فوتبال اردبیل سال هاست که مرده و یا خیلی امیدوارانه به موضوع نگاه کنی ، نفس های آخر خود را می کشد، گویی فوتبال اردبیل در نوستالژی دهه 60 و قدرت نمایی پاس و ستاره و هنرنمایی بایرامی ها و جوانه زدن دایی ها متوقف شده است و دیگر نای برخاستن برای آن نیست .
فوتبال نیمه جان اردبیل را در نیمه دهه 90 سربریدند، اینکه چاقوی تیز و برنده و حیات برکن دست که بود و دست و پای این حیوان زبان بسته را چه کسانی گرفته بودند زیاد فرقی نمی کند، همه در مرگ فوتبال اردبیل مقصریم .
آنهایی که سال ها به هیزم تفرقه و اختلاف فوتبال اردبیل فوت کردند که شعله ورش سازند، آنهایی که کار بلد نبودند و سال ها مستطیل سبز فوتبال را رها نکردند ، آنهایی که مسئول بودند و برای واکردن گره مشکلات این توپ گرد ساده ترین راه را در واگذاری و آن هم بدون کار کارشناسی دیدند، حتی آنهایی که دلسوز بودند و سکوت اختیار کردند و ما رسانه ایی ها که برخی به منفعت طرف هیات گرفتند و برخی دستگاه ورزش.
فوتبال اردبیل دردمندانه آخرین نفس های خود را می کشد و میراث داران هنوز بر سر میراثی هیچ بر طبل اختلاف می کوبند، یکی آن دیگری را به توطئه و مهره چینی برای باقی ماندن در میز خدمت و قدرت متهم می کند و آن یکی رقبا را به قانون شکنی و تلاش برای به زیر کشاندن یک خدمتگزار.
عجب حکایتی است این مستطیل سبز خالی و این توپ گرد که بر سر میراث نمانده اش نیز جنگ و دعوایی بپاست، گویا چشم بینایی نیست که ببیند که تیم فوتبالی ازآستانه درب لیگ برتر این کشور تا لیگ دسته سه فرو افتاده و اکنون نیز در پرتگاه سقوط به رده های پایین دست و پا می زند، انگار برخی ها نمی خواهند ببینند که جوانان مستعد فوتبالی این شهر به ناچار راه مهاجرت پیشه کرده و در شمال و جنوب ایران در خدمت دیگران درآمده اند.
گویی این واقعیت که تیم هایی رده های نونهالان پس از سال ها درخشش در لیگ های برتر و دسته یک در حال فروپاشی بوده و کودکان و نوجوانانش ناامیدانه تجربه شکست را زمزمه می کنند نامرئی است و کسی آن را نمی بیند .
عجب حکایتی است این مستطیل سبز خالی فوتبال اردبیل، همه شیفته خدمتش هستند. نه این کوتاه می آید که بگذرد و برود که ماندنش به هر دلیل عامل توقف است و نه آن که بپذیرد که روال این است و گویا راهی جز این نیست.
عجب حکایتی دارد این مستطیل سبز خالی اردبیل، که همچنان منشا تولید اختلاف و نفرت و کینه است به اسم خدمت. که اگر روال چنین ادامه یابد تا ثریا می رود دیوار کج، شاید هم در آن سوی کجی دیوار سرنوشتی جز تخریب و ویرانی بر آن متصور نباشد.
و براستی عجب حکایتی دارد این مستطیل سبز خالی فوتبال اردبیل .....
** سیفعلی موسی زاده - خبرنگار ایرنا اردبیل
6016
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.