۱۲بهمن آمد و "امام" آمد ...
من کلاس سوم ابتدائی بودم که با پدرم - که چند روزی در دانشگاه تهران به همراه آیت الله مطهری به اعتراض نسبت به بستن فرودگاه و جلوگیری از ورود امام تحصن کرده بودند - مقابل دانشگاه تهران ایستاده بودیم تا "امام" را ببینیم ... و امام داخل ماشین تیره رنگی آمد و با سرعت آهسته ای عبور کرد و امام عزیزمان را دیدیم. و در آن روزها اکثر شبها هم به مدرسه علوی می رفتیم و امام را زیارت می کردیم.
یادم نمی رود که چقدر آدم ها بودند که با دیدن "امام" و آن شور و هیجان، غش می کردند و بدن بی رمق شان را به اطاق مجاور ورودی در مدرسه علوی منتقل می کردند و مردان و زنانی آماده با تزریق دارو آنان را به هوش می آوردند...
شفاف و صمیمی عرض کنم: ما از نسلی هستیم که باورمان همانی بود و هست که در سخنرانی آیت الله مطهری در بهشت زهرا در لحظه ورود امام برای آرام نمودن سیل جمعیت عتشق امام فرمودند : " اگر به جان آقا (امام خمینی) آسیبی برسد مثل این است که به جان یکصد میلیون نفر آسیب برسد " .
توقعی نداریم؛ که نسل امروز که آن روزها را ندیدند، در مورد حضرت امام مثل ما فکر کنند و او را آنگونه که ما باور داریم، باور داشته باشند.
اما توقع داریم؛ همانطوریکه ما به تفکر و دغدغه نسل امروزمان احترام می گذاریم و در پی بحث و بررسی و پاسخ به نیازهای فکریشان بوده و هستیم، و هزینه اش را هم داده ایم، آنان هم به اندیشه نسل انقلاب و امام احترام گذاشته و وقتی احیانا ناکارمدی های دوران را می بینند، به حساب "خمینی عزیز" نگذاشته و حرمتش را پاس دارند. پس؛ به اعتقاد یکدیگر احترام گذاریم.
هوالودود