به گزارش ایرنا، صبر و حوصله، برخورد مناسب، خوش رفتاری، حسن خلق و دلسوزی از ضرورت های شغل پرستاری است زیرا تاثیرگذاری روحی در بیماران امکان درمان و شفای آنان را تقویت می کند و این موضوع اهمیت کار پرستاری را بیش از پیش نشان می دهد.
همه مردم به این موضوع اذعان دارند که تاثیر اقدامات پرستاری و روحیه بخشی پرستاران به بیماران از دارو و درمان بیشتر است.
روز پرستار، بهانه ای برای ادای احترام به کسانی است که با نیت های خالص، به بیماران خدمات ارایه می کنند؛ از این رو به همراه عکاس خبری ایرنا به بیمارستان های شهر تبریز سر زدیم و پای سخنان آنها نشستیم.
نقطه مشترک این مصاحبه ها رضایت قلبی پرستاران از شغلی است که انتخاب کرده اند و همه آنها با وجود سختی ها و دشواری های کاری که دارند به پرستار بودن شان افتخار می کنند.
از پرستاران در مورد خوش ترین و بدترین خاطراتشان پرسیدم که همگی آنها لبخند و سلامتی بیماران را بهترین و مرگ آنان را بدترین خاطرات خود عنوان کردند.
سالروز میلاد باسعادت حضرت زینب (س) در تقویم کشورمان 'روز پرستار' نامگذاری شده است.

** با وجود سختی کار عاشقانه خدمت می کنم
'راحله کفیلی' سرپرستار بخش آنژیوگرافی یکی از بیمارستان های تبریز که 20 سال سابقه کار دارد، با اشاره به اینکه از همان کودکی به لباس سفید پرستاری علاقه شدیدی داشتم، گفت: با عشق و علاقه این شغل را انتخاب کردم و با تمام سختی هایی که دارد ذره ای از این عشق و علاقه ام کم نشده است.
خانم کفیلی در خصوص خوش ترین خاطره اش اظهار کرد: بیمارانی که در حالت اورژانسی به این بخش می آیند ولی با همت پزشکان و پرستاران سلامتی خود را باز می یابند، بهترین خاطرات من هستند.
وی ادامه داد: در روزهای گذشته تک فرزند یک خانواده که 24 سال سن داشت به دنبال یک عطسه و افتادن به زمین در کتفش هماتوم ایجاد شده بود که برای بررسی بیشتر از بیمارستانی دیگر به این مرکز ارجاع شده بود.
وی افزود: این بیمار به دلیل خونریزی شدید دچار ایست قلبی شد که با اقدامات درمانی به موقع به زندگی بازگشت.
این سرپرستار بخش آنژیوگرافی گفت: مرگ بیماران بدترین خاطراتم را تشکیل می دهند و هر فردی که جان خود را از دست می دهد موجب ناراحتی من و همکارانم می شود.
وی از پرستاران جوان درخواست کرد بیماران را همانند یکی از اعضای خانواده خود بدانند تا با عشق بیشتر به بیمار خدمت کنند.
کفیلی در خصوص سختی کار خود نیز اظهار کرد: به دلیل اینکه در این بخش بیشترین ساعات کاری خود برای رسیدگی به وضعیت بیمار تحت تاثیر اشعه هستیم به همین دلیل گاه همکاران با افت پلاکت مواجه می شوند.
وی ادامه داد: به همین دلیل وسیله ای به نام 'فیلم بج' در لباس های ما وجود دارد که میزان دریافتی اشعه ایکس را ثبت می کند و این فیلم بج هر سه ماه یکبار برای سنجش مقدار دریافتی اشعه به سازمان انرژی اتمی ارسال می شود.
وی با اشاره به اینکه برای کاهش اثرات اشعه لباس های سربی به تن می کنیم، ادامه داد: وزن این لباس ها 10 کیلو گرم است که این سنگینی به مرور موجب کمردرد و ایجاد دیسک های گردن و کمر می شود.

** شب زنده داری برای نجات جان بیمار
'لیلا کاظمی'، سرپرستار بخش سی سی یو یکی از مراکز درمانی تبریز نیز که 24 سال سابقه خدمت دارد، به ایرنا گفت: در بخش های متعددی حضور داشتم و خوش ترین خاطراتم ترخیص بیماران پس از درمان و بهبود بیماری است.
وی افزود: در آذر ماه سال جاری بیمار 50 ساله ای با هوشیاری بسیار پایین به بخش سی سی یو انتقال یاف که پزشکان از بهبود او قطع امید کرده بودند و پزشک معالج او اعلام کرد تنها راه باقیمانده برای نجات این بیمار مراقبت های پرستاری است که شاید او را به زندگی باز گرداند .
کاظمی اظهار کرد: این بیمار که دچار سکته قلبی شدید شده بود، قبل از این اتفاق برای بستری شدن به بیمارستان مراجعه کرده بود که با حرف یکی از آشنایان مبنی بر اینکه بستری نشود و برای درمان به مطب پزشک در بیرون از بیمارستان مراجعه کند به خانه بر می گردد که در خانه دچار سکته قلبی شده و هوشیاری خود را از دست می دهد.
وی تاکید کرد: من و تمام همکارانم در این بخش به صورت شبانه روزی به مدت 15 روز با تمام توان برای بهبود این بیمار تلاش کردیم تا اینکه هوشیاری خود را به دست آورد و از بخش مرخص شد.
سرپرستار بخش سی سی یو با اشاره به لوح تقدیری که در دیوار اتاقش آویزان بود، گفت: پس از چند روز از ترخیص، بیمار با پای خود برای دیدن و تشکر از پرستاران بخش به آمد که این موضوع از جمله لحظ های خوش من در این بیمارستان است.
وی در خصوص بدترین خاطراتش اظهار کرد: 20 سال قبل در اتاق عمل خدمت می کردم و به علت اینکه بیماران در این بخش بیهوش هستند فرصتی برای صحبت بین پرستار و بیمار وجود ندارد.
کاظمی افزود: در آن زمان حین کار در اتاق عمل بودم که همکارانم مرا صدا زدند و گفتند که خانم کاظمی این بیمار همشهری تو است و از ارومیه آمده در حالی که من اهل ارومیه نیستم بلکه شوهرم اهل ارومیه است، ولی بخاطر اینکه بیمار احساس ناراحتی و غربت نکند نزدیک شدم و گفتم من هم همشهری تو هستم.
وی ادامه داد: دختر جوان 25 سال سن داشت و تمام شریان های بدنی او ترک برداشته بود و در آن زمان امکانات آنچنانی برای نجات این بیماران نبود، به همین دلیل برای جراحی به اتاق عمل آمده بود که با دیدن من به عنوان یک همشهری روحیه و اعتماد به نفس بالایی گرفت.
سرپرستار بخش سی سی یو گفت: زمانی که می خواستیم بیمار را بیهوش کنیم دستم را در دستش گرفت و گفت چه خوب تو همشهری من هستی و با دیدن تو، شاد شدم و از من خواست که کنارش بمانم تا بیهوش شود، ولی عجل امانش نداد و او قبل از بیهوشی از این دنیا رفت.
وی اظهار کرد: پس از مرگ بیمار من ساعت ها گریه کردم.

** نامزدی در بخش سی سی یو
'عاطفه حاتم خانی'، پرستاری که 30 سال سابقه خدمت دارد و 15 روز دیگر بازنشست می شود، نیز به ایرنا گفت: یکسال از خدمتم را در بخش اعصاب بودم و مابقی سال ها در بخش سی سی یو فعالیت کرده ام.
وی ادامه داد: بدترین خاطره ام فوت دختر جوان 12 ساله ای است که به دلیل نارسایی قلبی در بخش بستری شده بود؛ از آن روز هر وقت بیمار جوانی را به بخش می آورند من ناراحت می شوم.
حاتم خانی اظهار کرد: بهمن ماه سال 1372 بیماری بود که در بخش سی سی یو به مدت 15 روز بستری بود و ترخیص شد ولی پس از چند روز دوباره به بخش برگشت .
وی ادامه داد: بار دوم که بستری شد از من برای پسرش خواستگاری کرد و من و و همسرم با هم آشنا شدیم، 20 بهمن ماه بود که من شیفت شب بودم و مادرشوهرم ساعت 2 بامداد انگشتر نامزدی را در دستم کرد.

** پرستاران شبانه روزی در خدمت بیماران هستند
' پروانه نوکنی' سرپرستار 'ان آی سی یو' یک بیمارستان در تبریز نیز که 40 سال سابقه خدمت دارد، گفت: زمانی که نوزاد بدحال به این بخش انتقال می یابد بدترین لحظات برای من است، ولی زمانی که نوزاد با سلامتی از بخش ترخیص می شود، بهترین لحظات برای من است.
وی ادامه داد: من خود یک مادر هستم و از دست دادن فرزند بدترین اتفاق برای یک مادر می باشد به همین دلیل هر نوزادی که در این بخش جان خود را از دست می دهد، بسیار ناراحت می شوم.
نوکنی اظهار کرد: سختی کار پرستاران بسیار است؛ ما روز تعطیل نداریم، شبانه روز ما وقف خدمت به مردم است ولی متاسفانه نسبت به کاری که انجام می دهیم مبلغ دریافتی مان اندک است.
وی افزود: برخی از پرستاران برای اینکه هزینه زندگی را تامین کنند در چند بیمارستان فعالیت می کنند.

** کار با کودک سخت است
'نیر گل محمدی' سرپرستار بخش پی آی سی یو و کودکان نیز با 15 سال خدمت اظهار کرد: کار با کودکان و شادی و سلامتی کودکان، بهترین لحظات من را تشکیل می دهد.
وی گفت: یکی از بهترین خاطراتم مربوط به بیماری است که لوسمی خون داشت و در بخش کودکان بستری شده بود که پس از اقدامات درمانی هیچ نشانی از لوسمی در بدن او نماند و بهبودی کامل یافته بود.
گل محمدی ادامه داد: فوت بیماری به نام علی اکبر که بیش از سه سال از او مراقبت و پرستاری کرده بودم، بدترین خاطره دوران خدمتم است.
وی اظهار کرد: کار با کودک سخت است و خوشحالی و سلامتی آنها لبخند را بر لبانم می نشاند و بدحالی و ناراحتی آنها موجب ایجاد ناراحتی در من می شود.

** توزیع ناعادلانه حقوق در سیستم درمان
'کاظم اسماعیل زاده' با 27 سال سابقه نیز به خبرنگار ایرنا گفت: بهبود بیماری که چندین ماه در بیمارستان بستری است خوش ترین خاطره و مرگ بیمار بدترین خاطره هر پرستاری است.
وی ادامه داد: جامعه ما به رشته پرستاری نیازمند است و این رشته با توجه به اینکه کشور به سمت میان سالی و پیری می رود بازار کار بالایی دارد و به جوانان پیشنهاد می کنم در این رشته ادامه تحصیل دهند.
کاظم زاده از ناعادلانه بودن حقوق در سیستم درمان گلایه کرد و گفت: پرستاران با دریافتی کم شبانه روز در خدمت بیماران هستند و با عشق و علاقه خدمت می کنند.

** پرستاری، عشق است
'لاله اوستا' نیز که 12 سال سابقه دارد، اظهار کرد: بهبود و سلامتی بیمار خوش ترین و فوت بیمار بدترین خاطرات یک پرستار است.
اوستا ادامه داد: بخاطر حقوق کم و همچنین قطع کارانه ها و اضافه کاری پرستاران مجبور به کار در چند بیمارستان هستند.
اوستا با بیان اینکه پرستاری عشق است، تاکید کرد: با وجود حقوق کم ولی با عشقی که به حرفه پرستاری دارم، با تمام توان در خدمت بیماران هستم.

** پرستاران با جان و دل در خدمت بیماران
'آفاق مرشدی' نیز با 17 سال سابقه پرستاری گفت: هر زمانی که بیمار ترخیص می شود، خوش ترین و بهترین لحظات یک پرستار می باشد.
وی از پرستاران جوان درخواست کرد ساعت کاری را در نظر نگیرند و با جان و دل به بیماران خدمت کنند.
مرشدی اظهار کرد: کار پرستاری و خدمت به بیماران نیازمند مراقبت های درمانی است و پرستاران اجر و پاداش خود را از خدا دریافت می کنند.

** سرطان ترسناک نیست و می شود با آن مبارزه کرد
' لیلا نوزمانی' سرپرستار بخش آنکولوژی نیز که 35 سال است در خدمت بیماران سرطانی می باشد، گفت: خاطرات خوش من دیدن کودکان بیماری است که حتی با وجود ریزش مو در بدترین شرایط بیماری توانستند سرطان را شکست دهند و بهبود یابند.
وی ادامه داد: افسانه که در سن 12 سالگی به دلیل سرطان در بیمارستان بستری شده بود پس از بهبود با گذشت چندین سال هر سال به بهانه های مختلف به دیدنم می آید و حتی به جشن عروسی اش هم دعوت شدم.
نوزمانی اظهار کرد: بیماری سرطان خبر وحشتناکی است که کل خانواده را درگیر می کند و فقط گریه و ناراحتی در بین اعضای خانواده وجود دارد، حرف زدن با بیمار و آرام کردن او در آن لحظات بد، بهترین کاری است که می توانم انجام دهم.
وی ادامه داد: آموزش برای همراهان و آموزش برای بیماران از جمله اقداماتی است که انجام می دهم تا بتوانند به راحتی بیماری را قبول کرده و با آن مبارزه کنند.
خبرنگار: مینا بازگشا**انتشار: عزیزی راد
6120/518
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.