در این مطلب می خوانیم: ' بازیهای سنتی و محلی هر منطقه در جهان ریشه در فرهنگ و نگرش جامعه شناسی و مردم شناختی مردمان آن منطقه دارد. به عبارت دیگر بخشی از اندوخته های فرهنگی در منطقه از بازیهای محلی و سنتی آن منطقه ریشه می گیرند. بازی های سنتی رایج در آذربایجان با اسامی دیگر در نواحی مختلف ایران با تغییرات اندک مشاهده می شود و نیز نوع مشابه بازی های سنتی در کشورهای مختلف جهان قابل مشاهده هستند زیرا در کلیه جوامع بشری نیازهای انسانی ایجاب می نماید تا برای رشد و تعالی از بازی ها در انواع و اقسام آن استفاده شود. بازیهای محلی و سنتی در آذربایجان انواع و اقسام متعددی را داشته و دارد که در آن بخش به اختصار به شرح برخی از آن ها که دارای عمومیت نسبی در بیشتر مناطق و از جمله شهرستان تبریز است اشاره می شود.'
این نشریه در بخش بازی محلی 'آرادا ووردو' آورده است: ' جهت انجام این بازی به بیش از چهار نفر بازیکن نیاز هست. آن ها 2 دسته شده و آن دسته که بازی را می خواهد شروع کند در وسط می ایستد و افراد دسته دیگر در 2 جهت مخالف با فاصله ای معین میایستد. وسیله لازم این بازی توپ است. افراد خارج از بازی سعی می کنند دیگر بازیکنان را با توپی که در دست دارند بزنند. هر بازیکن که توپ به او بخورد باید از بازی خارج بشود.'
در ادامه این مطلب می خوانیم: ' برعکس، هر بازیکنی که بتواند توپ را بگیرد به حساب 2 بازیکن است و باید 2 بار توپ به او بخورد تا از دور بازی خارج گردد. گاه بازیکنی که توپ را گرفته است می تواند به جای یک «جان» خود بازیکن هم تیمی خود را که اخراج گردیده به داخل زمین بیاورد. بعد از اینکه تمامی بازیکنان توپ خورده و از زمین خارج شدند تیم بعدی وارد زمین می شوند. زمانی که تنها یک بازیکن در وسط زمین مانده است باید طرفین توپ را به صورت پاس هوایی بیندازند و اگر پنچ بار آن را از زمین پاس دادند و به حریف نخورد تمام تیم دوباره به زمین برمی گردند. این بازی در فضای باز و زمینی صاف انجام می شود. انجام آن باعث تقویت جسمی کودکان گردیده و نیز موجب پرورش دقت و حس همکاری و نوع دوستی را در آن ها می گردد.'
در ادامه این مطلب در بخش بازی محلی ' اته گه داش قویدو' آمده است: ' برای این بازی باید بیش از پنج نفر بازیکن گرد آیند. بازیکنان کنار هم به ردیف می نشینند و «اوستا» با سنگ کوچکی در مشت در برابر آنها می ایستد. «شاگرد» نیز در کنار اوستا می ایستد. بازیکنان نشسته بر زمین جایی دنج در میان دامن خود معین می کنند آن گاه اوستا بدون آنکه شاگرد متوجه گردد سنگ را در دامن یکی از بازیکنان می گذارد. سپس نوبت شاگرد است که حدس بزند سنگ در دامن چه کسی است. اگر در یک حدس درست بگوید شاگرد به جای اوستا می ایستد و اوستا به جمع بازیکنان می پیوندد ولی اگر حدسش درست نباشد او به جای یکی از بازیکنان نشسته و یکی از آن ها به جای شاگرد می آید. این بازی پایان ندارد و تا احساس خستگی کودکان به آن ادامه می دهند. این بازی تحرک بدنی ندارد و مخصوص هوای برفی و بارانی و داخل اطاق است و باعث تقویت فکر کودکان می گردد.'
این هفته نامه در بخش ایپ گئچدی (ایپ آتدی) نیز آورده است: ' این بازی به صورت فردی و تیمی است. اگر فردی است بازیکن طناب کوچکی را به دور مچ یکی از پاهایش بسته و آن را به صورت دایره می چرخاند و پای دیگر را از روی آن عبور می دهد. اگر طناب اندکی بلندتر باشد بازیکن با گرفتن دو سر آن و چرخاندن آن از بالای سر و عبور دادن آن از زیر پاها می تواند بازی کند. اگر بازیکن 2 نفر باشند نحوه بازی بدین ترتیب است که یکی از آن ها سر طناب را با دست راست و دیگری با دست چپ می گیرد و طناب را به همان ترتیب از بالای سر و زیر پاها عبور می دهند. اگر بازیکن سه نفر باشند، 2 کس 2 سر طناب را گرفته و می چرخانند و نفر سوم هماهنگ با چرخش می پرد و طناب را از زیر پاهایش عبور می دهد. اگر تعداد بازیکنان از سه نفر بیشتر باشد، 2 کس طناب را چرخانده و بقیه بدون توقف به نوبت آمده و به تعداد معین طناب را از سر و پا عبور داده و خارج می شوند. هرگاه طناب زیر پای کسی گیر کند آن بازیکن سوخته و از بازی خارج می گردد.'
در ادامه این مطلب با عنوان بازی ' اینه – اینه' می خوانیم: ' این بازی مخصوص شب های زمستان و خانواده است. تعداد بازیکنان هر چند نفر می توانند باشند. نحوه بازی به این ترتیب است که بازیکنان به شکل دایرهای می نشینند و یک نفر اوستا ناظر است که همگی دست های خود را به صورت مشت روی زمین بگذارند. (در صورت کم بودن بازیکن دست ها بصورت باز روی زمین گذاشته می شود تا انگشتان شمرده شوند) سپس اوستا شروع به خواندن اشعار ذیل می نماید و به همراه هر گام به مشت میزند: ' اینه ـ اینه، اروجو دویمه، بربرینجی برین گئچیر، شاهماجی شاطیر گئچیر، قوچ آغاجی قوطور گئچیر، هاببان، هوببان، یثریل یثرتیل سوایش، قورتول!' گام آخر در هر دست تمام شد، آن دست کنار کشیده می شود و نهایتا تا دور آخر هر دستی که ماند شد، آن دست کنار کشیده می شود و نهایتا تا دور آخر هر دستی که ماند صاحب آن بازنده به حساب میآید.'
در بخش بازی 'بئش داش' این مطلب آمده است: ' همچنان که از نام این بازی پیداست. برای بازی نیاز به پنج سنگ کوچک است به حدی که همگی در یک مشت جا بگیرند. در این بازی از 2 نفر الی هر چند نفر می توانند شرکت کنند. بازی در فضای باز و یا بسته می تواند انجام بگیرد. بازیکنان دور تا دور نشسته و نفر اول بازی را با پاشیدن پنج سنگ بر روی زمین شروع می کند. سپس یک سنگ را برداشته و به هوا پرتاب می کند و تا پایین آمدن آن باید یک سنگ از زمین بردارد و بدین ترتیب نوبت پاشیدن مجدد و این بار برداشتن سنگ، 2 به 2 صورت می گیرد. در دور سوم باید سنگی را سه تا یکی و یک دانه تنها از زمین بردارد. در دور چهارم، یک سنگ را به هوا پرتاب کرده و چهار سنگ را همزمان روی زمین قرار می دهد و مجددا با پرتاب سنگ چهار سنگ را برمی دارد. دور پنجم به نام «قیخلاما» است در این دور بعد از پاشیدن سنگ ها یکی را به هواپرتاب نموده و با سرعت یک سنگ را برداشته و با دیگری عوض می کنند. به صورتی که همیشه یک سنگ در مشت باشد. دور ششم «یاغیش» است. که در این دور اول یک سنگ به هوا پرتاب می کند. بعدا 2 سنگ و سه سنگ و چهار سنگ را به هوا پرتاب می کند و بیآنکه به زمین بیفتند سنگ باقیمانده در زمین را بر می دارد.'
در ادامه این مطلب آمده است: ' دور هفتم این بازی «آلما ده ریب سبده سالما» می باشد. در این دور بازیکن یک سنگ را به هوا پرتاب کرده و قبل از آنکه آن سنگ را بگیرد باید یک سنگ از زمین با دست راست برداشته و در کف دست چپ خود بگذارد. دور هشتم «ال اوستی» می باشد. که بازیکن یک سنگ را روی دست خود گذاشته و بی آنکه آن سنگ بیفتد باید بقیه سنگ ها را از روی زمین جمع نماید. دور آخر دروازه است که بازیکن یک دستش را با انگشت هایی به صورت دروازه روی زمین قرار می دهد بعد سنگ ها را روی زمین می باشد یکی را برداشته و به هوا پرتاب می کند و بقیه را یک به یک از دروازه عبور می دهد. بعد از پایان این دورها بدون سوختن امتیاز بازیکن به یک می رسد. در آخر بازی ر بازیکن که امتیاز بیشتری داشته باشد برنده محسوب می شوند.'
هفته نامه آذربایجان بیدار ادامه داده است: ' برای بازی بنوشه حداقل 6 بازیکن مورد نیاز می باشد. این 6 نفر سه به سه تقسیم می شوند. و هر دسته در سمتی روبروی هم قرار می گیرند. آن دسته که بازی را شروع می کند می گوید: «بنوشه» طرف مقابل جواب می دهد: بنده دوشه ! باز دسته اول می گوید: «بیزدن سبزه کیم دوشه؟» گروه مقابل یکی از بازیکنان طرف مقابل را انتخاب می کند. فرد انتخاب شده به سرعت می رود و خود را به صف گروه مقابل می زند. هر کس که از این گروه از صف خارج شد به عنوان اسیر به گروه اول منتقل می شود بازی مجددا به همین ترتیب شروع می شود و هر گروه که اسیر بیشتری بدست بیاورد برنده است.'
در ادامه این مطلب در بخش بازی 'بوجاق توتدی' این گونه آمده است: ' تعدادی بازیکنان این بازی باید به تعداد گوشههایی باشد که وجود دارد به اضافه یک بازیکن اضافی در شروع بازی بازیکنان در وسط همان مکان (اطاق، راهرو، سالن) جمع شده و یک، 2، سه می شمارند و همگی به طرف گوشههای موجود هجوم میآورند. هر کس گوشهای را می گیرد و آنکه بدون جا می ماند «گرگ» نامیده می شود. آن گاه بازیکنان شروع به عوض کردن جاها می نمایند و گرگ مترصد تا به محض خالی شدن گوشهای آن را بگیرد. به هر حال هر کس بیرون از گوشه باشد گرگ به حساب می آید. این بازی زمان معینی ندارد و تا احساس خستگی از طرف بازیکنان می تواند ادامه یابد. اگر به گوشه دسترسی نباشد این بازی را می توان در فضای باز و تعداد درختان موجود نیز انجام داد.
هفته نامه آذربایجان بیدار در ادامه این مطلب در بخش بازی ' پیشدهک گئچدی' این گونه آورده است: ' برای این بازی از 2 نفر الی هر چند نفر می توانند باشند. برای شروع بازی یکی از آن ها درکناری ایستاده و بقیه با فاصلههای معین در یک ردیف خم شد و دست ها را روی زانو قرار می دهند و سرشان را کاملا خم می کنند. نفری که ایستاده از فاصله ای دور دویده و وقتی به آن ها می رسد دست ها را بر پشت آن ها قرار داده و بلند شده و پاها را باز کرده و از رویشان می پرد. وقتی از روی نفر آخر پرید خودش به همان صورت خم شده و می ایستد. نفر اول که خم شده بلند می شود و از روی همه می پرد و باز در آخر ردیف خم می شود و بدین ترتیب بازیکنان بطور مساوی همه می پرند و هم خم می شوند. بازیکنی که نتواند بپرد یا باعث زمین خوردن دیگر بازیکنان شود یک دور از پریدن محروم می شود.
منبع: هفته نامه آذربایجان بیدار
8135/ 2093 ** خبرنگار: شهین بیدادرس ** انتشار دهنده: صابر چهرقانی
این نشریه در بخش بازی محلی 'آرادا ووردو' آورده است: ' جهت انجام این بازی به بیش از چهار نفر بازیکن نیاز هست. آن ها 2 دسته شده و آن دسته که بازی را می خواهد شروع کند در وسط می ایستد و افراد دسته دیگر در 2 جهت مخالف با فاصله ای معین میایستد. وسیله لازم این بازی توپ است. افراد خارج از بازی سعی می کنند دیگر بازیکنان را با توپی که در دست دارند بزنند. هر بازیکن که توپ به او بخورد باید از بازی خارج بشود.'
در ادامه این مطلب می خوانیم: ' برعکس، هر بازیکنی که بتواند توپ را بگیرد به حساب 2 بازیکن است و باید 2 بار توپ به او بخورد تا از دور بازی خارج گردد. گاه بازیکنی که توپ را گرفته است می تواند به جای یک «جان» خود بازیکن هم تیمی خود را که اخراج گردیده به داخل زمین بیاورد. بعد از اینکه تمامی بازیکنان توپ خورده و از زمین خارج شدند تیم بعدی وارد زمین می شوند. زمانی که تنها یک بازیکن در وسط زمین مانده است باید طرفین توپ را به صورت پاس هوایی بیندازند و اگر پنچ بار آن را از زمین پاس دادند و به حریف نخورد تمام تیم دوباره به زمین برمی گردند. این بازی در فضای باز و زمینی صاف انجام می شود. انجام آن باعث تقویت جسمی کودکان گردیده و نیز موجب پرورش دقت و حس همکاری و نوع دوستی را در آن ها می گردد.'
در ادامه این مطلب در بخش بازی محلی ' اته گه داش قویدو' آمده است: ' برای این بازی باید بیش از پنج نفر بازیکن گرد آیند. بازیکنان کنار هم به ردیف می نشینند و «اوستا» با سنگ کوچکی در مشت در برابر آنها می ایستد. «شاگرد» نیز در کنار اوستا می ایستد. بازیکنان نشسته بر زمین جایی دنج در میان دامن خود معین می کنند آن گاه اوستا بدون آنکه شاگرد متوجه گردد سنگ را در دامن یکی از بازیکنان می گذارد. سپس نوبت شاگرد است که حدس بزند سنگ در دامن چه کسی است. اگر در یک حدس درست بگوید شاگرد به جای اوستا می ایستد و اوستا به جمع بازیکنان می پیوندد ولی اگر حدسش درست نباشد او به جای یکی از بازیکنان نشسته و یکی از آن ها به جای شاگرد می آید. این بازی پایان ندارد و تا احساس خستگی کودکان به آن ادامه می دهند. این بازی تحرک بدنی ندارد و مخصوص هوای برفی و بارانی و داخل اطاق است و باعث تقویت فکر کودکان می گردد.'
این هفته نامه در بخش ایپ گئچدی (ایپ آتدی) نیز آورده است: ' این بازی به صورت فردی و تیمی است. اگر فردی است بازیکن طناب کوچکی را به دور مچ یکی از پاهایش بسته و آن را به صورت دایره می چرخاند و پای دیگر را از روی آن عبور می دهد. اگر طناب اندکی بلندتر باشد بازیکن با گرفتن دو سر آن و چرخاندن آن از بالای سر و عبور دادن آن از زیر پاها می تواند بازی کند. اگر بازیکن 2 نفر باشند نحوه بازی بدین ترتیب است که یکی از آن ها سر طناب را با دست راست و دیگری با دست چپ می گیرد و طناب را به همان ترتیب از بالای سر و زیر پاها عبور می دهند. اگر بازیکن سه نفر باشند، 2 کس 2 سر طناب را گرفته و می چرخانند و نفر سوم هماهنگ با چرخش می پرد و طناب را از زیر پاهایش عبور می دهد. اگر تعداد بازیکنان از سه نفر بیشتر باشد، 2 کس طناب را چرخانده و بقیه بدون توقف به نوبت آمده و به تعداد معین طناب را از سر و پا عبور داده و خارج می شوند. هرگاه طناب زیر پای کسی گیر کند آن بازیکن سوخته و از بازی خارج می گردد.'
در ادامه این مطلب با عنوان بازی ' اینه – اینه' می خوانیم: ' این بازی مخصوص شب های زمستان و خانواده است. تعداد بازیکنان هر چند نفر می توانند باشند. نحوه بازی به این ترتیب است که بازیکنان به شکل دایرهای می نشینند و یک نفر اوستا ناظر است که همگی دست های خود را به صورت مشت روی زمین بگذارند. (در صورت کم بودن بازیکن دست ها بصورت باز روی زمین گذاشته می شود تا انگشتان شمرده شوند) سپس اوستا شروع به خواندن اشعار ذیل می نماید و به همراه هر گام به مشت میزند: ' اینه ـ اینه، اروجو دویمه، بربرینجی برین گئچیر، شاهماجی شاطیر گئچیر، قوچ آغاجی قوطور گئچیر، هاببان، هوببان، یثریل یثرتیل سوایش، قورتول!' گام آخر در هر دست تمام شد، آن دست کنار کشیده می شود و نهایتا تا دور آخر هر دستی که ماند شد، آن دست کنار کشیده می شود و نهایتا تا دور آخر هر دستی که ماند صاحب آن بازنده به حساب میآید.'
در بخش بازی 'بئش داش' این مطلب آمده است: ' همچنان که از نام این بازی پیداست. برای بازی نیاز به پنج سنگ کوچک است به حدی که همگی در یک مشت جا بگیرند. در این بازی از 2 نفر الی هر چند نفر می توانند شرکت کنند. بازی در فضای باز و یا بسته می تواند انجام بگیرد. بازیکنان دور تا دور نشسته و نفر اول بازی را با پاشیدن پنج سنگ بر روی زمین شروع می کند. سپس یک سنگ را برداشته و به هوا پرتاب می کند و تا پایین آمدن آن باید یک سنگ از زمین بردارد و بدین ترتیب نوبت پاشیدن مجدد و این بار برداشتن سنگ، 2 به 2 صورت می گیرد. در دور سوم باید سنگی را سه تا یکی و یک دانه تنها از زمین بردارد. در دور چهارم، یک سنگ را به هوا پرتاب کرده و چهار سنگ را همزمان روی زمین قرار می دهد و مجددا با پرتاب سنگ چهار سنگ را برمی دارد. دور پنجم به نام «قیخلاما» است در این دور بعد از پاشیدن سنگ ها یکی را به هواپرتاب نموده و با سرعت یک سنگ را برداشته و با دیگری عوض می کنند. به صورتی که همیشه یک سنگ در مشت باشد. دور ششم «یاغیش» است. که در این دور اول یک سنگ به هوا پرتاب می کند. بعدا 2 سنگ و سه سنگ و چهار سنگ را به هوا پرتاب می کند و بیآنکه به زمین بیفتند سنگ باقیمانده در زمین را بر می دارد.'
در ادامه این مطلب آمده است: ' دور هفتم این بازی «آلما ده ریب سبده سالما» می باشد. در این دور بازیکن یک سنگ را به هوا پرتاب کرده و قبل از آنکه آن سنگ را بگیرد باید یک سنگ از زمین با دست راست برداشته و در کف دست چپ خود بگذارد. دور هشتم «ال اوستی» می باشد. که بازیکن یک سنگ را روی دست خود گذاشته و بی آنکه آن سنگ بیفتد باید بقیه سنگ ها را از روی زمین جمع نماید. دور آخر دروازه است که بازیکن یک دستش را با انگشت هایی به صورت دروازه روی زمین قرار می دهد بعد سنگ ها را روی زمین می باشد یکی را برداشته و به هوا پرتاب می کند و بقیه را یک به یک از دروازه عبور می دهد. بعد از پایان این دورها بدون سوختن امتیاز بازیکن به یک می رسد. در آخر بازی ر بازیکن که امتیاز بیشتری داشته باشد برنده محسوب می شوند.'
هفته نامه آذربایجان بیدار ادامه داده است: ' برای بازی بنوشه حداقل 6 بازیکن مورد نیاز می باشد. این 6 نفر سه به سه تقسیم می شوند. و هر دسته در سمتی روبروی هم قرار می گیرند. آن دسته که بازی را شروع می کند می گوید: «بنوشه» طرف مقابل جواب می دهد: بنده دوشه ! باز دسته اول می گوید: «بیزدن سبزه کیم دوشه؟» گروه مقابل یکی از بازیکنان طرف مقابل را انتخاب می کند. فرد انتخاب شده به سرعت می رود و خود را به صف گروه مقابل می زند. هر کس که از این گروه از صف خارج شد به عنوان اسیر به گروه اول منتقل می شود بازی مجددا به همین ترتیب شروع می شود و هر گروه که اسیر بیشتری بدست بیاورد برنده است.'
در ادامه این مطلب در بخش بازی 'بوجاق توتدی' این گونه آمده است: ' تعدادی بازیکنان این بازی باید به تعداد گوشههایی باشد که وجود دارد به اضافه یک بازیکن اضافی در شروع بازی بازیکنان در وسط همان مکان (اطاق، راهرو، سالن) جمع شده و یک، 2، سه می شمارند و همگی به طرف گوشههای موجود هجوم میآورند. هر کس گوشهای را می گیرد و آنکه بدون جا می ماند «گرگ» نامیده می شود. آن گاه بازیکنان شروع به عوض کردن جاها می نمایند و گرگ مترصد تا به محض خالی شدن گوشهای آن را بگیرد. به هر حال هر کس بیرون از گوشه باشد گرگ به حساب می آید. این بازی زمان معینی ندارد و تا احساس خستگی از طرف بازیکنان می تواند ادامه یابد. اگر به گوشه دسترسی نباشد این بازی را می توان در فضای باز و تعداد درختان موجود نیز انجام داد.
هفته نامه آذربایجان بیدار در ادامه این مطلب در بخش بازی ' پیشدهک گئچدی' این گونه آورده است: ' برای این بازی از 2 نفر الی هر چند نفر می توانند باشند. برای شروع بازی یکی از آن ها درکناری ایستاده و بقیه با فاصلههای معین در یک ردیف خم شد و دست ها را روی زانو قرار می دهند و سرشان را کاملا خم می کنند. نفری که ایستاده از فاصله ای دور دویده و وقتی به آن ها می رسد دست ها را بر پشت آن ها قرار داده و بلند شده و پاها را باز کرده و از رویشان می پرد. وقتی از روی نفر آخر پرید خودش به همان صورت خم شده و می ایستد. نفر اول که خم شده بلند می شود و از روی همه می پرد و باز در آخر ردیف خم می شود و بدین ترتیب بازیکنان بطور مساوی همه می پرند و هم خم می شوند. بازیکنی که نتواند بپرد یا باعث زمین خوردن دیگر بازیکنان شود یک دور از پریدن محروم می شود.
منبع: هفته نامه آذربایجان بیدار
8135/ 2093 ** خبرنگار: شهین بیدادرس ** انتشار دهنده: صابر چهرقانی
کپی شد