وضعیت تی اس ها یا افرادی با جنسیت مضاعف تا مدتها به تابو تبدیل شده بود و افراد بیمار راهی جز تنهایی و افسردگی نداشتند با این حال حضرت امام خمینی (س) برای اولین بار به عنوان یک شخصیت مذهبی بیماری این دسته افراد را به رسمیت شناخت و مجوز تغییر جنسیت را با صدور فتوایی اعلام کرد.(کتاب تحریر الوسیله ص 992-994) دکتر اصغر مهاجری استادیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران بر این باور است که رویکرد امام سبب شد تا دین اسلام دلچسب تر و دوست داشتنی تر شود و اگر امام چند سال بیشتر زنده می ماند بسیاری از مشکلات فقهی ما حل می شد.
افرادی با جنسیت مضاعف در حال حاضر در کشور ما به رسمیت شناخته شده اند و تعدادی از شهروندان ایرانی برای حل مشکل خود اقدام به تغییرجنسیت کرده اند. این اتفاق در حالی رخ داده است که این مساله تا پیش از این تابو بود، فکر می کنید مهمترین دلیل این تفاوت نگرش چیست ؟
تغییرات جامعه موجب نگاه متفاوت افراد به مقوله های اجتماعی می شود. مقوله تفاوت نگرشی تنها به مردم عادی خلاصه نشده و مدیران و مسئولان فرهنگی هم مشمول این تفاوت نگرشی شده اند. نگاه افراد به دلیل حرکت در مسیر جهانی و تاثیرپذیری از ارتباطات، نسبت به حقوق انسانی و شهروندی تغییرات گسترده ای را تجربه کرده است به ترتیبی که افراد خود را موظف می دانند تا این حقوق را شناخته و به آن پاسخ دهند. تفاوت نگرش ها در حوزه بین الملل به مراتب بیشتر است و کشور ما نیز به عنوان یک کشور سنتی از این حوزه تاثیر پذیرفته است. این مساله که حقوق و کرامت انسانی چگونه بهترحفظ می شود مورد بررسی قرار می گیرد تا انسان به عنوان اشرف مخلوقات بیشتر بدرخشد. کنار هم قرار دادن این مقدمات به انسان این امکان را می دهد که قضاوت متفاوتی داشته باشد این چرخش فرهنگی براساس ارتباطات مجازی و ... فراهم می شود. انسان به دنبال این فضا توانسته است نیازهای خود را بیشتر شناخته و نسبت به حقوق خود بیشتر اشراف پیدا کند. البته این آگاهی پیش زمینه اعتقاد به حقوقی است که هر انسانی باید از آن برخوردار شود. این نگرش سبب شد که دو جنسیتی هایی که تا دیروز در جامعه دیده نمی شدند امروز به دغدغه تبدیل شوند و برای حل مشکل آنها راهکارهایی ارائه شود. به رسمیت شناختن این افراد در جامعه سنتی همچون ایران نیز اتفاق افتاد. به نظرمن در آینده نیز نگاه جامعه ایران نسبت به این افراد عادلانه تر خواهد بود و تفاوت های ساختار بیولوژیک آنها را به رسمیت خواهد شناخت در حالیکه قبلا بسیاری از اقشار اجتماعی حاضر به پذیرش ساختارهایی به جز زن و مرد نبودند و اگر چنین رفتارهایی را مشاهده می کردند با فرزندان خود برخورد سختی می کردند.
یعنی مساله استیفای حق مطرح می شود؟
بله. در جامعه ای که توسعه و مدنیت را تجربه کرده است شهروندان هرگز محدود نمی شوند بلکه حقوق آنها به رسمیت شناخته می شود به عبارت بهتر هرگز دراین جامعه صورت مساله ها پاک نمی شود. در این جامعه ، مسائلی که قبلا مورد توجه قرار نمی گرفت از حاشیه به متن خوانده می شود البته این نیازها و خواسته ها پیشتر نیز وجود داشته اما مورد توجه قرار نمی گرفته و جامعه از آن چشم پوشی می کرد. مصداق این نکته را می توان در مورد حقوق زنان مشاهده کرد که چطور زنان از حق خود محروم شدند اما در نهایت این حق به رسمیت شناخته شد. به عبارت بهتر ،قانون عدم قطعیت این اجازه را می دهد که تفاوت های زیادی در حوزه بشری و اجتماعی مطرح شود به همین دلیل تنوع زیادی به وجود می آید. در صورتیکه قانون عدم قطعیت به رسمیت شناخته نشود مشکلات ساده انگارانه مورد بررسی قرار گرفته و در مورد آن فتوای دینی صادر می شود.
دین اسلام تا چه حد به این حقوق توجه کرده است ؟
این نوع نگرش در دین اسلام هم وجود دارد همچنانکه دین اسلام به نیاز تمام افراد توجه کرده است به نظر من باید حقوق افراد را در گام نخست شناخت و در گام دوم نسبت به آن توجه کرد و احترام قائل شد و در نهایت آن را به عنوان یک حق بدیهی به رسمیت شناخت. من لازم است به نمونه ای از قلم جبران خلیل جبران را به نقل از حضرت محمد(ص) و حضرت علی (ع)اشاره کنم که دختران و پسران شما فرزندان شما نیستند آنها پسران و دختران زندگی در تمنای خویش هستند آنها از طریق تو می آیند ولی نه از تو و با اینکه آنها با تو هستند، به تو تعلق ندارند. تو ممکن است محبتت را به آنها بدهی، ولی نه افکارت را، زیرا که آنها افکار خویش را دارند.!
فارغ از توجه دین اسلام فقه اسلام تا چه حد به وضعیت تی اس ها توجه کرده و نسبت به رفع مشکلات آنها اقدام به صدور فتوا کرده است؟
این نکات به خوبی نگاه پویای فقهی اسلام به انسان را نشان می دهد با این حال نگاه جامعه در گذشته خیلی سخت گیرانه بود و کسی باور نمی کرد که بتوان برخی از ایده ها را مطرح کرد. این نوع نگرش در جامعه امروز دیگر وجود ندارد و بسیاری از موارد را می توان مشمول قانون عدم قطعیت دانست به عبارت دیگر شما نباید شناخت خود از افراد را صد درصد بدانید و فکر کنید که حقیقت براساس اصول تامی است که شناخته شده است. همین اصول نشان می دهد که احتمال دارد فردی صدر درصد زن یا مرد نباشد.
این تفاوت نگرش در شامه تیزبین فقهای دینی ما نیز مشاهده شده است همچنانکه حضرت امام مجوز تغییر جنسیت افراد را صادر کردند به نظر من امام با این رویکرد سبب شد تا دین اسلام دلچسب تر و به روزتر شود چون ایشان قادر بود تا دین را با مقتضیات زمانه سازگار کند. اگر شما به یاد داشته باشید شطرنج براساس یک برداشت نادرست تصور می شد که حرام است اما امام (س) استفاده از شطرنج را مباح اعلام کرد به شرط اینکه با آن قمار صورت نگیرد. همین رفتار سبب شد که یکی از قهرمانان این رشته مدال خود را به مزار ایشان هدیه کند. ایشان شرایطی را فراهم کرد که اسلام بیشتر مورد استقبال قرار بگیرد.
نوع نگرش امام خمینی(س) نسبت به مشکلات جامعه و بدنبال آن صدور فتوا را به عنوان یک جامعه شناس چطور ارزیابی می کنید ؟
حضرت امام با نوع نگرش خود سبب شد تا اسلام مدرن تر شود، به نظر من اگر ایشان چند سال بیشترعمر می کردند بسیاری از مشکلات فقهی جامعه حل می شد همانگونه که حضرت امام در حوزه پوشش، موسیقی و ... نظرات مترقیانه ای دارد و این نظرات درست در زمانی مطرح می شد که ایشان سخت مشغول امور حکومت داری و جنگ تحمیلی بودند با این حال این نظرات را مطرح کرده و مشکلات موجود را حل کردند.
سخن آخر ...
جامعه شناسان بر این باورند که شکستن یک هنجار سبب می شود تا نظام مورد وفاق اجتماع از بین برود و به عبارت دیگر جامعه دچار انحراف شود تمام افرادی که برای اولین بار نظراتی را مطرح می کنند منحرف قلمداد می شوند اما بعد از مدت زمانی هنجار جدیدی شکل می گیرد شما به خوبی ایجاد هنجار جدید را درمورد پوشش مانتو در جامعه مشاهده کردید که چطور این هنجار شکنی بعد از مدتی از بین رفت و هنجار پوششی جدیدی شکل گرفت.
زمانیکه هنجار شکسته می شود حالت مرضی دارد اما بعد از مدتی طبیعی می شود این طبیعی شدن زمانی رخ می دهد که این هنجار شکنی از یک مرزی عبور کند همچنانکه امام با صدور آن فتوا گام بزرگی را در جهت ایجاد هنجارجدید برداشتند. به همین علت جامعه شناسان و بزرگان علم فقاهت باید مطالبات جامعه را تحلیل کرده و به امر فرهنگی تبدیل کنند. اگر این اتفاق بیفتد نوع نگاه جامعه عادلانه تر می شود در این صورت افراد واقعیت وجودی خود را بیان می کنند و آسیب های اجتماعی کاهش می یابد همچنانکه من دختری با روحیات مردانه را سراغ دارم که ازدواج کرد و دچار مشکل شد درحالیکه شفاف شدن این مسائل زمینه ای را فراهم خواهد ساخت تا جلوی انحرافات اجتماعی گرفته شود.