محمد کاظم تقوی
اشاره: شاید بتوان مفهوم "انتظار" را کلانترین و البته پرچالشترین مفهوم تاریخ ادیان خواند، مفهومی هرمکانی و هرزمانی که بیش از هر واژه دیگری در هاله ابهام و خرافه فرو رفته است. تاریخ انتظار دو پهنا دارد یکی تلاشی جانانه برای ترسیم خوبیها و گشایش راهی به رهایی است و دیگری سعییی میان دروغ و خرافه است تا راهی به منافع شخصی و گروهی برگشاید. عصر انتظار، عرصه جدال بین خرافه و نیازمند حقیقت ناب است.
در آستانه نیمه شعبان، برآنیم تا به چرایی خرافهگوییها بپردازیم و از زبان صاحبنظران انتظار بگوییم خرافه چیست؟ محصول کدام کنش است؟ و با خرافهگرایی چه باید کرد؟ آنچه در ذیل میآید، یادداشت اختصاصی حجت الاسلام و المسلیمن محمدکاظم تقوی پژوهشگر و محقق موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در قم است:
مصلح و منجی
عقیده به «مصلح» و اعتقاد به «منجی» عقیدهای مشترک و مسلم در میان تمامی اهل ادیان آسمانی میباشد. پیروان همة ادیان معتقدند عالم و آدم، علی رغم همه مظالم ونابسامانی و مفاسد و انحرافات وتیرهروزیها و کجرویها، آخر کار «عاقبت به خیر» خواهند شد و زندگی انسان شیرین خواهد شد.
همة ارباب ادیان و مذاهب «انتظار» مصلحی را میکشند که انسان را نجات دهد. زرتشتیان او را به نام «سوشیانس» ـ نجات دهندة جهان ـ و یهودیان به نام سرور میکائیلی و عیسویان به نام مسیح موعود و مسلمانان به نام «مهدی موعود» میشناسند والبته پیروان هر دین و مذهبی آن نجات دهندة استثنائی و موعود منحصر به فرد خود را از خود میدانند. زرتشتیان او را ایرانی و پیرو زرتشت و یهودیان او را از پیروان موسی(ع) میشمارند و مسیحیان پیرو عیسی(ع) میخوانندش و در این میان مسلمانان او را از دودمان هاشم و از نسل پیامبر خاتم حضرت محمد(ص) می دانند. اما شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت(ع) او را فرزند حسن بن علی عسکری(ع) میدانند و او را «مهدی موعود» میدانند که به دنیا آمده و زنده و حاضر است و چون خورشیدی پس ابر، از انظار عمومی پنهان ولی واسطة فیض الهی است. او استمرار امامت و خاتم الاوصیاء است و فلسفة امامت در وجود او متجلّی است.
انتظار موعود
پیرامون وجود مبارک و مقدس «مهدی موعود» ارواحنا فداه و عجل الله فرجه از زوایای گوناگون میشود و باید بحث و بررسی و روشنگری صورت گیرد که در صفحات پیشرو اشارهای به مسئله «انتظار» و توجه به حقیقت آن و پرهیز از آفات و خرافاتی که از این رهگذر بر دامان پاک این اندیشة سازنده مینشیند؛ خواهد شد.
تفکر در واژة شکوهمند «انتظار» و تأمل در ژرفای آن، این معنا را میدهد که منتظر از وضع موجودی که در آن قرار دارد ناراحت و ناراضی است و خواستار وضعیت مطلوب به معنای وضعیت بهتری است که خوشی و خوشبختی او را تأمین کند. و البته این معنا معنای سازندة دیگری را هم در پی دارد و آن اینکه، منتظر واقعی، علاوه بر علاقه قلبی، تلاش عملی لازم را برای نیل به مطلوب انجام دهد. چنانکه بر این باور است که آن کس که او منتظر وی میباشد توان گرهگشایی از کار فرو بستة بشریت را دارد. او میتواند داد مظلومان و محرومان و مستضعفان را بستاند و امام عدالت و دست برتر علیه ظلم و ستم و نابرابریها باشد.
انواع انتظار
در تاریخ طولانی مهدویت و انتظار شاهد دو نوع انتظار بوده و هستیم؛ انتظاری مثبت و سازنده و نیروزا و تحرک بخش و تکاملی و انتظاری منفی که بی تحرکی و عقب ماندگی و ضعف و تیره روزی را نتیجه داده و میدهد. البته ایندو نوع از انتظار که در میان منتظران دیده شده و میشود، خود زائیده دو نوع نگرش و اندیشه است.
انتظار منفی
در انتظار منفی و انجمادی نگاه به انقلاب و قیام مهدی موعود ماهیت انفجاری و دفعی دارد که در نتیجه گسترش ظلم و ستم و حقکش، به یکباره انفجاری رُخ خواهد داد و زندگی انسان را روشن خواهد کرد. یعنی زمانی فرا میرسد که صلاح و حق و هدایت به نقطه صفر میرسد و باطل میدانداری میکند، آنگاه مصلح کل میآید و جهان را پر از عدل و داد میسازد. در این نگرش هر اصلاحی و تلاشی برای بهبود وضع افراد و اجتماع مذموم و محکوم است، چون ظهور را به تأخیر میاندازد! و بر همین اساس مصلحان اجتماعی مبغوض خواهند بود، زیرا با اقدامات خود جامعه آرمانی و مدینة فاضله را به تأخیر میاندازند!
این نوع نگرش به انتظار و مصلح موعود، عملاً منجر به تعطیل شدن مقررات و قوانین وحدود اسلامی میشود و جامعه عملاً به اباحیگری مبتلا خواهد شد. وضعیتی که با مسلمات اسلام ناسازگار است و آیات فراوانی از قرآن و سخنان بیشماری از معصومین(ع) این نوع فکر و اندیشه را مردود میشمارند. این همان تفکر انحرافیای بود که امام خمینی(س) انتقادهای سختی به آن داشت؛ یعنی تفکر انجمن حجتیّه:
«یک دستهای میگفتند که خوب، باید عالَم پر [از] معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری میخواهند بکنند؛ گناهها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود». (صحیفه امام، ج 21، ص 14)
انحراف شدیدتری که از چنین نگرشی ناشی میشود همان است که حضرت امام آنها را چنین توصیف میکند: «یک دستهای از این بالاتر بودند، میگفتند باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت ـ سلام الله علیه ـ تشریف بیاورند... البته در بین این دسته، منحرفهایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند.» (همان)
افراد منحرفی که امام به آنها توجه میدهد همانهایی هستند که در سخن دیگری از امام چنین معرفی شدهاند: «دیروز حجتیهای ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحة مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمة شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند». (صحیفه امام، ج 21، ص 281)
انتظار مثبت
گفته شده که انتظار سازنده نیز انعکاس نوعی نگرش و بینش به مسئله انتظار است. نگرشی که عصر ظهور و انتظار مصلح و موعود امم راحلقهای از زنجیره رو به کمال زندگی انسان در زمین میبیند. نگرشی که انسان را موجودی مختار میبیند که قدرت تشخیص خیر و شر و خوب و بد را دارد و خدای حکیم به او حق انتخاب داده تا با گوهر اختیار فضائل و کمالات را فرا چنگ آورد و اگر هم سوء اختیاری داشت مذمت و عقاب او معقول باشد.
در این بینش، انسات در سیر تکاملی خود و حرکت بر مبنای خردگرایی و عقلانیت به «هدایت» و «حقانیت» اسلام و آئین نبی خاتم(ص) وی خواهد بود و خود مشتاقانه در آن مسیر قدم برمیدارد و زمینة ظهور را فراهم میآورد.
در آیه 9 سوره صف و آیه 33 سوره توبه، خداوند متعال میفرماید «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون».
در این آیه مکرّر وعده غلبه و پیروزی مکتب پیامبر(ص) داده شده است ولی وعدهای که علت آن هم ذکر شده است. اسلام علیرغم میل مشرکان و خدانشناسان بر همه ادیان و مکاتب پیروز خواهد شد، زیرا بر پایه «هدایت» و «حقیقت» است. اگر آینده در قلمرو اسلام است که هست، از سر جبر و انفجار و ... نخواهد بود بلکه بر اساس همان سنت قطعیّه پروردگار است که «ذلک بان الله لم یک مغیراً نعمةً انعمها علی قوم حتی یغیّیروا ما بانفسهم» (انفال، 53)
در این بینش دوم «انتظار مثبت» در بستر حقیقت و هدایت از یک سو و اختیار و انتخاب انسان از سوی دیگر روند تکاملی انسان را شکل میدهند و در نتیجه غلبة منطقی اسلام محقق میشود.
اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله عزوجل» با فضیلتترین اعمال امت من انتظار فرج از سوی خدا است. (بحار الانوار، ج 13، ص 137)
ناظر به همین انتظار مثبت و حرکت آفرین و سازنده است؛ یعنی انتظاری که مرکب از دو عنصر نفی و اثبات باشد، نفی وضعیت نامطلوب و اثبات فضا و وضعیتی که با ظهور مهدی موعود(عج) بوجود میآید.
انتظار و خرافه
در باور مسلمانان ـ اعم از شیعه و سنی ـ مسئله مهدویت و ظهور مهدی آل محمد(ص) در آخر الزمان از چنان قطعیتی برخوردار است که مجالی برای تشکیک آن باقی نگذاشته است. اما با تأسف باید پذیرفت که از این سرمایه حرکت و سازندگی آن گونه که میبایست بهرهگیری نشده است و حتی سوء استفادهها و انحرافات زیادی نیز رخ داده است. سوء استفاده از سوی سود جویان و قدرت طلبان و انحرافاتی از جانب دنیا خواهان و گمراهان.
انتظار اگر گرفتار خرافه گردد، نه تنها نتیجة سازندهای ندارد که مخرّب خواهد بود. ادعای «بابیّت و سفارت» امام زمان(عج) یکی از این انحرافات است که اثرات تخریبی فکری ـ اجتماعی فراوانی بر جای گذاشته است.
خرافه، چه در موضوع امام زمان(عج) و انتظار ظهور با برکت آن حضرت باشد و یا پیرامون هر حقیقت دیگر؛ افکار یا رفتار غیر معقول و غیر علمی و بی سند و مدرکی میباشد. اگر عملی یا فکری سند عقلی و یا نقلی معتبر نداشته باشد، خرافهای مخرّب خواهد بود که چون خورهجان و جامعه انسانها را نابود میسازد.
مسأله انتظار و مهدی آل محمد(ص) همواره به مدعیانی مبتلا بوده است که ادعای ارتباط با قلب عالم را وسیلة نیل به اهداف روا یا ناروای خویش قرار داده و خواسته یا ناخواسته رهزن مؤمنان مشتاق اما ساده دلی شدهاند که دائماً تشنة رسیدن خبری یا رؤیت اثری از جان جانان عالماند.« (امام مهدی موجود موعود، آیت الله جوادی آملی، ص 197)
زیارت و ارتباط
گرچه زیارت امام زمان (ارواحنا فداه) افتخاری است که میتواند نصیب عاشقانی با اخلاص گردد، ولی غالباً از باب «هر که را اسرار حق آموختند، مهر کردند و لبانش دوختند» چنین مؤمنان خوش اقبالی به نقل و واگویه توفیقات خود نمیپردازند.
اما از سوی دیگر، گرچه نمیشود هر مدعی ملاقاتی را تذکیب کرد، ولی هستند دکانداران فراوانی که به معرکه گیری و نامآوری و منفعت طلبی روی میآورند و به صورت خرافی و سخیف و وهن آلود مدعی ملاقات با حضرت ولی عصر(عج) میشوند.
حاشیه به جای متن
در مسئله امام زمان و مهدی موعود (ارواحنا فداه) یک سلسله اصول مسلم و مستدل وجود دارد که عقل در برابر آنها خضوع دارد. اصل لزوم وجود امام، ظهور مهدی آل محمد(ص) در آخر الزمان، بوجود آوردن جامعه نمونه اسلامی، فراگیری عدالت و برتری آن بر ظلم و بیدادگری از جمله آن اصول مسلم است که از ادله عقلی و نقلی فراوان فهمیده میشود. فراموش کردن این اصول و حرکت نکردن در راستای آنها و در برابر، بزرگ کردن امور کوچک یا سطحی و یا مشکوک؛ خود انحراف بزرگی است که تأثیرات مخرب دارد.
فراموش کردن اکسیر عقلانیت و رشد و تعالی آن در عصر ظهور و کم توجهی به عدالت ـ این گمشده بشریت ـ در سطوح و بخشهای گوناگون و محور قرار دادن اماکنی مانند جمکران و دلخوش داشتن به مداحیهای صرفاً احساسی و بعضاً غلط و انحرافی و سخنرانیهای مذهبی غیر مستند و غیر علمی بدتر از مداحیها؛ مصداق بارز فراموش کردن محورهای اصلی مسئله امام زمان(ع) و آموزة سازنده انتظار و انتظار سازنده و در افتادن به دام خرافه و سطحی نگری است. جمکرانی که در این اواخر مطرح شد و در این سالها رونق غیر طبیعی گرفت، اما راستی جایگاه آن در مسئله امام زمان و انتظار چقدر است؟ گذشتگان از علما و عموم شیعیان که جمکران نداشتند اعتقادشان به حضرت مهدی(ع) و انتظارشان کامل نبود؟!
اینکه در مجالس و محافل مذهبی برای ترویج انتظار و امام زمان(ع) به خوابهای وهمآلود و داستانهای عجیب و غریب به جای ادلة معقول و احادیث و سخنان نورانی اهل بیت(ع)؛ توسل جسته میشود، نشانة انحراف و خرافه را باید دید و از آن پرهیز داد و پرهیز کرد.
اگر میخواهیم جوامع اسلامی گرفتار مهدیهای دروغین ـ از مهدی عباسی تا مهدی سودانی ـ نشود و به ورطه هولناک بابیّت و بهائیت نلغزد، راه نجات و امنیت، شناخت و شناساندن مسئله مهم مهدویت و انتظار ظهور آن حضرت در پرتو ثقلین و قرآن و عترت میباشد. در این صورت است که نه دشمنان بدخواه توان ایجاد انحراف و پاشیدن بذر دشمنی در زمینة آمادة گمراهی را خواهند داشت و نه دینداران ساده لوح، فریب دغل کاران را خواهند خورد و نه سیاست بازان قدرت طلب و دنیا خواه، مجالی برای عوام فریبی و خرافه گستری خواهند یافت.
در این صورت است که میتوانیم هم صدا با امام خمینی(س) بگوئیم: «ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی بن ابیطالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان ـ علیهم آلاف التحیات والسلام ـ که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.» (صحیفه امام، ج 21، ص 396)
و با تأسی به آن بزرگوار بگوئیم: «سلام و درود به پیشگاه مقدس مولود نیمة شعبان و آخرین ذخیرة امامت حضرت بقیة الله ـ ارواحنا فداه ـ و یگانه دادگستر ابدی و بزرگ پرچمدار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استکبار. سلام بر او و سلام بر منتظران واقعی او، سلام بر غیبت و ظهور او و سلام بر آنان که ظهورش را با حقیقت درک میکنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز میشوند.» (همان، ص 325)