پایگاه خبری جماران:
اقسام بهشت و جهنّم
روز گذشته در تبیین رتبه هفتم عبادت، به «بهشت ذات» اشاره کردیم، مناسب است تا اندکی پیرامون آن، به قدر بضاعت خویش و حوصله این مقال سخن بگوئیم.
حضرت امام مطابق آنچه عارفان پیش از ایشان مطرح کرده اند، بهشت را به 3 قسمت: بهشت اعمال، بهشت صفات و بهشت ذات تقسیم می کنند و در ازای آن جهنّم را نیز به جهنّم اعمال، جهنم صفات و جهنّم فراق منقسم می سازند.[1]
محقق قیصری در شرح فصوص الحکم در تبیین این اصطلاح می نویسد:
«بدان که معنای لغوی بهشت، زمینی است که دارای درختان بسیار است به گونه ای که آن درختان، زمین را پوشانده باشند و در اصطلاح علمای ظاهر، عبارت است از مکان ها و جایگاه های پسندیده و سرسبز در دنیای دیگر، و این همان بهشت اعمال و افعال است. امّا برای عارفان غیر از بهشت اعمال، بهشت های دیگری است. یکی از آنها بهشت صفات است به این معنی که آدمی متّصف شود به صفت های کمال و متخلّق شود به اخلاق حضرت ذی الجلال و این بهشت خود دارای مراتب بسیار است. و بهشت دیگر، بهشت ذات است»[2]
در توضیح این فراز لازم است اضافه کنیم که: بهشت و جهنم اعمال، همان صورت اعمال خوب و بد انسان است، در تبیین این بهشت و دوزخ به آیات فراوانی استناد شده است:
«یوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ.»[3] (روزى که هر کسى آنچه کار نیک به جاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده حاضر شده مى یابد و آرزو مى کند کاش میان او و آن [کارهاى بد] فاصله اى دور بود و خداوند شما را از [کیفر] خود مى ترساند و [در عین حال] خدا به بندگان [خود] مهربان است)
«وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا.»[4] (جز اینکه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام داده اند حاضر یابند)
«فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ. وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»[5](پس هر که هموزن ذره اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید. و هر که هموزن ذره اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید)
و بهشت صفات که گاه با بهشت متوسطان نیز از آن تعبیر می شود، حاصل تهذیب نفس و ریاضت است که باعث قوی شدن اراده در انسان می شود، صاحبان بهشت صفات، اگرچه خود را مطابق با احکام شرعی تقویت کرده اند امّا از حیث علم و دانش به مرتبه عالی نرسیده اند. حضرت امام، وصول این بهشت را بیش از هر چیز وابسته به ملکات اخلاقی می دانند.[6] و می نویسند:
«اگر انسان تخیّلات صحیحه ای داشته باشد و برخی از مراتب مثلا مرتبه برزخ را درک کرده باشد و عملش هم صالح باشد، این چنین متوسّطین را جنتی متوسّط است که به وسیله انشای نفس، طبق ملکاتش انشاء خواهد شد و چنین کسی با ملائکه ای که متخیّلش شده است محشور می شود.»[7]
در مقابل این بهشت، جهنم صفات قرار دارد که ناشی از آن است که «اخلاق بد» در ضمیر کسی به صورت ملکه در آمده باشد. حضرت امام در شرح چهل حدیث در تشریح جهنم اعمال و جهنم صفات می نویسند:
«تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و قیامت و غیر آنها را که شنیدى [قیاس با آتش این عالم نکن چراکه] آتش این عالم [در مقایسه با آنها] یک امر عرضى سردى است. عذاب این عالم خیلى سهل و آسان است، إدراک تو در این عالم ناقص و کوتاه است. همه آتشهاى این عالم را [اگر] جمع کنند روح انسان را نمىتواند بسوزاند، آنجا آتشش علاوه بر اینکه جسم را مىسوزاند روح رامىسوزاند، قلب را ذوب مىکند، فؤاد را محترق مىنماید. تمام اینها را که شنیدى و آنچه تا کنون از هر که شنیدى جهنم اعمال تو است که در آنجا حاضر مىبینى که خداى تعالى مىفرماید: وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً. یعنى «یافتند آنچه کرده بودند حاضر.» [اگر] اینجا مال یتیم خوردى [و] لذت بردى، خدا مىداند آن صورتى که در آن عالم از آن در جهنم مىبینى و آن ذلتى که در آنجا نصیب تو است چیست؟ اینجا بد گفتى به مردم، قلب مردم را سوزانیدى، [اگر] خدا مىداند چه عذابى دارد در آن دنیا، وقتى که دیدى مىفهمى چه عذابى خودت براى خودت تهیه کردى. وقتى غیبت کردى، صورت ملکوتى او براى تو تهیه شد، به تو ردّ مىشود، با او محشورى و خواهى عذاب آن را چشید.[و البته] اینها جهنم اعمال [است] که جهنم سهل و آسان و سرد و گوارا و مال کسانى است که اهل معصیت هستند، ولى براى اشخاصى که ملکه فاسده و رذیله باطله پیدا کردند. از قبیل ملکه طمع، حرص، جحود، جدال، شره [شهوت]، حب مال و جاه و دنیا و سایر ملکات پست، جهنمى است که نمىشود تصور کرد، صورتهایى است که در قلب من و تو خطور نمىکند [بلکه جنان است] که از باطن خود نفس ظهور مىکند [به گونه ای] که اهل آن جهنم از عذاب آنها گریزان و به وحشت هستند. در بعضى از روایات موثقه است که در جهنم یک وادى است از براى متکبرها که او را «سقر» مىگویند، [آن وادی] شکایت کرد به خداى تعالى از شدت گرمى و حرارت و خواست از خداى تعالى که اذن دهد او را نفس بکشد، پس از اذن نفسى کشید که جهنم محترق گردید [و آتش گرفت].
گاهى این ملکات اسباب مىشود که انسان را مخلد در جهنم مىکند [به این معنی که تا ابد در آن بماند]، زیرا که ایمان را از انسان مىگیرند، مثل حسد که در روایات صحیحه ماست که ایمان را حسد مىخورد، همان طور که آتش هیزم را مىخورد. و مثل حبّ دنیا و شرف و مال [چنانکه] در روایات صحیحه است که دو گرگ اگر در گله بىشبان رها شود، (یکى از آنها در اوّل گله و یکى در آخرش)، زودتر آنها را هلاک نمىکنند از حُبّ شرف و حُبّ دنیا که دین مؤمن را از او مىگیرد. خدا نکند عاقبت معاصى منتهى بشود به ملکات و اخلاق ظلمانى زشت، و آنها منتهى شود به رفتن ایمان و مردن انسان با حال کفر.»[8]
درباره بهشت ذات هم روز گذشته اندکی نوشتیم که خلاصه آن، وصول به مقام قرب الهی و وصول به لذت رویت جمال الهی است و در مقابل آن جهنم فراق از حضرت حق است.
حضرت امام در ضمن مباحث علم اصول[9] بهشت و جهنم ذات را بهشت و جهنم اعتقاد هم می نامند. به این معنا که اگر آدمی دارای عقاید صحیح باشد و در افق ذهن خویش به اندیشه سالم راه یافته باشد، می تواند به این بهشت نائل شود.
با این تقسیم بندی می توان به سوالی پاسخ گفت که امروز بسیار مطرح می شود و آن اینکه اگر غیر مؤمنین، کار خوبی کنند آیا جزای آن را در قیامت نمی بینند؟
در پاسخ می توان گفت که ایشان با اعمال خوب، بهشت اعمال را برای خود فراهم می کنند و اگر بتوانند خوب بودن را به ملکه خویش تبدیل کنند و صفات پسندیده را در نفس خویش تثبیت نمایند، به بهشت صفات وارد می شوند. ولی به سبب اعتقاد باطل، در جهنم اعتقاد به سر خواهند برد و حظّی از بهشت اعتقاد ندارند.
ضمن اینکه این تقسیم راه گشای بحث های دیگری از جمله «انقیاد و تجری» است بحث هایی که با این سوالات همراه است که «اگر کسی قصد دارد تا معصیت خدا کند و لذا اقدام به عمل زشت می کند ولی اتفاقاً، آن کار بد واقع نمی شود و یا اگر کسی عزم کار خوب دارد ولی به هدف نمی رسد آیا ثواب و عقاب به این افراد داده می شود؟»
پاسخ به این سوالات آن است که برای چنین کارهایی بهشت و دوزخ اعمال نیست ولی اگر این کارها از روی طینت پاک یا ضمیر ناپاک سرزده باشد، بهشت و دوزخ صفات در انتظار ایشان است. و چنین است که معنای روایتی که در ابتدای ماه، از حضرت ثامن الحجج(ع) خواندیم، بهتر معلوم می شود که «لَیْسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَکُّرُ فِی أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»[10] چراکه آنچه بهشت بالاتر را فراهم می آورد تفکری است که «صفت خوب» را شاکله شخصیت ما کرده باشد و یا اعتقاد صحیح را در ضمیر ما جای داده باشد.
بحث را با روایتی از امیر المومنین(ع) به پایان می بریم که فرمود:
«بالاترین و لذت بخش ترین نعمت بهشت، دوست داشتن خداست و دوست داشتن به خاطر خداست و حمد و ستایش خداست.» [11]
[1]. شرح چهل حدیث، ص454
[2]. شرح فصوص الحکم، ص748.
[3]. آل عمران/30
[4]. کهف/49.
[5]. زلزله/7-8.
[6]. تقریرات فلسفه امام خمینی، ج3، ص470.
[7]. همان.
[8]. چهل حدیث، ص20.
[9]. انوار الهدایه، ج1 ،ص56.
[10]. کلینى، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص55.
[11]. بحار الانوار ،ج69، ص251.