مرز بین "انقلابی با تندروی" اینقدر باریک است که به مجرد کوچکترین سهو یا عمدی، یک "فردانقلابی" می تواند تغییر و تفاوت در تعریف پیدا کند. آن مرز باریک همان رعایت همه ضوابط حقوقی و معیارهای اخلاقی است .
اینکه کسی بگوید " من انقلابی ام " یک ارزش است، ولی اگر توانست انقلابی بودن را، با اخلاق مدار بودن و رعایت همه ضوابط حقوقی رعایت کند، آن ارزش تثبیت می شود و در غیر اینصورت انقلابی بودن تبدیل به چیز دیگری می شود.
انقلابی بودن یعنی در مسیر عدالت خواهی، مردانه به مبارزه پرداختن و متوجه هیچ منفعت یا مصلحتی نبودن.
با این تعریف بسیاری از حرکات قیامی و انقلابی در زمان امامان(ع) و نیز امروز ، مردود است و در تعریف "انقلابی" قرار نمی گیرد و "تندروی" تلقی می شود.
مرز بین "انقلابی با تندروی" اینقدر باریک است که به مجرد کوچکترین سهو یا عمدی، یک "فردانقلابی" می تواند تغییر و تفاوت در تعریف پیدا کند. آن مرز باریک همان رعایت همه ضوابط حقوقی و معیارهای اخلاقی است .
امام حسین(ع) یک انقلابی به تمام معنا است که در پیشبرد اهداف انقلابی گرایانه ی خویش، از همه توان و دارایی خود در مسیر انتخابی اش بهرمند بود.انقلابی بودنش را، خودش با این جمله تثیت نمود که:
"انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی ..."
سوالی که نزد تحلیل گرایان عاشورا مطرح است این است که؛ ایشان این انقلابی بودنی که از خود در قیامش نشان داد، به چیزی می دید؟ دکتر شریعتی می گوید: در شهادت می دید. استاد مطهری می گوید: در امربه معروف و نهی از منکر می دید. امام خمینی گوید: در تشکیل حکومت دید و وقتی آن، نشد به شهادت دید.
مهم این است هر کدام باشد ، ایشان همه ضوابط حقوقی و معیارهای اخلاقی را مو به مو در نهضتش رعایت کرد.
امام حسین انقلابی بودن خود را اینگونه معرفی فرمود:
الف) آمدم تا دین و معنویت را به تحقق عینی رسانم ؛ "لنری معالم من دینک" .
ب) در روش حکومت داری و حقوق شهروندی اصلاحات لازم را انجام دهم "و نظهر الاصلاح فی بلادک" .
ج) هر مظلومی (اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و..) در امنیت قرار گیرد؛ "ویامن المظلومون من عبادک" .
مصادیق رعایت اخلاق و حقوق در قیام امام حسین(ع) :
۱- مسلم بن عقیل در منزل هانی با داشتن توانایی لازم برای ترور ابن زیاد ، اما دست به ترور نمی زند و آن را مخالف اخلاق و حق فرد، معرفی نمود و گفت: ایمان ، اجازه ترور به یک مومن را نمی دهد.
۲- امام در مدینه وقتی به فرمانداری شهر به دلیل احضار ولید حاکم رفت، به جوانان فرمود مراقبم باشید ولی دست تان به خونی آغشته نشود ؛ "لاتقتلوا احدا " .
۳- امام ؛ "حق انتخاب " را از اصحاب خود تا آخرین لحظه نگرفت.
در شب عاشورا فرمود:
به همگان اجازه ترخیص دادم و برای رفتن شما هیچ گونه مشکلی وجود ندارد ... از تیرگی شبانگاهان استفاده کرده و بروید...
۴- از پای بندی نسبت به تعهدات خود در سخترین شرائط جنگی، خارج نشد.
ضحاک بن عبداله مشرقی که از امام قول گرفته بود در صورت شکست از لشگر امام خارج شود، وقتی فقط سه نفر باقی مانده بود آمد پیش امام و یادآور تعهد امام در این موضوع شد و امام هم ممانعتی نفرمود.
۵- امام (ع) فرصت گفت و گو و مذاکره و نصیحت نسبت به دشمن را بصورت فردی یا جمعی از دست نداد و لذا قبل از عاشورا ، بارها با حّر بن یزید سخن گفت و نیز در شب عاشورا با شخص عمربن سعد گفتگو داشت.
۶- در شب عاشورا؛ با وجود اطلاع از موقعیت مکانی شمربن ذی الجوشن و امکان ترور او، اما اجازه قتل او را به اصحاب خود نداد.
۷- در میان اصحاب خود در روز عاشورا، ندا برآورد که کسی در جمع ما بدهکار مالی نباشد که فرد اظهار بدهکاری نمود و امام فورا دستور به اداء دِین آن شخص را فرمودند با اینکه شخص بدهکار ، اتفاقا از لشگر عمرسعدیان بود.
۸- امام حسین حق دانستن را هیچ از اصحاب خود دریغ نفرمود؛ در شب عاشورا گزارشی از وقایع سخت فردا را گوشزد نمود و فرمود: نشود که ندانید فردا چه خواهد شد و یا بخواهید بدانید ولی حیاء کنید....
۹- آب را در زمانی که بر آن تسلط پیدا می کرد بر کسی نبست و حتا قبل از شروع جنگ ، با دست خود به برخی از لشگریان حّر آب می داد و به مرکب هایشان .
۱۰- از آغاز به نبرد سر باز و فقط در مقابل حملات آنان دفاع نمود.
️اینها گوشه ای از اخلاق مداری و رعایت ضوابط حقوقی آن امام عزیز (ع) است در برنامه قیام خود.
باشد که مدعیان "انقلابی بودن" در این راستا به آن امام بی مثل و مثال تاسی نمایند. انشاءالله