با صرف نظر از همه کارشناسی های اخلاقی و روانشناسی، فقط "آمار" و "اعترافات" آنان که ذبح شده این فرایند نامبارک بوده اند، بهترین دلیل بر این که روابط نامشروع و ناصحیح در میان هیچ ملتی با هر آیینی، باعث رفع نیازهای جنسی و عاطفی و شخصیتی، نشده که نشده، و همه ی ادعاهای متمرکز بر رفع نیاز؛ حبابی بوده که با یک سوزن کوچک" دلبری از طرف دوست جدید" نابود شده.

حجت الاسلام هادی سروش

در مقاله قبلی که سخن از درد جوانی و ارایه دو نسخه متضاد با یکدیگر داشتیم، سوالات و اعتراضاتی مطرح شد که به احترام دوستان جوانم مطرح و پاسخ تقدیم می کنم.

در جمع بندی نهایی می توان مجموعه آنها در سه مطلب خلاصه کرد.

رابطه نامشروع بخاطر:

اولا؛ "نیاز" را برطرف می کند.

ثانیا؛ "فرصت" تمام وقت در صورت ازدواج و تشکیل خانواده، وجود ندارد.

ثالثا ؛ "مشکلات اقتصادی" اجازه ازدواج نمی دهد.

اما بحث "رفع نیاز"

بیاییم میدانی و واقعی امور را ببینیم، با روابط ناصحیح کدام نیاز رفع می شود؟

نیاز جنسی یا عاطفی؟

با صرف نظر از همه کارشناسی های اخلاقی و روانشناسی، فقط "آمار" و "اعترافات" آنان که ذبح شده این فرایند نامبارک بوده اند، بهترین دلیل بر این که روابط نامشروع و ناصحیح در میان هیچ ملتی با هر آیینی، باعث رفع نیازهای جنسی و عاطفی و شخصیتی، نشده که نشده، و همه ی ادعاهای متمرکز بر رفع نیاز؛ حبابی بوده که با یک سوزن کوچک" دلبری از طرف دوست جدید" نابود شده.

بهترین گواه؛ دوستی بی حد و مرز انسان امروز با انواع حیواناتی است که برای روپوش گذاشتن بر انواع آلودگی ها و امراض آنان و انتقالش به انسان، از واژه "خانگی" استفاده می شود!

اشتباه نکینم؛ نیاز آدمی فقط در ارتباطات چند روزه و فانی شدنی خلاصه نمی شود.

این "نیاز" به قول عارفان از ناحیه "خدای مهربان" تامین شدنی است که فرمود : *ای انسان تو نیازمندی، اما نیازمند به او ...(سوره فاطر/۲۱)

او؛ نیاز انسان را به شکل منطقی حل کرده تا موجب هیچ "ناهنجاری" فردی، خانوادگی، اجتماعی نشود.

ازدواج و عشق تمام نشدنی به "همسر" که کمترین فرآیند آن؛ آرامش دائمی است، پاسخ به نیاز آدمیان از سوی اوست(سوره روم/۲۱)

چرا که فقط همسر و ازدواج است که می تواند انسان نیازمند به خانوادهِ متشخص و قابل احترام از سوی فامیل و جامعه، را تامین کند نه "دوست از جنس مخالف".

آیا نیاز انسان به فرزند موفق و صالحی که تشنگی آدمی را در؛ نام آوری و خدمت به هم نوعان تکمیل کند، از غیر همسرِ همراه، برآورده شدنی است؟؟

گذشته از اینکه امام صادق(ع) ازدواج را عامل پیدایش و گسترش اخلاق و جوانمردی معرفی می فرماید.

خوب روشن است که اگر جامعه‌ای سرتاسرش بر روابط نامشروع و ناصحیح شکل‌گیرد، چیزی از اخلاق و فتوت باقی نمی ماند و جالب اینجاست تفکر مقابل مان، به همین فرآیند زشت وخطرناک، اعتراف صریح می کند!

پوست کنده بگویم؛ چه از سوی خود و چه از سوی دیگران؛ خلاصه کردن نیاز یک جوان، در روابط عاشقانه ناصحیح، در واقع کتمان کردن و بلکه نابود کردن ناجوانمردانه انبوهی از نیازهای عاطفی و شخصیتی و معنوی آدمی است.

اما پندار نداشتن "فرصت"

دیگر از توهماتی که باعث روبرگرداندن از ازدواج به دوست یابی شده، پندار و توهّم اینکه فرصت همسرداری نداریم!

اولا براساس تعقل و نه تخّیل؛ که بهترین گواهش؛ آمار و نمودارهای خانوادگی و تربیتی است، خانه و خانواده نه تنها که فرصت سوز نیست بلکه فرصت ساز بوده و انسان را از اوان جوانی در یک نظم و تدبیر زیبایی قرار می دهد.

خوب، بله وقتی کسی بر اساس بی نظمی و بی تدبیری، و یاخواسته ها و یا زیاده خواهی ها، نتوانسته خانه و خانواده خود را برمدار صحیح عقلانی قرار دهد، باید بدبختی خویش را، به گردن ازدواج که قانون گسترده هستی  است، اندازد؟!

آیا مقدار "وقت و هزینه مالی" ای که یک جوان ناباب در فضای مجازی و فضای حقیقی برای دوست خود قرار می دهد (باصرف نظر از تمامی کلاه برداری ها و خیانت های مالی که در روابط پسران و دختران گزارش شده) کمتر از "وقت و هزینه مالی" ای است که یک جوان با شخصیت، برای همسر خود قرار می دهد؟!

اعتراف به این حقیقت تلخ کار دشواری نیست، فقط کافیست به هر دو جنس از ارتباط، در اطراف مان نظر کنیم.

توهّم سوم؛ وجود مشکلات و فرار از ازدواج

مشکل دیگری که در این راستا - فرار از ازدواج و رو به سوی دوست یابی - رخ نمایی می کند مشکلات اقتصادی است.

اولا؛ منکر نارسایی های شدید اقتصادی درجامعه نیستم.

اما؛ دغدغه مسائل مالی در همیشه زندگی بشر بوده و بپذیرید که بخشی از آن، توسط نیروی اهریمنی "شیطان" وابسته است، لذا قرآن(سوره نور /۳۲) همین دغدغه را زبان گذشتگان مطرح و باطل نموده و تضمین نموده که آینده شما با فضل واسع الهی پاسخ داده می شود. و رسول گرام اسلام چنین پنداری را "سوء ظن" به خدای متعال معرفی نموده.

بله؛ قبول دارم نباید با تکیه به این وعده الهی، "بی گدار به آب" زد، چرا که خدا به انسان عقل و تدبیر و تشخیص عنایت نموده.

اما مبارزه با ازدواج و میل به ورطه نابودی "دوست یابی" به بهانه مسایل مالی، سکه رایج تقلبی، در دست خیلی ها می باشد.

راستی؛ چراهزینه های تحمیلی درمسیرناصحیح را محاسبه نمی کنیم؟!

سخن آخر؛ به خاطر توهّماتی که با هوس ها آلوده است، نباید با "فطریات" مبارزه کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.