حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی
اشاره: آیین دیگری در راه است، آیینی بی نظیر و پرفروغ، آیین رمضان، آیینی که برای یک ماه جهان اسلام را در فضای معرفتی و روحانی عمیقی فرو می برد. زمینیان پای بر محمل رمضان می نهند تا آفاق و انفس را سیر می کنند و آسمانیان پای بر بالهای نور می گذارند تا "انسان" را به معراج برسانند. زیبندگی و زیبایی ضیافت رمضان را نمیتوان، به سادگی سرود. سرایش این "شهر رازآلود" آیه و روایت و درایت می خواهد. تنها با تکیه بر دانش ائمه و بزرگان می توان پرده ازچهره فوائد افسانه وار رمضان برکشید. تنها شاعرانی می توانند شکوه معراج را بسرایند که بر عروه الوثقی دست یازند. بازخوانی میراث معنوی و ثمره مادی رمضان، ضرورتی انکارناپذیر است. این مهم، سال گذشته با انتشار سلسله یادداشت های روزانه حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی با عنوان "دلیل راه" در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران پی گرفته شد. امسال نیز، یادگار گرانقدر امام راحل، در سلسله یادداشت های دیگری با عنوان" آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص)" به بازخوانی معارف رمضانی اسلام می پردازد. یادداشت های یادگار امام با این عبارات آغاز می شود: "ماه مبارک رمضان در پیش است و همه باید خویشتن را برای استفاده از آن آماده کنیم. ماهی که ابواب رحمت الهی در آن گشوده می شود و طالبان معرفت بیش از هر زمان دیگر امید دارند تا با اجابت دعوت خداوند، به مطلوب خویش رهنمون شوند. امسال نیز نگارنده بر آن است که از خرمن معارف اسلامی، هر روز چند سطری را تقدیم دوستان کند. باشد که از نفحات قدسیه ای که در این ماه می وزد، شمیمی نیز نصیب ما شود و از مطالعه آن چه می نویسیم، اثری در جان خسته بنشیند."تا آخرین روزماه مبارک رمضان ، هر روز، یادداشتی به قلم حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران منتشر می شود که بخش بیست و یکم آن در ذیل می آید:
بیست و یکمین حق
یرشد ضالّته
حق همراهی در یافتن گم شده. حکمت گم شده مومن
از جمله حقوق سی گانه ای که در کلام رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای هر مسلمان قرار داده شده، آن است که در یافتن گمشده اش، او را یاری رسانند. «ارشاد ضالّه» به این معنی است که دیگران، مسلمان را برای یافتن گمشده اش راهنمایی کرده و به او در این امر کمک کنند. اگر نشانی از آن دارند، در اختیارش بگذارند و اگر نشانی ندارند، نسبت به این امر بی تفاوت نبوده و به او در حلّ مشکل یاری رسانند. فراموش نکنیم که انسان ریشه در «اُنس» دارد و به همین سبب از گم شدن چیزهایی که به آن ها انس و دلبستگی دارد، رنج می کشد. این رنج ـ البته ـ نسبت مستقیمی با اهمیت آن شئ برای انسان دارد و حتی در بسیاری از اوقات «رنج حاصل از گم کردن» از مصیبتی که از دست دادن آن ها پدید می آورد، بیشتر است. به یاد بیاوریم که خانواده های مفقودین عزیز در دوران دفاع مقدس چه بسیار ـ و در برخی اوقات بیشتر از خانواده های شهدا ـ درد و رنج تحمل کردند. پس باید همواره تلاش کنیم تا به مسلمانان در یافتن گمشده شان کمک کنیم.
نکته: از جمله «گمشده های انسان»، حکمت و دانش است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «حکمت گمشده مؤمن است. پس هر کس در هر جا آن را یافت، آن را در بر گیرد.» [1] و این «گمشده» به قدری از اهمیت برخوردار است که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «اگر آن را نزد مشرکین و منافقین نیز یافتید، فراگیرید.» [2]
پس به حکم فرموده نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله همه باید تلاش کنند تا حکمت که گمشده مردمان است به آن ها بازگردانده شود. و صد البته در این میان نقش خود آدمی از همه برجسته تر است. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «بر شهوت و خواهش نفس چیره شو، حکمتت به کمال رسد.» [3] و می فرمایند: «حکمت جز با خویشتن داری از گناه به دست نمی آید.» [4] مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار حدیثی را از شب معراج رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند که در آن شب، خدای سبحان به پیامبر خود می فرماید: «ای احمد! هرگاه بنده شکم خویش را گرسنگی دهد و زبانش را نگه دارد، حکمت را به او بیاموزم. اگر کافر باشد، حکمت او دلیلی بر ضد او و وبال گردنش خواهد بود و اگر مؤمن باشد حکمتش برای او نور و برهان و شفا و رحمت خواهد شد. پس، آن چه را نمی دانسته است، بداند؛ و آن چه را نمی دیده است، ببیند. نخستین چیزی که به او نشان دهم، عیب های خودش می باشد تا بدین سبب از پرداختن به عیب های دیگران بازماند و دقایق علم را به او نشان دهم تا شیطان به وجود او راه نیابد.»[5]
پس می توان ماه رمضان را ـ که به فرموده خدا شکم ها گرسنه اند و دل ها با حضرت حق پیوند بیشتری دارند ـ به یافتن حکمت اختصاص داد. امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: «هر چه حکمت نیرومند تر شود، شهوات ناتوان تر می شوند.» [6] و امام صادق علیه السلام برای بارورتر کردن حکمت می فرمایند: «اندیشیدن زیاد به این امر، کمک می کند.» [7]
نکته دیگر آن که در کلام مولی الموحّدین ثمره حکمت، حفظ دین است. [8] پس یکی از راه هایی که می تواند به یافتن گمشده دیگران کمک کند، آن است که آن ها را در «دین داری» یاری رسانیم و دقیقاً به همین سبب است که «امر به معروف» از جمله حقوق مسلمانان است. امام کاظم علیه السلام می فرمایند: «از جمله حقوق واجب برادرت آن است که آن چه برای او در دنیا و آخرت سودمند است، به او بگویی.» [9] و چون این کار از حقوق مسلمانان است، باید شرایط آن را فراهم آورید و آنگاه به آن اقدام کنید. در «امر به معروف» به فرموده امام صادق علیه السلام: «لازم است فرمان دهنده، به آن چه می گوید عمل کند و عدالت را رعایت کند و به زبان ملایم امر و نهی کند.» [10] ضمن این که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تصریح دارند که: «انسان نادان، نمی تواند امر به معروف کند.» [11] و هم ایشان می فرمایند: «کسی که امر به معروف می کند، باید این کار را به شیوه خوب و منطقی انجام دهد.» [12]
پس حق هر کس آن است که به او در یافتن گمشده اش یاری رسانیم و از آن جا که گمشده همه ما «خوبی و درست کاری» است، همه باید به هم در این کار کمک کنیم. و چون «خوب شدن» جز با «روش خوب» حاصل نمی شود، باید با زبان سالم، عمل صالح و قلب بی کینه، به همدیگر در «بهتر شدن» یاری رسانیم. ناگفته پیداست که «زبان تند و پرخاش گر» و «ابروی گره خورده»، نمی تواند بهترین روش برای امر به معروف باشد. ضمن این که در نهی از منکر نیز لازم است تلاش کنیم تا آن ها را به زشتی عملشان واقف نماییم. چراکه در آن صورت خود ـ به حکم فطرت انسانی ـ از آن دست می کشند. امام جواد علیه السلام می فرمایند: «هر کس کار زشتی را، خوب به حساب آورد، در آن کار شریک است.» [13]
و کلام آخر آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «خداوند عموم مردم را عذاب می کند، مگر آن هنگام که در صدد تغییر خلاف کاری های عده ای خاص نباشند، ولی اگر درصدد تغییر بودند، خداوند عامّه مردم را عذاب نمی کند.» [14] و امام صادق علیه السلام می فرمایند: «هرگاه مردمی در برابر کارهای بدی که میانشان صورت می گیرد دم فرو بندند، و آن را تغییر ندهند، خداوند کیفر خود را شامل همه آن ها می کند.» [15]
[1] . کافی، مرحوم کلینی، ج8، ص167.
[2] . امالی، طوسی، ص625 / نهج البلاغه، حکمت80 / غرر الحکم، ح1829.
[3] . غرر الحکم، 2272.
[4] . غرر الحکم، ح10916.
[5] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج77، ص29 / میزان الحکمه، ج3، ص1266.
[6] . غرر الحکم، ح7205.
[7] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج78، ص247.
[8] . غرر الحکم، ح4903.
[9] . کافی، مرحوم کلینی، ج8، ص126.
[10] . خصال، ص109.
[11] . نوادر الراوندی، ص21.
[12] . کنز العمال، هندی، 5523.
[13] . کشف الغمه، ج3، ص139.
[14] . کنز العمال، هندی، 5515.
[15] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج100، ص78.