خدای سبحان در قرآن کریم در چندین موضع دستور به ذکر نعمت ها داده است: «یا ایها الناس اذکروا نعمت الله علیکم»(فاطر/ 3). این معنا در دو آیه دیگر هم تکرارشده است (بقره/ 231 ، آل عمران/ 103)؛ ذکر نعمت و یادآوری آن افزون بر آنکه آدمی را نسبت به داشته های خود آگاه می کند و به لطف خدای رحمان و لزوم شکر مُنعم توجه می دهد، موجب آرامش روحی و رضایت و تسکین قلبی وی می شود.
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران: آنچه در پی می آید، شانزدهمین گفتار از «شرح مختصر دعای مکارم الاخلاق» توسط یادگار گرامی امام حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی است که در ماه مبارک رمضان به صورت روزانه منتشر خواهد شد.
گفتار شانزدهم. راه های حفظ نعمت
حضرت سید الساجدین (علیه السلام) در بخش دیگری از دعای شریف مکارم الاخلاق می فرماید: «و لا تفتنّی بالبطر»؛ خدایا مراقبم باش به سببِ زیادت نعمت، طغیان نکنم و به گمراهی گرفتار نشوم.
«فتنه»، گمراهی از راه صحیح و خروج از طاعت و فرمانبرداری معنا شده است؛ هنگامی که به خدا نسبت داده می شود نیز به این معناست که توفیق و لطف باری تعالی از بنده اش سلب شده است. (ریاض السالکین/ ج3/ ص293)
معنای ظاهری این فراز از دعا چنان که گذشت، این است که خدایا مرا به طغیانی که دلیل آن فراوانی نعمت است، گمراه مکن. بی گمان خدای سبحان انسان را به گمراهی نمی برد؛ لیکن از باب «بیان نفی لازم» و «اراده نفی ملزوم»، عبارت به این صورت بیان شده است، به عبارت روشن تر باید گفت، خدایا لطفی کن که مقدمات گمراهی برایم فراهم نشود و به من توفیق عنایت کن تا به سبب نعمت هایی که به من عطا کرده ای، به گمراهی دچار نشوم.
«بطر» در لغت به «طغیانِ حاصل از نعمت» گفته میشود و رذیله ای است که از افراط در غنا و ثروت پدید می آید. (همان/ ص294) در فراز پیشین، حضرت سجاد (علیه السلام) از خدا طلبِ روزی زیاد و غنا می کند و چون آفتِ روزی گشاده و وسعت رزق، سرکشی و طغیان است: «لو بسط الله الرزق لعباده لبغوا فی الارض (شوری/ 27)»، «کلا انّ الانسان لیطغی × أن رآه استغنی (علق/ 6 و7)»، امام علیه السلام در این بخشِ مناجات، از حضرت حق می خواهد که به او توفیق دهد که این وسعت رزق موجب طغیان نشود و به فضل و لطفش او را از فتنه طغیان در امان بدارد.
برخی نسخه های صحیفه سجادیه «بطر» را «نظر» ضبط کرده اند. در این صورت در معنای «نظر» دو احتمال وجود دارد. نخست اینکه به معنی «انتظار» باشد؛ یعنی مرا منتظر نعمت قرار نده. چون از خدا درخواست نعمت شده بود، در این فراز درخواست می کند که برای دستیابی به نعمت، مرا منتظر ندار، و نعمت هایت را به سرعت به من برسان. دوم آنکه «نظر» به معنای «ابصار» باشد که در این صورت معنای جمله این است که خدایا به من نعمت عطا کن، تا به دست دیگران چشم نداشته باشم و نظر و امیدم به غیر تو نباشد.
حال که سخن از نعمت و ازدیاد نعمت به میان آمد، به مناسبت انواع نعمتها را بررسی می کنیم. نعمت های الهی به اندازه ای فراوان است که قرآن کریم آن را غیر قابل شمارش معرفی می کند: «ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها» (ابراهیم/ 34 ، نحل/ 18)
امام سجاد (علیه السلام) در تبیین این آیه شریفه و توضیح اینکه نعمت های الهی قابل شمارش نیست، می فرماید: «سبحان مَن لم یجعل فی احد من معرفة نعمه الا المعرفة بالتقصیر عن معرفتها» (بحارالانوار/ ج76/ ص141)؛ پاک و منزه است خدایی که [قدرت] شناخت نعمت هایش را در هیچ کس قرار نداد؛ مگر اینکه آن شخص به قصور و کوتاهی خود در شناخت نعمت ها معرفت یافت.
نعمت های پروردگار به دو نوع نعمت های ظاهری و باطنی تقسیم می شود: «الم تروا ان الله سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض و اسبغ علیکم نعمه ظاهرة و باطنة» (لقمان/ 20). ابن عباس درباره این آیه از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده است: «الظاهرة الاسلام و الباطنة ستر الذنوب» (بحار الانوار/ ج67/ ص18) اصلی ترین نعمت ظاهری، اسلام است و اصلی ترین نعمت باطنی پوشاندن عیوب و زشتی های مؤمن است؛ چه بسا اگر پوشاندن این عیوب و زشتی ها نبود، هر آینه دوستان و نزدیکان فرد از گرد او پراکنده می شدند.
خدای سبحان در قرآن کریم در چندین موضع دستور به ذکر نعمت ها داده است: «یا ایها الناس اذکروا نعمت الله علیکم»(فاطر/ 3). این معنا در دو آیه دیگر هم تکرارشده است (بقره/ 231 ، آل عمران/ 103)؛ ذکر نعمت و یادآوری آن افزون بر آنکه آدمی را نسبت به داشته های خود آگاه می کند و به لطف خدای رحمان و لزوم شکر مُنعم توجه می دهد، موجب آرامش روحی و رضایت و تسکین قلبی وی می شود.
از جمله بزرگترین نعمت هایی که ما از آن بهره مند هستیم، دین اسلام، محبت و ولایت امامان معصوم (علیهم السلام)، انقلاب اسلامی، دوستانِ موافق، عدمِ نقص و رنج و دردهای جسمی و روحی و... است که گاهی به آن التفات نداریم و از یاد آن غافل می شویم.
افزون بر این، شکر نعمت نیز موجب افزایش نعمت می شود: «لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید» (ابراهیم/ 7).
«شکر نعمت نعمتت افرون کند / کفر، نعمت از کفت بیرون کند»
همچنین مؤمن، با به کارگیری عدل و احسان در زندگی، می تواند موجب حفظ و بقای نعمت ها باشد که امام رضا (علیه السلام) فرمود: «استعمال العدل و الاحسان موذِن بدوام النعمة» (بحارالانوار/ ج72/ ص25).
در پایان ذکر این نکته ضروری است که آنچه باعث تباهی و از بین رفتن نعمت ها می شود، خودِ ما و عملکردِ ماست. خدای کریم اگر نعمتی داد، آن را زائل نمی کند، بلکه این خود ماییم که با اعمالمان می توانیم آن نعمت را حفظ کنیم یا از میان ببریم. آیه 53 سوره انفال نیز بر همین موضوع دلالت دارد که می فرماید: «بانّ الله لم یکُ مغیراً نعمة انعمها علی قومٍ حتی یغیروا ما بانفسهم و ان الله سمیع علیم»؛ خدا نعمتی را که به قومی عطا کرده، تغییر نمی دهد تا زمانی که آنها به دست خودشان آن را تغییر دهند و خدای متعالی شنوا و داناست.