استاد رسوب شناسی دانشگاه پیام نور تبریز با تشریح ویژگیهای زمین شناختی سطح دریاچه ارومیه و راهکارهای عملی برای احیای آن گفت:
پل میان
گذر از خطرناک ترین مکان دریاچه در گودال لجنی و بین دو گسل اصلی ایجاد شده است و
در زیر آن نیز حدود 150 تا 200 متر لجن یا رس قرار دارد که این همین امر موجب تداوم نشست
سطح دریاچه در این محل شده است.
جعفر شریفی در گفتوگو با ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، در خصوص تاریخچه زمین شناختی دریاچه ارومیه گفت: بر اساس گزارشات محققان، دریاچه ارومیه باقی مانده ی دریای مدیترانه بوده اما از دیدگاه تکتونیک برخی بر این باورند که دریاچه در قسمتی از پهنه خرد شده بین صفحات عربستان، ایران و ترکیه قرار گرفته است؛ در اصل نسبت به داده های زمین شناسی، خاورمیانه از دوره اواخر میوسن در فاز مسینین از زیر آب خارج شده است؛ مطالعات تاریخ زمین شناسی دریاچه ارومیه از طریق رسوبات قدیمی و فسیل های یافت شده از جمله در حوضه شمال کمربند ارومیه- دختر نشان می دهد که تشکیل دریاچه نیز در دوره بعد از میوسن اتفاق افتاده است.
به گفته وی، این دریاچه زمانی آب شیرین بوده و بعدها تحت تأثیر فرآیندهای تکتونیکی و به صورت مرحله ای و تناوبی از دریای اصلی جدا شده است. تحقیقات زمین شناسی نشان می دهد که نوسانات شرایط جغرافیایی، دریاچه های بین قاره ای را کنترل می کند و این عمل همواره در طبیعت بوده و در دریاچه نیز تکرار شده، به طوری که آثار این نوسانات در رسوبات نیزمشهود است؛ همچنین گفته شده که دریاچه ارومیه در دوره پلیو-پلیستوسن تا تبریز و مراغه گسترش داشته است.
این استاد دانشگاه همچنین با بیان اینکه مطالعات رسوبات دریاچه ارومیه حاکی از پایین رفتن سطح آب آن در گذشته نیز دارد، اظهار کرد: درز و شکاف های طویل در سطح رسوبات به عمق بیش از نیم متر ایجاد شده اند که موجب اکسیداسیون سطح رسوبات نیز شده است؛ شکاف های طویلی در رسوبات داخل دریاچه در سال 1382 مشاهده شده است که آثار آن در رسوبات قدیمی دریاچه در منطقه ممقان نیز وجود دارد که حکایت از این دارد که این شکاف ها چندین میلیون سال پیش نیز بوده اند.
وی در ادامه با بیان اینکه مشاهده ی شکاف های پر شده از اکسید آهن قرمز رنگ در شمال ممقان نشان از شرایط اکسیداسیون شدید در آن دوره دارد، افزود: زمان هایی که در گذشته دریاچه تا حدی به سمت خشک شدن پیش رفته است رسوبات ژیپس ته نشین شده اما هیچ گاه به طور کامل خشک نشده است؛ فازهای رسوبی مختلفی در روند دریاچه ارومیه تشکیل شده اند که به آن " ox eye " یا چشم گاوی گفته می شود و به ترتیب شامل تناوب رسوبات آواری، آهک، دولومیت، ژیپس، نمک، و نمک های پتاسیم و منیزیم است.
وی تأکید کرد: نمک زایی اکنون نیز ادامه داشته و به دلیل ورود آب و تکرار خشکی زایی نوساناتی بین فازهای نمک و نمک پتاسیم ومنیزیم دیده می شود که املاح مضری نیز به همراه آن ها تشکیل شده است، همچنین موجودات دریاچه در فاز ژیپس از بین رفته اند و تنها موجودات باقی مانده در دریاچه، آرتمیا و جلبک تک سلولی است.
شریفی همچنین با تأکید بر اینکه دریاچه ارومیه یک دریاچه تکتونیک است، گفت: به جهت قرارگیری بین نیروی مزدوج حاصل از گسل فعال تبریز از شرق و گسل فعال ارومیه ازغرب، گودال ارومیه توسط این دو گسل کنترل می شود. همچنین نیروی مزدوج دو گسل اصلی، منجر به ایجاد چهار گسل شده است که شامل گسل موازی با گسل اصلی که عمق دریاچه را تعیین می کند؛ گسل عمود بر گسل اصلی و همچنین گسل مایل که ارتباط بین آب دریاچه با آرتزین های اطراف دریاچه را برقرار می کنند؛ و گسل شکافی یا S شکل که از آن مواد مذاب و آتشفشانی بیرون آمده که "جزیره اسلامی" و "زنبیل داغی" از جمله جزایر آتشفشانی تشکیل شده، هستند.
وی با تأکید بر اینکه ارتباط بین آب دریاچه و آرتزین ها از طریق گسل های عمود و مایل و حرکت این گسل ها است، نه بافت خاک، افزود: تعداد 102 جزیره در دریاچه تعریف شده است که حاصل گسل های عمودی و طولی بوده و از حرکت گسل های بخش هورست یا بالاراندگی، جزیره و از حرکت گسل های بخش گرابن یا پایین افتادگی، دریاچه تشکیل شده است؛ برخی از این جزایر، آتشفشانی بوده و برخی نیز از رسوبات میوسن و کرتاسه تشکیل شده اند که از نظر بافت و سن متفاوت بوده و در ارتباط با حرکت گسل ها هستند.
پل میان گذر دریاچه ارومیه باید به طور کامل از محل فعلی خود برداشته شود
وی با اشاره به اینکه شرایط جغرافیایی، میزان بارندگی پایین، سدسازی در اطراف دریاچه، احداث پل میان گذر و مصرف غیر اصولی آب در کشاورزی از عوامل مهم در خشکی دریاچه هستند، تاکید کرد: شرایط جغرافیایی و اقلیمی در گذشته نیز گاهی مناسب و گاهی نامناسب بوده است؛ اگر دریاچه به دست انسان تخریب نشود در هر شرایطی قادر به کنترل خود هست، همانطور که دریاچه در گذشته چند بار تا خشکی پیش رفته و دوباره احیا شده است.
استاد رسوب شناسی دانشگاه ادامه داد: آب های زیرزمینی و سطحی توسط سدها کنترل می شود که ایجاد سدهای بی رویه نه تنها موجب خالی شدن آرتزین ها از طریق کشاورزی می شود، بلکه آب دریاچه نیز تقویت نمی شود. از طرف دیگر، پل میان گذر از عمل فرایند چرخش آب در داخل دریاچه ارومیه جلوگیری می کند و باعث می شود تا آب ورودی به دریاچه دوباره تبخیر شده و نمک زایی صورت گیرد که در این صورت موجب افزایش سرعت فرآیند خشکی دریاچه می شود.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه پل میان گذر از خطرناک ترین مکان دریاچه در گودال لجنی و بین دو گسل اصلی ایجاد شده است و در زیر آن نیز حدود 150 تا 200 متر لجن یا رس قرار دارد که این موجب تداوم نشست سطح دریاچه در این محل شده است، اظهار کرد: در چنین شرایطی به جای ایجاد پل در این مکان و پر کردن محل آن با سنگ بهتر بود که پل میان گذر با یک کیلومتر فاصله و از سمت گمیچی رد می شد تا منجر به این مشکل و تخریب دریاچه نمی شد.
وی در خصوص راهکار این مشکل افزود: بر این اساس، پل باید به طور کامل از محل فعلی خود برداشته شود، به این دلیل که سطح دریاچه در این قسمت در حال نشست بوده و در آینده می تواند برای پل زیان بار باشد و همچنین با این عمل جریان های چرخشی آب دریاچه به حالت طبیعی خود بر می گردد.
شریفی همچنین با بیان اینکه آرتزین های اطراف دریاچه بزرگ ترین منابع تجمع آب هستند، بیان کرد: از صوفیان تا سلماس حدود 80 کیلومتر آرتزین با عمق 400 متر وجود دارد که می توانستیم میلیاردها مکعب آب را در آن ها ذخیره کنیم.
وی با بیان اینکه ایجاد سد نیز نتوانسته آب را به خوبی ذخیره کند، تاکید کرد: تمام این اعمال نادرست در نهایت سبب افزایش تبخیر آب دریاچه شده است، بخصوص که مصرف غیر اصولی آب در کشاورزی، ایجاد سد در مسیر رودخانه های منطقه و استفاده نادرست آب از چاه ها منجر به خالی شدن آب آرتزین ها و همچنین حرکت آب دریاچه به داخل چاه ها و در نتیجه آلودگی آن ها می شود.
ریزگردها از نظر فیزیکوشیمیایی بسیار مضر و خطرناک هستند
استاد رسوب شناسی دانشگاه همچنین خاطرنشان کرد: دشت بزرگ تبریز و دریاچه در صورت خشک شدن، منابع اصلی ریزگرد هستند اما می توان از نظر زمانی و مکانی از بروز آن پیشگیری کرد. فقدان پوشش گیاهی و کشاورزی در منطقه و همچنین خشکی دریاچه سبب تولید ریزگردها شده است که انواع مشکلات آب و هوایی، زیست محیطی، اکوسیستم، اجتماعی و اقتصادی را به وجود خواهد آورد.
وی گفت: علف های خودزا در سطح دشت دریاچه و دشت تبریز قادرند نمک و ژیپس رسوبات را تجزیه و متلاشی کرده و توسط آب های سطحی شسته شده و از محیط دور شوند بر این اساس می توان آن ها را در دریاچه پیشرفت داد.
وی تأکید کرد: کانی شناسی، ژئوشیمیایی، ساخت و بافت های رسوبی دریاچه قابلیت تولید ریزگرد را دارند. انواع ساخت های تی پی، تپه های گلی، درز و شکاف ها، سطح ها و حوضچه های نمکی موجود در دشت دریاچه و دشت تبریز مواد اولیه ریز گرد محسوب می شوند؛ تی پی استراکچر به صورت فضای خالی زیر یک لایه نازک از نمک است که در اثر تجزیه، ریزگرد و ژیپس - نمک تولید می کند.
شریفی ادامه داد: ذرات ژیپس- نمک ریزگردها از نظر ژئوشیمیایی و شکل متفاوت بوده و مطالعات الکترومیکروسکوپی که بر روی این ذرات انجام داده ایم نشان می دهد که ریزگردها از نظر فیزیکوشیمیایی بسیار مضر و خطرناک هستند به طوری که داخل لایه نازک نمک، یک لایه از انواع مواد سمی وجود دارد و این ذرات نمک به دلیل وزن مخصوص کم و اشکال سوزنی، ورقه ای، و دوکی شکل می توانند به آسانی در هوا به حرکت در آمده و مسافت زیادی را حمل شوند.
اصلاح و ترمیم خاک های منطقه ضرورت دارد
استاد رسوب شناسی همچنین بر ضرورت انجام اصلاح خاک تأکید کرد و گفت: اگرعوامل خشکی دریاچه را اصلاح کرده و ترمیم، اصلاح و بهینه سازی خاک مناطق اطراف دریاچه انجام گیرد امکانات کار نیز به منطقه بر می گردد و مردم در دام داری، مرغ داری و باغ ها مشغول به کار می شوند، همچنین کشاورزی رونق پیدا کرده و تولیدات افزایش پیدا می کند.
به گفته وی، مخروط افکنه های موجود در شرق دریاچه ارومیه به طول 80 کیلومتر در حدود 14 نوع بافت مختلف دارد که درصد بالایی از زمین های آن به دلیل بالا بودن میزان تخلخل و نوع بافت های خاک آن موجب افزایش تعداد دفعات آبیاری سالانه حدود 15 تا 25 جلسه می شود که این نیز کاهش سطح آب آرتزین و خالی شدن آن را در زیرزمین در پی دارد، بر این اساس، کشاورزی که 60 تا 70 درصد آب را تصرف می کند، اصلاح و ترمیم خاک های منطقه یک امر ضروری است تا از این طریق تعداد دفعات آبیاری را به پنج تا شش جلسه در سال کاهش دهیم.
استاد دانشگاه در خصوص چگونگی احیای دریاچه ارومیه گفت: هدایت و جهت یابی رودخانه ها به طور مستقیم به سمت دریاچه ارومیه در مواقع بارندگی جهت احیای دریاچه می تواند مؤثر باشد. از طرف دیگر، تغییر مکان پل میان گذر، اصلاح چشمه های زیرزمینی و تقویت آن ها، اصلاح خاک و انتقال آب فاضلاب تصفیه شده به کشاورزی در زنده شدن دریاچه نیز تأثیرگذار خواهد بود.
وی همچنین خاطرنشان کرد: انتقال آب فاضلاب بدون تصفیه و به طور مستقیم به دریاچه، موقعیت دریاچه را تغییر داده و اکوسیستم آن را از بین می برد به طوری که موجودات زنده داخل دریاچه مانند جلبک و آرتمیا نیز دیگر نمی توانند در آن محیط رشد کنند. اما در صورتی که آب فاضلاب وارد کشاورزی شود علاوه بر اینکه خاک تقویت پیدا می کند، آب نیز تصفیه شده و در نهایت این عمل موجب پر شدن آرتزین ها نیز می شود.
وی در پایان با بیان اینکه احیای تمام چشمه ها در اطراف دریاچه اقدام دیگری است که می تواند عملی شود، افزود: سطح آب زیرزمینی که در برخی مناطق در فصل تابستان پایین می رود، در زمستان و بهار در بالای سطح مبنا قرار می گیرد، بر این اساس می توان چشمه های زیرزمینی را اصلاح و تقویت کرد و آب را از طریق لوله کشی به سطح انتقال داده و در کشاورزی استفاده کنیم و در بقیه فصول آن را به دریاچه انتقال دهیم.
گفتوگو از: نسرین پورفتحی
انتهای پیام
جعفر شریفی در گفتوگو با ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، در خصوص تاریخچه زمین شناختی دریاچه ارومیه گفت: بر اساس گزارشات محققان، دریاچه ارومیه باقی مانده ی دریای مدیترانه بوده اما از دیدگاه تکتونیک برخی بر این باورند که دریاچه در قسمتی از پهنه خرد شده بین صفحات عربستان، ایران و ترکیه قرار گرفته است؛ در اصل نسبت به داده های زمین شناسی، خاورمیانه از دوره اواخر میوسن در فاز مسینین از زیر آب خارج شده است؛ مطالعات تاریخ زمین شناسی دریاچه ارومیه از طریق رسوبات قدیمی و فسیل های یافت شده از جمله در حوضه شمال کمربند ارومیه- دختر نشان می دهد که تشکیل دریاچه نیز در دوره بعد از میوسن اتفاق افتاده است.
به گفته وی، این دریاچه زمانی آب شیرین بوده و بعدها تحت تأثیر فرآیندهای تکتونیکی و به صورت مرحله ای و تناوبی از دریای اصلی جدا شده است. تحقیقات زمین شناسی نشان می دهد که نوسانات شرایط جغرافیایی، دریاچه های بین قاره ای را کنترل می کند و این عمل همواره در طبیعت بوده و در دریاچه نیز تکرار شده، به طوری که آثار این نوسانات در رسوبات نیزمشهود است؛ همچنین گفته شده که دریاچه ارومیه در دوره پلیو-پلیستوسن تا تبریز و مراغه گسترش داشته است.
این استاد دانشگاه همچنین با بیان اینکه مطالعات رسوبات دریاچه ارومیه حاکی از پایین رفتن سطح آب آن در گذشته نیز دارد، اظهار کرد: درز و شکاف های طویل در سطح رسوبات به عمق بیش از نیم متر ایجاد شده اند که موجب اکسیداسیون سطح رسوبات نیز شده است؛ شکاف های طویلی در رسوبات داخل دریاچه در سال 1382 مشاهده شده است که آثار آن در رسوبات قدیمی دریاچه در منطقه ممقان نیز وجود دارد که حکایت از این دارد که این شکاف ها چندین میلیون سال پیش نیز بوده اند.
وی در ادامه با بیان اینکه مشاهده ی شکاف های پر شده از اکسید آهن قرمز رنگ در شمال ممقان نشان از شرایط اکسیداسیون شدید در آن دوره دارد، افزود: زمان هایی که در گذشته دریاچه تا حدی به سمت خشک شدن پیش رفته است رسوبات ژیپس ته نشین شده اما هیچ گاه به طور کامل خشک نشده است؛ فازهای رسوبی مختلفی در روند دریاچه ارومیه تشکیل شده اند که به آن " ox eye " یا چشم گاوی گفته می شود و به ترتیب شامل تناوب رسوبات آواری، آهک، دولومیت، ژیپس، نمک، و نمک های پتاسیم و منیزیم است.
وی تأکید کرد: نمک زایی اکنون نیز ادامه داشته و به دلیل ورود آب و تکرار خشکی زایی نوساناتی بین فازهای نمک و نمک پتاسیم ومنیزیم دیده می شود که املاح مضری نیز به همراه آن ها تشکیل شده است، همچنین موجودات دریاچه در فاز ژیپس از بین رفته اند و تنها موجودات باقی مانده در دریاچه، آرتمیا و جلبک تک سلولی است.
شریفی همچنین با تأکید بر اینکه دریاچه ارومیه یک دریاچه تکتونیک است، گفت: به جهت قرارگیری بین نیروی مزدوج حاصل از گسل فعال تبریز از شرق و گسل فعال ارومیه ازغرب، گودال ارومیه توسط این دو گسل کنترل می شود. همچنین نیروی مزدوج دو گسل اصلی، منجر به ایجاد چهار گسل شده است که شامل گسل موازی با گسل اصلی که عمق دریاچه را تعیین می کند؛ گسل عمود بر گسل اصلی و همچنین گسل مایل که ارتباط بین آب دریاچه با آرتزین های اطراف دریاچه را برقرار می کنند؛ و گسل شکافی یا S شکل که از آن مواد مذاب و آتشفشانی بیرون آمده که "جزیره اسلامی" و "زنبیل داغی" از جمله جزایر آتشفشانی تشکیل شده، هستند.
وی با تأکید بر اینکه ارتباط بین آب دریاچه و آرتزین ها از طریق گسل های عمود و مایل و حرکت این گسل ها است، نه بافت خاک، افزود: تعداد 102 جزیره در دریاچه تعریف شده است که حاصل گسل های عمودی و طولی بوده و از حرکت گسل های بخش هورست یا بالاراندگی، جزیره و از حرکت گسل های بخش گرابن یا پایین افتادگی، دریاچه تشکیل شده است؛ برخی از این جزایر، آتشفشانی بوده و برخی نیز از رسوبات میوسن و کرتاسه تشکیل شده اند که از نظر بافت و سن متفاوت بوده و در ارتباط با حرکت گسل ها هستند.
پل میان گذر دریاچه ارومیه باید به طور کامل از محل فعلی خود برداشته شود
وی با اشاره به اینکه شرایط جغرافیایی، میزان بارندگی پایین، سدسازی در اطراف دریاچه، احداث پل میان گذر و مصرف غیر اصولی آب در کشاورزی از عوامل مهم در خشکی دریاچه هستند، تاکید کرد: شرایط جغرافیایی و اقلیمی در گذشته نیز گاهی مناسب و گاهی نامناسب بوده است؛ اگر دریاچه به دست انسان تخریب نشود در هر شرایطی قادر به کنترل خود هست، همانطور که دریاچه در گذشته چند بار تا خشکی پیش رفته و دوباره احیا شده است.
استاد رسوب شناسی دانشگاه ادامه داد: آب های زیرزمینی و سطحی توسط سدها کنترل می شود که ایجاد سدهای بی رویه نه تنها موجب خالی شدن آرتزین ها از طریق کشاورزی می شود، بلکه آب دریاچه نیز تقویت نمی شود. از طرف دیگر، پل میان گذر از عمل فرایند چرخش آب در داخل دریاچه ارومیه جلوگیری می کند و باعث می شود تا آب ورودی به دریاچه دوباره تبخیر شده و نمک زایی صورت گیرد که در این صورت موجب افزایش سرعت فرآیند خشکی دریاچه می شود.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه پل میان گذر از خطرناک ترین مکان دریاچه در گودال لجنی و بین دو گسل اصلی ایجاد شده است و در زیر آن نیز حدود 150 تا 200 متر لجن یا رس قرار دارد که این موجب تداوم نشست سطح دریاچه در این محل شده است، اظهار کرد: در چنین شرایطی به جای ایجاد پل در این مکان و پر کردن محل آن با سنگ بهتر بود که پل میان گذر با یک کیلومتر فاصله و از سمت گمیچی رد می شد تا منجر به این مشکل و تخریب دریاچه نمی شد.
وی در خصوص راهکار این مشکل افزود: بر این اساس، پل باید به طور کامل از محل فعلی خود برداشته شود، به این دلیل که سطح دریاچه در این قسمت در حال نشست بوده و در آینده می تواند برای پل زیان بار باشد و همچنین با این عمل جریان های چرخشی آب دریاچه به حالت طبیعی خود بر می گردد.
شریفی همچنین با بیان اینکه آرتزین های اطراف دریاچه بزرگ ترین منابع تجمع آب هستند، بیان کرد: از صوفیان تا سلماس حدود 80 کیلومتر آرتزین با عمق 400 متر وجود دارد که می توانستیم میلیاردها مکعب آب را در آن ها ذخیره کنیم.
وی با بیان اینکه ایجاد سد نیز نتوانسته آب را به خوبی ذخیره کند، تاکید کرد: تمام این اعمال نادرست در نهایت سبب افزایش تبخیر آب دریاچه شده است، بخصوص که مصرف غیر اصولی آب در کشاورزی، ایجاد سد در مسیر رودخانه های منطقه و استفاده نادرست آب از چاه ها منجر به خالی شدن آب آرتزین ها و همچنین حرکت آب دریاچه به داخل چاه ها و در نتیجه آلودگی آن ها می شود.
ریزگردها از نظر فیزیکوشیمیایی بسیار مضر و خطرناک هستند
استاد رسوب شناسی دانشگاه همچنین خاطرنشان کرد: دشت بزرگ تبریز و دریاچه در صورت خشک شدن، منابع اصلی ریزگرد هستند اما می توان از نظر زمانی و مکانی از بروز آن پیشگیری کرد. فقدان پوشش گیاهی و کشاورزی در منطقه و همچنین خشکی دریاچه سبب تولید ریزگردها شده است که انواع مشکلات آب و هوایی، زیست محیطی، اکوسیستم، اجتماعی و اقتصادی را به وجود خواهد آورد.
وی گفت: علف های خودزا در سطح دشت دریاچه و دشت تبریز قادرند نمک و ژیپس رسوبات را تجزیه و متلاشی کرده و توسط آب های سطحی شسته شده و از محیط دور شوند بر این اساس می توان آن ها را در دریاچه پیشرفت داد.
وی تأکید کرد: کانی شناسی، ژئوشیمیایی، ساخت و بافت های رسوبی دریاچه قابلیت تولید ریزگرد را دارند. انواع ساخت های تی پی، تپه های گلی، درز و شکاف ها، سطح ها و حوضچه های نمکی موجود در دشت دریاچه و دشت تبریز مواد اولیه ریز گرد محسوب می شوند؛ تی پی استراکچر به صورت فضای خالی زیر یک لایه نازک از نمک است که در اثر تجزیه، ریزگرد و ژیپس - نمک تولید می کند.
شریفی ادامه داد: ذرات ژیپس- نمک ریزگردها از نظر ژئوشیمیایی و شکل متفاوت بوده و مطالعات الکترومیکروسکوپی که بر روی این ذرات انجام داده ایم نشان می دهد که ریزگردها از نظر فیزیکوشیمیایی بسیار مضر و خطرناک هستند به طوری که داخل لایه نازک نمک، یک لایه از انواع مواد سمی وجود دارد و این ذرات نمک به دلیل وزن مخصوص کم و اشکال سوزنی، ورقه ای، و دوکی شکل می توانند به آسانی در هوا به حرکت در آمده و مسافت زیادی را حمل شوند.
اصلاح و ترمیم خاک های منطقه ضرورت دارد
استاد رسوب شناسی همچنین بر ضرورت انجام اصلاح خاک تأکید کرد و گفت: اگرعوامل خشکی دریاچه را اصلاح کرده و ترمیم، اصلاح و بهینه سازی خاک مناطق اطراف دریاچه انجام گیرد امکانات کار نیز به منطقه بر می گردد و مردم در دام داری، مرغ داری و باغ ها مشغول به کار می شوند، همچنین کشاورزی رونق پیدا کرده و تولیدات افزایش پیدا می کند.
به گفته وی، مخروط افکنه های موجود در شرق دریاچه ارومیه به طول 80 کیلومتر در حدود 14 نوع بافت مختلف دارد که درصد بالایی از زمین های آن به دلیل بالا بودن میزان تخلخل و نوع بافت های خاک آن موجب افزایش تعداد دفعات آبیاری سالانه حدود 15 تا 25 جلسه می شود که این نیز کاهش سطح آب آرتزین و خالی شدن آن را در زیرزمین در پی دارد، بر این اساس، کشاورزی که 60 تا 70 درصد آب را تصرف می کند، اصلاح و ترمیم خاک های منطقه یک امر ضروری است تا از این طریق تعداد دفعات آبیاری را به پنج تا شش جلسه در سال کاهش دهیم.
استاد دانشگاه در خصوص چگونگی احیای دریاچه ارومیه گفت: هدایت و جهت یابی رودخانه ها به طور مستقیم به سمت دریاچه ارومیه در مواقع بارندگی جهت احیای دریاچه می تواند مؤثر باشد. از طرف دیگر، تغییر مکان پل میان گذر، اصلاح چشمه های زیرزمینی و تقویت آن ها، اصلاح خاک و انتقال آب فاضلاب تصفیه شده به کشاورزی در زنده شدن دریاچه نیز تأثیرگذار خواهد بود.
وی همچنین خاطرنشان کرد: انتقال آب فاضلاب بدون تصفیه و به طور مستقیم به دریاچه، موقعیت دریاچه را تغییر داده و اکوسیستم آن را از بین می برد به طوری که موجودات زنده داخل دریاچه مانند جلبک و آرتمیا نیز دیگر نمی توانند در آن محیط رشد کنند. اما در صورتی که آب فاضلاب وارد کشاورزی شود علاوه بر اینکه خاک تقویت پیدا می کند، آب نیز تصفیه شده و در نهایت این عمل موجب پر شدن آرتزین ها نیز می شود.
وی در پایان با بیان اینکه احیای تمام چشمه ها در اطراف دریاچه اقدام دیگری است که می تواند عملی شود، افزود: سطح آب زیرزمینی که در برخی مناطق در فصل تابستان پایین می رود، در زمستان و بهار در بالای سطح مبنا قرار می گیرد، بر این اساس می توان چشمه های زیرزمینی را اصلاح و تقویت کرد و آب را از طریق لوله کشی به سطح انتقال داده و در کشاورزی استفاده کنیم و در بقیه فصول آن را به دریاچه انتقال دهیم.
گفتوگو از: نسرین پورفتحی
انتهای پیام
کپی شد