این کتاب در هفت بخش و پیشگفتار به رشته تحریر درآمده است و نویسنده سعی کرده نشانه‌های آوایی - واجی، لهجه، توصیف دستگاه فعل و واژه‌نامه گویش خوری، زبان‌های ایرانی، دین، مذهب، فرهنگ و زبان مردم این دیار و همچنین موقعیت جغرافیایی شهرستان خور و بیابانک را مورد بررسی قرار دهد.
مجموعه حاضر دفتر یکم گویش‌های دشت کویر است که لسان‌الحق طباطبایی برای گردآوری بخش اول این کتاب با ۶۴ نفر از شهر خور، ۱۶ نفر شهر فرخی، ۱۶ نفر روستای گرمه و ۹ نفر از روستای ایراج گفتگو کند.
نویسنده این مجموعه درباره گویش‌های ایران مرکزی که در دو ناحیه متفاوت کوهستانی و بیابانی تحقیقاتی مفصل داشته است.
در مقدمه کتاب آمده است، تعدادی از گروه گویش‌های ناحیه بیابان، گویش شماری از مردمان شهرها و روستاهای شهرستان خور و بیابانک واقع در منتهی‌الیه شرق استان اصفهان است و گویش‌های دشت کویر نام دارد. گویش های خوریxuri، فرویگیfarvigi، گرگی gargi، ایراجیiraji متمایز از لهجه‌های فارسی مردم نقاط مختلف شهرستان خور و بیابانک، چهار گویش رایج این منطقه است.
گویش‌های مرکزی ایران به عنوان یکی از هشت شاخه زبانها و گویشهای ایرانی نو غربی است و به مجموعه گروه‌ها و پیوستارهایی از گویش‌هایی که در منطقه میان اصفهان تهران همدان و یزد رواج دارد اطلاق می‌شود.
گویشهای مرکزی ایران بر حسب موقعیت و قرابت محل جغرافیایی در شش گروه تقسیم و طبقه بندی شده است دسته‌بندی گویش‌های مرکزی موقتی است؛ زیرا که گویش‌های مرکزی ایران مجموعه‌ای از همواره‌های خاص پدید نمی‌آورند و دامنه محدوده آنها هنوز خوب شناخته نشده است.
در طبقه‌بندی زبان و گویش‌های مرکزی ایران گویش‌های دشت کویر در دسته‌های  جدا و در ردیف ششم جای گرفته است و به گروه گویش‌های متداول در نقاط پراکنده واقع در ناحیه جنوب دشت کویر و به عبارت دیگر به گویش‌های متداول در منطقه خور و بیابانک اطلاق گردیده و گویش خوری رایج در خور و بیابانک و روستاهای جنوب آن منطقه دانسته شده است.
از آنجا که گویش‌های رایج در منطقه خور و بیابانک هنوز به خوبی شناخته نشده است از میان آنها تنها گویش‌های خوری، فرویگی و لهجه مهرجانی که مورد تحقیق چند تن از زبان‌شناسان و ایران شناسان ایرانی و خارجی قرار گرفته نام برده شده است.
دشت کویر که در برخی متون قدیم جغرافیایی بیابان بزرگ نامیده شده است؛ بزرگترین نمکزار در کره زمین است و بیش از یکصد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و در تقسیم بندی مناطق بیابانی مرکزی شرق ایران به گرم و نسبتا گرم در گروه دوم قرار گرفته است و محدود شده است از شمال به استان سمنان، (شهرستان های سمنان، گرمسار، دامغان و شاهرود) از جنوب به استان اصفهان( خور و بیابانک - جندق) و( آران و بیدگل در شهرستان کاشان)، از شرق و شمال شرق به استان خراسان رضوی( شهرهای سبزوار و بردسکن)، ازشرق و جنوب شرق به استان یزد (عشق آباد وطبس) از غرب شهرستان ورامین در استان تهران و از غرب و جنوب غرب به استان قم است.
در چهار سوی دشت کویر و عرصه‌های بخش بیرونی نمکزار مرکزی به زبان و کرانه‌های پاره‌های کویر و دسته‌های پایین‌دست بلندی‌های واقع در این گستره بیابانی کلات‌ها، واحه‌ها، آبادی‌ها، روستاها و شهرهای دور از یکدیگر پراکنده‌اند.
ناحیه جنوب دشت کویر به نام خور و بیابانک به وسعت ۱۲ هزار کیلومتر مربع که امروز یکی از شهرستان‌های استان اصفهان و در بیابان‌های منتهی‌الیه مشرق آن استان واقع شده است از سوی شمال و شرق و غرب به حوزه کویر مرکزی و کاسه‌های پاره‌ آن محدود است.
در منطقه بیابانی واقع در کویر مرکزی ایران که به کویر نمک معروف است صفحات پستی نیز وجود دارد که با رسوبات شور تبخیری پر شده‌اند و در واقع این فرورفتگی ها همان کویر هاوی‌ پلایا هستند که نام خود را به تمام این منطقه بیابانی داده‌اند و به این ترتیب وسیع‌ترین بیابان واقع در کویر مرکزی ایران به دست کویر موسوم شده است.
حدود جغرافیایی شهرستان خور و بیابانک محدود به استان‌های سمنان از شمال، خراسان جنوبی از مشرق، یزد از جنوب و جنوب شرقی و شهرستان کاشان در استان اصفهان از غرب است.
در ادوار گذشته، حوزه جغرافیایی شهرستان خور و بیابانک" جندق و بیابانک" نام و به "قراء سبعه" شهرت داشته و زمانی به انضمام انارک در تقسیمات رسمی کشور گاه جزئی از ولایت قومس، گاه خراسان و زمانی هم وابسته به نایین و در قلمرو ولایت دارالعباده یزد بوده است.
سه شهر خور، جندق و فرخی بزرگترین و پرجمعیت ترین نقاط شهرستان خور و بیابانک و سپس روستاهای چاهملک، گرمه، ایراج،مهرجان، بیاضه، اردیب، هفتومان،حسین آباد، بازیاب،خنج و دادکین، عروسان گلستان، نیشابور هستند که در جنوب،جنوب غرب و جنوب شرقی جنوب در فواصل کم و بیش دور از یکدیگر قرار دارند.
در زبان مردم شهرستان خور و بیابانک و مردم آن مناطق همجوار علی الخصوص اهالی شهرستان های یزد اردستان و نایین اسم نسبت "بیابانکی" به کلیه شهرها،روستاها، آبادی‌ها، کلات ها و مزارع واقع در محدوده جغرافیایی شهرستان اطلاق می‌شود و انتساب آن در زمان دورتر تا آبادی‌های حاجی آباد زرین و رباط پشت بادام واقع در قلمرو استان یزد نیز تسری داشته است.
از سوی دیگر در تداول عامه اهل محل اطلاق کلمه بیابانک به ناحیه جنوب شرق شهرستان خور و بیابانک وبالاخص روستای بیاضه که در منتهی‌الیه آن جانب است نیز رایج و مرسوم است.
زبان مردمان شهرستان خور و بیابانک زبان فارسی به لهجه‌های متفاوت متداول در هر یک از شهرها و روستاها و گویش‌هایی است که از دیرینه در چند جای بازمانده است هر یک از این لهجه‌ها در مخرج حروف،کشش اصوات جایگاه تکیه و نیز بنیان برخی واژگان متمایز از یکدیگرند.
هیچ یک از لهجه‌ها، زبان واحد مشترک میان اهالی نقاط مختلف شهرستان نیست؛اهل هر شهر و روستا به لهجه خود در گفتار و ارتباط زبانی با اهالی دیگر نقاط هستند و هیچ دشواری در تشخیص منسوب علیه متکلم هر لهجه برای اهالی شهرستان وجود ندارد.
آغاز پژوهش در گویش های خوری و فرویگی توسط پژوهندگان غیر بومی در دهه ۱۳۳۰ شمسی است که شادروان دکتر صادق کیا استاد زبان‌های باستانی ایران در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، روانشاد دکتر بهرام فروشی استاد زبان‌های باستانی ایران در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، مهدی عباسی، دکتر محمد مهدی اسماعیلی و دکتر علی اشرف صادقی است.
پژوهندگان بومی چند تن از شعرا و نویسندگان اهل خور، فرخی، گرمه، ایراج و بیاضه هستند که به سبب داشتن علاقه به زادگاه خود و بیم دغدغه از میان رفتن گویش‌ها و آداب و رسوم محلی به سرایش شعر پرداخته‌اند.
از بومیان علاقه‌مند به گویش خوری و ترویج آن نخست شادروان استاد حبیب یغمایی شاعر اهالی خور و بیابانک است شناساندن گویش خوری به زبان شناسان و دانشمندان ادبیات و آوردن واژگان چند از گویش خوری و لهجه بیابانکی در سروده‌های خود از کوشش‌های ستودنی است.
از دیگر دلبستگان به فرهنگ مردم خور و بیابانک و گویش خوری دکتر مرتضی هنری، عبدالکریم حکمت یغمایی، احمد امینی راد، محمد شایگان، نوشاد نقوی، محمد ناصر غلامرضایی، محمد امینی دارا و ابوالقاسم طغرا یغمایی بیشترین کوشش‌ها را نموده‌اند و آثاری از نظم و نثر از خود به یادگار گذاشته‌اند. 
"صرف افعال گویش خوری"، "یادداشتی درباره زبان خوری"، "بررسی لهجه یا نیم زبان خوری"، "نکاتی چند درباره لهجه خوری"، "معرفی لهجه‌های محلی بخش خور"، "لغت خوری"، "دو نکته دستوری در لهجه خوری"، "واژه‌هایی از گویش خوری"، "واژه‌نامه گویش خوری"، "باغ کاکا"، "نخل امید"، "سرو ایراج"، "آرسون"، "افسانه نرتنبوق و شاهعباس"، "فرهنگ عامیانه و گویش کهنگرمه"، "فرهنگ لغات ایراجی"، "فرهنگ اصوات"، "کنایات و لغات"، "بیاضه ستاره ای در کویر"،"توصیف دستگاه فعل در گویش خوری"،" یادداشتی درباره گویش فرویگی"، "بررسی ساخت‌های مصدری در برخی گویش‌های استان اصفهان"، "تطبیق لهجه‌های خوری و بلوچی"، "واژه نامه شصت و هفت گویش ایرانی"،"سروده های خوری"از جمله کتاب‌ها و مقاله‌هایی است که درباره گویش‌های شهرستان خور و بیابانک تحقیق و چاپ شده است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.