پرونده آخرین سال قرن در حالی بسته میشود که نصف جهان در این سال رخدادهای بسیاری را پشت سر گذاشت و تلخ و شیرین زیادی را در حافظه تاریخی خود ثبت کرد.
به گزارش جماران، ایسنا نوشت: با همه فراز و فرودهای سال ۱۴۰۰ اما محیطزیست را شاید بتوان محور اصلی رویدادهای اجتماعی اصفهان در این سال برشمرد؛ محیطزیستی که حیات اصفهان با آن گره خورده و چند سالی است مصائب آن قصه پر غصهای برای اهالی و همه دوستداران نصف جهان شده است.
با قطع شدن رگ حیات در قلب تپنده اصفهان و خشکی رودخانه زایندهرود، زخمهای اصفهان همچون آلودگی هوا، فرونشست زمین، خشکی تالاب گاوخونی و ... یکی پس از دیگری سر باز کرد.
اصفهان در حادترین شرایط خشکسالی
اصفهان حادترین شرایط خشکسالی در کشور را دارد، بهطوریکه همزمان شاهد خشکسالی اقلیمی، هیدرولوژیکی، کشاورزی و ژئوهیدرولوژیک در این استان هستیم. شرایط کمبارشی، بالا بودن میانگین دما نسبت به میزان نرمال، افزایش تبخیر سطحی، کاهش پوشش برف و کاهش رطوبت خاک سبب تشدید شرایط خشکسالی در استان شده، درحالیکه رودخانه زایندهرود به دلیل سوءمدیریت در این سالها دچار وضعیت اسفباری شده و برداشتهای بیرویه و بارگذاریهای بسیار، این حوضه آبی را شکننده و بیمار کرده است.
در این سالها که زایندهرود از نفس افتاده، یکی از اقشاری که آسیب زیادی دید، کشاورزان اصفهانی هستند که به خاطر بیتوجهی به حق مسلم آنها به تنگ آمده و بارها با حضور در محدوده عملیاتی یکی از پروژههای انتقال آب به خارج از استان، حقابه حداقلی خود را مطالبه کردهاند، با اینوجود هیچ مساعدتی از سوی وزارت نیرو صورت نگرفته است. در همین شرایط متأسفانه برخی از مسئولان استانهای همجوار نیز با بیان مطالبی به زخم کشاورزان اصفهان نمک میپاشند.
خشکسالی، کمآبی، عدم مدیریت صحیح و توزیع ناعادلانه آب سرانجام صدای اعتراض کشاورزان اصفهانی که سالها در گلوی آنها مانده بود را بلند کرد. شروع اعتراض کشاورزان اصفهانی، برای اولین بار در کشور جریان یک اعتراض مدنی از جنس زیستمحیطی را به راه انداخت، اعتراضی که اگرچه شروع خوبی داشت، اما پرونده آن با تلخی مضاعف ناکامی بسته شد.
قصه پر غصه زایندهرود
اصل مسئله پیچیده نیست؛ به هم خوردن تعادل میان منابع و مصارف موجود در حوضه زایندهرود، باعث تداوم خشکی رودخانهای شد که روزگاری بهعنوان زندهرود شناخته میشد.
آبانماه ۱۴۰۰ کاسه صبر کشاورزان اصفهان بهعنوان حقابهداران شرعی و قانونی زایندهرود سرریز شد و در بستر خشک رودخانه زایندهرود در کنار پل خواجو چادر زدند تا صدای اعتراضشان شنیده شود. اگرچه کشاورزان اصفهان پیش از این نیز هر بار تجمعاتی مقابل شرکت آب منطقهای و استانداری اصفهان برگزار میکردند، اما این بار میگفتند تا آب در رودخانه جاری نشود از بستر رودخانه نمیروند.
تجمع آرام کشاورزان اصفهان در بستر خشک زایندهرود با پیوستن مردم به آنها، فصل جدیدی از مطالبات مردمی در کشور را رقم زد که تا پیشازاین کمتر دیده شده بود. مردم اصفهان با پیوستن به کشاورزان در بستر رودخانه زایندهرود شعارهایی همچون «به اصفهان نفس بده»، «زایندهرود را پس بده»، «زایندهرود من کو» و ... سر دادند و سرانجام به امید جریان زایندهرود راهی خانههایشان شدند.
روزهای پرحاشیه اصفهان
کشاورزان اما وقتی اقدام عملی از مسئولان وزارت نیرو ندیدند، به تجمع خود در بستر رودخانه زایندهرود ادامه دادند. ادامه این تجمع در بستر خشک زایندهرود اما آرامش قبل از طوفان در اصفهان بود. ماجرا با آتش زدن دو چادر نصب شده کشاورزان شرق و غرب اصفهان در نیمهشب آغاز شد و حاشیههایی به همراه داشت.
با انتشار تصاویر و فیلمها و اخبار این آتشسوزی و تجمع دنبالهدار کشاورزان، فراخوانهایی نیز برای تجمع در دومین جمعه از تحصن کشاورزان اصفهان در بستر زایندهرود از سوی گروههای مختلف صادر میشد. مقامهای قضایی و سیاسی اصفهان درباره برگزاری تجمع بدون مجوز و سوءاستفاده فرصتطلبان هشدار دادند، اما برخی از فرصتطلبان از حضور مردم در بستر زایندهرود سوءاستفاده کردند و دومین تجمع، جنس متفاوتی با تجمع آرام در هفته پیش از آن داشت و به درگیری و خشونت کشیده شد.
رئیسکل دادگستری استان اصفهان از برخورد قاطع و بدون ملاحظه دستگاه قضایی با برهمزنندگان نظم و امنیت جامعه خبر داد و اعلام کرد که پروندههای قضایی برای عاملان این حادثه بهصورت ویژه در دادسرای مرکز استان تشکیل و پس از آن مراحل، تحقیقات قضایی با سرعت در شعب ویژه محاکم رسیدگی خواهد شد.
سرانجام کشاورزان ناکام اصفهانی روز بعد مجبور به جمع کردن چادرهای خود و ترک بستر رودخانه زایندهرود شدند، اما قصه پر غصه زاینده رود همچنان ادامه دارد.
تالاب گاوخونی در بستر احتضار
روز جهانی تالابها، تقریباً مقارن شد با روز بازگشت موقت زایندهرود به شهر اصفهان؛ بازگشتی که بهقصد آبرسانی به کشاورزان شرق اصفهان بود و به روال چند سال قبل، محیطزیست و بهویژه تالاب گاوخونی از آن بی بهره ماند!
البته سالهاست حقابه زایندهرود و گاوخونی روی کاغذ مانده، درحالیکه حقابه رودخانه زمانی پذیرفته میشود که از سراب تا پایاب، از سد زایندهرود تا تالاب گاوخونی بهطور مستمر جریان داشته باشد. طی این سالها تنها یکبار در سال ۹۸، به میزان ۴۱ میلیون مترمکعب از مجموع حقابه ۱۷۶ میلیون مترمکعبی گاوخونی به سمت تالاب رها شد که به دلایل همزمانی رهاسازی آب با فصل کشت، برداشتهای غیرمجاز آب در مسیر رودخانه و عدم لایروبی مناسب بستر زایندهرود و مسیلهای سیلابی منتهی به تالاب، صرفاً ۵ میلیون مترمکعب آب به داخل تالاب رسید. حتی در سالی که شاهد احیای موقت غالب تالابهای کشور بودیم، متأسفانه تالاب گاوخونی جزء معدود تالابهایی بود که آبگیری نشد.
حقابه زیستمحیطی، بعد از آب شرب در اولویت قرار دارد و وزارت نیرو ملزم است این حقابه از رودخانه زایندهرود را تأمین کند، چراکه این حقابه حتی بر کشاورزی نیز مقدم است. با همه این اوصاف، حقابه تالاب گاوخونی نزدیک به ۱۲ سال اختصاص نیافته و باعث شده وضعیت در گاوخونی هرسال بدتر از سال گذشته شود.
خشک شدن تالاب گاوخونی علاوه بر اینکه معیشت مردم منطقه را به مخاطره انداخته، باعث افزایش بیکاری و مهاجرت ساکنان بومیشده است. همچنین پوشش گیاهی و زیستگاههای جانوری را نیز دچار تغییر کرده و شیوع بیماریهایی مانند سرطان رشد داشته است.
حسین اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوعزیستی حفاظت محیطزیست استان اصفهان نیز معترف است که چراغخطر تالاب گاوخونی، سالهای زیادی است روشن شده و این تالاب بینالمللی نزدیک به دو دهه از حقابههای خود محروم مانده است. به عبارت دیگر زنگ خطر تالاب گاوخونی، از ۲۰ سال پیش به صدا در آمده، اما در سالهای اخیر وضعیت تالاب بحرانیتر شده است.
به گفته اکبری، پایشهای اخیر از خشکی ۹۹ درصدی سطح تالاب حکایت دارد و در شرایطی که فقط لایههای زیرین حداقل رطوبت را حفظ کردهاند، بروز مشکلات ناشی از خشکی به تأخیر افتاده و اگر این روند ادامه داشته باشد، با خشکی صددرصدی تالاب حتی در لایههای زیرین مواجه خواهیم شد. این به معنی تبدیل گاوخونی به یک کانون گردوغبار، رواج آسیبهای بهداشتی، تهدیدهای اقتصادی-اجتماعی و زیستمحیطی، بیابانزایی و عبور مشکل فرونشست از مرزهای بحرانی است.
سهم اصفهان از هوای پاک؛ هیچ
یکی دیگر از چالشهای محیطزیستی اصفهان آلودگی هوا است که در این سالها نهتنها تغییری در وضعیت هوای اصفهان حاصل نشده، بلکه اصفهان در آلودگی هوا، گوی سبقت را از کلانشهرهای دیگر ربوده است.
اصفهان امسال در حالی حتی یک روز هم هوای پاک هم تجربه نکرد که به گفته ایرج حشمتی، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان مجموع اعتباراتی که برای کاهش آلودگیهای زیستمحیطی در استان اصفهان از محل اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استان هرساله اختصاص یافت بسیار اندک بود. حشمتی اعلام کرد: باعث تأسف است که باوجود رتبه اول اصفهان در آلودگی هوای کشور در سال ۱۳۹۹ در توزیع اعتبارات استان در سال ۱۴۰۰ اعتبار فصل «کاهش آلودگی» برای اولین بار صفر دیده شد.
مازوتسوزی در اصفهان
۱۹ دیماه رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان در صحن علنی این شورا اعلام کرد که با وجود همه اعتراضات، سوخت مازوت بهصورت محدود در نیروگاه اصفهان به دستور برخی مسئولان شروع شده است.
در چند سال اخیر به خاطر تشدید آلودگی هوا و کاهش قابلتوجه روزهای سالم در اصفهان مشعلهای مازوت سوز نیروگاه و پالایشگاه اصفهان پلمب شدند، درحالیکه هرسال در فصل سرما و به خاطر کمبود سوخت گاز در صنایع، بحث استفاده از سوخت مازوت در استان مطرح و هر بار با مخالفت مسئولان استان مواجه میشد.
امسال اما به دلیل چالشی که نیروگاههای برق برای تأمین سوخت در فصل سرما داشتند و با دستور شورای عالی امنیت ملی و ظاهراً باوجود مخالفت مسئولان استان، پلمب مشعلهای مازوت سوز در نیروگاههای استان شکسته شد و دوباره شروع به کار کردند. تصمیمی که به گفته دادستان انتظامی سازمان نظام پزشکی اصفهان با شرایط اصفهان، هیچ عنوانی بهجز جنایت نمیتوان بر روی آن گذاشت.
تهدیدی به نام فرونشست زمین
امسال بحران دیگری بر سر زبانها افتاد و آن بحران فرونشست زمین بود که اگرچه از پیش هم زمزمههایی درباره آن شنیده میشد، اما این بار جدیتر از قبل زنگ خطر آن در اصفهان به صدا درآمد.
علی بیتاللهی، مدیر بخش زلزله و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اعلام کرد: از نظر ریسک فرونشست، اصفهان، خراسان رضوی و تهران پر ریسکترین شهرهای کشور هستند که از این میان، اصفهان پر ریسکترین استان کشور است. تعداد ساختمانهای فاقد اسکلتی که در اثر نشست زمین ممکن است ترک بخورد در اصفهان بیشتر از همه شهرها است، از طرف دیگر شکاف در خاک اصفهان بیشتر و جنس خاک متفاوت با شهرهای دیگر است. موضوع دیگری که در اصفهان باید به آن دقت کنیم، ریسکهای ناشی از فرونشست زمین در آثار تاریخی و فرهنگی است، چراکه اگر یک اثر تاریخی از بین برود قابل جبران نیست.
این مقام مسئول احیای تالابها را راهحل اصلی این مشکل اعلام کرد و گفت: تالابهایی مثل گاوخونی در طول تاریخ آب داشتهاند و آب زایندهرود نیز باید بهصورت مستمر جریان داشته باشد که این مهمترین قدم برای مقابله با بحران فرونشست است. او همچنین از اصفهان بهعنوان یکی از مناطق با اولویت برای مقابله با فرونشست زمین در کشور نام برد و گفت: تاکنون بودجهای در این زمینه تخصیص داده نشده، درحالیکه یک کار میدانی دقیق نیازمند اندازهگیری و هزینهگذاری است که متأسفانه هنوز انجام نشده است.
زخمی بر پیکر پارک ملی کلاهقاضی
منطقه کلاه قاضی از جمله مناطق مهم محیطزیستی اصفهان است که پوشش گیاهی و جانوری خاص و متنوع آن، حساسیتهای ملی را برای حفظ و حراست از این کوهستان برانگیخته است. طی دهههای اخیر با تبدیل کلاه قاضی به منطقه حفاظت شده و پارک ملی، اجازه شکار برای همیشه محدود و ممنوع شد، اما در سالهای اخیر، اکتشاف معادن در حوالی این زیستگاه غنی، فعالان محیطزیست و دوستداران حیوانات را به واکنشهای متعدد واداشته است.
به اعتقاد فعالان حقوق حیوانات، حضور معدن در جوار زیستگاه حیاتوحش، منطقه را برای حیوانات ناامن ساخته و از طرف دیگر خشکسالی و کمآبی اصفهان نیز در سالهای اخیر بر امنیت زیست این موجودات بیتأثیر نبوده است.
و اما در میانه پاییز که زمان حساسی برای حیاتوحش بهحساب میآید، مجوزی برای ساخت آزادراه کنارگذر شرق اصفهان صادر شد که از میان محدوده پارک ملی کلاه قاضی عبور میکند. به گفته دوستداران و فعالان محیطزیست که کارزاری در مقابله با مجوز این طرح ایجاد کردهاند، طرح تکمیل آزادراه کنارگذر شرق اصفهان از میان منطقه کلاه قاضی، در شرایطی مطرح شده که مسیرهای جایگزین مانند محور قلعهشور به جاده بهارستان، یا محمدآباد وجود دارد.
ایجاد کنندگان کارزار «نه_به_جاده_در_کلاه_قاضی»، عبور جاده از پارک ملی را کمهزینهترین و بیدغدغهترین راهحل برای طراحان و مجریان این طرح دانسته و معتقدند در صورت احداث این جاده، شاهد گسست اکولوژیک پارک ملی کلاهقاضی و نابودی تنوع زیستی در میانمدت خواهیم بود.
کلاه قاضی اما تنها منطقهای نبود که با بحران جدی روبرو شده، بلکه سایه تهدید بر سر منطقه حفاظت شده یخاب، چهارکوه علویجه و تیمره و شاید مناطق دیگری نیز سنگینی میکند که آخرین ذخیرههای زیست محیطی اصفهان هستند.
فاجعه زیستمحیطی در کمین درختان شهر
تالاب گاوخونی تنها قربانی خشکی رودخانه زایندهرود نبود و حتی نفس درختان چندین ساله اصفهان نیز به دلیل وضعیت نامناسب آبرسانی، عدم جریان آب در زایندهرود و کاهش شدید ظرفیت خروجی چاههای آب به شماره افتاد.
مدیران شهری اصفهان نسبت به وضعیت حاد درختان بهعنوان ریههای تنفسی این شهر هشدار دادند و اعلام کردند که درختان شهر و بهویژه درختان در حاشیه مادیها و انهار با روند بسیار فقیر آبیاری در ماههای اخیر مواجه شدهاند. کمآبی سالهای اخیر باعث ضعیف شدن درختان و ناتوانی در تحمل آسیبها و آفتهای محیطی و هجوم بیماریهای مختلف به آنها شده و این وضعیت باعث بروز خسارات جبرانناپذیری به درختان شده که ادامه آن ممکن است باعث بروز یک فاجعه زیستمحیطی شود. با اینوجود، شهر اصفهان و فضای سبز و درختان آن از جریان موقت آب در زایندهرود سهمی نداشت و همچون گذشته حقابه این بخش نادیده گرفته شد.
جاری نشدن آب در رگهای خشکیده شهر یعنی مادی و انهار و تشنه ماندن درختان تنها معضل زیستمحیطی اصفهان نبود و تابستان امسال حیاتوحش استان نیز از این مخاطره در امان نبود.
از اواسط بهار چراغخطر کمبود آب و علوفه در مناطق تحت حفاظت اداره کل حفاظت محیطزیست استان اصفهان روشن شد. یکی از مسائل نگران کنندهای که حیاتوحش در شرایط کمبود آب و علوفه با آن مواجه است، کوچ انفرادی و یا گلهای موجودات بهقصد یافتن محیط مناسب زیست است؛ در نگاه اول شاید مسئله مهاجرت به دنبال حفظ بقا بیخطر به نظر برسد، اما نباید فراموش کرد که دور شدن حیوانات وحشی از مناطق حفاظت شده و تحت نظارت، مشکلات اساسی از جمله افزایش احتمال شکار و تهدید امنیت گونههای مختلف را به همراه خواهد داشت. از طرف دیگر، ورود حیوانات به سکونتگاههای انسانی هم از دیگر عواقب از مهاجرت حیوانات وحشی است.