پایگاه خبری جماران: یک مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم گفت: شاید تأکید بر خواندن ادعیه ماثور برای این است که انسان بتواند چگونه با خداوند سخن بگوید که رحمت الهی را بهسوی خود جلب کند و چگونه بهترینها را از خداوند متعال بخواهد. زیرا اگر در اختیار ما باشد، نهایت دعای ما حل برخی مشکلات اقتصادی یا بیماریهایمان است. اما وقتی به این دعاها نگاه میکنیم، میبینیم که اینجا انسان به اوج میرسد. مثلاً میگویند: «إِلَهِی حَبِّبْ إِلَیَّ کَمَالَ الْانْقِطَاعِ إِلَیْکَ»، یعنی خدایا، کمال انقطاع را برایم محبوب کن. یا «أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهها إِلَیْکَ»، یعنی چشم دل ما را به جایی برسان که بتواند به آن جلوه و جمال الهی بیفتد و حتی حجابهای نورانی را بشکافد تا به معدن معرفت برسد.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با آیتالله کاظم قاضی زاده مدیر مرکز پژوهشی فهیم درباره «دعا، اقسام و کیفیت آن» در پی می آید:
در ماه مبارک رمضان قرار داریم. لطفا در مورد فضلیت دعا، مراتب دعا و موقعیتی که ما در آن قرار داریم مطالبی را بیان فرمایید.
ماه مبارک رمضان را خدمت شما و همه خوانندگان این مباحث تبریک عرض میکنم. این ماه مبارک رمضان، ماه عبادت و ماه تقرب بهسوی خداست و دعا در این ماه مستجاب است (وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ ). هدف اصلی از این ماه این است که انسان با عبادتهای مختلف، از جمله روزهداری، اقامه نمازهای متعدد مستحبی و شبزندهداری، بتواند خود را بهسوی خداوند متعال نزدیک کند. در این ماه، پس از دو ماه رجب و شعبان و استغفارهایی که در آن ماهها بیان گردیده، انسان به جایی میرسد که میتواند کمکم خود را بهسوی خداوند نزدیک کند.
امام سجاد علیهالسلام در مناجات مشهور به ابوحمزه ثمالی، میفرمایند: «وَ أَنَا الرَّاحِلُ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ»، یعنی کسی که به سوی تو میخواهد بیاید، مسافر به سوی کوی دوست است مسافتش نزدیک است. یعنی انسان میتواند به سرعت خود را از این دنیای پر زرق و برق جدا کند و خود را در کوی دوست احساس نماید.
البته مسافر توشه می خواهد و در دعای دیگری که در روز بیست و هفتم ماه رجب، روز مبعث، نقل شده، تعبیر جالبی وجود دارد:
وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ إِلَیْکَ عَزْمُ إِرَادَةٍ یَخْتَارُکَ بِهَا وَ قَدْ نَاجَاکَ بِعَزْمِ الْإِرَادَةِ قَلْبِی) من میدانم برترین توشه در مسیر رسیدن بهسوی کوی دوست، یک اراده مردانه و استوار است که انسان با آن اراده، خدا را بر همه چیز برگزیند و خدا را نسبت به چیزهای دیگر ترجیح دهد. و خدایا قلب من با تو بر اساس این اراده استوار مناجات میکند، با تو گفتگوی پنهانی دارد و میخواهد که این اراده خداخواهی را آشکار کند.
در هر صورت، این مسأله بسیار مهمی است و یکی از گنجینههای مهم ما، ادعیه مختلفی است که گامبهگام دست ما را میگیرند تا ما را بهسوی خداوند متعال راهنمایی کنند و این مسیر را طی نمایند. بعد از این، شاید اشارهای بهمراتب مختلفی که انسان میتواند طی کند تا به مرحله قرب الهی برسد، مناسب باشد. مثلاً در دعای مناجات شعبانیه که مناجات بسیار والایی است و همه ائمه علیهمالسلام طبق نقل، این مناجات را میخواندند ، وقتی انسان مناجات را شروع میکند، در ابتدای مناجات که میخواهد بهسوی سخنگفتن باخدا برود، میگوید: «وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ»
یعنی میگوید خدایا من وقتی که مناجات میکنم، دعای مرا بشنو و صدایم را گوش بده و در هنگام نجوای من به من اقبال کن . این در ابتدای دعا یاست عنی گویا که پشت در ایستاده و از خدا میخواهد که خدا به او توجه کند . اما این مسیر ادامه پیدا میکند حتی در وسط دعا از اینکه مورد توجه قرار نگیرد نگران است و میگوید :الهِی انَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمَعِیبُ، فَلا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ .خدایا من بنده ضعیف و گنهکارو بنده معیوبت هستم پس مرا از کسانی قرار مده کهاز آنها روی برگرداندی اما وقتی میرسد به اواخر همین دعا مراتب بالای ارتباط باخدا را اینگونه مطرح میکند: الهی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لَاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلَالِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَکَ جَهْراً .
الهى مرا از آنم قرار ده که ندایش فرمودى اجابتت نمود، و اندک نظرى که به وى افکندى مدهوش جلالت گردید، پس تو با او به پنهانى راز گفتى، و او در آشکار براى تو مخلصانه عمل کرد.
دیگر از اینکه من صدا میکنم و با تو نجوا کنم و تو حرف مرا گوش میکنی، برمیگردد به این که تو ندا میکنی و بنده جواب میدهد.و تو نجوای سری با بنده داری. به جایی میرسد که میگوید خدایا مرا از کسانی قرار بده که تو همواره در دل پنهانی با آنها سخن میگیری و نجوای سری همیشگی با آنها داری. آن وقت آنها دیگر آشکارشان این است که همواره هر کاری میکنند، برای تو انجام میدهند. یعنی این یک مسیری است که انسان اول باید در بکوبد و خود را به سوی خدا نزدیک کند، اما وقتی که نزدیک شد و توانست با خداوند متعال ارتباط برقرار کند، به جایی میرسد که گویا از جانب پروردگار عالم با او سخن گفته میشود و با او راز و نیاز میشود. این مقام در دسترس است و در این ادعیه به آن پرداخته شده است.
لذا شاید بتوان گفت که در ماه مبارک رمضان باید به این ادعیه توجه کرد و بالاخره یک گام خود را به سوی خداوند متعال نزدیک کنیم. حقیقت این شب زنده داری و روزه داری، این عبادتها و این مناجاتها، همین نزدیکی بهسوی خداوند متعال است.
به لحاظ تقسیمبندی ادعیه چگونه است برخی منصوص است برخی مأثور است؟
یکی از برکات مهمی که شیعیان نسبت به دیگر فرق اسلامی دارند، این است که ما گنجینه عظیمی از دعاهای ائمه علیهمالسلام را داریم. البته از پیامبر عظیمالشأن اسلام صلوات الله علیه و آله نیز دعاهایی نقل شده، اما دعاهای مختلفی که از ائمه علیهمالسلام آمده، چه دعاهای مشهوری که مردم میخوانند، مثل دعای کمیل، مثل همین ابوحمزه ثمالی، مثل همین مناجات شعبانیه، همه از ائمه علیهمالسلام است. اینها ضمن اینکه مسیر مناجات با پروردگار را بهتر به ما میآموزند و ادب ارتباط باخدا را به ما یاد میدهند، متضمن یک سری از معارف هستند که در ضمن دعا مطرح میشوند و به آنها دعاهای مأثور یا دعاهای مرویه گفته میشود، یعنی دعاهایی که از ائمه علیهمالسلام نقل شدهاند.
گرچه کسی خودش نیز با خداوند با زبان خودش سخن بگوید، امر مطلوبی است، اما اگر کسی این دعاها و این درخواستها را، که ائمه علیهمالسلام خواستهاند، از زبان آنها بگوید، طبعاً مطالب بهتری از خداوند متعال میخواهد و طبعاً میتواند از کسی که ارتباطش با خداوند قویتر بوده و معرفت بیشتری به خدا داشته است، از طریق آنها به مطالب بهتری دسترسی پیدا کند.
دعای مأثور درحقیقت دعای نقلشده از معصومین علیهمالسلام است. گرچه مطلق دعا مطلوب است، اما این نوع دعاها میتوانند مطلوبتر باشد
دعای غیر مأثور نیز مشکلی ندارد؟
خواندن آن اشکالی ندارد. حتی بسیاری از افراد در نماز میگویند که اشکالی ندارد که کسی دعا را به زبان خودش نیز بخواند، یعنی بهغیراز زبان عربی نیز دعا کند. در نمازهای مستحبی قطعاً اشکالی ندارد و در نمازهای واجب نیز برخی احتیاط میکنند که دعا به زبان عربی باشد. اما بهطورکلی دعاکردن در نماز به هر صورت که باشد، مطلوب است.
درباره اوقات دعا، اگر به عنوان سخن پایانی درباره ماه رمضان صحبت کنیم، باید بگویم که قاعدتاً در همه زمانها امکان دعا وجود دارد، اما برخی از زمانها به دعا اختصاص بیشتری دارند. مثلاً در طول شبانهروز، وقت دعا، ثلث آخر شب است. در طول هفته نیز شب جمعه به دعا اختصاص بیشتری دارد. در طول سال نیز سه ماه مبارک رجب، شعبان و رمضان به دعا اختصاص دارند. در روایات نقل شده است که در ماه رجب و شعبان، شبهای این ماهها به دعا اختصاص دارد، اما در ماه رمضان همه ساعات و همه لحظات برای دعا مطلوب هستند. گرچه باز هم دعا در شبها ودر نیمهشبها مطلوبتراست.
در روایتی که مرحوم آقای جواد ملکی تبریزی در «المراقبات» آوردهاند، روایتی وجود دارد که شخصی سؤال میکند: «الهی، چگونه به تو نزدیک شوم؟» جواب میآید: «قُرْبِی لِمَنْ أَسْهَرَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ»،
یعنی کسی که شب قدر را بیدار بماند، میتواند به من نزدیک شود«قَالَ مُوسَى إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَکَ قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ. قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَکَ قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ»
یا مثلاً سوال میکند: «أُرِیدُ رِضَاکَ»، یعنی میخواهم رضای تو را به دست آورم. در جواب میفرماید: «رِضَایِی لِمَنْ أَسْهَرَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ»، یعنی رضای من برای کسی است که شب قدر را بیدار بماند. این معنا نشان میدهد که مراتبی وجود دارد که برخی از اوقات برای دعا کردن و تقرب به خدا مهمتر هستند. شاید بتوان گفت که مهمترین و والاترین شبی که در سال به عبادت، دعا و تقرب به خدا اختصاص دارد، شب قدر یا شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است که شب نزول قرآن و شب تقدیر انسان نیز هست. اما ، همه شبهای رمضان یا همه نیمهشبهای سال از اوقاتی هستند که به دعا اختصاص دارند و میتوان در این زمانها دعاهای خوبی انجام داد.
بهترین حالتی که انسان به سمت خداوند دعا کند و دعایش مستجاب شود، چه شیوهای است؟
این بحث هم وادی مفصلی است. اولاً کسی که میخواهد با خداوند مناجات کند، باید ادب دعا را رعایت کند.
یکی از مهمترین آداب دعا این است که قبل از اینکه از خداوند چیزی بخواهد، خداوند را به اوصاف نیکویش بستاید. برای همین، بسیاری از دعاهای ما قبل از اینکه کسی از خداوند چیزی بخواهد، خدا را به نیکی، خوبی، قدرت، علم و رحمت الهی میستاید. یعنی وقتی دعا شروع میشود، ابتدا با تمجید و تسبیح و تحمید الهی شروع می شود . دعای عرفه امام حسین در این زمینه قابل توجه است آنجا که می گوید: یَا مَوْلَایَ أَنْتَ الَّذِی أَنْعَمْتَ أَنْتَ الَّذِی أَحْسَنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَجْمَلْتَ أَنْتَ الَّذِی أَفْضَلْتَ أَنْتَ الَّذِی مَنَنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَکْمَلْتَ أَنْتَ الَّذِی رَزَقْتَ أَنْتَ الَّذِی أَعْطَیْتَ أَنْتَ الَّذِی أَغْنَیْتَ ….
گویا هدیهای به خدا تقدیم میشود و خدا را به بزرگی یاد میکنند. این یکی از مواردی است که در دعاهای ما مطرح شده است.
نکته دیگر این است که در دعاها زیاد دیده میشود که گاهی اوقات انسان در دعا خداوند را بهگونهای خطاب میکند و از او درخواست میکند که زمینه بازگرداندن دعا و عدم اجابت را می بندد. به تعبیری، خداوند را در رودربایستی قرار میدهند.به این حالت "دلال" می گویند و در دعای افتتاح داریم مُدِلًّا عَلَیْکَ فِیمَا قَصَدْتُ بِهِ إِلَیْکَ
یکی از مهمترین مصادیق دلال دعای ابوحمزه ثمالی و مناجات شعبانیه است. به این مسئله اصطلاحاً «دلال» میگویند. دلال به معنای نازکردن یا رودربایستی قراردادن است. ما در ادعیه میتوانیم به این مسئله توجه کنیم
از ویژگیهای دعاهای مأثور این است که مثلاً میگویند: «إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلَا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی»، یعنی خدایا، در دنیا هر چه بوده، به من لطف کردی، پس این لطف تو ادامه بده. کسی که در حقیقت در دنیا خداوند به او عنایت میکند، میگوید که در آخرت نیز این عنایت را داشته باش. یا در تعبیر دیگری میگویند: « إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی إِلَّا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی »، یعنی خدایا، چگونه مأیوس شوم که بعد از مرگ به من عنایت نکنی، در حالی که در دنیا همواره به بهترین شکل با من برخورد کردهای. یا مثلاً تعبیر دیگری میگویند: «إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ الذی یَرْزُقُنِی»، یعنی خدایا، اگر تو مرا محروم کنی، چه کسی به من روزی میدهد؟ یا «إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ یَنْصُرُنِی»، یعنی اگر تو مرا خذلان کنی، چه کسی مرا یاری میکند؟ اینها تعبیرهای مختلفی هستند که گویا انسان در برابر خدا با نوعی بیان جلو میآید که راه عدم قبول دعا را میبندد.
جملهای که بد نیست به آن اشاره کنم، این است که میگویند: «...إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی »، یعنی خدایا، اگر میخواستی مرا خوار کنی، مرا هدایت نمیکردی. پس معلوم است که نمیخواستی مرا خوار کنی. و اگر میخواستی مرا مفتضح کنی، اینگونه مرا در عافیت قرار نمیدادی. یا «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ إِنْ [إذا] أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ »، یعنی تو میگویی من مجرمم، اما من میگویم تو بخشندهای.
این نکته در دعاهای مختلف ماه رمضان و در مناجات شعبانیه نیز دیده میشود. به تعبیری، شاید تأکید بر خواندن ادعیه ماثور برای این است که انسان بتواند چگونه با خداوند سخن بگوید که رحمت الهی را بهسوی خود جلب کند و چگونه بهترینها را از خداوند متعال بخواهد. زیرا اگر در اختیار ما باشد، نهایت دعای ما حل برخی مشکلات اقتصادی یا بیماریهایمان است. اما وقتی به این دعاها نگاه میکنیم، میبینیم که اینجا انسان به اوج میرسد. مثلاً میگویند: «إِلَهِی حَبِّبْ إِلَیَّ کَمَالَ الْانْقِطَاعِ إِلَیْکَ»، یعنی خدایا، کمال انقطاع را برایم محبوب کن. یا «أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهها إِلَیْکَ»، یعنی چشم دل ما را به جایی برسان که بتواند به آن جلوه و جمال الهی بیفتد و حتی حجابهای نورانی را بشکافد تا به معدن معرفت برسد.
آیا عدهای واقعاً ناامید میشوند که دعاهایشان مستجاب نمیشود؟
این سؤال، از امامان معصوم علیهمالسلام نیز سؤال شده است. اجمالاً سه فرض برای دعاها در نظر گرفته شده است. برخی از دعاهای شما مستجاب میشود، یعنی مثلاً شما از خداوند فرزند میخواهید و خدا به شما فرزند میدهد. یا درخواست رفع بیماری میکنید و بیماریتان خوب میشود. در برخی موارد نیز ممکن است چیزی که شما درخواست میکنید، در مجموع شرایط برای شما مصلحت نباشد.
مثلاً فرض کنید شما از خداوند فرزندی درخواست میکنید، اما اگر این فرزند متولد شود، ممکن است بعداً خداینکرده مایه سرشکستگی پدر و مادرش شود یا مسائل دیگری پیش بیاید که بعداً پدر و مادر آرزو کنند که کاش این فرزند را نداشتند. در چنین مواردی، خداوند گاهی اوقات آن دعا را بهگونهای دیگر مستجاب میکند. یعنی مثلاً شما فرزندی از خداوند خواستهاید، اما خداوند به شما شاگرد خوبی میدهد که میتواند جای فرزند را بگیرد. یا خداوند به شما مهارتی میدهد که جای فرزند را پر کند. یا امکانات دیگری در اختیار شما قرار میدهد. یعنی دعای ما مستجاب میشود، اما به چیزی که به صلاح ماست.
فرض سوم نیز این است که گاهی اوقات دعاها مستجاب نمیشوند. بسیاری از افراد هستند که دعا میکنند، اما دعایشان مستجاب نمیشود. طبق نقلهایی که داریم، خداوند برای این افراد پاداشهایی در عالم آخرت در نظر میگیرد که آن پاداشها میتواند برتر و بالاتر از آن چیزی باشد که در این دنیا درخواست کردهاند.