پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران- آنچه در پی می آید،سومین گفتار از «شرح مختصر دعای مکارم الاخلاق» توسط یادگار گرامی امام حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی است که در ماه مبارک رمضان به صورت روزانه منتشر خواهد شد.
گفتار سوم. مکارم الاخلاق
بیستمین دعای صحیفه شریفه سجادیه، عنوانِ «دعائه علیه السلام فی مکارم الاخلاق و مرضی الافعال» است که در اصطلاح عام به دعای «مکارم الاخلاق» معروف است.
مرحوم سید علی خان مدنی شارح صحیفه شریفه سجادیه می نویسد:
مکارم را اگر جمع «مکرُمه» در نظر بگیریم، اسمی از ماده کرَم است، و در مقابل لئامت و پستی جای دارد؛ لیکن اگر به اخلاق اضافه می شود به معنای «مکارم من الاخلاق» کَرَم هایی از اخلاق است.
مکارم اگر جمع «مکرَمه» باشد، به معنی کریمه است که چنانچه به اخلاق اضافه گردد، از باب اضافه موصوف به صفت است؛ مانند نوعی که به جنس اضافه شده و در این حال به معنای «اخلاقِ کریم» است. (ریاض السالکین/ ج3/ ص263)
راغب اصفهانی نیز در تبیین این واژه بر این باور است که کرَم اسم برای اخلاق و افعال محموده ای است که از انسان صادر می شود. در نظر وی، واژه کرَم تنها به محاسن بزرگ تعلق می یابد: «الکرَم لایقال الا فی المحاسن الکبیره» (مفردات/ ماده کرَم/ ص625).
در روایتی از امیر مومنان(ع) می خوانیم: «ذللوا اخلاقکم بالمحاسن و قوّدواها الی المکارم»(بحارالانوار/ ج75/ ص63/ ح157) اخلاق خود را با محاسن و صفات پسندیده رام کنید، سپس آن را به مکارم و سجایای عالیه بیارایید. به این بیان «مکارم اخلاقی»، سجایای والا و نیکی های ارزشمند، و رتبه بالاتر، و مرحله رفیع تر محاسن اخلاقی است.
واژه اخلاق نیز جمع خُلُق است. راغب در مفردات آورده است:«خُص الخَلق بالهیئات و الاشکال و الصور المدرکة بالبصر، و خُص الخُلُق بالقوی و السجایا المدرکة بالبصیره» (مفردات/ ماده خلق/ ص297)؛ به این معنی واژه «خَلق» به هیئت ها، شکل ها و صورت هایی اختصاص یافته است که به رؤیت چشم سر می آید و «خُلق» به معنای قوا و سجایایی است که با بصیرت و چشمِ دل ادراک می شود.
اخلاق در میان اهل اندیشه تعاریف بسیاری یافته است؛ مرحوم سید علی خان کبیر شارح صحیفه سجادیه در این باره می نویسد: «انه ملکة للنفس یصدر عنها الفعل بسهولة من غیر رویة و فکر» (ریاض السالکین/ ج3/ ص264). نیز مرحوم سید محمدباقر شیرازی معتقد است که اخلاق ملکه ای نفسانی است که «تصیر سبباً لصدور الفعل عن صاحبها بسهولة من غیر فکر» (لوامع الانوار/ ج3/ ص247).
به این ترتیب می توان گفت که اخلاق با سه قید شناخته می شود:
نخست آنکه ملکه است؛ یعنی دوام شرط آن است؛ هنگامی می توان گفت که فعل یا عملی ملکه شخص شده است که آن صفت یا فعل همواره با نفس او قرین و عجین باشد (در مقابل حال که وضعیت و کیفیتی است که زمانی در نفس حاضر می شود و زمانی دیگر از او زائل می گردد).
دوم آنکه این صفات یا افعال به سهولت و راحتی از نفس انسان صادر شود و انجام یا اتصاف بدان با مشقت و سختی همراه نباشد؛ برای مثال در علم اخلاق «جواد» کسی است که به سهولت و آسانی می بخشد و از جودِ خود در سختی و تعب نباشد.
سوم آنکه این افعال و صفات به غیر فکر و بی درنگ از انسان سرزند. از این رو کسی که به صفت «صداقت» متخلق است، گفتار راست را بدون سنجش نفع و ضرر شخصی باز می گوید و بدون محاسبه گری و تعلّل صدق می ورزد.
سخن در باب اخلاق، تعریف و انواع آن بسیار است و اینکه اخلاق اکتساب بشری است یا اعطایی از جانب خداوند؟ یا اینکه آیا اخلاقی زیستن مقدور است یا خیر؟ و... را در گفتاری دیگر پی خواهیم گرفت.
اما بخش دومِ عنوانِ دعای بیستم، عبارت «مرضی الافعال» است. مرضی از رضا، به معنی پسندیدن و عدم کراهت از چیزی است.
سید علی خان کبیر می نویسد: «و بمرضیها ما تعلق به المدح فی العاجل و الثواب فی الآجل» (ریاض السالکین/ ج3/ 264)؛ مرضی به کار یا صفتی گفته می شود که در این دنیا، شایسته ستایش و مدح باشد و در آخرت سزاوار و بایسته پاداش. پس منظور، حالات یا صفات پسندیده ای است که وجود آنها در آدمی مقبول و پذیرفته است.
افعال که جمع فعل است نیز به اثر صادرشده از مؤثر گفته می شود؛ خواه با قصد و نیت همراه باشد یا خیر. با کوشش و تلاش صادر شده باشد یا ناخوآگاه. مراد از افعال نیز در اینجا «اعمال» است؛ اعم از اینکه اعمال نفسانی باشد (مانند افعال قلبی) یا جسمانی (مانند حرکات بدن)، یا ترکیبی از اعمال نفسانی و جسمانی (مثل صناعات). (ریاض السالکین/ ج3/ ص264).
در انجام این کلام می توان گفت: همانگونه که از عنوان این دعای شریف نمایان است، این مناجات؛ نیایش و درخواستی در طلبِ اخلاق کریمه و سجایای والا و بلندمرتبه است و در صورت تخلق به مکرمه های اخلاقی و نیکی های رفتاری عنوان شده در بطن این راز و نیاز، اعمال فرد و اوضاع جامعه موجب رضایت و پسند حضرت محبوب واقع می شود.