شهید آیتالله محمدعلی قاضی طباطبایی، در سال 1293 شمسی در تبریز متولد شد. در سال 1316 هنگام قیام مردم تبریز به اتفاق پدرش، به خاطر مبارزه، به تهران تبعید گردید و پس از چند ماه تبعید در تهران و ری به تبریز بازگشت. در سال 1318 جهت ادامه تحصیل علوم دینی به قم عزیمت کرد و درسال 1328 راهی نجف گردید و در این دو شهر از محضر علما و بزرگان کسب فیض نمود. شهید قاضی طباطبایی در سال 41، با شروع نهضت اسلامی، به علت فعالیت علیه رژیم، توسط مأموران دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل و سپس به شهرهای بافت و کرمان و زنجان و پس از آن به عراق تبعید شد ولی پس از یکسال به ایران بازگشت و به هدایت مردم و روشنگری و تبلیغ اسلام پرداخت و تا پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزات خود و ارشاد مردم ادامه داد. شهید قاضی طباطبایی اولین شهید محراب در دهم آبان 1358 شمسی، مصادف با عید قربان، نماز عید را اقامه کرد و در همان شب در راه مراجعت به منزل توسط منافقین مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و به فیض شهادت نائل میگردد. از اقدامات وی تصحیح کتب فراموش شده و نسخ خطی برخی از بزرگانشیعه امامیه است. ایشان در تصحیح این متون به کلیه منابعی که در دسترس بود یا امکان مراجعه داشت رجوع میکرد و با دقت و موشکافی خاصی به مقابله میپرداخت و سرانجام متنی قابل اعتماد و اعتنا در اختیار محققان قرار میداد. اغلباین نسخ خطی از کتابخانه اجدادی ایشان بود.) اگر از آثار ایشان نقدی به عمل میآمد نه تنها ناراحت نمیشد، بلکه ناقد را بهبزرگی و احترام میستود و اگر در مقابل نقد جوابی داشت، با ادب و احترام جواب آنایراد را میداد و در پایان برای موفقیت روزافزون وی دعا میکرد. نمونهای از ایناخلاق علمی وی را در پاسخ به نقد دکتر ابوالقاسم گرجی، در مورد غلطهای چاپیتفسیر «الجوامع الجامع» ایشان میتوان مشاهده کرد. ایشان در جواب محترمانهاش،ضمن تجلیل از خدمت علمی و فرهنگی وی، محترمانه دلیل میآورد که بیماری،بستری بودن در بیمارستان مهر، تحت نظر بودن و تبعید به عراق باعث این خطاها بوده است. در پایان نیز با صفای خاصی آرزوی چاپ جلد دوم تفسیر تصحیحیایشان را از خداوند میخواهد.
چاپ مقالات متعدد وی در مجلات معتبر عربی، چون العرفان و المواهب ورسالة الاسلام، حکایت از سطح علمی بالای ایشان داشت. با توجه به این امر کهوی آذربایجانی و زبان مادریش آذری بود و زبان عربی، زبان دوم وی به شمارمیرفت. در سفری که سردبیر و مدیر مسئول مجلة العرفان به ایران داشت. در تبریز بهدیدار آیتالله قاضی رفت. در سفری دیگر که دکتر محمدباقر صدری مهربانیدر سال 1351 ه. ش به کشورهای اسلامی (از جمله به مصر) داشت، از جانب آیتاللهقاضی نامهای به دانشگاه الازهر مصر برده بود. در جواب نامه، دانشگاه الازهر از ویبرای تدریس در آن مرکز علمی دعوت به عمل آورده بود. در سال 1348 ه. شهنگامی که وی در تبعید در بافت کرمان به سر میبرد، از طرف دانشگاه مشهدکنگرهای به مناسبت هزاره شیخ طوسی (ره) تشکیل شد از وی هم برای شرکت و ایرادسخنرانی و ارایه مقاله دعوت به عمل آمد، امّا با ممانعت ساواک موفق به شرکت درآن کنگره نشد.
پیش از معرفی اجمالی آثار قلمی ایشان، لازم است چند ویژگی از خصوصیاتعلمی او را در اینجا ذکر کنیم تا دلیل راه پویندگان علوم اسلامی باشد:
الف) از اقدامات وی تصحیح کتب فراموش شده و نسخ خطی برخی از بزرگانشیعه امامیه است. ایشان در تصحیح این متون به کلیه منابعی که در دسترس بود یاامکان مراجعه داشت رجوع میکرد و با دقت و موشکافی خاصی به مقابلهمیپرداخت و سرانجام متنی قابل اعتماد و اعتنا در اختیار محققان قرار میداد. اغلباین نسخ خطی از کتابخانه اجدادی ایشان بود.
ب) ایشان در آثار تحقیقی خویش تأکید خاصی بر تهیه فهرست اعلام داشت. درآثار تحقیقی ـ تاریخییی که از ایشان به چاپ رسیده است، با تلاش شخص ایشان(نه ناشر کتاب) فهرست اعلام (اماکن، اشخاص، قبایل و کتب) تهیه شده است. بهجرأت میتوان گفت که او یکی از معدود علمایی است که در تحقیقات خویش، بهروال مذکور عمل کرده است. بر اهل تحقیق پوشیده نیست که فهرست اعلام چهارزشی دارد.
ج) دیگر از ویژگیهایی علمی ایشان، احترام و تجلیل اهل علم بود. آیتالله قاضیاحترام بیاندازهای برای علما و دانشمندان و دانشپژوهان قایل بود. با اغلب محققاننامی اسلامی (چه آذربایجانی و چه غیر آن) سابقه دوستی و محبت و مودّت داشت.با اینکه از بسیاری از علما، اجازات متعددی داشت، امّا چندان مورد اعتماد مراجعدیگر بود که تدوین برخی آثار مهم خویش را به وی محول میکردند.
از جمله محققان و دانشمندانی که آیتالله قاضی از آنها در خلال آثارش به بزرگییاد کرده است، میتوان از این بزرگان نام برد: آیتالله کاشف الغطاء مرحوم آیتالله آقابزرگ طهرانی، مرحوم سیدجلالالدین محدث ارموی، مرحوم میرزا جعفر سلطانالقرایی، مرحوم آقا میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، مرحوم آیتالله حاج میرزاعباسقلی واعظ چرندابی، مرحوم آیتالله شهید امام موسی صدر، مرحوم آیتالله شهید سیدعبدالحسین دستغیب، مرحوم آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر، مرحومآیتالله علامه عبدالحسین امینی، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طهرانی، مرحوماستاد حسن قاضی طباطبایی، مرحوم عبدالعلی کارنگ و... آیتالله شهید مرتضیمطهری هرگاه به تبریز سفر میکرد، در منزل وی میهمان میشد.
د) اگر از آثار ایشان نقدی به عمل میآمد نه تنها ناراحت نمیشد، بلکه ناقد را بهبزرگی و احترام میستود و اگر در مقابل نقد جوابی داشت، با ادب و احترام جواب آنایراد را میداد و در پایان برای موفقیت روزافزون وی دعا میکرد. نمونهای از ایناخلاق علمی وی را در پاسخ به نقد دکتر ابوالقاسم گرجی، در مورد غلطهای چاپیتفسیر «الجوامع الجامع» ایشان میتوان مشاهده کرد. ایشان در جواب محترمانهاش،ضمن تجلیل از خدمت علمی و فرهنگی وی، محترمانه دلیل میآورد که بیماری،بستری بودن در بیمارستان مهر، تحت نظر بودن و تبعید به عراق باعث این خطاهابوده است. در پایان نیز با صفای خاصی آرزوی چاپ جلد دوم تفسیر تصحیحیایشان را از خداوند میخواهد.
ه) ایشان علاقه خاصی به کتاب و کتابخوانی داشتند بهگونهای که هر کتابجدیدی را که به دست میگرفت در جایش نمیگذاشت مگر آنکه کاملاً مطالعه کردهباشد. بعد ازتهیه کتاب آن را صفحه شماری میکرد و سپس در صورت امکان تمامنوشتههای کتاب را بدقّت میخواند و تک تک موضوعات را مورد بررسی و تحقیققرار میداد. هر کجا احتیاج به رد یا توضیح داشت، علامت میگذاشت و در حاشیههمان صفحه نظرات اصلاحی و توضیحی خود را مینوشت.
و) ایشان در مطالعه کمتر خسته میشدند به طوریکه گاه تا هفت یا هشت ساعتدر روز مطالعه میکردند و یا مینوشتند و دراین مورد حوصله بسیاری داشت.
ز) او برای نگهداری کتاب اهمیت زیادی قایل بود و هر کتابی را که تهیه میکرد بهشکل مطلوب و زیبایی جلد میگرفت ودر قفسههایی موضوعبندی شده قرار میداد.
ح) ویژگی برجسته دیگر ایشان، عفت قلم و پاکنویسی وی بود. در هیچ یک ازآثار ایشان، حتی در گفتار، اهانت و دشنام به کسی یافت نمیشود.
ط) صداقت و راستگویی و حقیقتنویسی ویژگی دیگر آثار وی است.
ی) احترام وی به دیگران در بعد علمی نیز مشوق طلاب و محصلان جوان بود. اگرطلبهای جوان روی منبر بود و او وارد مجلس میشد در این حال چنان با دقت وآرامش به سخنان وی گوش میداد که گویی برای اولین مرتبه است که چنین مطلبی رامیشنود؛ در حالی که از نظر خود طلاب آن موضوع بسیار پیشپاافتاده بود. با اینحال این برخورد برای طلاب جوان تشویق بزرگی بود.
ک) ایشان علاقه بسیار زیادی به خریداری نسخ خطی و چاپی داشت.
کتابخانه آیتالله قاضی طباطبایی
میراث علمی و فرهنگی این خاندان کهنسال، کتابخانهای مهم بود که از اجداد اهل علمش به آیتالله قاضی منتقل شده بود. متأسفانه سالها قبل بر اثر سیل تبریز، قسمتیاز کتابخانه (حدود 3000 جلد کتاب) از بین رفت. باقیمانده کتابهای خطی بالغ برهزار جلد میشود که هر یک در جای خود نسخهای قدیمی و گاه منحصر بفرد از آنکتابهاست.
خود ایشان سالها قبل فهرست قسمتی از این کتابخانه را تهیه و به نزد مرحومآیتالله آقا بزرگ طهرانی مؤلف «الذریعه» ارسال داشت.
علاوه بر نسخ خطی، تعداد قابل توجهی از فرامین، اسناد حقوقی، قبالجات ونامههای دوستانه و مکاتبات رجال سیاسی ـ مذهبی آذربایجان از دوران کریمخانزند تا دوران حیات آیتالله قاضی وجود دارد که در نوع خود منحصر بفرد و قابلتوجه است. به جرأت میتوان گفت قسمت مهمی از تاریخ مبهم آذربایجان درلابهلای این اسناد نهفته است.
وی بنا بر علاقه فراوانی که به کتاب داشت، کتابخانه اجدادی را توسعه داد. درزمان شهادت آیتالله قاضی طباطبایی، حدود بیست هزار جلد کتاب چاپی (چه بهصورت سنگی و چه بهصورت سربی و حروفی) که اغلب آنها چاپ نخستین اینکتابها در شهرهایی چون نجف، قاهره، بیروت و حیدرآباد دکن است گردآورده بود. باتوجه به علاقه ایشان به شاخههای علوم اسلامی، کتابهای این کتابخانه حول محورعلوم اسلامی بود. بزرگانی چون، میرزا جعفر سلطان القرایی، عبدالعلی کارنگ، دکترسیدحسن قاضی طباطبایی و... به آنها مراجعه کردهاند. مرحوم عبدالعزیز طباطبایی(1308 ـ 1374 ش) فهرستی از نسخ خطی این کتابخانه تهیه کرده است، لیکنفهرست کامل این کتابخانه نیست.
اگر خواسته باشیم آثار بر جای مانده وی را طبقهبندی کنیم، چنین میتوان تقسیمکرد:
1ـ تألیفات: ثمره پژوهش و مطالعه و تحقیق وی است. آثاری همچون «تحقیقدرباره اول اربعین سیدالشهدا (ع)» و یا کتاب «خاندان آل امیر عبدالوهاب»
2ـ تصیحات: آثاری که به تصحیح و تعلیق و تلاش ایشان از بزرگان شیعه، چونابنالثلج بغدادی، جمال مقداد، و شیخ طوسی، یا سید جزایری به چاپ رسیده است.
3ـ تعلیقات و مقدماتی که ایشان به برخی از آثار استادان خود چون آیتاللهکاشف الغطاء (ره) و یا دوستانش نگاشته است.
4ـ مقالات متعددی که درزمینههای گوناگون به زبان عربی در مجلات لبنان،چون«العرفان» و «المواهب» به چاپ رسیده است.
5ـ تقریرات دروس استادانی که در محضر درسشان تلمذ نموده است.
6ـ رسایل و مقالات متعددی که در موضوعات مختلف و با توجه به شرایط ونیازهای جامعه نگاشته است.
پس از این طبقهبندی، نوشتار وی را میتوان به دو قسمت عمدة الف) چاپ شدهب) چاپ نشده، تقسیم کرد.
الف: آثار چاپ شده
1ـ تعلیقات بر کتاب «الفردوس الاعلی» تألیف مرحوم آیتالله العظمی کاشفالغطاء. موضوع کتاب پیرامون نهضت امام حسین(ع) و تفسیر برخی از آیههای قرآنمیباشد. چاپ اول آن در نجف و چاپ دوم آن در سال 1332 در تبریز انتشار یافتهاست.
2ـ «جنة المأوی» این اثر نیز از آثار گرانبهای آیتالله کاشف الغطاء میباشد کهآیتالله قاضی طباطبایی به امر استادش به جمعآوری آن پرداخت. امّا تکمیل و انتشارآن بعد از وفات استاد صورت گرفت. یکی از مواردی که موجب افتخار آیتالله قاضیطباطبایی بود، انتشار این اثر از طرف ایشان میباشد.
3ـ تعلیقات بر مجلدات «الانوار النعمانیه» اثر سید نعمتالله محدث جزایری که درچهار جلد در تبریز، به زبان عربی منتشر شده است.
4ـ مقدمه مفصل مشتمل بر تحقیقات و تصحیحات بر متن با تعلیقات بر تفسیر«جوامع الجامع» اثر شیخ طبرسی(ره) صاحب تفسیر کبیر مجمع البیان، که این تفسیردر سال 1342 به خط مرحوم طاهر خوشنویس تبریزی و با هزینة مرحوم حاج آقابالاکلاهی تبریزی چاپ شد. چونایشان در هنگام نشر این کتاب، زندان قزلقلعه تهران زندانی بود و بعد در بیمارستان مهر تهران تحت نظر مأموران ساواک قرار گرفت و سپس به عراق تبعید شد، نتوانست بر تصحیح کامل آن نظارت داشته باشد.
5ـ تعلیقات بر دوفصل از کتاب «اسلام صراط مستقیم» مورگان که در تبریز چاپشده است.
6ـ مقدمه و تعلیقات تحقیقی بر ترجمه کتاب «علم امام(ع)» اثر شیخمحمدحسین مظفر که در سال 1349 در تبریز چاپ شد.
7ـ مقدمه و تعلیقات و تصحیحات همراه با اضافات بر کتاب «انیس الموحدین»اثر حاج ملامهدی نراقی (1128 ـ 1209 ه. ق) که در سال 1352 ه. ش در تبریز بهچاپ رسید.
8ـ کتاب «تاریخ الائمه(ع)» اثر شیخ ابن ابی الثلج بغدادی متوفی به سال 325 ه.ق که با تعلیقات و مقدمه ایشان و با مساعدت مالی مرحوم ناصرالدین قمی، در سال1327 ش در قم به چاپ رسیده است. این کتاب از نظر قدمت اولین اثر چاپ شده ویاست.
9ـ «آثار تاریخی آیتالله طباطبایی حکیم (قدس سره)» که پس از رحلت آیتاللهحکیم و بنا به تقاضای برخی متدینین تبریزی نوشت و در سال 1348 ش منتشرشد.
10ـ «تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهدا(ع)» از جمله تألیفات تحقیقی وبرجسته وی همین اثر است که درسال 1352 ش در 681 صفحه به چاپ رسید. نظر بهاهمیت زیاد این کتاب تا چندین نوبت به چاپ رسید. آیتالله قاضی طباطبایی دراین تحقیق به بیش از پانصد کتاب تاریخی و تحقیقی مراجعه و با دلایل محکم وقطعی استدلال میکند که اُسَرای واقعه کربلا در همان اربعین اول به زیات قبر امامحسین(ع) مشرف شدهاند. در این اثر مطالب بسیار جالبی پیرامون نهضت امامحسین (ع) و ابعاد مختلف آن مطرح شده است.
11ـ «تحقیق در ارث زن از دارایی شوهر» که از بیانات وی تهیه و با مقدمهفرزندشان، حجتالاسلام سیدمحمدتقی قاضی طباطبایی، در 142 صفحه برای باردوم در سال 1356 به چاپ رسید. لازم به توضیح است که این کتاب در جواب یکی ازوکلای تبریزی به نام زاخری نوشته شده است که مطالبی خلاف حقوق اسلامی درمورد ارث زن مطرح کرده بود.
12ـ تصحیح و تعلیق بر کتاب «اللوامع الالهیّة فی المباحث الکلامیه» تألیفجمالالدین مقداد(ره) متکلم توانای شیعه متوفی به سال 826 ه. ق. این اثر به زبانعربی در سال 1356 و با هزینة «حاج حمید آقا کیمیایی» از تجار خَیّر تبریز به چاپرسید.
13ـ مقدمه بر کتاب «صحائف الابرار» اثر آیتالله العظمی کاشف الغطاء(ره) اینکتاب در سال 1387 ه . ق به خط مرحوم طاهر خوشنویس منتشر شده است.
14ـ مقدمه بر کتاب «تنقیح الاصول» اثر حاج میرزا محمدرضا آقا طباطبایی(ره)متوفی به سال 1337 ش که در سال 1371 ه. ق/ 1330 ش در چاپخانة حیدریه نجفچاپ شده است.
15ـ مقدمه بر کتاب «مرآت الصلواة» اثر مرحوم حاج میرزا حسن ناصرزاده، واعظمشهور تبریز که بهچاپ رسیده است.
16ـ مقدمه کتاب «علم امام(ع)» اثر آیتالله سیدمحمد حسین طباطبایی (علامه)که در تبریز نشر شده است.
17ـ مقدمه بر کتاب «العقاید الوثنیه فی الدیانته النصرانیه» اثر محمدطاهر التنیر.این اثر برای بار اول به سال 1330 ه. ش در بیروت چاپ شد. برای بار دوم در سال1391 ه. ق در 167 صفحه در تهران چاپ شده است.
18ـ مقدمه بر «کتاب معجزه و شرایط آن» که چاپ شده است.
19ـ مقدمه بر پیام آیتالله العظمی محمدهادی میلانی(ره) به کنگره نمایندگانانجمنهای اسلامی دانشجویان مسلمان مقیم اروپا در شهر لندن. ژانویه 1965/ شعبان1383/ دی ماه 1342. این مقدمه موقعی که ایشان در تهران تحت نظر بودند نوشته وچاپ شده است.
20ـ مقدمه بر کتاب «آداب النفس» اثر مرحوم علامه سیدمحمد عیناثی(ره) که درسال 1380 ه. ق/ 1339/ش در تهران چاپ شده است.
21ـ مقدمه بر ترجمه کتاب «نمونههای اخلاقی دراسلام» اثر آیتالله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء. چاپ اول آن در سال 1337 ش در تبریز و چاپ سوم آن درمهرماه سال 1358 میباشد.
22ـ ترجمه «مسایل قندهاریه» از فارسی به عربی، به امر استادش آیتالله کاشفالغطاء که در کتاب «الفردوس الاعلی» چاپ شده است.
23ـ «رسالهای در ترجمه احوال آخوند ملا عبدالرزاق لاهیجی». گرچه این رسالهخطی است لیکن به دلیل استفادة زیادی که از آن در مقدمه کتاب «گوهر مراد» (بهکوشش زینالعابدین قربانی) شده است در آثار چاپ شده نام برده شد.
24ـ مقدمه بر کتاب «افاضة الغدیر» اثر شیخ الشریعه الاصفهانی(ره) که چاپ شده است.
25ـ مقدمه بر کتاب «فوائد الاصول» که تقریرات مرحوم نائینی(ره) میباشد و درسال 1368 ه. ق منتشر شد.
26ـ نامهای مانند مقدمه بر کتاب «الغدیر» علامه امینی (ره) که در سال 1372ه.ق چاپ شده.
27ـ سئوالاتی توسط آیتالله سیدمحمدتقی آل هاشم، به نام «روضات الجنان» ازآیتالله قاضی طباطبایی که در سال 1390 ه. ق انتشار یافته است.
گذشته از این آثار، تعداد قابل توجهی مقاله درموضوعات مختلف، به زبان عربیاز وی در مجلات عربی العرفان، المواهب و رساله الاسلام به چاپ رسیده است کهامکان تهیه فهرست آنها میسر نشد. ان شاء الله در مجموعه مقالات وی، که در حالجمعآوری است، منتشر خواهد شد.
ب: آثار چاپ نشده
1ـ «خاندان آل امیر عبدالوهاب»: یکی از تألیفات مهم آیتالله قاضیطباطباییاست که در تاریخ خاندان سادات عبدالوهابیه آذربایجان میباشد.
2ـ «سفرنامه بافت»: هنگامی که وی در بافت تبعید بود، سفرنامهای از خاطراتخود در مورد نهضت علما و مسایلی را که از سوی مخالفان نهضت (ساواک ومحافظهکاران) مطرح میشد، به قلم آورد. نظر به اینکه این مطالب بهوسیله شخصیکه رهبری نهضت آذربایجان را عهدهدار بوده و در سال 1347 (اوج اتفاقات وجریانات) نوشته شده است، از منابع اولیه و مهم بهشمار میرود. مأموران ساواکاحتمال میدادند که وی مشغول تدوین کتابی است که در آن مطالبی را علیه حکومتو رژیم بیان میکند.
3ـ «کتاب الفوائد و فیها الفوائد و النفائس»: این رساله نیز در ایام تبعید ایشان دربافت کرمان به رشته تحریر در آمده است، که شامل هفتاد فایده و به زبان عربیمیباشد.
4ـ «رساله فی اثبات وجود الامام (ع) فی کل زمان»: موضوع کتاب از اسم آنمشخص است. این رساله در ایام اقامت اجباری در بافت نگارش یافته است.
5ـ «فصل الخطاب فی تحقیق اهل الکتاب»: به زبان عربی درخصوص اهل کتاباست.
6ـ «کتاب السعادة فی الاهتمام علی الزیاره»: به زبان عربی میباشد.
7ـ رساله «هل یجوز زیارة قبر الحسین(ع) مع تحمل المشقات اَوْلا' ؟»: آیا زیارتقبر امام حسین(ع) با وجود تحمل مشقات واجب است؟ که به زبان عربی است.
8ـ کتاب «حدیقه الصالحین فی احوال جمیع من الماضین والحاضرین»
9ـ رسالة «دفع شبهات وارده از خرم دره راجع به علم امام (ع) و امام زمان (عج وارواحنا فدا).» به فارسی
10ـ رساله «فی شرک اهل الکتاب و نجاستهم» به زبان عربی.
11ـ رساله در «المباهله» به زبان عربی
12ـ رسالة «الاجتهاد و التقلید» به عربی.
13ـ کتاب دینی ـ علمی «فی العقاید و الکلام مع التوضیح و البسط فی المقال» بهعربی.
14ـ رساله «اوقات الصلواة فی القرآن الکریم» به عربی.
15ـ رساله «دلالت آیة تطهیر بر اهل بیت (ع)» به زبان فارسی.
16ـ کتاب «صدقات اهل بیت(ع)» به زبان فارسی.
17ـ کتاب «قضا در اسلام» به زبان فارسی.
18ـ «رساله در نماز جمعه» به زبان عربی.
19ـ «المباحث الاصولیه، تقریرات جمع من الاساتیده»، تقریر دروس استادانش بهزبان عربی.
20ـ «حواشی بر کفایة» آخوند خراسانی(ره)، به زبان عربی.
21ـ «حواشی بر مکاسب» شیخ مرتضی انصاری(ره) به زبان عربی.
22ـ حواشی و تعلیقات بر کتاب «کنز العرفان» اثر جمالالدین مقداد (ره) به زبانعربی.
23ـ حواشی بر «نسب و شجرهنامه خاندان طباطبایی تبریز، با شرح حالمختصر»، اثر مرحوم علامه سیدمحمد حسین طباطبایی(ره). ایشان ضمن تهیه نسخهای برای خود، بر آن حاشیه و تعلیق نوشته است.
24ـ تقریرات درس اصول و فقه آیتالله سیدمحمد حجت کوهکمری(ره): به زبانعربی.
25ـ «رساله در مسئله ترتّب»
26ـ رساله در شرح و تحقیق درباره حدیث شریفق «من صام یوماً فی سبیل اللهتعالی کان کَعَملق سقنتة صومقها»
27ـ «رساله در جواب بعضی اعتراضاتی که از خراسان آمده است»، به زبان فارسی
28ـ تحقیق و تعلیق بر کتاب «انوار الملکوت فی شرح الیاقوت»
29ـ حواشی و فتاوی بر کتاب «منهاج الصالحین» که کتاب فقهی مرحوم آیتاللهالعظمی حکیم(ره) میباشد.
30ـ مقالات فارسی در موضوعات مختلف
31ـ آخرین تألیفی که از آیتالله قاضی طباطبایی بر جای مانده است، چکیدةخطبههای نماز جمعة ایشان پس از پیروزی انقلاب میباشد. در واقع آیتالله قاضی،با وجود مشغله فراوان، پس از هر نماز جمعه خلاصهای از موضوعاتی را که به آنپرداخته بود، مینوشت. موضوع ولایت فقیه از جمله مسایل بحث شده توسط ایشانمیباشد که دارای نکات جالب توجه است.
32ـ تنظیم و تدوین مطالب منبرهای وی در چندین دفتر توسط خود ایشان وی اغلب از سخنرانیهای خود نوار تهیه میکرد ـ به وسیله ضبط صوت ریلی ـ در طول هفتهیک مرتبه به سخنرانی قبلی کاملاً کوش میداد و با آگاهی از مطالب جلسه بهسخنرانی میپرداخت.
33ـ نوشتههای منظم به صورت «کشکول»، در چند دفتر.