خونریزیهای مکرر داخلی و خارجی و باز هم به هیچ دلیل و ضربهای! هر بار با کبودیهایی در نقاط مختلف بدن روبهرو میشوی، دستانت میشود جولانگاه سر سوزنها و بارها با خود میگویی چرا باید درد این سرنوشت ناخواسته را به جان بخری؟ با عمق جان درک میکنی که سلامتی نعمت مجهولی
است که وقتی نباشد، تازه میفهمی حتی بیچارهترین افرادی که سالم هستند، خوشبختند.
به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجانشرقی، هموفیلی نوعی اختلال انعقاد خون است که در آن مدت زمان خونریزی نسبت به افراد سالم بیشتر بوده
و خون این افراد به اندازهی کافی فاکتور انعقادی ندارد.
بدن انسان 13 نوع فاکتور
انعقادی خون دارد که سبب لخته شدن خون و قطع خونریزی میشود و کمبود هر یک از آنها موجب اختلالاتی در بدن فرد میشود که هموفیلی نوع A و B، فون ویلبراند و اختلال پلاکتی از آن دسته هستند.
هموفیلی از طریق ژن ناقل منتقل میشود و به هیچ عنوان قابل
سرایت به دیگران نبوده و ضمن این که قابل درمان نیست، قابل کنترل است. هموفیلی میتواند
به طور ارثی از والدین و یا در اثر تغییر ژن در رحم مادر و طی دوران رشد به وجود آمده
باشد. این بیماری توسط کروموزومهای جنسی والدین به ارث میرسد؛ به طوری که اگر مادری
ناقل ژن هموفیلی باشد، 50 درصد ممکن است تا فرزندان پسر او مبتلا به هموفیلی شوند.
این اختلال نادر بیشتر پسران را دچار میکند و از هر هشت هزار
پسر تقریباً یکی به این اختلال دچار میشود و همچنین این اختلال در تمامی ملیتها و نژادها دیده میشود. گرچه دختران به ندرت دچار علائم بیماری هموفیلی میشوند، اما میتوانند ناقل این بیماری به شمار
روند. برای اینکه یک دختر به این بیماری مبتلا شود، باید ژن این بیماری را هم از کروموزوم
مادر و هم از کروموزوم پدر دریافت کند. این مسئله غیرممکن نیست، ولی بسیار نادر
است.
از علائم این بیماری میتوان به خونریزیهای ماهانهی طولانی مدت، عدم انعقاد سریع خون پس از جراحت و
آسیب و عمل جراحی، خون دماغ شدن و کمخونی زیاد، وجود خون در ادرار، ورم مفاصل، کبودیهای زیاد و غیر طبیعی اشاره کرد.
این بیماری هر چند درمان قطعی ندارد. ولی با تزریق فاکتورهای
انعقادی و مراقبت و احتیاط قابل پیشگیری است و تنها راه درمان این اختلال پیوند کبد
است که این روش درمانی نیز شرایط خاص خود را دارد.
اما مشکلی که خانوادههای بیماران و خود هموفیلیها را درگیر میکند، عدم شناخت و آگاهی سایرین و برخی کادرهای درمانی با این
بیماری است. در مواردی اورژانسی که بیمار خونریزی داخلی و یا تصادف کرده، تشخیص به
موقع و درمان از جمله اقداماتی است که میتواند جان بیمار هموفیلی
را نجات دهد. اگرچه داشتن کارت بیمار مبتنی بر این که این فرد به این بیماری مبتلاست
ضروری بوده ولی در بسیاری از موارد عدم شناخت و آگاهی نیز سبب تلف شدن بیمار میشود.
مشکلات زنان و دختران نیز در این میان بیشتر است و نبود متخصص زن برای بیماریهای زنان هموفیلی عمده شکایت این بیماران است؛ چرا که مطرح کردن بیماریهای زنان با یک پزشک متخصص
زن به مراتب راحتتر از مطرح کردن آن با پزشک مرد است.
حال پای درد دل، مشکلات و خواستههای دختران و زنان هموفیلی و خانوادههایشان مینیشنیم تا صدای آنها در حل مشکلاتشان باشیم.
از مادر یکی از بیماران هموفیلی میپرسم، چه زمانی متوجه شدید که دختر شما بیمار است؟ اکنون چه مشکلاتی دارید؟
بیماری زهرا از همان بدو تولد تشخیص داده شد و تاکنون که دخترم 12 سال دارد، همواره با مشکل انتظار در صفهای طولانی اورژانسها و
در کنار بیماران عادی مواجه بودهایم.
نوع برخورد پرسنلها هم نمک بر زخم ما میپاشد و این در حالی است که آنقدر به بیمارستان رفت و آمد کردهام
که همه میدانند دختر من هموفیلی است اما در هر بار مراجعه و پس از
گذشت 12 سال، هنوز هم در مراجعاتمان کسی کار ما را به موقع انجام نمیدهد و ساعتها در اورژانس منتظر میمانیم.
شاید باورش دور از انتظار باشد، زمانی که دخترم خونریزی داخلی داشت، دو روز کنارش در اورژانس منتظر ماندم تا کسی از مشکل ما چارهگشایی کند و در این مدت رزیدنتها مدام سوال پیچ میکردند و بدون هیچ گونه اقدامی میرفتند. در این شرایط حس متهمی
را دارم که برای بازجویی سوال سین جیم میشود.
تلخترین خاطرهای که دارید مربوط به کدام صحنه است؟
یک بار زهرا خونریزی داخلی داشت و شدیداً به خون احتیاج داشت.
خون مناسب و آماده برای تزریق هم پیدا نمیشد. من و همسرم از طریق شبکههای
اجتماعی فراخوان داده و درخواست کمک کردیم و از یکی از مراکز انتقال خون چند کیسه
خون تهیه کرده و برای تزریق به بیمارستان کودکان آوردیم. اما کادرهای درمانی حاضر به تزریق خون نشدند. حتی همسرم رضایت نامه هم امضا کرد اما باز خون را تزریق نکردند.
همسرم گریه میکرد و خود من هم دچار افت فشار شده بودم و پس از پا در
میانی بسیاری از افراد و گروه پزشکی و بعد از دو روز خونریزی مداوم بالاخره خون را
تزریق کردند. این شاید تلخترین صحنهای بود که در طول 12 سال به چشم خود دیده و با جان دل لمس کردهام.
وجود این مشکلات چه تاثیری بر زندگی و روابط میان فردی شما داشته
است؟
از وقتی دخترم با این بیماری دست و پنجه نرم میکند، رفت و آمدمان با دوست و آشنا کمتر شده است. دل و دماغی
برای گشت و گذار برایمان نمانده و همگی دست به چانه به یک نقطه خیره شده و در انتظار آیندهای مبهم نشستیم...
چه انتظاری از مسئولان و کادر درمانی دارید؟
کادرهای با تجربه وجدان کاری بیشتری دارند و به مراتب کار خود
را بهتر از نیروهای جوان بلد هستند. ولی هرگاه این نیروهای مسن بازنشسته شده یا به
بخش دیگری منتقل میشوند، دوباره مشکلات ما شروع میشود.
در پایان انتظار ما از مسئولان این است که درمانگاه و یا مرکز
درمانی جامع برای بیماران هموفیلیها وجود داشته باشد و هر چند ماه یکبار دندانها و وضعیت بدنی بیماران را رصد کنند. خود من تمام و کمال از
فرزندم در خانه مراقبت میکنم و در مدرسه هم با سفارشات قبلی، همه هوای دخترم را دارند.
اطلاع و آگاهیرسانی نیز در خصوص این بیماری بسیار ضعیف است
و گاهاً پزشکان معالج نیز اطلاعات درستی به ما نمیدهند و در هر بار مراجعه
باید اطلاعات بیمار را از نو به آنان بدهم.
«م.پ»، دختر 19 سالهای که بیماریاش در شش سالگی تشخیص داده شده و خواهرش هم که هشت سال دارد
مبتلا به هموفیلی است و از مشکلاتش در طول این مدت میگوید.
چگونه متوجه شدی که مبتلا به هموفیلی هستی؟
قبل از شش سالگی همه جای بدنم بدون دلیل و بدون برخورد با جایی
کبود میشد و مدام از سوی خانوادهام تاکید میکردند که «مواظب باش تا زمین نخوری» و مادرم همیشه
با دلواپسی و نگرانی مرا در حال بازی تماشا میکرد. تا این که پس از شش
سالگی تشخیص داده شد که هموفیلی سطح سه دارم.
مدام دچار خونریزی از دندان، دهان و بینی میشدم و عمده مشکلی که مرا اذیت میکرد بوی بد دهانم بود که
بارها همکلاسیهایم به من تذکر داده
بودند و نمیتوانستم بگویم که خونریزی بیش از حد، دلیل این بوی بد است.
گاهاً به دلیل خونریزی زیاد طی عادت ماهیانه، به طور شدیدی کم خون شده و در اثر تزریق خون دچار حسایست میشوم. از کادر بیمارستان هم راضی هستم و عملکردشان خوب است. خانم دیگری که دختر هموفیلی دارد، میگوید: یکی از فرزندانم را در پنج سالگی و به دلیل عدم آگاهی پرسنل پزشکی از دست دادم و دخترم هم که اکنون 10 سال دارد با مشکلات هموفیلیها دست و پنجه نرم میکند. در این میان وجود پزشک متخصص زن برای هموفیلیها و درمانگاه جامع و دندانپزشک برای این بیماران از نان شب هم واجبتر است. بارها شده است که برای تزریق فاکتور به هلال احمر و یا سایر مراکز تزریقاتی مراجعه کردهایم و پرستار حتی ترکیب ویالها را بلد نبود و خودم مجبور به کمک شدهام. طولانی بودن دورهی پر کردن دندان، کیفیت نامطلوب خدمات دندانپزشکی برای بیماران هموفیلی و انتظار بهرهبرداری از درمانگاه جامع هموفیلی ما را خسته کرده است و گویا صدای ما به جایی نمیرسد. صبا سال آخر دبیرستان است و از سختیها و مشکلاتش برای ما میگوید: بچهی لوس خانواده و خیلی هم شر و شیطون بودم و دلم میخواست مدام در کوچه بازی کنم، بدوم و دوچرخه سواری کنم. اما مدام تذکر میدادند که بیرون نرو، احتیاط کن، مواظب باش. شاید این سه کلمه پرکاربردترین کلمات امری در لغتنامهی خانوادهی من بوده و است. هر بار که به پزشک یا درمانگاه مراجعه میکردیم با بروشور و مجلههایی که رویش عکس کودکانی که در بیمارستان بستری بودند، برمیگشتیم و من معنی نوشتهها و عکسها را نمیفهمیدم تا این که در هشت سالگی فهمیدم مبتلا به اختلال انعقادی هموفیلی هستم. البتههنوز هم برای درک عمیق این که دقیقا و ناخواسته چه بلایی بر سرم آمده رنج میبرم. شبهایی بود که تا صبح خون دماغ میشدم و اگر بگویم یک یا دو سطل کامل پر از پنبههای آغشته بو خون میشد، اغراق نکردهام. مادرم تا صبح پنبه به دست و اشک در چشم سعی میکرد خون مرا بند آورد. با شیوههای درمانی آشنا نبودیم و شناخت و آگاهیمان هم نسبت به این بیماری بسیار محدود بود و فاکتورهایی که آن زمان تزریق میکردیم هم تاثیر چندانی نداشتند. مشکل دیگری که از کودکی با آن درگیر بودم ورم مفصل زانویم بود و زانوی چپم آنقدر ورم کرده بود که سه برابر حجم زانوی راستم شده بود. از بد شکلی زانویم خجالت میکشیدم و شش سال طول کشید تا با مراجعه به تهران و تحقیقات فراوان تا حدودی توانستیم آن را مهار کنیم و الان هم عادت ماهانهی طولانی مدت و مصرف قرصهای پروژسترون تاثیر منفی بر من گذاشته است و تزریق فاکتور هم صرفاً تا حدودی آن را مهار میکند. «اکرم طبقچی»، مدیر کانون هموفیلی آذربایجانشرقی، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: حدود 600 بیمار هموفیلی شناسایی شده در استان وجود دارد که همگی تحت پوشش بیمه بوده و با استفاده از دفترچهی بیمهی بیماران خاص از خدمات رایگان بهرهمند میشوند. وی با اشاره به عمده مشکل کانون هموفیلی استان و بیماران گفت: محل کانون هموفیلی استان استیجاری بوده و تأمین هزینهی اجارهی آن باعث میشود تا خدمات ارائه شده از سوی کانون کمتر شود. وی عنوان کرد: یونیت دندانپزشکی برای کودکان هموفیلی آماده است و اما چند تن از بیماران شکایت دارند که این نیز نیاز به بررسی بیشتری دارد. طبقچی گفت: حمایتهای مالی از کانون تعریف چندانی ندارد و حسابهای ما هم اکنون خالی است و بودجهی دولتی هم نداریم، به عنوان متولی سلامت از معاونت دارو درمان انتظار داریم تا بیش از پیش به مشکلات این بیماران توجه کند. وی افزود: جدا کردن بزرگسالان و کودکان و ارجاع آنان به دو بیمارستان کودکان و شهید قاضی بیماران را با سختیهای زیادی مواجه کرده است؛ به طوری که گاهاً پزشک حضور دارد ولی فاکتور و اف اف پی وجود ندارد و این نیز باعث میشود مشکل بیماران تشدید شود. وی تاکید کرد: تأیید بیمه برای دریافت فاکتور ضروری است و هم اکنون در بیمارستان امام رضا (ع) انجام میشود که این نیز به دلیل دور و زمانبر بودن از محل درمان، گاهاً مشکلات بیماران حاد را تشدید میکند. طبقچی عنوان کرد: تشخیصها نیز افزایش یافته است و مردم باید خونریزیهای غیر عادی را جدی بگیرند. طبق اعلام وزارت بهداشت از هر یک هزار نفر یک نفر مبتلا به هموفیلی است که خود از آن آگاهی ندارد. از این رو تفاهمنامهای با آموزش و پرورش امضا شده است که از مهر ماه سال جاری اجرا خواهد شد. وی تاکید کرد: مردم شناخت و آگاهی چندانی از این بیماری ندارند و چون اسم آن کمی ناآشنا است، از این رو آن را بیماری خطرناک و کشندهای تلقی میکنند. بهتر است با مطالعه و انجام آزمایش البته در صورت وجود علایم در راستای تشخیص به موقع اقدام کنند. محمد حسین صومی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز نیز در این خصوص اظهار کرد: دولت تدبیر و امید بیشترین خدمات را برای بیماران هموفیلی ارایه داده و درمانگاه بیمارستان شهید قاضی و بیمارستان کودکان دو درمانگاه اختصاصی برای این بیماران هستند. وی افزود: درمانگاه جامع هموفیلی نیز که در شهرک خاوران و اول جاده باسمنج واقع است، توسط سازمانهای مردم نهاد حمایت میشود و از این رو سمنها باید در راستای تکمیل آن تلاش کنند. وی عنوان کرد: ما به هیچ عنوان قصد ناراحت کردن بیماران را نداریم و اگر مشکلی هم باشد، در صورت صحت آن، حتماً پیگیر مسئله خواهیم بود و رسیدگی به مشکلات مطرح شده توسط برخی بیماران نیاز به تخقیق بیشتری دارد تا صحت و درستی آن به قطع تعیین شود. صومی خاطرنشان کرد: از برخورد پرسنل نیز تاکنون شکایتی نشده است و اگر بیمار صرفاً به دلیل یک ناراحتی عادی و ساده با بیماران عادی ویزیت شود، معطلی دور از انتظار نخواهد بود. ولی اگر مراجعه به دلیل مشکلات انعقادی باشد، پذیرش در درمانگاه تخصصی هموفیلی انجام میگیرد و ارائهی خدمات دندان پزشکی نیز بسته به ظرفیت و شرایط هر بیمار، ممکن است کوتاه یا طولانی باشد. در پایان امید است تا با حمایت سازمانهای مردم نهاد و معاونت درمان در راستای آگاهی دهی بیشتر و ارائهی خدمات مطلوبتر گره مشکلات بیماران هموفیلی باز شود.
گزارش از نسرین سوار، خبرنگار ایسنا در آذربایجانشرقی
انتهای پیام
گاهاً به دلیل خونریزی زیاد طی عادت ماهیانه، به طور شدیدی کم خون شده و در اثر تزریق خون دچار حسایست میشوم. از کادر بیمارستان هم راضی هستم و عملکردشان خوب است. خانم دیگری که دختر هموفیلی دارد، میگوید: یکی از فرزندانم را در پنج سالگی و به دلیل عدم آگاهی پرسنل پزشکی از دست دادم و دخترم هم که اکنون 10 سال دارد با مشکلات هموفیلیها دست و پنجه نرم میکند. در این میان وجود پزشک متخصص زن برای هموفیلیها و درمانگاه جامع و دندانپزشک برای این بیماران از نان شب هم واجبتر است. بارها شده است که برای تزریق فاکتور به هلال احمر و یا سایر مراکز تزریقاتی مراجعه کردهایم و پرستار حتی ترکیب ویالها را بلد نبود و خودم مجبور به کمک شدهام. طولانی بودن دورهی پر کردن دندان، کیفیت نامطلوب خدمات دندانپزشکی برای بیماران هموفیلی و انتظار بهرهبرداری از درمانگاه جامع هموفیلی ما را خسته کرده است و گویا صدای ما به جایی نمیرسد. صبا سال آخر دبیرستان است و از سختیها و مشکلاتش برای ما میگوید: بچهی لوس خانواده و خیلی هم شر و شیطون بودم و دلم میخواست مدام در کوچه بازی کنم، بدوم و دوچرخه سواری کنم. اما مدام تذکر میدادند که بیرون نرو، احتیاط کن، مواظب باش. شاید این سه کلمه پرکاربردترین کلمات امری در لغتنامهی خانوادهی من بوده و است. هر بار که به پزشک یا درمانگاه مراجعه میکردیم با بروشور و مجلههایی که رویش عکس کودکانی که در بیمارستان بستری بودند، برمیگشتیم و من معنی نوشتهها و عکسها را نمیفهمیدم تا این که در هشت سالگی فهمیدم مبتلا به اختلال انعقادی هموفیلی هستم. البتههنوز هم برای درک عمیق این که دقیقا و ناخواسته چه بلایی بر سرم آمده رنج میبرم. شبهایی بود که تا صبح خون دماغ میشدم و اگر بگویم یک یا دو سطل کامل پر از پنبههای آغشته بو خون میشد، اغراق نکردهام. مادرم تا صبح پنبه به دست و اشک در چشم سعی میکرد خون مرا بند آورد. با شیوههای درمانی آشنا نبودیم و شناخت و آگاهیمان هم نسبت به این بیماری بسیار محدود بود و فاکتورهایی که آن زمان تزریق میکردیم هم تاثیر چندانی نداشتند. مشکل دیگری که از کودکی با آن درگیر بودم ورم مفصل زانویم بود و زانوی چپم آنقدر ورم کرده بود که سه برابر حجم زانوی راستم شده بود. از بد شکلی زانویم خجالت میکشیدم و شش سال طول کشید تا با مراجعه به تهران و تحقیقات فراوان تا حدودی توانستیم آن را مهار کنیم و الان هم عادت ماهانهی طولانی مدت و مصرف قرصهای پروژسترون تاثیر منفی بر من گذاشته است و تزریق فاکتور هم صرفاً تا حدودی آن را مهار میکند. «اکرم طبقچی»، مدیر کانون هموفیلی آذربایجانشرقی، در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: حدود 600 بیمار هموفیلی شناسایی شده در استان وجود دارد که همگی تحت پوشش بیمه بوده و با استفاده از دفترچهی بیمهی بیماران خاص از خدمات رایگان بهرهمند میشوند. وی با اشاره به عمده مشکل کانون هموفیلی استان و بیماران گفت: محل کانون هموفیلی استان استیجاری بوده و تأمین هزینهی اجارهی آن باعث میشود تا خدمات ارائه شده از سوی کانون کمتر شود. وی عنوان کرد: یونیت دندانپزشکی برای کودکان هموفیلی آماده است و اما چند تن از بیماران شکایت دارند که این نیز نیاز به بررسی بیشتری دارد. طبقچی گفت: حمایتهای مالی از کانون تعریف چندانی ندارد و حسابهای ما هم اکنون خالی است و بودجهی دولتی هم نداریم، به عنوان متولی سلامت از معاونت دارو درمان انتظار داریم تا بیش از پیش به مشکلات این بیماران توجه کند. وی افزود: جدا کردن بزرگسالان و کودکان و ارجاع آنان به دو بیمارستان کودکان و شهید قاضی بیماران را با سختیهای زیادی مواجه کرده است؛ به طوری که گاهاً پزشک حضور دارد ولی فاکتور و اف اف پی وجود ندارد و این نیز باعث میشود مشکل بیماران تشدید شود. وی تاکید کرد: تأیید بیمه برای دریافت فاکتور ضروری است و هم اکنون در بیمارستان امام رضا (ع) انجام میشود که این نیز به دلیل دور و زمانبر بودن از محل درمان، گاهاً مشکلات بیماران حاد را تشدید میکند. طبقچی عنوان کرد: تشخیصها نیز افزایش یافته است و مردم باید خونریزیهای غیر عادی را جدی بگیرند. طبق اعلام وزارت بهداشت از هر یک هزار نفر یک نفر مبتلا به هموفیلی است که خود از آن آگاهی ندارد. از این رو تفاهمنامهای با آموزش و پرورش امضا شده است که از مهر ماه سال جاری اجرا خواهد شد. وی تاکید کرد: مردم شناخت و آگاهی چندانی از این بیماری ندارند و چون اسم آن کمی ناآشنا است، از این رو آن را بیماری خطرناک و کشندهای تلقی میکنند. بهتر است با مطالعه و انجام آزمایش البته در صورت وجود علایم در راستای تشخیص به موقع اقدام کنند. محمد حسین صومی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز نیز در این خصوص اظهار کرد: دولت تدبیر و امید بیشترین خدمات را برای بیماران هموفیلی ارایه داده و درمانگاه بیمارستان شهید قاضی و بیمارستان کودکان دو درمانگاه اختصاصی برای این بیماران هستند. وی افزود: درمانگاه جامع هموفیلی نیز که در شهرک خاوران و اول جاده باسمنج واقع است، توسط سازمانهای مردم نهاد حمایت میشود و از این رو سمنها باید در راستای تکمیل آن تلاش کنند. وی عنوان کرد: ما به هیچ عنوان قصد ناراحت کردن بیماران را نداریم و اگر مشکلی هم باشد، در صورت صحت آن، حتماً پیگیر مسئله خواهیم بود و رسیدگی به مشکلات مطرح شده توسط برخی بیماران نیاز به تخقیق بیشتری دارد تا صحت و درستی آن به قطع تعیین شود. صومی خاطرنشان کرد: از برخورد پرسنل نیز تاکنون شکایتی نشده است و اگر بیمار صرفاً به دلیل یک ناراحتی عادی و ساده با بیماران عادی ویزیت شود، معطلی دور از انتظار نخواهد بود. ولی اگر مراجعه به دلیل مشکلات انعقادی باشد، پذیرش در درمانگاه تخصصی هموفیلی انجام میگیرد و ارائهی خدمات دندان پزشکی نیز بسته به ظرفیت و شرایط هر بیمار، ممکن است کوتاه یا طولانی باشد. در پایان امید است تا با حمایت سازمانهای مردم نهاد و معاونت درمان در راستای آگاهی دهی بیشتر و ارائهی خدمات مطلوبتر گره مشکلات بیماران هموفیلی باز شود.
گزارش از نسرین سوار، خبرنگار ایسنا در آذربایجانشرقی
انتهای پیام
کپی شد