نسرین برهان که متولد 17 اسفند سال 1354 تبریز است، ابتدا به عنوان بازیگر وارد عرصه هنر شده و هم اکنون به واسطه تهیه مجموعه های انیمیشنی در تبریز شناخته شده است و اما فعالیت حرفه ای خود در زمینه تهیه انیمیشن را در سال 78 با ساختن مجموعه 'گول بالا' برای شبکه سهند آغاز کرد.
پس از آن بود که به طور گسترده به تهیه سریالهای انیمیشینی برای کودکان و مجموعه های آموزشی برای سازمانهای مختلف پرداخت. در حال حاضر وی یکی از افراد موفق در عرصه تهیه کنندگی می باشد و تعداد زیادی از هنرمندان جوان سطح شهر تبریز تحت نظارت او مشغول فعالیت هنری هستند.
به بهانه معرفی فعالان و کارآفرینان موفق زن در سطح آذربایجان گفتگویی داشتیم با خانم برهان که در ادامه می خوانیم:
سرکار خانم برهان لطفاً درباره نحوه آغاز کارتان بگویید. و اینکه چگونه با این کار آشنا شدید؟ انگیزه شما از اینکه سراغ این رشته رفتید چه بود؟
من از کودکی به هنر علاقه داشتم. یادم می آید وقتی در دوران مدرسه ما را به آزمایشگاه علوم می برند به جای توجه به درس به رنگ دیوارها دقت می کردم و به معلممان می گفتم بهتر است دیوارها را رنگ آمیزی کنیم تا محیط برای آزمایش دلچسب تر شود. رنگ را دوست داشتم. وقتی دیپلم گرفتم می توانستم در یکی از ادارات سمتی بگیرم و یک کارمند خوب باشم. اما دوست داشتم دنبال هنر بروم و بخصوص رشته ای را که در تبریز چندان شناخته شده نبود دنبال کنم. از سن نوجوانی شروع کردم به شرکت در کلاسهای انیمیشن. استادی که برای ما درس می داد کارش این نبود و الان هم توی این شغل نیست. او در اصل یک کاریکاتوریست و کارتونیست بود. مقداری تکنیک طراحی دستی انیمیشن یاد گرفته بود و به ما همانها را یاد می داد. در واقع وقتی این دوره از کلاسها تمام شد و به ما مدرک دادند عملاً چیزی از انیمیشن یاد نگرفته بودم. در این کلاسها هم پول پرداخت می کردیم و هم کار می کردیم. کار انیمیشن کار دشوار و پیچیده ای بود و برای همین مشقت زیادی برای یادگیری متحمل شدم. یادم می آید یک روز به خانه رفتم و به خواهرم گفتم من انیماتور شده ام. خواهرم خندید و گفت: انیماتور چیست؟ دستگاه است؟ گفتم نه، شغل است. سر کلاس این موضوع را برای استادمان تعریف کردم و با تردید از ایشان پرسیدم که آیا من خواهم توانست در زمینه انیمیشن کار کنم؟ استاد هم به شوخی گفتند حالا که شما ادعا کرده ای که انیماتور شده ای راه دیگری نداری جز اینکه بتوانی انیمیشن بسازی. بعد از پایان کلاسها تصمیم گرفتم جایی را برای شروع کار تأسیس کنیم. چهار نفر از دوستان با هم جمع شدیم و جایی را در مجتمع شمس تبریزی اجاره کردیم. اما چون مدتها گذشت و نتوانستیم سفارشی بگیریم دوستانم این کار را رها کردند. بچه ها انگیزه خود را از دست داده بودند اما من صبر کردم. خیلی تلاش و پشتکار به خرج دادم و همیشه مطمئن بودم که این کار روزی به نتیجه می رسد. ماهها بدون یک ریال برداشت فقط برای کار هزینه کردم. گاهی حتی نمی توانستم از عهده اجاره محل کارم برآیم. البته آن موقع در سازمان بازیگر بودم و به کمک چند نفر از مسئولان و دوستان توانستیم کاری را برای شبکه سهند تهیه کنیم به نام «گول بالا». بعد از آن برای آموزشهای آتش نشانی یک مجموعه آموزشی ساختیم. اولین تصاویر متحرکی که تولید کردیم برایم حیرت انگیز بودند.
سال 78 که من کار انیمیشن را به طور حرفه ای شروع کردم وضعیت انیمیشن در این شهر خیلی مبهم بود و کسی این رشته را به عنوان یک شغل و حرفه به حساب نمی آورد. از طرفی من هم جوان و بی تجربه بودم. وقتی به بعضی ادارات برای گرفتن سفارش مراجعه می کردند کار مرا جدی نمی گرفتند. حتی بعضی از افراد خود سازمان هم سعی می کردند مرا از این کار دلسرد کنند و معتقد بودند که نخواهم توانست این کار را به سرانجام برسانم و در جایی متوقف خواهم شد. اما فکر و ذهنیت آنها برای من اهمیتی نداشت و به کار خودم ادامه می دادم. من همیشه جای خالی بعضی از هنرها را در شهرمان حس می کردم و فکر میکردم باید کاری برای احیای هنر انجام بدهم.
تکنیک و سبک غالب کارهای شما چیست؟
تکنیک کار ما در اوایل دو بُعدی بود. من خودم دو بعدی کار بودم. کار دو بعدی خیلی سخت بود. نیروی کافی هم برای ارائه کار در قالب دو بعدی را نداشتیم. این تکنیک به تعداد افراد بیشتری نیاز دارد و بسیار هزینه بر است. در واقع اگر می خواستیم کار دو بعدی انجام دهیم با توجه به مبلغهای پایین سفارشات نه تنها درآمدی نداشتیم بلکه باید خودمان هم چیزی هزینه می کردیم. در مقابل، تکنیک سه بعدی که بعدها به سراغ آن رفتیم خیلی کم هزینه تر و کار در این سبک بسیار به صرفه تر بود. وقتی با بچه هایی آشنا شدم که کار سه بعدی با نرم افزار 3D بلد بودند از آنها دعوت به کار کردم. این بچه ها خوشبختانه انگیزه بالایی برای کار داشتند و تلاش می کردند تا کورسوی این چراغ را افروخته نگه دارند. حالا بعد از آن همه سال سالانه حداقل سه سریال تولید می کنیم. و این جدا از کارهای جانبی دیگری است که سفارش می گیریم.
پس نیروهای کارتان را از بچه های آموزش دیده انتخاب می کنید؟
در حال حاضر بله. زمانی ما استاد می آوردیم و به بچه ها کار یاد می دادیم. اما متاسفانه بعضیها کار نمی کردند و تمام هزینه ها و انرژیهای ما تلف می شد. گاهی چند نفر هم از افراد غیر حرفه ای برمیداشتیم که در کنار حرفه ای ها هم کار یاد بگیرند و هم کار کنند. درواقع برای آموزش آنها هزینه ای دریافت نمی کردیم بلکه دستمزد می دادیم. در عین حال در هزینه های ما خیلی صرفه جویی می شد. اما بعدها این روش هم به دلایلی جواب نداد. از جمله اینکه حجم سفارشات ما خیلی بالا رفت. برای همین این بار کار با حرفه ای ها را آغاز کردیم که بازدهی کارمان بیشتر شود. این را هم باید اضافه کنم که نیروهای کار ما از تخصصهای متنوعی تشکیل می شود که شامل طراح ایده، نویسنده، انیماتور دو بعدی و سه بعدی، کارکترساز و تعدادی تخصصهای دیگر است. آموزش همه اینها برای ما مقدور نیست و ضرورتی هم ندارد. ما نیروهایمان را از بین بچه های متخصص و حرفه ای انتخاب می کنیم اما بشخصه مهم تر از تخصص روی تعهد و مقید بودن آنها به کار حساب می کنم.
مشوق شما چه کسانی و یا چه چیزهایی بودند؟ در این سالها چه چیزی شما را خوشحال و به ادامه راه امیدوار کرده؟
مشوق من ذاتم بود. من ذاتاً هنر را دوست داشتم. افراد خانواده من چندان موافق هنر نبودند و دیدگاه مثبتی نسبت به هنر به عنوان یک شغل و حرفه نداشتند. در واقع معتقد بودند هنر یک چیز تفننی است و نمی تواند به عنوان منبع درآمد و یک شغل به حساب بیاید. در این مدت وقتی کاری تولید می شد و سر و صدایی به پا می کرد به ما انرژی می داد. تشویق می شدیم که کارهای بهتر و بیشتری تهیه کنیم. با اینکه اکثریت سعی می کردند مانع تراشی کنند و اعتقادی به موفقیت این کار نداشتند اما تعداد اندکی نیز بودند که اگر حمایتهایشان نبود چه بسا نمی توانستم تا این حد موفق باشم. آقای سید محسن لطیفی جزو افرادی بودند که خیلی دلگرمی به من دادند. همینطور آقای سیدوحید فاطمی خیلی در این راه به من کمک کردند.آقای مهندس قاسم زاده و آقای جمال پورفرج نیز از جمله کسانی بودند که پشت ما ایستادند و نقش مهمی در تداوم کار ما داشتند.
طبعاً برای تولید یک مجموعه انیمیشن امکاناتی لازم است. آیا این امکانات را خودتان تهیه می کنید؟ و اینکه از نظر امکانات در حال حاضر و در شهر تبریز در چه سطحی قرار داریم؟
ببینید کار انیمیشن نمی تواند یک کار کارگاهی باشد. یعنی محدود کردن این کار به زمان محدود و معین کارگاه کمی مشکل است. حداقل در شرایطی که ما کار می کنیم این امر پاسخگو نیست. بچه هایی که برای ما کار می کنند معمولاً همیشه با کار فشرده درگیر هستند. بیشتر آنها با کار در منزل راحتتر هستند. از طرفی من سعی می کنم با انیماتور قرارداد ببندم و بقیه کارها و هماهنگی ها را خود آن شخص انجام می دهد. آقای علی تنهایی هنرمند انیماتوری هستند که اکثریت کارهای ما را ایشان انجام می دهند . در واقع طرف قرارداد ثابت من هستند. ایشان خودشان نیروهای لازم را جمع می کنند و امکانات لازم را هم تهیه می کنند. آقای تنهایی و همسرشان خانم سمیه باباجانی از هنرمندان جوان و بسیار بااستعداد و بااخلاقی هستند که در طی این سالها تمام کم و کاستی ها را تحمل کردند و هیچوقت من را تنها نگذاشتند و هنوز هم که هنوز است همکاری ما ادامه دارد.
اما درباره سطح امکانات باید بگویم ما با استانداردهای جهانی فاصله بسیار زیادی داریم. حتی با امکاناتی که مثلاً در تهران موجود است هم فاصله داریم. دلیل اصلی آن هم هزینه های بالای کار انیمیشن و دستمزدهای پایین آن است. ما آنقدر دستمزد نمی گیریم که بتوانیم امکانات جدید و به روز تهیه کنیم. در تولید انیمشن های خیلی معروف دنیا برای هر انیمیشنی برنامه ای نوشته می شود. اما ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم چون مستلزم صرف هزینه های کلانی است که از عهده ما و سازمانهای طرف قرارداد خارج است.
دشواری ها و موانع کار شما تابحال چه بوده است؟
موانع کار ما در اوایل درآمد کم و اعتراض دیگران بود. از طرفی این کار سخت هم بود و مقابله با این همه مشکل واقعاً انگیزه و انرژی مضاعفی را می طلبید. وقتی به ادارات قیمتی را پیشنهادمی دادیم اعتراض می کردند و می گفتند مگر چرخاندن چند تا عروسک چقدر زحمت دارد که این هزینه را باید بپردازیم؟ از سختی کار اطلاع نداشتند. اما بعدها موانع کمتر شد و ادارات با دشواری ها و ارزش کار آشنا شدند. این موضوع خیلی به ما کمک کرد و توانستیم قیمتها را به استاندارد نزدیک کنیم هرچند نسبت به جاهای دیگر کم است اما این حسن را دارد که طرفهای قرارداد از قیمتهای ما راضی هستند و سفارش بیشتری به ما می دهند.حالا دیگر برای سازمانها و ادارات مختلفی کار می کنیم.
6120
منبع : ایرنا
پس از آن بود که به طور گسترده به تهیه سریالهای انیمیشینی برای کودکان و مجموعه های آموزشی برای سازمانهای مختلف پرداخت. در حال حاضر وی یکی از افراد موفق در عرصه تهیه کنندگی می باشد و تعداد زیادی از هنرمندان جوان سطح شهر تبریز تحت نظارت او مشغول فعالیت هنری هستند.
به بهانه معرفی فعالان و کارآفرینان موفق زن در سطح آذربایجان گفتگویی داشتیم با خانم برهان که در ادامه می خوانیم:
سرکار خانم برهان لطفاً درباره نحوه آغاز کارتان بگویید. و اینکه چگونه با این کار آشنا شدید؟ انگیزه شما از اینکه سراغ این رشته رفتید چه بود؟
من از کودکی به هنر علاقه داشتم. یادم می آید وقتی در دوران مدرسه ما را به آزمایشگاه علوم می برند به جای توجه به درس به رنگ دیوارها دقت می کردم و به معلممان می گفتم بهتر است دیوارها را رنگ آمیزی کنیم تا محیط برای آزمایش دلچسب تر شود. رنگ را دوست داشتم. وقتی دیپلم گرفتم می توانستم در یکی از ادارات سمتی بگیرم و یک کارمند خوب باشم. اما دوست داشتم دنبال هنر بروم و بخصوص رشته ای را که در تبریز چندان شناخته شده نبود دنبال کنم. از سن نوجوانی شروع کردم به شرکت در کلاسهای انیمیشن. استادی که برای ما درس می داد کارش این نبود و الان هم توی این شغل نیست. او در اصل یک کاریکاتوریست و کارتونیست بود. مقداری تکنیک طراحی دستی انیمیشن یاد گرفته بود و به ما همانها را یاد می داد. در واقع وقتی این دوره از کلاسها تمام شد و به ما مدرک دادند عملاً چیزی از انیمیشن یاد نگرفته بودم. در این کلاسها هم پول پرداخت می کردیم و هم کار می کردیم. کار انیمیشن کار دشوار و پیچیده ای بود و برای همین مشقت زیادی برای یادگیری متحمل شدم. یادم می آید یک روز به خانه رفتم و به خواهرم گفتم من انیماتور شده ام. خواهرم خندید و گفت: انیماتور چیست؟ دستگاه است؟ گفتم نه، شغل است. سر کلاس این موضوع را برای استادمان تعریف کردم و با تردید از ایشان پرسیدم که آیا من خواهم توانست در زمینه انیمیشن کار کنم؟ استاد هم به شوخی گفتند حالا که شما ادعا کرده ای که انیماتور شده ای راه دیگری نداری جز اینکه بتوانی انیمیشن بسازی. بعد از پایان کلاسها تصمیم گرفتم جایی را برای شروع کار تأسیس کنیم. چهار نفر از دوستان با هم جمع شدیم و جایی را در مجتمع شمس تبریزی اجاره کردیم. اما چون مدتها گذشت و نتوانستیم سفارشی بگیریم دوستانم این کار را رها کردند. بچه ها انگیزه خود را از دست داده بودند اما من صبر کردم. خیلی تلاش و پشتکار به خرج دادم و همیشه مطمئن بودم که این کار روزی به نتیجه می رسد. ماهها بدون یک ریال برداشت فقط برای کار هزینه کردم. گاهی حتی نمی توانستم از عهده اجاره محل کارم برآیم. البته آن موقع در سازمان بازیگر بودم و به کمک چند نفر از مسئولان و دوستان توانستیم کاری را برای شبکه سهند تهیه کنیم به نام «گول بالا». بعد از آن برای آموزشهای آتش نشانی یک مجموعه آموزشی ساختیم. اولین تصاویر متحرکی که تولید کردیم برایم حیرت انگیز بودند.
سال 78 که من کار انیمیشن را به طور حرفه ای شروع کردم وضعیت انیمیشن در این شهر خیلی مبهم بود و کسی این رشته را به عنوان یک شغل و حرفه به حساب نمی آورد. از طرفی من هم جوان و بی تجربه بودم. وقتی به بعضی ادارات برای گرفتن سفارش مراجعه می کردند کار مرا جدی نمی گرفتند. حتی بعضی از افراد خود سازمان هم سعی می کردند مرا از این کار دلسرد کنند و معتقد بودند که نخواهم توانست این کار را به سرانجام برسانم و در جایی متوقف خواهم شد. اما فکر و ذهنیت آنها برای من اهمیتی نداشت و به کار خودم ادامه می دادم. من همیشه جای خالی بعضی از هنرها را در شهرمان حس می کردم و فکر میکردم باید کاری برای احیای هنر انجام بدهم.
تکنیک و سبک غالب کارهای شما چیست؟
تکنیک کار ما در اوایل دو بُعدی بود. من خودم دو بعدی کار بودم. کار دو بعدی خیلی سخت بود. نیروی کافی هم برای ارائه کار در قالب دو بعدی را نداشتیم. این تکنیک به تعداد افراد بیشتری نیاز دارد و بسیار هزینه بر است. در واقع اگر می خواستیم کار دو بعدی انجام دهیم با توجه به مبلغهای پایین سفارشات نه تنها درآمدی نداشتیم بلکه باید خودمان هم چیزی هزینه می کردیم. در مقابل، تکنیک سه بعدی که بعدها به سراغ آن رفتیم خیلی کم هزینه تر و کار در این سبک بسیار به صرفه تر بود. وقتی با بچه هایی آشنا شدم که کار سه بعدی با نرم افزار 3D بلد بودند از آنها دعوت به کار کردم. این بچه ها خوشبختانه انگیزه بالایی برای کار داشتند و تلاش می کردند تا کورسوی این چراغ را افروخته نگه دارند. حالا بعد از آن همه سال سالانه حداقل سه سریال تولید می کنیم. و این جدا از کارهای جانبی دیگری است که سفارش می گیریم.
پس نیروهای کارتان را از بچه های آموزش دیده انتخاب می کنید؟
در حال حاضر بله. زمانی ما استاد می آوردیم و به بچه ها کار یاد می دادیم. اما متاسفانه بعضیها کار نمی کردند و تمام هزینه ها و انرژیهای ما تلف می شد. گاهی چند نفر هم از افراد غیر حرفه ای برمیداشتیم که در کنار حرفه ای ها هم کار یاد بگیرند و هم کار کنند. درواقع برای آموزش آنها هزینه ای دریافت نمی کردیم بلکه دستمزد می دادیم. در عین حال در هزینه های ما خیلی صرفه جویی می شد. اما بعدها این روش هم به دلایلی جواب نداد. از جمله اینکه حجم سفارشات ما خیلی بالا رفت. برای همین این بار کار با حرفه ای ها را آغاز کردیم که بازدهی کارمان بیشتر شود. این را هم باید اضافه کنم که نیروهای کار ما از تخصصهای متنوعی تشکیل می شود که شامل طراح ایده، نویسنده، انیماتور دو بعدی و سه بعدی، کارکترساز و تعدادی تخصصهای دیگر است. آموزش همه اینها برای ما مقدور نیست و ضرورتی هم ندارد. ما نیروهایمان را از بین بچه های متخصص و حرفه ای انتخاب می کنیم اما بشخصه مهم تر از تخصص روی تعهد و مقید بودن آنها به کار حساب می کنم.
مشوق شما چه کسانی و یا چه چیزهایی بودند؟ در این سالها چه چیزی شما را خوشحال و به ادامه راه امیدوار کرده؟
مشوق من ذاتم بود. من ذاتاً هنر را دوست داشتم. افراد خانواده من چندان موافق هنر نبودند و دیدگاه مثبتی نسبت به هنر به عنوان یک شغل و حرفه نداشتند. در واقع معتقد بودند هنر یک چیز تفننی است و نمی تواند به عنوان منبع درآمد و یک شغل به حساب بیاید. در این مدت وقتی کاری تولید می شد و سر و صدایی به پا می کرد به ما انرژی می داد. تشویق می شدیم که کارهای بهتر و بیشتری تهیه کنیم. با اینکه اکثریت سعی می کردند مانع تراشی کنند و اعتقادی به موفقیت این کار نداشتند اما تعداد اندکی نیز بودند که اگر حمایتهایشان نبود چه بسا نمی توانستم تا این حد موفق باشم. آقای سید محسن لطیفی جزو افرادی بودند که خیلی دلگرمی به من دادند. همینطور آقای سیدوحید فاطمی خیلی در این راه به من کمک کردند.آقای مهندس قاسم زاده و آقای جمال پورفرج نیز از جمله کسانی بودند که پشت ما ایستادند و نقش مهمی در تداوم کار ما داشتند.
طبعاً برای تولید یک مجموعه انیمیشن امکاناتی لازم است. آیا این امکانات را خودتان تهیه می کنید؟ و اینکه از نظر امکانات در حال حاضر و در شهر تبریز در چه سطحی قرار داریم؟
ببینید کار انیمیشن نمی تواند یک کار کارگاهی باشد. یعنی محدود کردن این کار به زمان محدود و معین کارگاه کمی مشکل است. حداقل در شرایطی که ما کار می کنیم این امر پاسخگو نیست. بچه هایی که برای ما کار می کنند معمولاً همیشه با کار فشرده درگیر هستند. بیشتر آنها با کار در منزل راحتتر هستند. از طرفی من سعی می کنم با انیماتور قرارداد ببندم و بقیه کارها و هماهنگی ها را خود آن شخص انجام می دهد. آقای علی تنهایی هنرمند انیماتوری هستند که اکثریت کارهای ما را ایشان انجام می دهند . در واقع طرف قرارداد ثابت من هستند. ایشان خودشان نیروهای لازم را جمع می کنند و امکانات لازم را هم تهیه می کنند. آقای تنهایی و همسرشان خانم سمیه باباجانی از هنرمندان جوان و بسیار بااستعداد و بااخلاقی هستند که در طی این سالها تمام کم و کاستی ها را تحمل کردند و هیچوقت من را تنها نگذاشتند و هنوز هم که هنوز است همکاری ما ادامه دارد.
اما درباره سطح امکانات باید بگویم ما با استانداردهای جهانی فاصله بسیار زیادی داریم. حتی با امکاناتی که مثلاً در تهران موجود است هم فاصله داریم. دلیل اصلی آن هم هزینه های بالای کار انیمیشن و دستمزدهای پایین آن است. ما آنقدر دستمزد نمی گیریم که بتوانیم امکانات جدید و به روز تهیه کنیم. در تولید انیمشن های خیلی معروف دنیا برای هر انیمیشنی برنامه ای نوشته می شود. اما ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم چون مستلزم صرف هزینه های کلانی است که از عهده ما و سازمانهای طرف قرارداد خارج است.
دشواری ها و موانع کار شما تابحال چه بوده است؟
موانع کار ما در اوایل درآمد کم و اعتراض دیگران بود. از طرفی این کار سخت هم بود و مقابله با این همه مشکل واقعاً انگیزه و انرژی مضاعفی را می طلبید. وقتی به ادارات قیمتی را پیشنهادمی دادیم اعتراض می کردند و می گفتند مگر چرخاندن چند تا عروسک چقدر زحمت دارد که این هزینه را باید بپردازیم؟ از سختی کار اطلاع نداشتند. اما بعدها موانع کمتر شد و ادارات با دشواری ها و ارزش کار آشنا شدند. این موضوع خیلی به ما کمک کرد و توانستیم قیمتها را به استاندارد نزدیک کنیم هرچند نسبت به جاهای دیگر کم است اما این حسن را دارد که طرفهای قرارداد از قیمتهای ما راضی هستند و سفارش بیشتری به ما می دهند.حالا دیگر برای سازمانها و ادارات مختلفی کار می کنیم.
6120
منبع : ایرنا
کپی شد