به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، این مجموعه با مقدمه حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی با عنوان «به سوی جامعه اخلاقی» خرداد امسال توسط ستاد بزرگداشت امام خمینی(س) منتشر شده است.
جهان در رنج است، کشور ما نیز هم
زارع کهنمویی، پژوهشگر تاریخ و روزنامهنگار اندیشه در مقدمه خود پس از ارائه گزارشی از نظریات اخلاقی مشهور، با اشاره به اعلامیه اخلاق جهانی آورده است: جهان در رنج بزرگی است و کشور ما هم. به گواه بسیاری از بزرگان، از روشنفکران طیفهای مختلف تا علمای حوزوی و فعالان عرصه عمومی، مملکت گرفتار بحران اخلاقی در لایههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، هنری، علمی و ... است؛ بحرانی که اگر چارهاندیشی سریع نشود، جامعه ما را از سرمایه اجتماعی تهی خواهد کرد. رازگشایی از این بحران و عبور پیروزمندانه از آن، نیازمند عزم ملی است. سونامی چنان ویرانگر است که همت همگان را در همه حوزهها میطلبد.
وی ادامه میدهد: پیوند دیرینه دین و اخلاق، به خصوص در جوامع اسلامی، راه را برای خوانش اخلاقی انسان در این جوامع هموارتر میکند. در این میان تحلیل و بازکاوی نگاه بزرگان و رهبران دینی میتواند، بسیار راهگشا باشد. پاسخ به این سؤال بزرگ، تلاشی جدی برای رهایی است؛ چه شده است که جامعه تحت لوای بزرگان دینی که این قدر بر زیست اخلاقی تأکید میکنند، در بحران اخلاقی گرفتار شده است؟ آیا میتوان با بررسی دقیق مسائل و آفتهای موجود در حوزههای مختلف اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، راز سر به مهر این بحران را گشود؟ مجموعه «انقلاب اخلاقی، راهی به رهایی» برای نیل به این گشایش، سامان یافته است.
به سوی جامعه اخلاقی
حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در مقدمه ویژه ای که برای این کتاب نوشته، در 5 بخش اصلی و 10 بخش فرعی، روشهای نیل به جامعه اخلاقی را پیجویی میکند: گرچه نمیتوان برای گذار جامعه به «اخلاق متعالی» و رسیدن به «جامعه اخلاقی»، راهحلهایی دائمی و قطعی ارائه کرد؛ لیکن میتوان به راهکارهایی در دسترس و دست یافتنی اندیشید؛ میتوان با اتخاذ روشهایی ساده اما مؤثر،از بداخلاقیها، در سطوح مختلف، فروکاست و به نیکویی افزود.
وی آنگاه نمونههایی را برمیشمارد که میتواند برای شروع بسیار راهگشا باشد و در نهایت مینویسد: توجه اساسی به آئین مسلمانی و رعایت حقوق انسانها، راه اول و آخر است. در نسبت اخلاق و حقوق، سخن بسیار است و اگرچه اخلاق بسیار فربهتر از حقوق است؛ اما رعایت حقوق بشر، میتواند بخشی از اخلاقیات را پاس دارد. در راس این حقوق، مواردی چون حق آزادی بیان، حق گذشت و نفی کینه، حق رحمت و اصل مدارا، حق ستاریت و نفی عیبجویی، حق همیاری و پذیرش عذر، حق خیرخواهی، حق رعایت تعهدات و آئین جوانمردی، حق همراهی و همدلی، حق تکریم پس از مرگ،حق سپاس، و حق برخورداری قرار دارد که در بیان امامان معصوم(ع)، به خصوص پیامبر اکرم(ص)، همواره تکرار شدهاند.
اقتصاد مهمترین رکن اخلاق است
افزون بر یادداشتی با عنوان «اقتصاد، ابزار اخلاق»، گفتگوی تفصیلی مؤلف کتاب با دکتر حسن سبحانینیا در نسبت اخلاق و اقتصاد، یکی از بهترین گفتگوهای این مجموعه را شکل میدهد. در بخشی از این گفتگو آمده است: بشر امروز به تفکیک مصنوعی یا ناخواسته بین اقتصاد و اخلاق دست زده ولی به لحاظ مبنای تفکر اقتصادی اینگونه نبوده است. یعنی ابتدا اینها درهم بودند اما در ادامه به هر دلیلی این اتفاق برای آنها افتاده است و بعضی الآن متوجه شدند که باید این را اصلاح کنند. یک دانشمند نوبلیست، تاکید میکند اگر اقتصاد نئوکلاسیک این ضعف و غفلت را جبران کند هم به اخلاق خدمت کرده و هم به خودش خدمت کرده است.
در دفاع از هنر اخلاقی
موضوع یکی دیگر از گفتگوهای عمیق این کتاب، نسبت اخلاق و هنر است که با سهراب هادی، گرافیست معاصر کشورمان انجام شده است. این گفتگو که در این موضوع کمنظیر است به پیجویی بنیادهای اخلاقی هنر میپردازد: ما برای هنر عیار داریم، هنری که مبتنی بر جهان بینی دینی و حقیقی است، سازنده است و این هم با نگاه متعالی حضرت امام است. بسیاری این مسئله را نفهمیدند که این شرایط نابسامان برای جامعه هنری امروز اتفاق افتاده است. این یک مسئله است. جامعه هنری ایران بسیار میتوانست خدمتگذار به آحاد جامعه ایران از طریق پلهای ارتباطی بینشی و خلق آثار هنری باشد، اما نشد. رسیدن به این نقطه، سازوکار میخواهد، اعتماد میخواهد، برداشتن بسیاری از ممانعتها را میخواهد، ایجاد بسیاری از مدیریتها را میخواهد. متاسفانه ما در حوزه مدیریت سینما بسیار مشکل داریم.
در این میان، البته یادداشتی چالش برانگیز در دفاع از هنر اخلاقی را نباید از نظر گذارند. این یادداشت در چهار حوزه خشونت، برهنگی، نژادپرستی و اهانت به نقد اخلاقی قرائت های غیرمتعهد از هنر میپردازد.
دین، در قلمرو اخلاق
مؤلف مجموعه، برای تبیین نسبت دین و اخلاق، سراغ دکتر محمد مقدم رفته است. او که دانشآموخته حوزه علمیه قم و دارای تجربه زیست در کشورهای غربی است؛ قرائت خود از اخلاق و دین را اینگونه بیان میکند: اگر موضوع دین را انسان بدانیم، یعنی بگوییم تمام ادیان و مکاتب آسمانی بهخاطر انسان و برای تربیت انسان آمدهاند و تربیت انسان نیز همان رشد اخلاقی او است، میتوانیم ادعا کنیم که بنمایه اصلی دین، اخلاق است. بدینمعنا که اگر شما اخلاق را از دین بگیرید، گویی روح را از پیکره و جان را از جسم یک انسان گرفتهاید. از آن جا که دین برای هدایت انسان آمده و تربیت انسان در سایه اخلاق و در چارچوب نظام رفتاری انسان است، پس دین نیز لاجرم باید اخلاقی باشد.
«تأسیس نظام اخلاق جهانی و جایگاه دین» عنوان یادداشتی از محمد نورمحمدی است که در کنار این گفتگو، به تبیین امکان یا عدم امکان، تاسیس نظامی اخلاقی مبتنی بر آموزه های دینی تلاش می کند.
توصیههای اخلاقی به روحانیت
افزون بر یادداشتی با عنوان «در ضروت زیست اخلاقی روحانیت»، محمدعلی ایازی، پاسخگوی سؤالات مؤلف درباره اخلاق و روحانیت است. وی در بخشی از گفتگو میگوید: روحانیت اگر درس اخلاق میدهد تنها مردم را موعظه نکند، حاکمان و کارگزاران را هم نصیحت کند و به تعبیر اهل بیت(ع)، نصیحت ائمه مسلمین باشد، لذا در تمام سخنرانیهای امام(س)، موعظه مسلمین را خیلی جدی مطرح است. توصیههای اساسی به روحانیت دارد که به یاد داشته باشید اگر میخواهید مردم متدین بشوند، پایبند به اخلاق باشند، باید احساس کنند که روحانیت دارد از حقوق آنها دفاع میکند و پایبند به حقوق آنها است.
فقه در ترازوی اخلاق
اخلاق و فقه آوردگاه دیگر این مجموعه است که قرعه کنکاش آن بنام آیت الله محمد موسوی بجنوردی افتاده است. آخرین جملات این پرسش و پاسخ طولانی چنین است: همه مصلحتها باید با حقوق بشر و اخلاق سنجیده شود. اساس حقوق بشر است. حقوق بشر و اخلاق فراتر از همه مصلحتها است. ما در هیچ کجای قرآن کلمه بنیآدم نداریم جز جایی که میگوید؛ «ولقد کرمنا بنی آدم» جنسیت و دین و قومیت و ملیت و...، در کنار بنیآدم حذف میشوند. بنی آدم کرامت ذاتی دارد. وقتی حق بنیآدم مطرح است همه مصلحتها از بین میرود. یعنی حقوق بشر بر همه چیز مقدم است. بنی آدم کرامت ذاتی دارد و باید حقوقش بر همه چیز مقدم باشد. این بنی آدم فراتراز دین و عقاید کرامت ذاتی دارد و حقوقش باید رعایت شود. اعلامیه حقوق بشر بسیار مهم است. به عقیده من اگر بخواهیم دقیق بشویم باید اعلامیه حقوق بشر را به صدوچهل ماده برسانیم. باید برای اجرای دقیقتر آن، این اصول را خرد کنیم. از همین یک آیه میتوان درباره حقوق بشر کلی سخن گفت.
یادداشتی با عنوان «اخلاق بر فقه» پیشمقدمه این گفتگو است که نگاهی به بازکاوی چرایی فربه شدن فقه و نحیف شدن اخلاق در تحصیلات و پژوهشهای حوزوی کرده است.
اخلاق و حقوق بشر یا منافع ملی؟ یک سؤال بزرگ اخلاقی در حوزه دیپلماسی
چالشیترین گفتگوی این مجموعه، گفتوشنود اصغر زارع کهنمویی با محمدعلی سبحانی دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی درباره خوانشهای اخلاقی از دیپلماسی است. این گقتگو نقادی عمیق و صریح سیاست خارجی کشورهای بزرگ از جمله آمریکا از منظر اخلاقی است. بخشی از گفتگو: وظیفه همه این است که به هر قمیتی بداخلاقی را در دنیا از بین ببرند؛ ولی واقعیتها نشان میدهد که معمولا خیلی دشوار است که کشورها به راحتی و بدون زور و بدون دلیل مشخص حاضر باشند به نفع ارزشهای اخلاقی عقب نشینی کنند. گاهی قدرتطلبی و گاهی خودخواهی کشورها را مقابل هم قرار میدهد. دیپلمات اخلاقگرا وقتی پای منافع ملی و خواستههای نهاد قدرت پیش بیاید، به دنبال یافتن راه حلهای قابل قبول طرفین میرود. حالا چه این ارزشها داخلی باشد چه جهانی. ما به راحتی میتوانیم نکات مشترکی پیدا کنیم که این ارزشهای جهانی و ملی به هم نزدیک شود تا جایی که آلام و رنجها کمتر شود. دیپلمات نمیتواند معجزه کند ولی میتواند با پیونددادن ارزشهای مشترک ملی و جهانی، رابطه صمیمانهتری را ایجاد کند که این رابطه صمیمانه بتواند مانع جنگ و تحریم و مانع گرفتاریهای بیشتر مردم شود.
افزون بر گفتگو، یادداشت ویژه نگارنده نیز در این بخش مهم است. او در یادداشت خود یک سؤال بزرگ اخلاقی را در حوزه دیپماسی طرح میکند و البته پاسخی بدان نمیدهد: انتخاب اخلاقی دیپلمات در صورت تقابل حقوق بشر و منافع ملی چیست؟ اگر حقوق بشر جایی برود و منابع ملی جای دیگر؛ یک ذهن اخلاقی کدام را باید انتخاب کند؟ آیا انتخاب حقوق بشر، آرمانگرایانه و حتی تخیلی تلقی نخواهد شد؟ این سوال یکی از اساسیترین سوالات اخلاق هنجاری است که متوجه «وضعیت حقوق» در بسیاری از کشورهای جهان از آمریکا تا ایران است که ذهنبسیاری از فلاسفه اخلاق و اندیشمندان علوم سیاسی را به خود جلب کرده است.