به گزارش ایرنا حسین در دوران تحصیل به جهت هوش سرشاری که داشت، جزو شاگردان ممتاز مدرسه بود و همواره مورد تشویق اولیای مدرسه قرار می گرفت.
وی از آن که عشق و علاقه وافری به تحصیل علوم اسلامی داشت، راهی حوزه علمیه قم شد و پس از یک سال تلمّذ و تحصیل به علت فقر خانوادگی نتوانست ادامه تحصیل دهد و به ناچار به نقده بازگشت و به شغل نانوایی و بنایی مشغول شد تا با درآمد خویش کمکی به امرار معاش خانواده اش باشد.
گذشت و فداکاری از خصوصیات و ویژگی های برجسته اخلاقی حسین بود و وی در دوران خدمت با اهدا خون خود جان سربازی را از مرگ حتمی نجات بخشید.
پس از دوران آموزش بقیه خدمت خود را در اسلام آباد و باختران مشغول خدمت شد و سپس در اداره آموزش و پرورش نقده استخدام شد و با سمت خدمتگزاری در مدارس انجام وظیفه کرد؛ حسین به صورت شبانه تحصیلات خود را ادامه می داد و با اخذ مدرک دوره اول متوسطه از شغل خدمتگزاری به سمت متصدی امور دفتری تبدیل شد و به انجام وظیفه در روستای حسنلو پرداخت.
شهید حسین دانشپایه در دوران انقلاب اعلامیه هایی که از سوی مراجع و آیات عظام به نقده ارسال می شد با همکاری چند تن از برادران، در شهر نقده پخش می کرد و هرگز از فعالیت در راه انقلاب احساس خستگی نمی کرد.
قبل از پیروزی در اولین تظاهرات باشکوه مردم نقده که از مقابل مسجد امام جعفر صادق (ع) صورت گرفت به همراه روحانیان مبارز (برادر رضوی و برادر حمیدزاده) دستگیر شد و زیر شکنجه جلادان ساواک قرار گرفت.
حسین در اکثر تظاهرات و راهپیمائی ها نقش مؤثری را ایفا می کرد و در جنگ تحمیلی و یورش ضد انقلاب به نقده به شدت مبارزه کرد و چندین بار با اهدا خون باعث نجات رزمندگان اسلام شد.
وی در 13 اسفند سال 1360 برای اولین بار داوطلبانه به جبهه غرب اعزام شد و مدت چهار ماه عاشقانه با رژیم بعثی جنگید؛ بار دوم در 12 تیر 1361 مصادف با یازدهم رمضان با برادران بسیجی به جبهه جنوب اعزام و در جبهه شلمچه مستقر شد.
حسین فداکار نقده در تاریخ 27 تیر سال 1361 به آرزوی دیرین خود که همانا شهادت در راه حق بود، نایل شد و جامه سرخ شهادت بر تن کرد؛ پیکر پاک این شهید والا مقام در روز عید فطر در میان اندوه عمیق مردم در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
مجال گفت و گو با سید جواد موسوی یکی از همرزمان و دوستان شهید حسین دانشپایه، دنیایی از خلوص و فداکاری این شهید بزرگوار را به تصویر می کشد و وی را به عنوان الگویی برای جوانان معرفی می کند.
سوال: در چه زمانی و چگونه با شهید آشنا شدید؟
جواب: بنده نیز همانند حسین در روستای راهدانه متولد شدم و از دوران دبستان با هم بودیم؛ محل سکونت مان نیز روستای راهدانه بود. بعد از اتمام ابتدائی قبل از بنده به قم رفت و من بعد از 2 سال به وی پیوستم؛ با هم ارتباط خانوادگی داشتیم و به خصوصیات اخلاقی خانواده و شهید معظم مطلع هستم.
سوال: آیا شاهد تغییر و تحولاتی در رفتار و شخصیت او نبودید؟
جواب: شهیدحسین دانشپایه پس از عزیمت به قم متحول شد و از لحاظ معنویت ترقی کرد و به تکامل رسید؛ من که یقین داشتم به روحانیت علاقه مند بود و ...
سوال: فعالیت ها و مواضع سیاسی اش چگونه بود؟
جواب: موقع آمدن ایشان به حوزه چون وضعیت سیاسی کاملاً مشخص نبود، اختناق وجود داشت و در حوزه نیز مسائل سیاسی برای عده ای چندان محسوس نبود اما شهید دانشپایه هم قبل و هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مسیر امام خمینی(ره) بود و از روحانیت حمات می کرد. وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی همراه با شیخ مرتضی رضوی که در مسجد امام جعفر صادق (ع) علیه رژیم صحبت کرده بود، دستگیر شد. ساواک نسبت به وی حساس بود و از وی خوف داشت.
سوال: بزرگترین آرزویش چه بود؟
جواب: بزرگترین آرزویش پیروزی انقلاب اسلامی، برقراری حکومت اسلامی و نجات مظلومان از بزرگترین آرزوهای شهید دانشپایه بود.
سوال: روابط شهید دانشپایه با افراد دیگر چگونه بود؟
جواب: رفتار وی با دوستانش که با هم در یک حجره بودند، اخلاق مدارانه بود؛ با هم درس می خواندند و در مدتی که در حوزه بودند ما نشنیدیم که برخورد نامناسب با کسی داشته باشند.
سوال: به طور کلی کدام یک از خصوصیات شخصیتی شهید را بیش از خصوصیات دیگرش دوست داشتید؟
جواب: به نظر بنده 2 خصوصیت شهید مهم بود و من همیشه این خصوصیت ها را به یاد دارم، اولی فداکاری و مهربانی و دومی شجاعت و نترسی.
گفت و گوی ایرنای آذربایجان غربی با ' امی صیامی ' ، همسر این شهید نیز ابعاد دیگری از شخصیت والا و ارزشی این شهید را به یادآوری می کند.
سوال: شهید چه ویژگی های اخلاقی و رفتاری داشت؟
جواب: من اصلاً اخلاق بدی از وی ندیدم. همیشه به خواندن قرآن و نماز سفارش می کردند. بچه ها کوچک بودند و می گفتند روسری ببندند. به مسجد می رفتند. به افراد مستحق در کارهای ساختمانی و سیم کشی برقی ساختمان کمک می کردند.
سوال: روابط شهید با پدر و مادر و پدر و مادر شما چگونه بود؟
خیلی خوب بود و فرقی نمی گذاشت و به یک چشم می دید و از صمیم قلب همه آنان را دوست داشت.
سوال: به طور کلی کدام یک از خصوصیات شخصیتی شهید را بیش از خصوصیات دیگرش دوست داشتید؟
جواب: اول وقت نماز می خواند و من نیز به خاطرِ، خاطره نماز خواندنش همیشه صبح اول وقت نماز می خوانم و این خاطرات را از ایشان به یاد دارم.
سوا: چه خاطرات دیگری از او به یاد دارید؟
جواب: 2 بار به جبهه رفتند و بار سوم که می خواستند بروند، من گفتم من نمی گذارم به جبهه بروی. گفتم من بعد از نماز بیدارت نمی کنم. خندید و گفت من هم خدائی دارم و من که به آشپزخانه رفته بودم کاسه از دستم افتاد و ایشان بیدار شد. ایشان بیدار شدند و گفتند دیدی من خدائی دارم و مرا بیدار می کند و بالاخره به جبهه رفت و به شهادت رسید. یک روز قبل از شهادت و تشییع جنازه در خواب دیدم که دسته های عزاداری آمدند و پدر و مادر شهید نیز در دسته بودند و شهید نیز حضور داشتند که یک روز بعد خبر شهادت شهید را آوردند.
به گزارش ایرنا وصیت نامه شهید حسین دانشپایه نیز سندی بر فداکاری و ایمان راسخ وی به توصیه های دینی به شمار می رود؛ شهید حسین دانشپایه وصیت کرده بود که به هیچ وجه برای من گریه نکنید. دخترانم با افراد مستضعف و مؤمن ازدواج کنند...
روحش شاد.
6009/ 3072
** گزارش از: یوسف رحیمی ** انتشار دهنده: علیرضا فولادی
وی از آن که عشق و علاقه وافری به تحصیل علوم اسلامی داشت، راهی حوزه علمیه قم شد و پس از یک سال تلمّذ و تحصیل به علت فقر خانوادگی نتوانست ادامه تحصیل دهد و به ناچار به نقده بازگشت و به شغل نانوایی و بنایی مشغول شد تا با درآمد خویش کمکی به امرار معاش خانواده اش باشد.
گذشت و فداکاری از خصوصیات و ویژگی های برجسته اخلاقی حسین بود و وی در دوران خدمت با اهدا خون خود جان سربازی را از مرگ حتمی نجات بخشید.
پس از دوران آموزش بقیه خدمت خود را در اسلام آباد و باختران مشغول خدمت شد و سپس در اداره آموزش و پرورش نقده استخدام شد و با سمت خدمتگزاری در مدارس انجام وظیفه کرد؛ حسین به صورت شبانه تحصیلات خود را ادامه می داد و با اخذ مدرک دوره اول متوسطه از شغل خدمتگزاری به سمت متصدی امور دفتری تبدیل شد و به انجام وظیفه در روستای حسنلو پرداخت.
شهید حسین دانشپایه در دوران انقلاب اعلامیه هایی که از سوی مراجع و آیات عظام به نقده ارسال می شد با همکاری چند تن از برادران، در شهر نقده پخش می کرد و هرگز از فعالیت در راه انقلاب احساس خستگی نمی کرد.
قبل از پیروزی در اولین تظاهرات باشکوه مردم نقده که از مقابل مسجد امام جعفر صادق (ع) صورت گرفت به همراه روحانیان مبارز (برادر رضوی و برادر حمیدزاده) دستگیر شد و زیر شکنجه جلادان ساواک قرار گرفت.
حسین در اکثر تظاهرات و راهپیمائی ها نقش مؤثری را ایفا می کرد و در جنگ تحمیلی و یورش ضد انقلاب به نقده به شدت مبارزه کرد و چندین بار با اهدا خون باعث نجات رزمندگان اسلام شد.
وی در 13 اسفند سال 1360 برای اولین بار داوطلبانه به جبهه غرب اعزام شد و مدت چهار ماه عاشقانه با رژیم بعثی جنگید؛ بار دوم در 12 تیر 1361 مصادف با یازدهم رمضان با برادران بسیجی به جبهه جنوب اعزام و در جبهه شلمچه مستقر شد.
حسین فداکار نقده در تاریخ 27 تیر سال 1361 به آرزوی دیرین خود که همانا شهادت در راه حق بود، نایل شد و جامه سرخ شهادت بر تن کرد؛ پیکر پاک این شهید والا مقام در روز عید فطر در میان اندوه عمیق مردم در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
مجال گفت و گو با سید جواد موسوی یکی از همرزمان و دوستان شهید حسین دانشپایه، دنیایی از خلوص و فداکاری این شهید بزرگوار را به تصویر می کشد و وی را به عنوان الگویی برای جوانان معرفی می کند.
سوال: در چه زمانی و چگونه با شهید آشنا شدید؟
جواب: بنده نیز همانند حسین در روستای راهدانه متولد شدم و از دوران دبستان با هم بودیم؛ محل سکونت مان نیز روستای راهدانه بود. بعد از اتمام ابتدائی قبل از بنده به قم رفت و من بعد از 2 سال به وی پیوستم؛ با هم ارتباط خانوادگی داشتیم و به خصوصیات اخلاقی خانواده و شهید معظم مطلع هستم.
سوال: آیا شاهد تغییر و تحولاتی در رفتار و شخصیت او نبودید؟
جواب: شهیدحسین دانشپایه پس از عزیمت به قم متحول شد و از لحاظ معنویت ترقی کرد و به تکامل رسید؛ من که یقین داشتم به روحانیت علاقه مند بود و ...
سوال: فعالیت ها و مواضع سیاسی اش چگونه بود؟
جواب: موقع آمدن ایشان به حوزه چون وضعیت سیاسی کاملاً مشخص نبود، اختناق وجود داشت و در حوزه نیز مسائل سیاسی برای عده ای چندان محسوس نبود اما شهید دانشپایه هم قبل و هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مسیر امام خمینی(ره) بود و از روحانیت حمات می کرد. وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی همراه با شیخ مرتضی رضوی که در مسجد امام جعفر صادق (ع) علیه رژیم صحبت کرده بود، دستگیر شد. ساواک نسبت به وی حساس بود و از وی خوف داشت.
سوال: بزرگترین آرزویش چه بود؟
جواب: بزرگترین آرزویش پیروزی انقلاب اسلامی، برقراری حکومت اسلامی و نجات مظلومان از بزرگترین آرزوهای شهید دانشپایه بود.
سوال: روابط شهید دانشپایه با افراد دیگر چگونه بود؟
جواب: رفتار وی با دوستانش که با هم در یک حجره بودند، اخلاق مدارانه بود؛ با هم درس می خواندند و در مدتی که در حوزه بودند ما نشنیدیم که برخورد نامناسب با کسی داشته باشند.
سوال: به طور کلی کدام یک از خصوصیات شخصیتی شهید را بیش از خصوصیات دیگرش دوست داشتید؟
جواب: به نظر بنده 2 خصوصیت شهید مهم بود و من همیشه این خصوصیت ها را به یاد دارم، اولی فداکاری و مهربانی و دومی شجاعت و نترسی.
گفت و گوی ایرنای آذربایجان غربی با ' امی صیامی ' ، همسر این شهید نیز ابعاد دیگری از شخصیت والا و ارزشی این شهید را به یادآوری می کند.
سوال: شهید چه ویژگی های اخلاقی و رفتاری داشت؟
جواب: من اصلاً اخلاق بدی از وی ندیدم. همیشه به خواندن قرآن و نماز سفارش می کردند. بچه ها کوچک بودند و می گفتند روسری ببندند. به مسجد می رفتند. به افراد مستحق در کارهای ساختمانی و سیم کشی برقی ساختمان کمک می کردند.
سوال: روابط شهید با پدر و مادر و پدر و مادر شما چگونه بود؟
خیلی خوب بود و فرقی نمی گذاشت و به یک چشم می دید و از صمیم قلب همه آنان را دوست داشت.
سوال: به طور کلی کدام یک از خصوصیات شخصیتی شهید را بیش از خصوصیات دیگرش دوست داشتید؟
جواب: اول وقت نماز می خواند و من نیز به خاطرِ، خاطره نماز خواندنش همیشه صبح اول وقت نماز می خوانم و این خاطرات را از ایشان به یاد دارم.
سوا: چه خاطرات دیگری از او به یاد دارید؟
جواب: 2 بار به جبهه رفتند و بار سوم که می خواستند بروند، من گفتم من نمی گذارم به جبهه بروی. گفتم من بعد از نماز بیدارت نمی کنم. خندید و گفت من هم خدائی دارم و من که به آشپزخانه رفته بودم کاسه از دستم افتاد و ایشان بیدار شد. ایشان بیدار شدند و گفتند دیدی من خدائی دارم و مرا بیدار می کند و بالاخره به جبهه رفت و به شهادت رسید. یک روز قبل از شهادت و تشییع جنازه در خواب دیدم که دسته های عزاداری آمدند و پدر و مادر شهید نیز در دسته بودند و شهید نیز حضور داشتند که یک روز بعد خبر شهادت شهید را آوردند.
به گزارش ایرنا وصیت نامه شهید حسین دانشپایه نیز سندی بر فداکاری و ایمان راسخ وی به توصیه های دینی به شمار می رود؛ شهید حسین دانشپایه وصیت کرده بود که به هیچ وجه برای من گریه نکنید. دخترانم با افراد مستضعف و مؤمن ازدواج کنند...
روحش شاد.
6009/ 3072
** گزارش از: یوسف رحیمی ** انتشار دهنده: علیرضا فولادی
کپی شد