متحول کردن او بگذارد باشیم و دریابیم که نتایج برقراری ارتباط با طبیعت و حفظ آن در نهایت به نفع انسان و نسل های آینده خواهد بود.
باید دریابیم که زندگی انسان چنان وابسته به محیط زیست است که حذف آن به هیچ عنوان قابل تصور نیست، به خاطر آنکه به حذف انسان و حیات بشری منجر خواهد شد.
باید دریابیم که محیط زیست می تواند بدون انسان ها زنده بماند، اما انسان ها بدون محیط زیست نمی توانند زنده باشند.
باید آگاه باشیم که تنها با رعایت نکاتی ساده می توان بدون آسیب رساندن به طبیعت تازه شکفته بهاری، روزی خاطره انگیز و به یاد ماندنی را در دامان طبیعت سپری کرد.
شاید مشکل از رسانه ها، برنامه ریزان و حافظان محیط زیست باشد که فرهنگ سازی و اطلاع رسانی درباره حفظ محیط زیست را جدی نگرفتند، طرح هایی چون توزیع کیسه های زباله به مسافران را زیاد جدی نمیگیرند!
شاید اشکال از کمبود یا نبود سطلهای زباله در تفرجگاه ها باشد، شاید هم نبود نظارت درست یا جدی نگرفتن آموزشهای زیستمحیطی به آنها اشکال کار است.
اما اگر همه این موضوعات درست باشد باز هم انگشت اتهام را باید به سمت خودمان نشانه بگیریم چون اگر باور کنیم که ما جزئی از طبیعت و طبیعت جزئی از وجود ماست حتی اگر سطل یا کیسه ای برای جمع کردن زباله ها نباشد یا مامور و دوربینی در کار نباشد باز هم می دانیم و باور داریم که حفظ طبیعت چیزی جز وظیفه ذاتی خودمان بعنوام یک شهروند نیست.
راهکارهایی از جمله اینکه هر یک از ما بعنوان فعال محیط زیست در تمام مسیر های طبیعت گردی ، ضمن اقدام به پاک سازی ، به گفتگو با مردم بپردازیم و آنان را به موضوع حساس کنیم تا همه به هم یادآور شویم که کوهستان و طبیعت جای رها کردن زباله نیست!
به علاوه فعالیت آن اندک شماری از ما که زباله جمع می کنیم ، تاثیر زیادی روی مردمی که شاهد هستند می گذارد و آنان را در مورد وظیفه های شهروندی به تفکر وا می دارد.
پس بیاییم در سیزده بدر امسال زباله ها را به شهر و خانه خود برگردانیم و در طبیعت رها نکنیم و همان طور که برای حفظ خاک ایران از جان خود می گذریم به نصیحت نیاکان خود، خاک و آب را آلوده نکنیم و زباله ها را در مکان های پیش بینی شده جمع آوری و یا به خانه برگردانیم.
بیاییم به عمومی ترین موضوع مشترک همه انسان های روی زمین و ایرانیانی که به خاک ایران احترام می گذارند و یک وجب آن را از دست نمی دهند، فکر کنیم و محیط زیست و حرمت خاک و آب را نگه داریم و آن ها را آلوده نکنیم تا فرزندان ما در آینده در همین ماشین ها سوار شوند و سفر کنند و از زیبایی های طبیعت کم نظیر ایران لذت ببرند.
خبرنگار ایرنا در آران و بیدگل
7408/7472 * انتشار: محمد جهانگیریان
باید دید چه شده است که ما جملات زیبایی درباره احترام به طبیعت به کار می بریم ولی در عمل دریاها، دشت ها و رودها را با ریختن زباله آلوده می کنیم؟!
شاخه های درختان را برای تفریح و آتش زدن می شکنیم؟! برای سیر کردن خود، حیوانات زیبا چون قوچ و کل و بز و ... را شکار می کنیم و ده ها چرای دیگر...
اید دریابیم که گذشتگان روز سیزدهم نوروز را بخاطر احترام به طبیعت برگزیدند، ما ایرانیان در آخرین روز از روزهای نوروزی به دامن طبیعت می رویم و این روز را در کنار خانواده و دوستان به شادی می گذرانیم ولی باید فراموش نکنیم این روز را به روز نحس برای طبیعت تبدیل نکنیم.
سیزده بدر علاوه بر آن که بهانه ای برای شادمانی و لذت بردن از طبیعت محسوب می شود به عنوان یک جشن و آئین باستانی نیز مورد توجه است، چنانچه ثبت این روز به عنوان «کهن ترین روز گرامی داشت طبیعت در جهان» در یونسکو در حال پیگیری است.
سیزده بدر، جشن واقعی بهار است، طراوت و سرسبزی به طبیعت بازگشته و طبیعت نیز مردم را به سوی خود می خواند.
متاسفانه امروزه می بینیم نحوه اجرای جشن سیزده بدر ، مانند بسیاری از دیگر آئین های ایرانی مانند چهارشنبه سوری عمیقا از شیوه اصیل و باستانی خود دور شده است و به این شکل فعلی آن، دارای سابقه تاریخی در ایران نیست.
سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است در حالیکه امروزه در بیشتر جاها به روز ویرانی و تباهی طبیعت تبدیل شده است.
باید آثار حضور در طبیعت را درک کنیم و به دنبال آثاری که طبیعت می تواند روی انسان و برای متحول کردن او بگذارد باشیم و دریابیم که نتایج برقراری ارتباط با طبیعت و حفظ آن در نهایت به نفع انسان و نسل های آینده خواهد بود.
باید دریابیم که زندگی انسان چنان وابسته به محیط زیست است که حذف آن به هیچ عنوان قابل تصور نیست، به خاطر آنکه به حذف انسان و حیات بشری منجر خواهد شد.
باید دریابیم که محیط زیست می تواند بدون انسان ها زنده بماند، اما انسان ها بدون محیط زیست نمی توانند زنده باشند.
باید آگاه باشیم که تنها با رعایت نکاتی ساده می توان بدون آسیب رساندن به طبیعت تازه شکفته بهاری، روزی خاطره انگیز و به یاد ماندنی را در دامان طبیعت سپری کرد.
شاید مشکل از رسانه ها، برنامه ریزان و حافظان محیط زیست باشد که فرهنگ سازی و اطلاع رسانی درباره حفظ محیط زیست را جدی نگرفتند، طرح هایی چون توزیع کیسه های زباله به مسافران را زیاد جدی نمیگیرند!
شاید اشکال از کمبود یا نبود سطلهای زباله در تفرجگاه ها باشد، شاید هم نبود نظارت درست یا جدی نگرفتن آموزشهای زیستمحیطی به آنها اشکال کار است.
اما اگر همه این موضوعات درست باشد باز هم انگشت اتهام را باید به سمت خودمان نشانه بگیریم چون اگر باور کنیم که ما جزئی از طبیعت و طبیعت جزئی از وجود ماست حتی اگر سطل یا کیسه ای برای جمع کردن زباله ها نباشد یا مامور و دوربینی در کار نباشد باز هم می دانیم و باور داریم که حفظ طبیعت چیزی جز وظیفه ذاتی خودمان بعنوام یک شهروند نیست.
راهکارهایی از جمله اینکه هر یک از ما بعنوان فعال محیط زیست در تمام مسیر های طبیعت گردی ، ضمن اقدام به پاک سازی ، به گفتگو با مردم بپردازیم و آنان را به موضوع حساس کنیم تا همه به هم یادآور شویم که کوهستان و طبیعت جای رها کردن زباله نیست!
به علاوه فعالیت آن اندک شماری از ما که زباله جمع می کنیم ، تاثیر زیادی روی مردمی که شاهد هستند می گذارد و آنان را در مورد وظیفه های شهروندی به تفکر وا می دارد.
پس بیاییم در سیزده بدر امسال زباله ها را به شهر و خانه خود برگردانیم و در طبیعت رها نکنیم و همان طور که برای حفظ خاک ایران از جان خود می گذریم به نصیحت نیاکان خود، خاک و آب را آلوده نکنیم و زباله ها را در مکان های پیش بینی شده جمع آوری و یا به خانه برگردانیم.
بیاییم به عمومی ترین موضوع مشترک همه انسان های روی زمین و ایرانیانی که به خاک ایران احترام می گذارند و یک وجب آن را از دست نمی دهند، فکر کنیم و محیط زیست و حرمت خاک و آب را نگه داریم و آن ها را آلوده نکنیم تا فرزندان ما در آینده در همین ماشین ها سوار شوند و سفر کنند و از زیبایی های طبیعت کم نظیر ایران لذت ببرند.
خبرنگار ایرنا در آران و بیدگل
7408/7472 * انتشار: محمد جهانگیریان
کپی شد