پایگاه خبری جماران:
مرتبه اول: تصفیه دل و دوری از ریا (1)
در شماره های قبل با اشاره به روایتی از امام رضا(ع) به این نکته رسیدیم که «عبادت جز با تفکر کامل نمی شود» و «آنچه با تفکر واقع نشود حتی اگر تکلیف ظاهری را برآورده کند موجب کمال نمی شود.»
امروز سخنی از امام خمینی را درباره مراتب اخلاص در عبادات مرور می کنیم.
چنان که پیش از این گفتیم اخلاص ناشی از شناخت است چراکه «خالص کردن عمل برای خدا» تنها با شناخت موضوع آن یعنی «شناخت خدا» و معنای «اخلاص»، در کنار عوامل پدید آورنده آن، ممکن است. و این مهم جز با تفکر و معرفت حاصل نمی شود. پس می توان تقسیم «عبادت با توجه به مراتب اخلاص» را به تقسیم «مراتب عبادت با توجه به میزان معرفت» نیز تسرّی داد.
حضرت امام در کتاب آداب الصلاة[1] با اشاره به اینکه همه هویت یک عبادت به میزان اخلاص بستگی دارد و روشن است که این امر جز با شناخت معبود ممکن نیست، به هشت مرتبه برای اخلاص و در ادامه، به هشت مرتبه برای عبادت اشاره می کنند
مرتبه اول عبادت آن است که آدمی قلب خود را از ریا پاک کند. ریا در اینجا به معنای آن است که آدمی عبادت را برای شادی و رضایت مخلوقات انجام ندهد. امام در کتاب شریف چهل حدیث در تعریف ریا می نویسند:««ریا» عبارت از نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال پسندیده یا عقاید حقه است به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار پیدا کردن پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی»[2]
حضرت امام درباره مرتبه اوّل از زمره مراتب عبادت می نویسند:
[«مرتبه اول» تصفیه عمل است - چه عمل قلبی یا قالبی [یعنی هم در آنچه که در دل داریم و نیت می کنیم و هم در آنچه با یکی از اعضای خود انجام می دهیم]- از شائبه رضای مخلوق و جلب قلوب آنها، چه برای محبوبیت [اینکه از آدمی تعریف کنند] یا برای منفعت [به این معنی که به سبب انجام کار، نفعی از مردم به ما برسد] یا برای غیر آن [مثل اینکه به وسیله این که کاری را انجام میدهیم، ضرری که مردم میخواهند به ما برسانند دفع شود] و در مقابل این [تصفیه عمل از ریا] ،اتیان عمل است ریاءً [و از روی ریاکاری] و این ریای فقهی از همه مراتب [دیگر] ریا، پست تر [است] و صاحب آن از همه مرائی ها [و ریاکاران دیگر که در مراتب بعدی عبادت آنها را خواهیم شناخت] بی ارزش تر و خسیس تر [یعنی پست تر] است.»[3]
چنانچه از این عبارت معلوم شد، ریا انجام کاری است برای اینکه «حُسن نظر» مردم را به خود جلب کنیم و این «جلب نظر» گاه فقط به خاطر آن است که دیگران از ما تعریف کنند و گاه می خواهیم از آنها نفعی مادی به ما برسد و گاه میخواهیم ضرری را از ما مرتفع کنند. این «ریاکاری» البته گاه در عبادات است و گاه در غیر عبادات. اما سخن ما در اینجا در آن دسته از «ریاکاری» است که در عبادات واقع می شود.
ابتدا لازم است به چند روایت در باره ریا اشاره کنیم تا زمینه بحث را آماده کرده باشیم:
قال أبو عبد الله، علیه السّلام: کلّ ریاء شرک، إنّه من عمل للنّاس کان ثوابه علی النّاس، و من عمل لله کان ثوابه علی الله.»[4]
(یزید بن خلیفه از حضرت صادق، علیه السّلام، نقل می کند که فرمود: هر ریایی شرک است. کسی که برای مردم کار کند ثواب او را مردم باید بدهند و کسی که برای خدا کار کند، ثوابش را خدا باید بدهد.
هم چنین مرحوم کلینی از پیامبر اسلام(ص) نقل می کند که «فرشته ها با خوشحالی عمل بنده خدا را بالا می برند ولی خدای سبحان می فرماید آن کارها را در سجّین (زندان و محل اعمال گناهکاران) بگذارید چرا که این کارها برای من انجام نشده است.» [5]
هم چنین از امام صادق روایت شده است که «از ریا بپرهیزید چرا که هر کس برای غیر خدا کاری را انجام دهد خدا او را به آن کسانی واگذار میکند که عمل را برای آنها انجام داده است.»[6]
فراموش نکنیم که ریاکاری به معنای آراستن ظاهر است در حالی که باطن آدمی خراب و بیمار است. [7] و روشن است که چنین کسی ابتدا خود را می فریبد تا به سمت صحت و سلامت گام بر ندارد و چنین کسی عاقبتی ناخوشایند دارد. به گونه ای که از رسول گرامی اسلام روایت شده است که «جهنم و عذاب آتش از دست ریاکاران فریاد برمی آورد یکی از اصحاب از حضرت سوال میکند که آتش جهنم چگونه از دست ریاکاران فریاد برمی آورد؟ حضرت جواب میدهند از شدت گرمای آتشی که ریاکاران با آن عذاب می شوند، جهنم هم به ستوه می آید.» [8]
همچنین ایشان میفرماید که: «مبغوض ترین بندگان در نزد خدا کسی است که لباس هایش از کرادارش بهتراست، لباس او لباس پیامبران و رفتارش، رفتار گردن کشان است.»[9]
در همین زمینه خوب است به روایت امام صادق اشاره کنیم که میفرماید: «در روز قیامت بنده ای نمازخوان را میآورند، او خطاب به حضرت حق می گوید خدایا من برای تو نماز خواندم خدا میگوید نه! برای آن نماز خواندی که بگویند فلانی چقدر خوب نماز می خواند. پس دستور می دهند که او را به سوی آتش جهنم ببرند.»[10]
حضرت امام خطاب به ریاکار می نویسد:«هان، ای شخص مرائی که عقاید حقه و معارف الهیه را به دست دشمن خدای تعالی، که شیطان است، سپردی و مختصات حق تعالی [که مخصوص خدا بود] را به دیگران دادی، و آن انواری که روشنی بخش روح و قلب و سرمایه نجات و سعادت ابدی و سرچشمه لقاء الهی [بود] و بذر جوار محبوب است [را] مبدل به ظلمات موحشه [وحشتناک] و شقاوت و هلاک ابدی و سرمایه بُعد (و دوری] از ساحت قدس محبوب و دوری از لقاء حضرت حق تعالی کردی، مهیا باش از برای ظلمتهایی که نور در دنبال ندارند و تنگنایی که گشایشی ندارد و امراضی که شفا پذیر نیست: مردنی که حیات ندارد. آتشی که از باطن قلب ظهور کند و ملکوت نفس و ملک بدن را بسوزاند- چنان سوزاندنی که خطور در قلب من و تو نکرده، چنانچه خدای تعالی خبر می دهد در کتاب منزل خود در آیه شریفه نار الله الموقدَةُ الَّتی تَطَّلِعُ عَلَی الأفْئدة.(آتش بر افروخته خداست که بر دلها شعله ور است.» (همزه 6- 7).» [11]
در نوشته بعد به بحث های دیگر درباره ریا میپردازیم
[1]. ص203.
[2]. چهل حدیث، ص۳۴
[3]. آداب الصلاة، ص203.
[4]. کافی، ج۲، ص۲۹۳
[5]. کافی، ج2، ص295.
[6]. مستدرک الوسایل، ج1، 112.
[7]. ن ک: درر الحکم، 9661 و1577.
[8]. مستدرک الوسایل، ج1، ص107.
[9]. کنزالعمال، ص7483.
[10]. میزان الحکمه، ج4، ص1946.
[11]. چهل حدیث، ص۳8.