پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حجت السلام و المسلمین هادی سروش در یادداشتی به مناسبت 17 ربیع الاول نوشت:
دغدغه های پیامبر(ص) در دو بخش قابل بررسی است:
یکی نسبت فرد فرد مسلمین
و دیگری نسبت به حاکمیت و مدیران جامعه اسلامی
دغدغه های پیامبر(ص) نسبت به فرد فرد مسلمین در سه بخش؛ مسائل مالی و مسائل اخلاقی و حقوقی و مسائل فکری است که بدون توضیح و اضافات، نمونه هایی تقدیم می شود.
دغدغه نخست پیامبر و مسائل مالی مسلمین
مال ، فرزند و خانواده در عین اینکه از بهترین نعمتهای الهی است اما می تواند در مواقع حساسی از اموری قرار گیرد که یک مسلمان را از مسیر درست خارج کند و یک انسان مسلمان بخاطر حفظ و یا کسب منافع برای آنان رفتاری خارج از شئون دینی داشته باشد.
رسول اکرم (ص) فرمودند: «برای هر امتی، آزمایشی است و وسیله آزمایش امت من، دارایی است؛ - إنّ لِکلِّ اُمّةٍ فِتنَةً، و فِتنَةُ اُمَّتِی المالُ.»(روضه الواعظین)
و دربیانی دیگری چنین فرمودند: همانا دارایی انسان مایه آزمایش است و زن و فرزند او نیز وسیله امتحان هستند؛ - إنّ فی مالِ الرجُلِ فِتنَةً، و فی زوجَتِهِ فِتنَةً و ولدِهِ"(کنزالعمال)
دومین دغدغه پیامبر؛ مسائل اخلاقی
پیامبر رحمت(ص) در کنار مسائل مالی، یعنی؛ راه های کسب و درآمد مسلمین و امکان آلودگی به ناهنجاری های مالی مانند ربا که در بخش گذشته هم متذکر شدیم، مسائل اخلاقی و خصوصا پاکدامنی مسلمین را مطرح فرموده اند.
در کتابهای اخلاقی از آن دسته مسائل، به شکم وشهوت نام برده می شود که به صورت جدی از مهم ترین مسائل مورد توجه رسول معظم(ص) است.
این جایگاه پر مخاطره که مورد دغدغه ایشان است را می توان در این بیان نورانی یافت که فرمودند: «بیشترین چیزی که پس از مرگم، از آن بر امتم بیم دارم، این کسب ها و درآمدهای حرام و شهوت ناپیدا و ربا خواری است. - إنَّ أخوَفَ ما أخافُ علی اُمَّتی مِن بَعدی هذهِ المَکاسِبُ الحَرامُ، و الشَّهوَةُ الخَفیةُ، و الرِّبا». (کافی)
بخش سوم، مسائل فکری وانحرافات
فتنه های فکری و آلوده شدن اذهان مسلمین به افکاری که خاستگاه ابولهواسان جامعه است ، از نگرانی مهم رسول خاتم(ص) است.
از آنجا که همه داشته های یک جامعه اسلامی مادیت نیست، بلکه باورها و افکار که در واقع غذای روح آدمی است سازه باطنی و فکری جامعه اسلامی را تشکیل می دهد، پیامبر(ص) این نقطه را در کنار مسائل مادی و اخلاقی، مورد توجه جدی خویش دادند و لذا فرمودند: «سه چیز است که از آنها بر امت خود بیمناکم: گمراهی پس از شناخت، فتنه های گمراه کننده و شکم بارگی و شهوت رانی. - ثَلاثةٌ أخافُهُنَّ علی اُمّتی: الضَّلالةُ بَعْدَ المَعْرِفةِ، و مُضِلاّتُ الفِتَنِ، و شَهْوَةُ البَطْنِ و الفَرْجِ». (امالی شیخ طوسی)
در این بخش بسیار مهم دانشمندان؛ تفسیرهای منفی دینی و حق کشی در قضاوت های آنان از مهمترین نگرانی های پیامبر رحمت و کرامت(ص)، نسبت به دوران پسا صدر اسلام است!
تردیدی نیست دانشمندان و قاضیان دو گروه تاثیر گذار بر فرآیند جوامع اسلامی هستند و این آنانند که مسلمانان را مورد تعلیم و یا قضاوت خود قرار می دهند و در شکل گیری بافت فکری و عدالت خواهی جامعه بالاترین سهم دارند.
پیامبر معظم اسلام(ص) از این دو گروه به عنوان نقطه آسیب نام برده و دغدغه خود را نمایان کردند و فرمودند: « آنچه بیش از هر چیز درباره امتم نگران کننده است، سه چیز است: لغزش عالِم یا مجادله منافق به وسیله قرآن یا دنیایی که شما را قربانی خود می کند. پس از دنیا بر خویش بترسید. - أشَدُّ ما یتَخَوَّفُ علی اُمّتی ثَلاثةٌ: زَلّةُ عالِمٍ، أو جِدالُ منافقٍ بِالقرآنِ، أو دُنیا تَقْطَعُ رِقابَکمْ فاتَّهِمُوها علی أنفُسِکمْ.»(امالی شیخ صدوق)
و در بیان دیگری چنین آسیب شناسی فرمودند: «بیشترین ترس من برای امتم، لغزش های علما، حق کشی قاضیان و تأویل های نادرست [از قرآن] است. - أخْوَفُ ما أخافُ علی اُمّتی: زَلاّتُ العُلَماءِ، و مَیلُ الحُکماءِ، و سُوءُ التّأویلِ». (مجموعه ورام)
اما نسبت به حاکمیت و مدیران جامعه، پیامبر رحمت(ص) چنین اظهار پریشانی می فرمودند.
انجام درست مسئولیت ها:
سوء مدیریت و کج اندیشی ها؛ - اِنّی لا اَخافُ عَلی اُمَّتِیَ الْفَقْرَ وَ لکِنْ اَخافُ عَلَیْهِمْ سوءَ التَّدْبیرِ."
استاد مطهری می نویسد: پیامبر(ص) چه جمله ی عالی و بزرگی! می فرمود که؛ من بر امت خودم از ناحیه ی فقر اقتصادی بیم ندارم، فقر ؛ امت من را از پا در نمی آورد، ولی از یک چیز دیگر بر امت خودم بیمناکم ! و آن کج فکری، بد فکری، بد اندیشگی، جهل و نادانی است.
این سوء تدبیر یک وقت در حیطه یک شخص و خانواده او گفته می شود و طبعا تاثیرات منفی آن مدیریت سوء در حد پنج شش نفر است، اما یک وقت سوء تدبیر به حیطه مدیریتی کلان یک جامعه بازگشت می کند که قهرا یک سوء مدیریت دامن همه شهروندان را می گیرد و کشوری را به تباهی می کشاند!
مسئولیت رفاه مردم و رعایت اخلاق:
صیرفى گوید: من از امام صادق(ع) شنیدم که مىفرمودند: خبر مرگ را به پیامبر دادند درحالىکه او تندرست بود و هیچ دردى نداشت، و فرموند؛ روح الامین آن خبر را آورد، و در ادامه امام صادق(ع) فرمودند: پیامبر همه را به نماز فراخواند و دستور داد همۀ مهاجر و انصار اسلحههاى خود را برداشتند و جمع شدند و پیامبر آمد و خبر مرگ خود را به آنها داد و سپس رسول الله(ص) بر منبر فرمودند: «خدا را به یاد آنکس آورم که پس از من والى بر مسلمانان است، که مبادا بر جماعت مسلمانان رحم نکند.»
۱- باید سالخوردگان و بزرگان امت را احترام گذارد.
۲- و به ناتوان مهر ورزد.
۳- و از دانشمند آنان احترام کند.
۴- و به آنها زیان نرساند تا آنها را خوار کند.
۵- و آنها را به تهی دستى نیندازد تا از دین خارج سازد.
۶- و در خانه خود را به روى آنها نبندد تا تواناى آنان، ناتوانشان را ببلعد.
۷- و آنان را در لشکر کشی به سختى نراند تا نسل امتم را قطع کند.
سپس فرمودند: شاهد باشید که من ابلاغ کردم و خیرخواهى نمودم.
امام صادق(ع)فرمودند: این آخرین سخنى بود که رسول خدا(ص) بالاى منبر فرمود.
متن عربی حدیث چنین روایت شده: أُذَکِّرُ اَللَّهَ اَلْوَالِیَ مِنْ بَعْدِی عَلَى أُمَّتِی أَلاَّ یَرْحَمُ عَلَى جَمَاعَةِ اَلْمُسْلِمِینَ
فَأَجَلَّ کَبِیرَهُمْ
وَ رَحِمَ ضَعِیفَهُمْ
وَ وَقَّرَ عَالِمَهُمْ
وَ لَمْ یُضِرَّ بِهِمْ فَیُذِلَّهُمْ
وَ لَمْ یُفْقِرْهُمْ فَیُکْفِرَهُمْ
وَ لَمْ یُغْلِقْ بَابَهُ دُونَهُمْ فَیَأْکُلَ قَوِیُّهُمْ ضَعِیفَهُمْ
وَ لَمْ یَخْبِزْهُمْ فِی بُعُوثِهِمْ فَیَقْطَعَ نَسْلَ أُمَّتِی
ثُمَّ قَالَ قَدْ بَلَّغْتُ وَ نَصَحْتُ فَاشْهَدُوا وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ هَذَا آخِرُ کَلاَمٍ تَکَلَّمَ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ عَلَى مِنْبَرِهِ.(کافی)
مسئولیت حقوق مجرمان:
از مهمترین دغدغه های پیامبر اسلام، مسئله جرم و جرم شناسی و قضاوت است.
و باز ، از این مهمتر، رعایت حقوق مجرمان است.
در اسلام یک مجرم قطعی، بعد از اجرای حد، دارای حقوق غیر قابل انکار است.
حضرت امیر(ع) می فرماید: پیامبر خدا(ص) زناکار همسردار را سنگسار می کرد سپس بر جنازهاش نماز می خواند و ارث او را به اهلش می سپرد، قاتل را می کشت و ارث اش را به زن و فرزندش می داد، دست سارق را قطع می کرد، و زناکاری که همسر نداشت را تازیانه می زد، آن گاه قسمت هر دو را از غنیمت می پرداخت و حق داشتند زنان مسلمان را به همسرى بگیرند، پیامبر خدا(ص) گناهکاران را به خاطر گناهشان مؤاخذه می کرد، و حق خدا را نسبت به آنان اجرا می نمود، ولى سهم اسلامى آنان را از آنان منع نمی کرد، و نامشان را از دفتر مسلمانان حذف نمی نمود. -
قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) رَجَمَ الزَّانِیَ الْمُحْصَنِ ثُمَّ صَلَّى عَلَیْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ وَ قَتَلَ الْقَاتِلَ وَ وَرَّثَ مِیرَاثَهُ أَهْلَهُ وَ قَطَعَ السَّارِقَ وَ جَلَّدَ الزَّانِیَ غَیْرَ الْمُحْصَنِ ثُمَّ قَسَّمَ عَلَیْهِمَا مِنَ الْفَیْءِ وَ نَکَحَا الْمُسْلِمَاتِ فَأَخَذَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (ص) بِذُنُوبِهِمْ وَ أَقَامَ حَقَّ اللَّهِ فِیهِمْ وَ لَمْ یَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ یُخْرِجْ أَسْمَاءَهُمْ مِنْ بَیْنِ أَهْلِهِ..(نهج البلاغه)
در پایان: امیدواریم این نمونه های دغدغه های آن پیامبر بزرگ الهی را مورد توجه قرار داده و با رفتار خود باعث رنجش آن "عزیز هستی" سلام الله علیه و علی آله، نشویم و نشوند.