این که آقای رجایی نژاد پاسخ به این سئوال رایج را به عنوان یک دغدغه دردمندانه تهیه کردهاند سپاسگزارم، اما از باب تکمیل جواب ایشان ذکر چند نکته را ضروری میدانم:
1- به حق اشاره داشتند که حضرت امام(س) موضوع آب و برق مجانی برای مستمندان را در سخنرانی 12بهمن 1357 در بهشت زهرا بیان نفرمودند. توجه زمانی به این سخن تاریخی گویای حقیقتی است روشن و آن این که حضرت امام(س) تا قبل از پیروزی انقلاب اشارهای به اعطای هیچ امتیازی به صورت مادی نکردهاند. طبیعی است اگر این سخن قبل از آمدن به ایران و یا در سخنرانی بهشت زهرا بیان میشد صورت مسئله بسیار متفاوت بود و پیگیری مردم پس از پیروزی برای تحقق آن منطقی و درست بود و میتوان نشان «وعده» را به آن اطلاق کرد. هر چند شیوه گفتاری حضرت امام(س) به صورتی استکه در تمامی بیانیه ، مصاحبه و سخنرانی (نهم، دهم و یازدهم اسفند 57) معظم له تنها این مسئله را به عنوان یک خواسته مورد تاکید قرار میدهد و آن این که به نمایندگی از طرف مستضعفین از دولت میخواهد که فشار پرداخت بهای آب، برق و اتوبوس را از شانههایشان بردارد و بیخانمانها را صاحب مسکن کند.
2- به نظر این جانب و با استفاده از مطالب منتشره آن زمان جو احساسی در اندیشه امام موثر نبوده است. خواسته آن بزرگوار نیاز به "حق جامعه" آن روز بود که اتفاقاً بخش مهمی از آن به بار نشست. یادمان باشد بیش از نیمی از جمعیت 30 میلیونی کشور در زمان پیروزی انقلاب اسلامی فاقد زمین و مسکن مناسب بودند و با پیروزی انقلاب تقریبا با اعطای تسهیلات بانکی و ریالی بسیاری از بیخانمانهای آن روز به خانه دارهای امروز تبدیل شدند. خدمات انقلاب به خوبی به بار نشست وادامه ارزانی آب و برق برای محرومان تا قبل از طرح هدفمندی یارانهها و گاهی بخشودگی بدهی های افراد ناتوان از پرداخت بهای آب و برق تا اواخر عمر دولت اصلاحات ادامه یافت و همین حالا که 34 سال از ارتحال آن عزیز میگذرد، در طرح هدفمندی یارانهها، به اعتبار درخواست حضرت امام نرخ محاسبه آب و برق و یا خدمات دیگر برای محرومان به گونهای است که فشار ناشی از تورم و تفاوت قیمتها کمتر به آنها وارد شود.
3- قبول دارم که تکرار خواسته حضرت امام(س) در سالهای بعد به دلیل جنگ و تحریمهای ناجوانمردانه کمتر مورد تاکید قرار گرفت اما تاکید ایشان برحمایت از محرومان و مستضعفان در بیانات متواتر و تصمیمگیریها بر کسی پوشیده نیست:
«همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنهها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین، و در کنار مستمندان و پابرهنهها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگى است که نصیب اولیا شده و عملًا به شبهات و القائات خاتمه مىدهد، که بحمد اللَّه در جمهورى اسلامى ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است.و همچنین مسئولین محترم کشور ایران على رغم محاصرات شدید اقتصادى و کمبود درآمدها، تمامى کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدایى جامعه کرده اند و همه آرمان و آرزوى ملت و دولت و مسئولین کشور ما است که روزى فقر و تهیدستى از جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور از رفاه در زندگى مادى و معنوى برخوردار باشند» (صحیفه امام،ج20،ص341)
تاکید بر افضل بودن پابرهنهها بر ثروتمندان و تاسیس بنیادها و کمیتههای ویژه محرومان حکایت از اصرار و پافشاری ایشان بر مقدم بودن حقوق محرومان است:
«خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشترى برخوردار شوند. معاذ اللَّه که این با سیره و روش انبیا و امیر المؤمنین و ائمه معصومین- علیهم السلام- سازگار نیست، دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیت ما است که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است» (همانجا)
امام بزرگوار تا آخرین لحظات زندگی بر بندگی خدا و استکبار ستیزی و مدیون بودن به مستضعفان و خدمت به مردم اصرار میورزید و فلسفه جمهوری اسلامی را برای خدمت بیشتر به مردم و اجرای دستورات دین خدا و بسط و حاکمیت عدالت میدانست و سیره عملی و نظری او همه دلالت بر این حقیقت دارد:
« محرومیت زدایى، عقیده و راه و رسم زندگى ما است.» (همانجا)
جوزدگی و هیجانزدگی را همه بندگان خدا دارند، اما به قرائن موجود امام در تصمیمات اجتماعی و حتی در احوالات شخصی از این امر مستثنی بودند. او یکی از بندگان خاص خدا بود که اعلا درجه خواستهاش انجام تکلیف الهی بود و در این مسیر نه از دشمنی دشمنان هراس داشت و نه از دوستی دوستان خوشحال میشد.
4- بنیانگذار جمهوری اسلامی خواسته به حقی داشت و این خواسته مربوط به اول انقلاب و یا دیروز و امروز نیست و حتی محصور به سرزمین ما ایران نیست. "حق از آن محرومان است" معنی جمله آن است که در جمهوری اسلامی محروم نباید باشد، درجهان محروم نباید باشد؛ اگر محرومی وجود دارد ناشی از نابرابری و بی عدالتی است و چون اسلام برای برقراری قسط است باید تا وقتی که قسط برقرار نشده از محرومان حمایت شود تا محرومیتی وجود نداشته باشد. این حق محروم است که مورد حمایت قرار گیرد و وظیفه دولت اسلامی اولیت دادن به حقوق محرومان است. امام خواستهای داشت، وعده نداد. خواستهای به مثابه «حق برای محرومان» در تمامی حیات جمهوری اسلامی:
«باز هم موضوع مهم خدمت به محرومان و دورافتادگان را تذکر مىدهم. با آنکه مىدانم در این سالهاى محدود با گرفتاریهاى بیشمار عظیمى که کشور و دولت خدمتگزار با آنها مواجه بود، حجم خدمتهایى که به روستاییان در تمام زمینهها شده است چشمگیر و اعجابآور است و دولت حقاً و انصافاً در این امر توفیق بسیار داشته است که با مقایسه با کارهاى در طول رژیمهاى سابق مىتوان یافت، لکن باز کافى نیست و حق محرومان به آن نحو که دلخواه است ادا نشده؛» (همان،ج19،ص158)
امروز همه وظیفه دارند به این میراث گرانبها ارزش دهند و برای تحقق آن تلاش کنند و مردم باید این حقوق را از حاکمان خویش مطالبه کنند. قبول دارم که انفجار جمعیت در کشورمان امروز مسئله را به گونهای دیگر تعریف میکند مثل بحران بیکاری یا تامین مسکن و بسیاری دیگر از مشکلات امروز ما. اما حقیقت آن است که دولتهای ناشی از تاسیس جمهوری اسلامی ایران نمیتوانند از مسئولیت دفاع از محرومان شانه خالی کنند و شاهد رنج و محرومیت آنها باشند و همان اقتضای پیشگیرانه از اجرای طرح تعدیل ایجاب میکند در دوران هدفمندی یارانهها به کمک محرومان شتابند تا از فشار مضاعف بر اقشار ضعیف و کم درآمد جلوگیری به عمل آید.
5- نکته آخر، آن مفهوم معنوی است که امام بزرگوار اصل اساسی انگیزه قیام ملت و خودش میداند و آن عظمت بخشی به روحیات مردم و افزایش معنویات به عنوان یک اصل پایدار است که در قانون اساسی هم به انحاء مختلف به آن اشاره شده است. امام می فرمایند:
«ما علاوه بر اینکه زندگى مادى شما را مىخواهیم مرفه بشود، زندگى معنوى شما را هم مىخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط مىسازیم، آب و برق را مجانى مىکنیم براى طبقه مستمند، اتوبوس را مجانى مىکنیم براى طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت مىدهیم؛ شما را به مقام انسانیت مىرسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما، هم دنیا را آباد مىکنیم و هم آخرت را. یکى از امورى که باید بشود همین معناست که خواهد شد» (همان،ج6،ص273)
اما متاسفانه امروز در عرصه سیاست کشور و به خصوص در میان سیاستمداران ترویج بداخلاقی منشأ خدشهدار شدن این مهم شده است. نباید صیانت از منافع ملی به ترویج دروغگویی، بیانصافی و هتک حرمت، تفرقه و نفاق منجر شود.
دورویی برای برخورداری از امتیازات و قشریگری در دینداری خطری است که امام خمینی(س) بارها جامعه را از آن بر حذر داشته است. این موضوع از آب و برق مجانی از اهمیت بیشتری برخودار است هرچند آن مجانی بودن آب و برق و خدمات تنها برای محرومان است، اما کیفیت دینداری و فضیلت معنوی برای همه مهم است. دروغ، ریا، تملق و چاپلوسی و ترس از بیان حقیقت بی احترامی به نوامیس، گم شدن حقیقت دین همه هستی یک ملت را به تاراج میبرد. اصل این معنی در آن جمله زیبای امام متبلور است که ملت برای نان و آب قیام نکرد. برای اسلام قیام کرد واسلام امام همه خوبیها را داشت و دارد.