اما ظاهرا افکار و مرام شان از گورستان تاریخ به ذهن های ناقص و برخی روان های عقده ای و مذهبی نما، دمیده شده و خواهد شد! که ازاین مهم نباید غفلت کرد.
در این مورد نکاتی تقدیم کنم؛
توصیف بخش مهمی از دشمنان امام حسین(ع)
در مورد دشمنان امام حسین(ع) که دارای انحراف فکری و مذهبی شدند، این جمله امام سجاد(ع) بهت آور است که فرمودند:《 روز عاشورا؛ با قصد قربت الی الله خون امام حسین را ریختند؛ - کل یتقرب الی الله بدم الحسین 》(امالی صدوق/۳۴۷)
صاحب این قلم برای تشریح و توصیف حقیقت این بخش از دشمنان امام حسین(ع)، کلامی قوی تر از سخن استادمطهری سراغ ندارم.
ایشان می نویسد:《دینداران ظاهری؛ خیلی بی دین و درنده اند. افرادى که به دین مى گروند و سپس بیرون مى روند از افرادى که از اول گرایش پیدا نکرده اند خشن تر و ضد انسان ترند. چون؛ اولا؛ عواطف انسانى شان چون تحت الشعاع عاطفه دینى قرار گرفته، از تأثیر مستقل افتاده است. ثانیا؛ نیروى دین به حکم اینکه منحرف شده و زائل نشده و به صورت انحرافى کار مى کند و به همان شکلِ نیروىِ دین، فعال است. تاریخ نشان مى دهد؛ اینان بى رحمانه ترین جنگ ها، کشتارها، زجر و شکنجه ها به وسیله خشکه مقدسان صورت گرفته است. و نیز اینان؛ بزرگترین نمک نشناسى ها را، انجام می دهند زیرا "یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً ". جنگ هاى صلیبى، جنگ هاى خوارج، حتى فاجعه کربلا ساخته دست این طبقه است》.(مجموعه آثار شهید مطهرى ۶۱۸/۱۹)
تشبیه جالبی امیرمومنان على(ع) درباره دیندارِ فاقدِ فهمِ دقیق از دین دارد. ایشان میفرمایند:《مردمانی که به ظاهر اهل دیانت و به واقع اهل جاهلیت اند مانند تخم افعی در میان باغ پرندگان است ، از طرفی گمان می رود تخم پرنده ای باشد و از طرفی هم جوجه آن شر و زیانبار است》. (نهج البلاغه خ ۱۶۶)
شاخصه این گروه در دو چیز است:
اول؛ در سطحی نگری در رابطه با مفاهیم دینی
امام علی(ع) فرمود:《و انتم معاشر اخفاء الهام، سفهاء الاحلام ؛ - شما جمیعتی سبک عقل و نابخردید.》(نهج البلاغه خطبه ۳۶)
و دوم؛ در برخوردهای چکشی
امیرالمومنین(ع) در تند خوئی و افراطی گری آنان را تشبیه "سگ هار" کرده و فرمودند: «شمشیرها را روی شانه هایتان گذاشتید و به جان همه افتادید و خوب و بد را می کشید و راست و نادرست را از بین می برید».(نهج البلاغه خطبه ۱۲۷)
سوال مهم اینجاست؛ در تاریخ اسلام فقط حضرت امیر(ع) در مواجه با این گروه، سیاست مبارزه و برخورد داشت ولی در حکومت های بعد از آن که این تفکر بازتولید می شد، قدرتها؛ به شکل تلویحی و پشت پرده از آنان حمایت کردند! علت این پشتیبانی معنوی و مادی از این عناصر نابخرد در چیست؟
پاسخ ساده ای مطرح است و آن اینکه وقتی قدرت ها دیدند که به راحتی می توانند از پتانسیل بی جیره و مواجب این عناصر افراطی، در برابر "بایدهای عقلانیت" در حکومت داری، نهایت بهره برادری را کرده و افکار عمومی را به تندروی های آنان معطوف دارند تا بتوانند به اغراض سیاسی خود دست یابند، چرا حمایت نکنند؟!
واقعیت این است؛ مشکل در برابر چنین خشک مغزهایی چند برابر است؛ چون اینانی که دینداریِ شان سطحی است، چون اظهار دیندارى مىکنند، برخورد با آنان نمی تواند روا باشد، ولى به سبب نفهمىشان هزارگونه فساد به بارمىآورند. این قماش از آدم های منحرف و سمج در لشگر عمرسعد کم نبودند.
مراقب باشیم و فریب ظاهر الصلاح بودن و تظاهر به معنویت آنان را نخوریم.
چون اولا؛ اسلام شان "وارونه" است.
امام علی (ع) فرمودند: «ولُبسَ الإسلام لُبْسَ الفرو مقلوبًا» پوشش و لباس اسلام مثل پوستین وارونه شده است.
و ثانیا؛ عبادت اینان هم بی ارزش است و در نگاه امام علی(ع) عبادت شان ؛ «حمار الطاحونه» است !
بیان امام علی(ع) طبق نقل شیخ مفید چنین است:《آدمی که بسیار عبادت می کند، اما بدون فهم عمیق، مثل خر آسیاب است، دور آسیاب می گردد، ولی راه به جایی نمی برد ؛ - المُتَعبِّدِ عَلى غَیرِ فِقهٍ کَحِمارِ الطّاحونَةِ ؛ یَدورُ و لا یَبرَحُ 》.(الاختصاص/۲۴۵)
نقطه خطر در "پیدایش" این گروه تندخو و خطرناک و بی ادب که در شیعه و سنی می توان نشان شان داد، در اینجاست که وقتی تعالیم و آموزه های دینی؛ بشکل ناقص و سطحی عرضه شود؛ وجود عناصر "جاهل و تقدس زده" اجتناب ناپذیر است.
و پرواضح است، تریبون های رسمی و عالمان بی سواد و سطحی نگر ، در این موضوع تاثیر بسزائی دارند.