حجت الاسلام هادی سروش در شب شهادت مولی الموحدین حضرت علی(ع) در مسجد الرحمن تهران در جمع عزاداران، ضرورت "شخصیت سازی" بر اساس الگوی علوی را مورد بررسی قرار داد.

حجت الاسلام هادی سروش
به گزارش جماران، هادی سروش متذکر شد که معرفت امام علی(ع) در دانستن فضائل آن حضرت خلاصه نمی شود، و نقطه بالا و والاتری هم وجود دارد و آن پرورش یافتن در خط مشی فکری و رفتاری علی(ع) است.

او افزود: گرچه ما در بخش اول که توجه به فضائل حضرت امیر(ع) است، بسیار موفق بوده ایم، اما در بخش دوم متاسفانه ناموفق بوده ایم و لذا از امتیازاتی که آن حضرت(ع) در نهج البلاغه به برخی از ممتازین از شیعیان خود داده، محروم هستیم و در این بخش لازم است به بازنگری بنشینیم.

این استاد حوزه در ادامه گفت: در تفاوت این دو بخش به این مثال توجه کنید؛ گاهی بیمار آدرس پزشک حاذق را دارد و خوب به دانش و تجربه او آگاه است، اما به او برای درمان مراجعه نکرده ولی در عین حال همه جا از پزشک ماهر تعریف و تمجید شنیده اما آن پزشک او را درمان نکرده است! ولی گاهی یک بیمار با مراجعه به پزشک و ویزیت شدن، سلامتی را باز می یابد و خود این سلامتی می شود تعریف و تمجید از آن پزشک و دارو و درمان او .

وی افزود: ما شیعیان اگر اضافه بر «علی دان» بودن، «علی شناس» باشیم، وجود نورانی خواهیم داشت که بهترین تابلو برای نشان دادن فضائل امیرالمومنین(ع) است همانطوریکه شفا یافتن بیمار بهترین گزاره از تخصص و موفقیت پزشک معالج اوست .

هادی سروش اضافه کرد: در همین راستاست که می توان گفت دو یادگار در رابطه با امیرالمومنین داریم؛ یکی کتاب فضائل او و نیز حرم ملکوتی ایشان، و دیگری "نهج البلاغه" او. ما باید هر دو را تکریم کنیم و اما مهم این است که  دائما در خدمت نهج البلاغه باشیم تا شخصیت مان را قبل از هر فردی؛ علی(ع) بسازد و بس.

این استاد حوزه  در بیان اینکه آن امام(ع) عزیز این صلاحیت را دارد که بعد از خودش نیز، شخصیت ساز باشد و افرادی را برای نیل به والاترین درجات ایمان و معرفت سوق دهد، به نامه ۲۸ نهج البلاغه اشاره کرد و گفت: امام علی(ع) نوشت: «ما دست پرورده‌‌های پروردگاریم و مردمان، دست پرورده‌‌های ما هستند - نحن صنائع ربنا و الناس بعد صنائع لنا» جالب اینجاست که شارح نهج البلاغه؛ ابن ابی الحدید در راستای عظمت این کلام مولا گوید: "این کلام بر هر کلام و معنایی برتری دارد -  هذا کلامٌ عظیمٌ عالٍ علی الکلام والمعانى". و جالب تر اینجاست که؛ همین سخن امامِ اول شیعیان، سخن امامِ آخر هم می باشد؛ امام زمان(عج) می فرماید: «…ما ساخته مستقیم پروردگار و پرورش یافته دست او هستیم و نظام هستی ساخته شده و پرورش یافته دست ماست؛  -  نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا»

این محقق حوزه ادامه داد: اولین شرط چنین توانایی یعنی، پروراننده بودن آدمیان این است که خود آن شخص که سمت الگو بودن را به خود گرفته، باید همه مسیری را که به تابعین و پیروان خود ارائه می کند، پیموده باشد. و حضرت امیر(ع) واقعا چنین بوده است. ایشان همه آن چرا که درباره عبودیت و معنویت و عدالت  گفته است را؛ اول خودش مورد عمل قرار داده است. به این نکته مهم، حضرت(ع) در خطبه ۱۷۵ نهج البلاغه چنین اشاره می فرماید:«به خدا قسم به همه آنچه را که به شما فرمان می دهم، اول خودم عمل کرده ام....»

هادی سروش در بخش دیگری از سخنان خود به بیان معیار و ملاک برای پرورش در دامان مطهر علی(ع) پرداخت و گفت: شخصیت ساز شدن و پرورش یافتن به وسیله علی(ع) در گرو "همسوئی" بااوست و این همسوئی یعنی؛ ساختمان شخصیتی انسان بر اصولی که ایشان فرموده، ساخته شود و آن اصول را خود حضرت توضیح داده که از دو عنصر مهم تشکیل می شود:

عنصر اول، دوری از لغزش ها،  تلاش روشمند، خود داربودن و پایداری و استواری است، که چنین فرموند: مرا همراهی کنید؛ اعینونی بورع و اجتهاد و عفّة و سدادٍ

 و عنصر دومی که آدمی را آماده اثر پذیری از آن حضرت(ع) می کند "ارتباط خالصانه" با امیرالمومنین(ع) است و خود حضرتش چنین می فرماید:«در ارتباط تان با من؛ از هرگونه منفعت گرایی و یا تردید - یعنی اما و اگرها- خالص باشید؛ مرا با ارتباط خالصانه تان یاری کنید - اعینونی بمناصحة خلیة من الغش و سلیمة من الریب»

حجت الاسلام هادی سروش افزود: البته همه رهروان این طریق علوی(ع) ، در همسوئی با آن حضرت در یک درجه و جایگاه نیستند، برخی بالاترند و برخی متوسط و دیگرانی پایین تر قرار دارند.

یکی مانند عثمان حنیف است که بعد  از رحلتش، امام محبت واقعی و صادقانه او را با این جمله تایید کردند که اگر عثمان بن حنیف کوه بود، زیر بار معرفت و محبت من متلاشی می شد:«لو احبنی جبل لتهافت». در بیان مراتب بالاتر در شخصیت سازی و الگو پذیری از امیرالمومنین؛چه بسا برخی گرانقدرترین شیعیان چنان در همراهی معنوی و فکری و رفتاری با علی(ع) از خود لیاقت نشان داده اند که حضرت در حکمت ۲۸۹ نهج البلاغه از آنان به عنوان "برادر" یاد می کند و می فرمایند: «کَانَ لِی فِیمَا مَضَی أَخٌ فِی اللَّه‌ کَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ ..... -  این برادر من بود؛ در چشمان من بزرگ بود، - یعنی؛ نه تنها نزد من محبوب بود، بلکه من او را به عنوان" بزرگ" می‌دیدم! - چون دنیا در چشم او کوچک بود، این در چشم من بزرگ است».

وی افزود: امروز هم هر کسی بتواند با تسلط بر شکم خود و بلکه گذر از همه هوا و هوس، راه معنویت را با خلوص طی کند؛ در چشم علی(ع) بزرگ است و کسانی چنین حال و هوایی دارند امام  آنان را  "برادر"  خود تعریف می کند: «کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِه....؛ - از سلطنت شکم، و بلکه هر هوا و هوسی بیرون بود.»

استاد سروش گفت: یاران نمونه و همسو و همراه علی(ع) اختصاص به زمان حضور آن امام ندارد و در آینده نیز می تواند چنین مردان بزرگی که در مکتب امیرالمومنین علی(ع) رشد یافته اند، در جامعه ظهور کنند و هر کدام زیر مجموعه خود را نورانی کنند.

وی با اشاره به خطبه دوازدهم نهج البلاغه، افزود: نشانه مهم چنین یاران تاریخی امام را که پرورش یافته دست و زبان علی(ع) هستند در این خلاصه می شود که وجودشان همواره باعث "تقویت ایمان جامعه" است:.. سیرعف بهم الزمان و یقوی بهم الایمان.. - روزی فرا می رسد که زمانه آنان را ناگهان و بی اختیار بیرون می آورد، ایمان به وسیله آنان تقویت می شود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.