«دکتر حسین فاطمی»، سیاستمداری فرهیخته و روزنامه نگاری حرفه ای محسوب می شد که حقوق مردم ایران را یک موضوع مهم و حساس قلمداد می کرد. او از شخصیت هایی مهم کابینه «دکتر محمد مصدق» بود که اعتقاد داشت، کشته شدن در راه نجات یک ملت، بزرگترین افتخار هر انسانی است.
حسین فاطمی دوره ابتدایی را در مدرسه گلزار در زادگاه خود سپری کرد و در ۱۳۱۲ خورشیدی به منظور ادامه تحصیل در مدرسه سعدی، رهسپار اصفهان و هم زمان در روزنامه «باختر» متعلق به برادر خویش، مشغول به کار شد. وی در ۱۳۱۶ خورشیدی به تهران مهاجرت کرد و به همکاری با روزنامه «ستاره» پرداخت. در آنجا به دلیل نوشتن مقاله ای با نام «آزادی کبوترها» زیر نظر شهربانی قرار گرفت و چون شرایط زندگی در تهران برای او مشکل شد، به اصفهان بازگشت و مدیریت روزنامه باختر را بر عهده گرفت.
پس از ورود نیروهای متفقین به ایران و سقوط رضاخان، روزنامه باختر به کانونی برای مبارزه با هیات حاکمه و نیروهای متفقین تبدیل و به همین دلیل فاطمی چندین بار بازداشت شد و در نهایت در ۱۳۲۱ خورشیدی دگربار به تهران آمد. این روزنامه نگار در این شهر به نشر مقاله های انتقادی ادامه داد تا آنکه در ۱۳۲۴ خورشیدی به فرانسه رفت و پس از کسب دکترای حقوق سیاسی با عنوان رساله «وضعیت کار در ایران» از دانشگاه پاریس و دریافت دیپلم روزنامه نگاری از مدرسه «هوت اتود انترناسیونال» در شهریور ۱۳۲۷ خورشیدی به کشور بازگشت و با همراهی گروهی از روزنامه نگاران در هشتم مرداد ۱۳۲۸ خورشیدی روزنامه «باختر امروز» را به چاپ رساند.
پس از تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت و انتخاب محمد مصدق به نخست وزیری، حسین فاطمی به مقام معاونت پارلمانی و سخنگوی دولت منصوب شد و در بهمن ۱۳۳۰ خورشیدی در مجلس هفدهم، نمایندگی مردم تهران را بر عهده گرفت.
این سیاستمدار در نوزدهم خرداد ۱۳۳۱ خورشیدی به همراه هیات ایرانی برای دفاع از حقوق ایران در مجادله ی حقوقی با بریتانیا به دادگاه بین المللی لاهه رفت و سپس از آن جا برای درمان راهی آلمان شد و تا مهر همان سال از صحنه ی سیاسی کشور به دور ماند.
پس از قیام سی ام تیر و درگیری شدید محمدرضا پهلوی و محمد مصدق؛ حسین فاطمی که به تازگی به ایران بازگشته بود، وزیر امور خارجه شد و اقدام به کاهش نفوذ بیگانگان در دربار کرد. وی بعد از کودتای بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی، مدتی پنهانی روزگار گذراند اما سپس بازداشت و در دادگاه نظامی به اعدام محکوم شد.
سرانجام حسین فاطمی در نوزدهم آبان ۱۳۳۳ خورشیدی، در حالی که آثار بیماری و ضرب و شتم در او مشهود بود، اعدام شد.
«محمد چگینی» کارشناس اسناد و پژوهش وزارت امور خارجه درباره ورود حسین فاطمی به عرصه سیاست پس از بازگشت از فرانسه، بیان داشت: وی در مهر ۱۳۲۷ خورشیدی به ایران بازگشت و مراحل چاپ روزنامه باختر را پیگیری کرد. تلاش برای انتشار این نشریه همزمان با سوءقصد به محمدرضا پهلوی در دانشگاه تهران شد. به همین دلیل چاپ این روزنامه تا مرداد ۱۳۲۸خورشیدی به تاخیر افتاد. این سیاستمدار به یاد دوست قدیمی خویش، محمد مسعود که روزنامه «مرد امروز» را منتشر می کرد، نام نشریه خویش را «باختر امروز» نام نهاد. موضوع قرارداد الحاقی نفت معروف به گس-گلشائیان و انتخابات مجلس دوره ی شانزدهم کمک بسیاری به حسین فاطمی کرد تا دگر بار، جایگاه خود را در عرصه ی روزنامه نگاری بیابد. دفاع او از اقلیت مخالف این قرارداد در مجلس شورای ملی، زمینه ی دوستی با سیاستمداران آن روزگار را فراهم ساخت.
نویسنده ی کتاب «زندگینامه حسین فاطمی» در ادامه تصریح کرد: اقلیت مجلس در جریان انتخابات به این روزنامه نگار دست دوستی دادند و از شهریور ۱۳۲۸ خورشیدی بود که حسین مکی با او دیدار کرد و تصمیم بر این شد تا با محمد مصدق ائتلاف کنند. آن ۲ به همراه چند تن دیگر از مدیران روزنامه ها در اعتراض به انتخابات شانزدهم مجلس شورای ملی در بیست و سوم شهریور ۱۳۲۸ خورشیدی به خانه ی مصدق رفتند.
آنها در نوزدهم مهر همان سال بار دیگر در اعتراض به اقدام های دولت در انتخابات، اعلام کردند که در بیست و سوم مهر، روبروی کاخ سلطنتی تحصن خواهند کرد. در آن تاریخ، جمعیت بسیاری گرد هم آمدند. گفتگوهای نخستین با عبدالحسین هژیر وزیر دربار به نتیجه نرسید و دست اندرکاران تحصن توافق کردند که ۲۰ تن که حسین فاطمی نیز جزو آنها بود، در آن مکان بمانند و دیگران متفرق شوند. این تحصن در بیست و ششم مهر با صدور بیانیه ای پایان یافت. پنج روز بعد بار دیگر در خانه ی مصدق در احمد آباد جلسه ای تشکیل شد و برای ایجاد یک تشکیلات سیاسی گفتگو صورت گرفت.
کارشناس اسناد و پژوهش وزارت امور خارجه با اشاره به نقش فاطمی در جریان ملی شدن صنعت نفت، اظهار داشت: از آغاز مخالفت ها با قرارداد گس -گلشائیان، بحثی از ملی شدن صنعت نفت نبود، هنگامی که کمیسیون نفت به ریاست محمد مصدق تشکیل شد و قرارداد الحاقی از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفت، به این نتیجه رسیدند که این قرارداد به ضرر ایران است. در این هنگامه، حسین فاطمی با نگارش سرمقاله هایی در روزنامه ی باختر امروز به کمیسیون نفت کمک می کرد.
دولت علی رزم آرا هیچ برنامه مشخصی برای نفت نداشت و محمد مصدق و دیگر همراهان وی با تشکیل جلسه در داخل و بیرون مجلس به دنبال راه حل بودند. در نهایت در چهارم آذر ۱۳۲۹ خورشیدی، حسین فاطمی موضوع ملی شدن صنعت نفت را پیشنهاد کرد و این امر مورد موافقت قرار گرفت. از این زمان به بعد کمیسیون نفت، اجرای این پیشنهاد را در دستور کار خویش قرار داد و سرانجام این طرح در اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
محمد چگینی در ارتباط با مقام حسین فاطمی در دولت محمد مصدق، گفت: در دولت نخست مصدق که در اردیبهشت ۱۳۳۰خورشیدی تشکیل شد، حسین فاطمی معاون سیاسی و سخنگوی دولت بود و از مقام های بالای اجرایی محسوب می شد. هر چند مخالفت هایی با این انتصاب صورت گرفت اما این مخالفت ها مورد توجه محمد مصدق قرار نگرفت. البته از همین زمان تلاش ها برای ایجاد اختلاف میان آنها آغاز شد که نتیجه ای نداشت.
از دستاوردهای این سیاستمدار در مقام سخنگوی دولت می توان به برگزاری هفتگی کنفرانس مطبوعاتی و طرح مسایل مملکت با روزنامه ها اشاره کرد. وی در زمستان ۱۳۳۰ خورشیدی و در انتخابات دوره ی هفدهم از حوزه ی تهران به مجلس راه یافت اما در بهمن همان سال، مورد سوء قصد قرار گرفت و برای مدتی در بیمارستان بستری شد و چون نمی توانست در مجلس حضور یابد، از نمایندگی استعفا کرد.
وی در ادامه افزود: حسین فاطمی در مهر ۱۳۳۱ خورشیدی جایگزین حسین نواب در پست وزیر امور خارجه شد. انتصاب او به این مقام، با ترس و امیدهایی همراه بود، برخی از کارمندان انتظار داشتند که تغییرهای بنیادین در وزارت امور خارجه صورت گیرد. وی نیز در نخستین جلسه وعده داد که اقدام هایی انجام خواهد داد اما نباید انتظار حرکت های انقلابی داشت. یکی از فعالیت های خوب حسین فاطمی در وزارت امور خارجه که تا آن زمان انجام نشده بود برگزاری کنفرانس منطقه ای سفیرهای ایران به شمار می رفت تا در کنار توسعه ی مناسبات با کشورهای همسایه، مبارزه با استعمار را در منطقه تشریح کند.
کارشناس اسناد و پژوهش وزارت امور خارجه، یادآور شد: هنگامی که حسین فاطمی در۱۳۳۰ خورشیدی سخنگوی دولت شد، خبر تعطیلی سرکنسولگری انگلیس را اعلام کرد. در پاییز ۱۳۳۱ خورشیدی و پس از کشف توطئه ی اردشیر زاهدی و برخی از افسران بازنشسته با پشتیبانی سفارت انگلیس، فاطمی در یادداشتی مراتب اعتراض ایران را به سفارت این کشور اعلام کرد و در سی ام مهر موضوع تعطیلی سفارتخانه ی انگلیس را با مطبوعات مطرح کرد.
نکته ی قابل توجه این است که این اقدام با اجرای کامل تشریفات بین المللی صورت گرفت و کارکنان سفارت یک هفته فرصت داشتند تا ایران را ترک کنند. وزارت امور خارجه و ارتش، وظیفه ی همراهی و حفظ امنیت کارکنان را تا مرز قصر شیرین بر عهده داشتند. شاید این اقدام ها در سرنوشت فاطمی موثر بود و ضربه هایی که انگلیسی ها در جریان ملی شدن نفت از وی خورده بودند با این کار تکمیل شد.
نویسنده کتاب زندگینامه ی حسین فاطمی درباره ارتباط فاطمی با دربار پهلوی، بیان کرد: وی از هنگامه ی خروج رضاخان از کشور به انتقاد از او و محمدرضا پهلوی پرداخت و سرمقاله های زیادی در این ارتباط منتشر کرد. محمدرضا پهلوی بارها تلاش کرد که حسین فاطمی را به خود نزدیک کند و حتی او را جایگزین مناسبی برای محمد مصدق می دانست اما وی حاضر نشد با حکومت همکاری کند. او، محمدرضا پهلوی را «جوان خوش خط و خال» و «مار افسرده ای» توصیف کرد که منتظر فرصت است تا زهر خود را بر دیگران بریزد.
محمد چگینی در پایان گفت: پس از کودتا، حسین فاطمی تا اسفند ۱۳۳۲ خورشیدی به صورت مخفیانه به زندگی خود ادامه داد اما در بیست و دوم اسفند، سرگرد علی اکبر مولوی او را بازداشت کرد. وی در زمان انتقال به شهربانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و چند ضربه با کارد به بدن او وارد شد. درباره دادگاهی که فاطمی را به اعدام محکوم کرد، ۲ نکته قابل ذکر است که نخست این که نباید این سیاستمدار را در دادگاه نظامی محاکمه می کردند زیرا وی شخصیت نظامی نبود و دوم آن که حسین فاطمی در وضعیت جسمی نامناسبی محاکمه شد و پزشکان سلامت وی را تایید نکرده بودند.
سرانجام، دکتر فاطمی، این نماد مبارزات ضد استعماری و استبدادی مردم، در سحرگاه ۱۹ آبانماه ۱۳۳۳، در یکی از پادگان های تهران تیرباران شد و به شهادت رسید.
منبع: ایرنا