شما در فیلم فرزند صبح خواهید دید که این داستان یک داستان یک خطی کلاسیک نیست بلکه این کار یک شعر سینمایی در مورد حضرت امام است و مخاطب مدام بین زمان حال و گذشته سیال است و در زمان های مختلف قرار می گیرد. این کار تلاش می کند فضای کودکی حضرت امام را در یک شکل شاعرانه و در تعامل با مادر بزرگوار ایشان و عمه و دایه شان نشان دهد و حتی در بیمارستان پیش از رحلت حضرت امام نیز یکی از کسانی که بالای سر امام می آید مرحوم آقای معلم دامغانی، یک فرد عارف و پارسا است. حتی از بخش های سیاسی زندگی امام نیز آن بخش هایی نقل شده که به آن شاعرانگی کمک کند و بعد شاعرانه کار را تقویت کند. بنابراین حادثه و تعلیق در شکل کلاسیک تاریخی آن در فیلم نداریم.
ساخت فیلم" فرزند صبح" از جمله های فعالیت هایی بود که در دوران معاونت هنری" مهدی ارگانی" در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) آغاز شد و اکنون با حضور در بیست و نهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر به بار نشسته است. مهدی ارگانی که از مدیران فرهنگی سی سال گذشته سینما و تلویزیون است مسوولیت هایی نظیر مدیریت صدای جمهوری اسلامی ایران، شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی ایران، مدیرعامل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، دبیر چندین دوره جشنواره کتاب کودک و نوجوان و رییس مرکز پویانمایی صبا را برعهده داشته است.مهدی ارگانی همچنین معاونت هنری موسسه تنظیم ونشرآثارامام خمینی (س)،ریاست کمیته هنری ستاد یکصدمین سال تولد امام خمینی(س) و مدیرعاملی موسسه فرهنگی هنری عروج را نیز در کارنامه خود دارد. گفتگویی که در پی می خوانید در رابطه با ویژگی های فیلم فرزند صبح صورت گرفته است:
درابتدا بفرمائید که تا کنون چه کارهای سینمایی در رابطه با شخصیت تاریخی و زندگانی حضرت امام(س) صورت گرفته است؟
در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) دو فیلم سینمایی و یک سریال در خصوص زندگی حضرت امام(س) تولید کرده ایم که هر دوی آنها در زمانی بوده که بنده مسئولیت معاونت هنری موسسه را بر عهده داشتم.فیلم سینمایی "صنوبر" به کارگردانی "مجتبی راعی" بود که یک سریال هم از آن ساخته شد. این کار با مشارکت سیمای جمهوری اسلامی انجام شد و سریال نیز دوبار از شبکه یک پخش شد و نسخه سینمایی نیز هنوز اکران نشده است. به نظر کارشناسان این کار در نوع خود و در مقایسه با کارهای تاریخی که در سازمان انجام شده کار خوبی بود . کار دومی نیز که انجام شده همین فیلم سینمایی فرزند صبح است که امروز در مورد آن صحبت می کنیم و در میان آثار بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر قرار داد.سریال دیگری نیز توسط آقای "شمقدری" ساخته شده است که البته بیشتر به زندگی مرحوم پدر حضرت امام (س) پرداخته است و مستقیماً در خصوص زندگی حضرت امام کار دیگری انجام نشده است. البته کارهایی از این دست که در مورد
شخصیت های تاریخی است معمولاً به دو دسته تقسیم می شود،یک دسته آنهایی که خود شخصیت تاریخی، قهرمان قصه هستند و زندگی آنها یا بخشی از زندگی آنها سوژه و موضوع اصلی فیلم است. دسته دیگر آثاری که درباره آنها هستند .هیچ یک از قهرمانان داستان ما آن شخصیت مورد نظر نیست. بلکه قهرمانان و شخصیت های داستان ما به گونه ای با آن شخصیت تماس دارند، یا زندگی آن شخصیت را روایت می کنند،یا زندگی وی روی زندگی و روابط این افراد تاثیر گذاشته است. این نوع دوم کار البته خیلی راحت تر است . دراین خصوص فیلم و سریال زیادی ساخته شده است. شاید تمام فیلم هایی که در مورد انقلاب اسلامی ساخته شده به گونه ای از این نوع دوم است. ولی اینکه شخصیت اصلی و قهرمان اصلی داستان حضرت امام باشد، من همین دو کار را سراغ دارم که هر دو را موسسه تولید کرده است.
این نوع کار که خود شخصیت تاریخی محور داستان است، دشواری های خاصی دارد . این دشواری زمانی مضاعف می شود که آن شخصیت تاریخی معاصر مخاطبین باشد. به این معنی که در میانشان زندگی کرده باشد. آنها این شخصیت را و حوادث حول شخصیت وی را دیده باشند. این نوع کار بسیار مشکل است . معمولاً بهترین وقت برای تولید کار دراماتیک و داستانی در مورد این شخصیت ها،پنجاه سال و صد سال بعد از فوت آن هاست که دیگر مخاطبینی که قرار است این فیلم را ببینند شخصیت را در قید حیات ندیده باشند. در حالی که در تولید مستند، عکس این قاعده صادق است. یعنی بهترین وقت ساخت یک برنامه مستند در مورد یک شخصیت،یا مقطع تارخی همان زمانی است که شخصیت مورد نظر یا واقعه تاریخی حاضر و در جریان هستند، لذا شما می بینید که کار آقای شمقدری در مورد پدر حضرت امام است که مخاطبین اصلا ندیده اند و دو فیلم ما نیز در مورد کودکی حضرت امام است که مخاطبین امروزی نه دیده اند و نه تصوری از آن دارند. ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا این دو فیلمی که ساخته اید هر دو مربوط به دوره کودکی حضرت امام است. البته فرزند صبح دوره های بزرگسالی امام را نیز نشان می دهد. اما آن چه نمود بیشتری دارد و داستان حول آن شکل می گیرد، بخش عمده اش دوران کودکی حضرت امام است که این هم باز دوره ای است که مخاطبین ندیده اند و درک و تصوری از آن ندارند.شما در فیلم فرزند صبح خواهید دید که این داستان یک داستان یک خطی کلاسیک نیست. بلکه این کار یک شعر سینمایی در مورد حضرت امام است و مخاطب مدام بین زمان حال و گذشته سیال است و در زمان های مختلف قرار می گیرد.
آیا می توان فرزند صبح را از بعد هنری و همچنین روند ساخت و تولید یک پروژه عظیم سینمایی دانست؟
چون موضوع این فیلم موضوع عظیم و بزرگی است و ما نیز مستقیماً آن موضوع بزرگ را سوژه قرار داده ایم، باید این کار بزرگ باشد. منتها همیشه عظیم بودن و مهم بودن موضوع به بزرگ و مهم بودن پروداکشن یا امکانات در اختیار پروژه فیلم نمی انجامد. بعضی مواقع بزرگ بودن به این است که شما در مورد فیلم نامه و یا انتخاب بازیگر و کارگردان کار خاصی بکنید . یک وقتی هم هست که شما یک مقطع تاریخی را بازسازی می کنید که زد و خورد ودرگیری و تیر و اسب و تانک و... نیاز دارید و پروداکشن بزرگ، و کار گرانقیمت در می آید. ولی ما این کار را از این جهت بزرگ می دانیم که به موضوع بزرگی می پردازد . می بایست تا جای ممکن از نظر امکانات چیزی برای آن کم نگذاریم. یعنی بهترین و بیشترین زمان را و بهترین و بیشترین امکانات را برای ساخت چنین ژانری اختصاص دهیم. این ژانر لزوماً یک ژانر پر هزینه نیست. اما آن چه را که لازم دارد باید بهترین را در اختیارش قرار دهیم ، تا عوامل تولید احساس کمبود نکنند،تا کارگردان و تهیه کننده و تصویر بردار دغدغه ای غیر از تولید کار خوب نداشته باشند و به آنها گفته نشود که ما این کار را یک ماهه می خواهیم یا نگاتیوی که در اختیار شما قرار می دهیم یک به پنج است. شاید اگر ارزیابی شود به نظر بیایید این فیلم خیلی گران ساخته شده است .دلیلش این است که انصافاً موسسه هیچ محدودیتی برای فیلم قائل نبود . البته خود این مسئله احساس آرامش و آزادی باعث شد که تولیدکنندگان فیلم زمان تولید فیلم بیش از آن که حقش بود طول دادند و کار طول کشید. بخشی از گرانی کار هم مربوط به این قضیه بود. موسسه این آرامش و آزادی را به قیمت از بین رفتن آرامش و آزادی خودش فراهم کرد . به خصوص شخص بنده که در این پروژه به شدت رنج کشیدم. منتها ما می خواستیم تا جایی که می توانیم به دست اندرکاران نه نگوییم که فردا اگر خدایی نکرده ضعفی در کار ایجاد شد، مربوط به ما نباشد. شما وقتی فیلم را ببینید ممکن است فکر کنید فیلم می توانست ارزان تر از این باشد. ولی در تولید فیلم آن قدر تامل شد و برداشت ها تکرار شد و به جزئیات پرداخته شد که فیلمی که به ظاهر باید زودتر از این تمام می شد، خیلی گران تر و طولانی تر ساخته شد. علتش تصمیم موسسه بود که کار از هیچ جهت کار ضعیفی نشود.
در مورد محتوای فیلم آیا موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی از جهت صحت مطالب و مطابقت با واقعیت تاریخی نظارت داشت؟
بله تا آن جایی که چنین کاری باید ملاحظات و دقت تاریخی داشته باشد، انجام شد. این فیلم کاملاً با نظارت موسسه ساخته شد. از مرحله سناریو تا کلیه جزئیات و بازیگر و سایر فضاها، همه از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی نظارت شد. فیلم نامه نیز بارها خوانده شده و احیاناً اگر تغییراتی داشت، اصلاح شد و بعد جلوی دوربین رفت.
در زمینه بعد هنری آیا ساخت فیلم شاخص و قابل توجه است و ویژگی های خاص و قابل توجهی دارد؟
بله . در این زمینه نیز دقت هایی که در این فیلم صورت گرفته ، شاید بی نظیر است. مثلاً چون هنرپیشه نقش اول را در دو برهه زمانی از کودکی حضرت امام(س) نیاز داشتیم، با تصمیم کارگردان فیلم ،به جای اینکه دو کودک چهار و شش ساله انتخاب کنیم تا این نقش را در دو برهه بازی کنند، صبر کردیم تا این کودک بزرگ شد. تقریبا شما در هیچ فیلمی چنین امری را شاید نبینید. حتی زندگی "دالایی لاما" را که" اسکورسیزی" ساخت، برای کودکی دالایی لاما دو، سه کودک را به کار گرفت. در حالی که دراین کار همان کودک چهارساله بزرگ شد و نقش شش سالگی حضرت امام را بازی کرد و خب این بی سابقه است.در زمینه های تصویری و نور پردازی نیز ساخت این فیلم بی سابقه است. ما برخی امکانات نورپردازی را از خارج از کشور وارد کردیم که مطلقاً در ایرن وارد نشده بود. برداشت ها نیز بسیار متعدد بود و شاید یک رکورد در تولید فیلم در ایران بود. به خاطر این که کار بی نقص و زیبا اتفاق بیافتد.
آیا فیلمنامه نیز از ویژگی های برجسته ای برخوردار است و می تواند جالب توجه باشد؟
ببینید این کار اصلا مثل یک فیلم نامه حادثه ای اکشن، پرتعلیق و پرماجرا نیست. در حالی که مثلاً کار آقای" راعی" درست نقطه مقابل این کار است. آن اثر پر از حادثه و درگیری و کش و قوس است. اما این کار تلاش می کند فضای کودکی حضرت امام را در یک شکل شاعرانه و در تعامل با مادر بزرگوار ایشان و عمه و دایه شان نشان دهد . حتی در بیمارستان پیش از رحلت حضرت امام نیز یکی از کسانی که بالای سر امام می آید، مرحوم آقای "معلم دامغانی" یک فرد عارف و پارسا است. حتی از بخش های سیاسی زندگی امام نیز آن بخش هایی نقل شده که به آن شاعرانگی کمک کند و بعد شاعرانه کار را تقویت کند. بنابراین حادثه و تعلیق در شکل کلاسیک تاریخی آن در فیلم نداریم.
در مورد لوکیشن فیلم نیز که بیت خانوادگی حضرت امام در "خمین" است و برای ساخت این فیلم در "شهریار" بازسازی شد ، توضیحاتی بفرمائید.
این خانه بر اساس ابعاد برابر با بیت خانوادگی ایشان با مصالح ماندگار بازسازی شد. بعضی از اتاق ها برای فضای دوربین و پشت صحنه قدری بزرگتر ساخته شد تا کل اتاق در کادر نمایش داده شود. مثلاً اگر اتاق چهار در پنج بود، چهار در هفت ساخته شد تا دو متر اضافی پشت صحنه قرار بگیرد.این لوکیشن قرار است مرمت و بازسازی شود و به یک موزه و نمایشگاه دائمی برای بازدید تبدیل شود و یا برای کارهای نمایشی دیگر در مورد حضرت امام استفاده شود.
ارزیابی تان از حضور فیلم در بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر چیست؟ به نظرتان آیا این فیلم مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
جو سینمای ایران در شرایط فعلی خیلی طبیعی و با ارزیابی دقیق و صحیح نمی بینم . به همین علت غیر قابل پیش بینی است. من به عنوان یک کارشناس، حتی اگر همه بگویند فرزند صبح فیلم بدی است، خواهم گفت، این یک فیلم خوب است. ببینید من به شخصه اگر از یک فیلم بد استقبال شود، خیلی غمگین می شوم و تاسف می خورم .کما اینکه در دو سه سال اخیر داشتیم فیلم هایی را که بسیار بد و مایه شرمندگی فرهنگ و هنر کشور بودند. ولی از آنها بسیار استقبال شد . همین استقبال ملاک جنجال و شادمانی و دست افشانی و پایکوبی کارگردان و نویسنده های این فیلم ها شد . فی الواقع خیلی دیکتاتور مآبانه نظر کارشناسان را رد کردند و گفتند، شما چه می گویید، مردم قبول کردند. این کلمه مردم هم که اخیراً وسیله ای برای توجیه خیلی چیزها شده است. ملاک برای بد بودن یک فیلم نزد کارشناسان استقبال عمومی نیست. البته می توان پیش بینی کرد که کدام فیلم بد مورد استقبال قرار می گیرد و یا کدام فیلم خوب مورد استقبال قرار می گیرد یا نمی گیرد.
توصیه من همیشه به دوستان و همکاران این بوده که فیلم خوب موفق بسازید. چون ساختن فیلم بد موفق کاری ندارد. فیلم موفق لزوماً خوب نیست. فیلم خوب هم لزوماً موفق نیست. این نکته می تواند سیاست سینماگران ایران باشد . ولی فعلاً در بخش عامیانه ، مدیریت سینمای کشور این است که نفس توفیق یک فیلم را دلیل خوب بودن آن می دانند .فیلم فرزند صبح بدون گفت و گو و بدون تردید در نوع خودش فیلم خوبی است. در مورد آثار شاخص ادبیات جهان نیز همین گونه است. مردم شاید رمان های زرد را در برهه ای بیشتر بخرند و بخوانند. اما رمان "تولستوی" صدها سال خوانده می شود. اثر زرد عمر کوتاهی دارد. اما در عمر کوتاهش جنجال زیادی ایجاد می کند. این فیلم از آن نوع فیلم ها نیست. این فیلم در طول تاریخ مخاطب خاص و هنرشناس خود را خواهد داشت. لذا من فکر می کنم که اگر این فیلم منصفانه دیده شود،فیلم خوبی است. ولی متاسفانه نمی توانم پیش بینی کنم. چرا که شرایط ارزیابی ها و استقبال عمومی و سیاست های سینمایی کشور مبهم و غیر طبیعی است. در هر حال من به عنوان کسی که سی و دو سال زندگی ام را صرف سینمای کشور کرده ام، اجازه ندارم نظرم را معطل نظر دیگران بکنم و خیالم راحت است که این فیلم، فیلم بسیار خوبی است.حالا یا جایزه می گیرد یا نمی گیرد. اگر جایزه نگیرد به این معنی نیست که حقش جایزه نیست و اگر هم جایزه ای بگیرد به نظر من به حقش رسیده است.
کپی شد