اشاره: ابعاد گوناگون شخصیتی حضرت امام خمینی(س) ایجاب می کند تا از وجوه و نگاه های مختلف به بررسی و کنکاش در ابعاد فکری، سیاسی و معرفتی ایشان پرداخته شود از این رو حجه الاسلام و المسلین علی اکبر رشاد در گفتگو با ستاد خبری بزرگداشت حضرت امام خمینی(س) برخی از این وجوه را مورد توجه قرار داده اند. حجه الاسلام و المسلین علی اکبر رشاد از محققین و مدرسین برجسته در زمینه فلسفه، منطق فهم دین، و فقه و اصول هستند. عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی و ریاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و ریاست انجمن دوستی ایران و یونان از جمله مسوولیت های ایشان است.
به نظر شما مهمترین ابعاد شخصیت حضرت امام خمینی(س) چه مواردی است؟
حضرت امام خمینی(س) الگو و نمونهای از جنس امیرالمومنین (ع) بود. شخصیت او ابعاد مختلفی داشت و جامع ابعادی بود که در تاریخ کمتر در یک شخص همزمان و توأمان دیده میشود. در عین اینکه عارف بود مجاهد نیز بود، در عین فقاهت، فیلسوف نیز بود، در عین ریاضت و سلوک، اجتماعی بود، در عین مهربانی یک شخصیت قهار و مظهر اسما جلالاللهی بود. این مرد درحقیقت یکی از تجلیات و آیات الهی در روزگار ما بود و در وجود و شخصیت آن بزرگوار، اسما و صفات جمال الهی و اسما و صفات جلال الهی تجلی کرده بود.
نقش ایشان در پیروزی انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حضرت امام خمینی(س) بانی انقلاب بود. تعبیری گویاتر از این در مورد نقش حیاتی و سرنوشتساز ایشان در انقلاب اسلامی نمیتوان داشت. امام بنیانگذار این نهضت عظیم بود که مبدأش در ایران بود؛ خورشید انقلاب در ایران سرزد و به نقاط دیگر منطقه دامن گسترد و اکنون در یک گسترهی بسیار وسیعتر و مقیاس منطقهای، خود را نشان میدهد و همانطور که رهبری فرهمند انقلاب فرمودند در آیندهی نه چندان دور که شاید نسل ما شاهد آن باشد افکار و مرام حضرت امام و موج بیداری که او پدید آورد، حتی به اروپا هم برسد.
نقش حضرت امام در انقلاب که مهمترین پدیدهی قرن ما قلمداد میشود نقش جوهری و محوری بود و بدون وجود امام این ملت و همهی امکانات و ظرفیتی که پای کار آمد نمیتوانست به ثمر بنشیند. در حقیقت امام هرچند یک نفر بود اما آن رقم یکی بود که جلوی آن ده صفر قرار میگیرد؛ ده تا صفر بدون آن «یک» هیچ است، اما با همان «یک» که ظاهراً یکی است، یکمرتبه ضریب عظیمی از قدرت و توان را به منصه ظهور میرساند. امام یک بود، اما یکی که جلوی دهها صفر قرار گرفت و آن صفرها را معنیدار کرد. ملت ما با حضور و وجود حضرت امام بود که اقتدار، قدرت، ابتکار، شهامت، شجاعت، ایمان، روحیه شهادتطلبی و جهادگری خود را بروز داد.
ویژگیهای مدیریتی حضرت امام(س) و شیوهی حکومتداری ایشان دارای چه برجستگیهایی بود؟
در عرصه مدیریت آن عزیر، آن بزرگ و راحل رستگار، مدیریت نبوی را به نمایش گذاشت، بدینمعنا که توانست در یک جامعه کویرسان که فرسنگها با فرهنگ دینی فاصله گرفته بود و دورههای طولانی، بوی خوش مدیریت قدسی را استشمام نکرده بود در دوره و روزگاری که همه فکر میکردند یا باید زیر پرچم لیبرالیسم سینه بزنند و یا زیر پرچم و خیمهی سوسیالیزم، مارکسیسم اجتماع کنند تا بتوانند مبارزه کنند، امام آمد و مدیریت جدیدی را در این میان، جدا از سوسیالیسم و لیبرالیسم طراحی کرد و به اجرا گذاشت.
در اینجا فرصت بیان مختصات این الگوی مدیریت نیست، همکاران ما در گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی، تحقیقی را تحت عنوان «الگوی مدیریت امام خمینی(س)» به سامان رساندهاند و با زوایای دید علمی، توانستهاند ابعاد، مختصات و ویژگیهای مدیریت آن بزرگوار را تبیین علمی کنند. مدیریتی که متکی به ایمان دینی مردم و توکل و عزم و شهامت و شجاعت فوقالعاده و اعجابانگیز خود ایشان بود، توانست در این دوره جهان را اداره کند. اینرا از سر مبالغه نمیگویم، جلوههایی از مدیریت امام در مقیاس جهانی را دیدهایم، مثلاً با یک فتوای کوتاه در موضوع سلمان رشدی، برای اولینبار پس از رحلت پیامبر اعظم(ص)، قلبِ افزون بر یک میلیارد مؤمن را به هم گره زد و در یک صف قرار داد، این یعنی مدیریت.
ایشان پیش از ارتحال نیز گویی به الهام الهی دریافته بود که بهزودی از میان امت خواهند رفت، چند مشکل اساسی را از پیش روی انقلاب برداشت. پروندهی جنگ را بسیار پیروزمندانه و فاتحانه بست. مسالهی قائممقامی غیرهماهنگ و مشکلزا را با برکناری آقای منتظری قاطعانه حل کرد. موضوع رهبری مقام معظم رهبری ـ حفظهالله ـ را بنا به نقلهای جناب آقای هاشمی رفسنجانی، مرحوم حاج احمد آقا و دیگر بستگان و نزدیکان آن بزرگوار مثل سرکار خانم مصطفوی به نحو بسیار هوشمندانه مطرح کردند. مسالهی اصلاح نقاط دارای مشکل قانون اساسی را که بعد از ده سال اجرا، آشکار شده بود، با مدیریت خود به انجام رساندند. اصلاح قانون اساسی کار بزرگی بود که احیاناً فرد دیگری جز او قادر به انجام آن نبود و او که موسس بود باید آن را به سامان میرساند.
با این کار گرههایی را از سامان نظام سیاسی ما گشود و همهی این کارهای بزرگ طی چند ماه آخر عمر پربرکت ایشان به انجام رسید که حاکی از مدیریت خاص ایشان دارد و البته ناشی از ارتباط قدسی و معنوی ایشان نیز هست و نشانهها و قرائن و امارات و دلایلی از ارتباط قدسی ایشان با عالم بالا وجود دارد که وقتی دید بناست امت را ترک کند پارهای از گرهها را که میتوانست برپای امت بنشیند و مانع تحرک امت شود رفع کرد.
یکی از ویژگیهای مدیر و رهبر خوب، قدرت برانگیزندگی است. قدرت ایشان در گسیل نیرو و برانگیختن تودههای مردم و نـخبگان در همـهی تـاریخ ایران بینظیر است.
از ویژگیهای مدیریتی حضرت امام بسیـار میتـوان گفـت و همگی منطبق بر معیارها و شاخصهای عالی یک الگوی موفق و کامیاب مدیریت میتواند قلمداد شود. امام را میتوان یک الگوی تمام برای مدیریت دینی در عصر مدرنیته و فرامدرن دانست، هرچند ایشان خارج از بازهی مدرنیته بود.
به نظر شما کدام بخش از اندیشههای حضرت امام(س) کمتر مورد توجه قرار گرفته و امروز ضرورت دارد بیش از پیش در جامعه مطرح شود؟
ما امروز به همه اندیشهها و وجوه شخصیتی حضرت امام محتاجیم، اما در این میان پارهای وجوه شخصیتی و ابعاد فکری و زوایای معرفتی و تعلیمی آن بزرگوار میتواند حائز اولویت قلمداد شود و محل اهتمام ویژه قرار گیرد. یکی از آنها وجه معنوی و معرفتی حضرت امام است. امام از ارباب معرفت و اهل سلوک و اهل الله و آل الله بود و این جهت از شخصیت آن بزرگوار عنصر و جوهری بود که به امام این اقتدار را داد که در مقابل همهی کفر با همهی اقتدارش بیایستد و اقتدار کفر را به زمین بکشد و خوار کند، آنسان که آنها به شکست و ذلت خویش در برابر ابهت و عظمت آن بزرگوار اعتراف کنند.
ما امروز بیش از هر روز و موقعیت دیگری حاجتمند معنویت هستیم. متاسفانه جامعه ما کم و بیش دچار بیاخلاقی و دوری از معنویت است. جامعه ما در همه سطوح از بیاخلاقی رنج میبرد و از این حیث شاید بیش از هر جهت دیگری به تعالیم حضرت امام حاجتمندیم.
در پایان چه توصیه و سفارشی برای جامعه و به ویژه نسل جوان دارید؟
من اگر بتوانم صدا و بیانم را به مخاطبان، خصوصاً تودهی مردم و بالاخص نسل بعد از حضرت امام برسانم میخواهم براین نکته تاکید کنم که امام گوهر عظیم و گرانبهایی بود که ما او را نشناختیم و قدر آنرا ندانستیم، اما هنوز دیر نشده است، امام همواره زنده است، به تعبیر مقام معظم رهبری "امام خمینی حقیقت همیشه زنده است" او در میان ماست. فکر و سیره و صوت و هیبت و شهامت او و میراث معرفتی که از آن بزرگوار برای ما باقی مانده او را در میان ما زنده نگه داشته است. اگر قصوری از ما در قدردانی از شخصیت حضرت امام سرزده باید جبران کنیم، چراکه او همچنان پیش ماست و ما در محضر او تنفس میکنیم و باید مواریث معرفتی و رفتاری و سیروی آن بزرگوار را قدر بدانیم و مطالعه کنیم و آشنا شویم و به سیره او ملتزم باشیم و مسیر او را ادامه بدهیم.