چون تصمیمگیران در ایران از تاریخ ارتباطات درس نمیگیرند، در مواجهه با اینترنت هم باز منطق زور را به کار بردهاند. اقسام فیلترینگ و محدودیت در سرعت و دسترسی همان منطق آشنای زور است که این بار پنهانتر ولی خارجتر از عرف و منطق ارتباطات بر اینترنت اعمال میشود.
به گزارش جماران؛ سعید ارکان زاده یزدی، روزنامه نگار، در یک رشته توییت در حساب شخصی خود نوشت: «منطق مواجهه با اینترنت همان منطق مواجهه با صداوسیماست، یعنی زور. آنقدر در کار طبیعی رادیو و تلویزیون دستکاری شده و خارج از منطق ارتباطی، محدودیت و انحصار و یکسویگی به آن تحمیل شده که حالا صداوسیما از مفصل در رفته.
منطق زور یعنی چه؟ یعنی اینکه ما چون زورش را داریم، جلوی استفاده درست از یک رسانه را که با منافعمان نمیخواند میگیریم. اما از یک تاریخ به بعد، دیگر نمیتوانیم جلوی آن را بگیریم. ولی تا مدتها همین کار لغو را ادامه میدهیم و سپس بهناچار چراغخاموش تن میدهیم به مناسبات جدید.
منطق زور در صداوسیما تا زمانی کارایی داشت که ماهوارههای حرفهای آمدند. حالا صداوسیما عملا از کارکرد افتاده اما همچنان بیهوده میخواهد به هر ضربی خودش را حفظ کند.
چون تصمیمگیران در ایران از تاریخ ارتباطات درس نمیگیرند، در مواجهه با اینترنت هم باز منطق زور را به کار بردهاند.
اقسام فیلترینگ و محدودیت در سرعت و دسترسی همان منطق آشنای زور است که این بار پنهانتر ولی خارجتر از عرف و منطق ارتباطات بر اینترنت اعمال میشود. متولیانش چون از فناوریهای آینده خبر ندارند، تصور میکنند اینترنت تا ابد به همین شکل میماند.
بنابراین بیش از حد به اینترنت فشار میآورند و معلوم نیست چه زمانی این رسانه هم از مفصل در رود. وقتی این اتفاق بیفتد، دوباره عزا میگیرند که چرا نمیتوانیم با این ابزار ارتباطی حتی منویات خودمان را پیش ببریم. درست عین صداوسیما و مطبوعات.
اینجا باید متوجه تفاوتهای ماهوی اینترنت و تلویزیون بود اما برای اینکه منطق برخورد با رسانهها را پیدا کنیم تفاوتها را کنار میگذاریم. وگرنه اینترنت بسیار وسیعتر و عمیقتر در جامعه ایران نفوذ کرده و نیازآفرینی و ساختار غیرمتمرکزی دارد که در رسانههای قبلی کمتر مشاهده شده.
همچنین منظور از اینترنت همین اینترنتی است که بهواسطه شرکتها و نهادها به کاربران ایرانی ارایه میشود. طبیعی است که فناوریهای آینده، مثل اینترنت ماهوارهای، میتواند چهره اینترنت کنونی را متحول کند. ممکن است در آینده فناوریهایی بیاید که کل رشتههای منطق زور را بهآنی پنبه کند.
و باید این را هم گفت که رسانههایی مثل صداوسیما یا همین اینترنت دستکاریشده از بین نمیروند و زندگی نباتی و ازجادررفته خود را ادامه میدهند ولی چنان بلااستفاده خواهند بود که بودجه هنگفتی صرفشان میشود بدون اینکه کارکرد لازم را برای جامعه و حتی کسانی که به آنها مسلطند داشته باشند.
خلاصه اینکه متولیان ارتباطات در این کشور برای اهداف کوتاهمدتشان بهقدری به یک ابزار ارتباطی فشار میآورند که پس از مدتی کل آن را از جا درمیآورند و بعد میروند سراغ یک رسانه جدیدتر. شاید دویست سال است که اهل رسانه دارند میگویند با زور کار درست نمیشود اما گوش شنوایی نمییابند.
ظاهرا ما فعلا تنها میتوانیم تماشاگر این ماجرا باشیم. چنددهه حضور اینترنت در ایران را هم جلوی چشم بگذاریم تا ببینیم از کجا به کجا رسیدهایم. و منتظر باشیم تاریخ و تحول فناوری درس عبرتی بدهد به کسانی که در ارتباطات فقط منطق زور را میفهمند. هدررفتن عمرمان هم که اصلا اهمیتی ندارد.»