یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

سراب پیشرفت

با تاکید فراوان امام خمینی و رهبری، همواره مردم نقش اصلی را در انقلاب داشته‌اند و جمهوری اسلامی بدون مردم معنا ندارد. ارکان این نظام با رای مردم محقق می شود. ما در انتخابات مجلس، شوراها و ریاست جمهوری به گونه‌ای عمل کردیم که مردم کمترین مشارکت را در دوره‌های مختلف داشته باشند.

در برخورد با حوادث دو ماه گذشته، تحلیل‌های متفاوتی وجود دارد. دولتی‌ها، این رویداد را به ظاهر بی‌اهمیت جلوه می‌دهند و تعداد معترضان را کمتر از ۷۰هزار شمرده‌اند! 

بعضی از گویندگان و نویسندگان با بی‌اخلاقی و بدون جدا کردن جمعیت معترضان از اغتشاشگران، به همه آنها نسبت اوباش، بچه طلاق، شورشی و... داده‌اند!  مردمی که در نگاه امام خمینی ولی نعمت حساب می‌شدند. 

به دلیل چند واحد آماری که قبل از انقلاب در دانشگاه شیراز (پهلوی) خوانده‌ام مروری بر آمار انتخابات مجلس و ریاست جمهوری داشتم که نتایج آن فوق العاده صریح و گزنده است.  

نوسانات آماری، در پدیده‌های اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است و دانشمندان حوزه علوم اجتماعی و سیاسی، با کم و زیاد شدن نیم درصد و یک درصد، ده‌ها نشست و تحقیق را انجام می‌دهند.  

در دولت اصلاحات تحقیق جامع نگرش‌ها و ارزش‌ها انجام شد که به دلایل نامعلومی از ادامه آن ممانعت به عمل آمد . درآن تحقیق نشان داده شد گروه‌های مرجع در حال جابجایی هستند.  

 

مهندسی مجلس و دولت یک دست  

طراحان انتخابات ۹۸ و۱۴۰۰ که مشکلات کشور را ناشی از یک دست نبودن قوا می دانستند، به گونه ای برنامه‌ریزی کردند تا با حذف همه رقبا، مجلسی به قول خودشان انقلابی و خودی تشکیل دهند و متعاقب آن ریاست جمهوری را از همین جنس به پاستور بفرستند. دست به کار شدند و در شهرها و در سطح ملی، تمام رقبایی که احتمال می‌دادند رأی بیاورد را حذف کردند. حتی شخصیتی مثل علی لاریجانی هم از گردونه رقابت‌ها حذف شد . یکدست سازی مجلس با موفقیت انجام شد و پس از آن آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور انقلابی و خودی به قوه قضائیه و مجلس اضافه شد . دستاورد این مهندسی برای اصولگرایان عالی بود و تمام پست‌های اجرایی وتقنینی به تصرف آنان درآمد. به قول عرب‌ها «حفظت شیئا و غابت عنک اشیاء» یک موفقیت کسب کردی اما به قیمت از دست دادن ده‌ها سرمایه دیگر . چه کسی تئوری یک دست سازی را به اصولگرایان دیکته کرد؟! چگونه متوجه نشدند با اجرای این فرضیه چه سرمایه مهمی را از دست خواهند داد ؟!  

 

تحلیل آماری 

با بیان آماری از انتخابات سال‌های ۹۸ و۱۴۰۰ عملا نشان داده می‌شود چگونه مجلس و دولت از اکثریت افتاد و عملا مجلس و دولت به دو نهاد کم توان و کم اثر تبدیل شد . با تاکید فراوان امام خمینی و رهبری، همواره مردم نقش اصلی را در انقلاب داشته‌اند و جمهوری اسلامی بدون مردم معنا ندارد. ارکان این نظام با رای مردم محقق می شود. ما در انتخابات مجلس، شوراها و ریاست جمهوری به گونه‌ای عمل کردیم که مردم کمترین مشارکت را در دوره‌های مختلف داشته باشند. 

انتخابات ریاست جمهوری با مشارکت 48.5 ٪  

و انتخابات مجلس با مشارکت حدود ۴۲٪ 

در حالی که مردم برای انتخاب آقایان هاشمی و خامنه ای بیش از ۹۰٪ مشارکت داشته‌اند . جالب اینکه درسال ۸۸ با همه مسائلی که پیش آمد مشارکت مردم حدود ۸۰٪ بوده است. در همه جای دنیا تلاش می‌شود انتخابات هیجان داشته باشد تا درصد مشارکت بالا برود. متاسفانه متفکرین اصولگرا به گونه‌ای انتخابات را مهندسی کردند که ما شاهد کمترین مشارکت مردم در ۴۰ سال اخیر باشیم. البته بعضی از بزرگان اصولگرا اصلا به مردم و رای آنها اعتقادی ندارند. آنها رای مردم را نمایشی می‌دانند. وقتی شما مردم را خس وخاشاک وآشغال و... خطاب می کنی، رای آنها هم بی‌ارزش خواهد بود . 

 

زبان آمار قطعی و بدون تردید:  

1- آراء باطله : آمار انتخابات ۱۴۰۰ می گوید در این انتخابات مجموعا ۲۸ میلیون و ۶۵۰ هزار نفر پای صندوق‌های رأی حاضر شده‌اند که تعداد قابل توجهی از آنان رای باطل داده‌اند . مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ جمعا با آراء باطله ۴۸.8٪ بوده است که اگر آراء باطله را به عدم مشارکت بیفزاییم، درحقیقت مشارکت واقعی مردم در این دوره حدود ۴۰٪ خواهد بود که به واقعیت نزدیکتر است. 

2- مشارکت در مراکز استان‌ها:  با نگاهی به آمار آراء متخذه مراکز استان‌ها به یک واقعیت تلخ می رسیم. این آمار می‌گوید فقط تعداد معدودی از مراکز استان‌ها، نظیر شهرهای بیرجند، بجنورد و قم، بیش از ۵۰٪ در رأی‌گیری شرکت کرده و آمار مشارکت در غالب مراکز استانی به‌ویژه شهرهای پر جمعیت حدود ۳۰٪ است. توجه کنید :  

تهران ۲۴/۱٪  

تبریز۳۰/۴٪  

کرج ۳۱/۵٪  

شیراز۳۳٪  

اصفهان۳۴/۵٪  

اهواز ۳۶٪  

خرم آباد ۴۳٪  

ارومیه ۴۴٪  

مشهد ۴۵٪  

مهندسین انتخابات بدانند بدون محاسبه آراء باطله در شهری مثل تهران از ۴ هموطن فقط یک نفر با ما همراه است و ۳ نفر به برنامه و خط مشی ما ایراد دارد. جالب اینکه از ۹ میلیون جمعیت شهر تهران فقط ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر رای داده‌اند که سهم آقای رئیسی فقط ۱میلیون و ۱۱۱ هزار رای بوده است و این بدین معناست که حدود ۱۲٪ از شهروندان تهرانی فقط به ایشان رای داده‌اند. و همین نسبت در شهرهای پرجمعیت نظیر کرج، شیراز، مشهد، تبریز و اصفهان وجود دارد.

3- اقشار فرهیخته و نخبه : 

با احترام به همه ایرانیان،

اکثر مراکز علمی، دانشگاهی و حوزوی در مراکز استان‌های پرجمعیت مشغول فعالیت هستند. فرهیختگان، هنرمندان و دانشمندان ایران از سرمایه‌هایی هستند که برای تربیت آنان، هزاران میلیارد ریال هزینه شده است و درصد قابل توجهی از آنان ساکن مراکز استان‌های مذکور هستند. 

آمار عدم مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ به‌ویژه در مراکز استان‌ها، خبر از نارضایتی نخبگان، هنرمندان و فرهیختگانی می‌دهد که به روند انتخابات و حذف رقبایی که از جنس آنان بوده‌اند، اعتراض داشته‌اند و چگونه این خسارت آشکار را مهندسین عزیز به‌ویژه شورای نگهبان متوجه نشدند. هیچ می‌دانند از دست دادن این سرمایه‌های گرانقدر چه خسارتی به کشور وارد کرد؟!  

عدم مشارکت در انتخابات، آغاز یک سلسله حرکت‌های زیان بار بعدی نظیر مهاجرت، عدم همکاری با حاکمیت، اعتراض و دشمنی است.  چرا می‌بایست دکتر لاریجانی علیرغم تاکید رهبری از گردونه انتخابات حذف گردد؟! واقعا کدامیک از کاندیداهای موجود، در سطح روسای جمهور دوره های گذشته بودند تا مردم انگیزه ای داشته باشند پای صندوق بیایند؟! 

۴- انتخابات مجلس بدتر از ریاست جمهوری!  

این وضع در انتخابات ۹۸ به مراتب بدتر بود. شورای نگهبان در راستای یک دست سازی، همه کاندیداهای احتمالی جناح مقابل و بی‌طرف را رد کرد و کم رونق‌ترین انتخابات مجلس را رقم زد و حاصل آن راهیابی نمایندگان فعلی بود که حقیقتا تعداد اندکی از آنان از تخصص کافی برخوردارند.

در تهران جمع شرکت کنندگان حدود یک میلیون نفر و افراد منتخب با رأی بسیار پایینی به مجلس راه یافتند. از این نمایندگان با رای حداقلی ، نمی‌توان حل مشکلات حقوقی و قانونی را انتظار داشت. برای ما مثل روز روشن بود که این مهندسی تبعات خسارت باری را به دنبال دارد .چگونه به دست خودمان مردم را از صحنه بیرون کردیم. در کشوری که مشکلات آن بدون همدلی و همراهی حل نمی شود، چگونه ریسمان وحدت جامعه را از هم گسستیم؟! 

کار انتخابات مجلس به گونه ای رقم خورد که نمایندگانی ازشهرهای دزفول،درگز،مریوان ،محلات و...با کمتر از ۱۰ هزار رای راهی مجلس شدند !

۵- اداره کشور بدون اندیشمندان ؛

دولت و مجلس بدون فرهیختگان، هنرمندان و دانشمندان و اکثریت مردم چگونه خواهد توانست از عهده حل مشکلات برآیند؟ شعارهای تو خالی سالی یک میلیون شغل و یک میلیون مسکن با جیب خالی از نشانه‌های سطحی بودن دولت و مجلس است. از دست دادن مردم، از بین رفتن سرمایه اجتماعی، عدم همراهی اقشار فرهیخته، بی اعتمادی جوانان و نوجوانان، مهاجرت نخبگان و سرمایه‌های معنوی و مادی از پیامدهای مهندسی اصولگرایان بود. متر و معیار مردمی بودن یک دولت به تجمعات و راهپیمایی و شعارهای صدا و سیما نیست. امروز مشارکت مردم در انتخابات ملی و منطقه ای، میزان سرمایه گذاری، مشارکت نخبگان و متفکرین مبنای دولت و مجلس مقتدر و مردمی است.  

با کاهش سرانه درآمد ملی و وضعیت مبهم برجام و وعده‌های توخالی، دولت ناچار است فشار خود را به مردم بیشتر کند و بر اثر محدودیت‌های بی شمار در تولید و کسب و کار سفره مردم کوچک و کوچکتر شده و عملا مردم فقیرتر شده‌اند.  

راه حل : تنها راه حل در این مقطع حساس، دعوت از نخبگان، فرهیختگان و دلسوزان واقعی است که شاید با هم فکری و با اصلاح سیاست‌ها، گشایشی برای این مردم که به واقع ولی نعمت هستند، صورت پذیرد. انشاءالله  

محمدرضا حشمتی -  آبان ۱۴۰۱

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
8 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.