صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان احتمال هجرت امام خمینی به لبنان
- محل نجف ، مسجد شیخ انصاری
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع احتمال هجرت امام خمینی به لبنان
-
حضار
حضار: روحانیون، طلاب و ایرانیان مقیم عراق
بسم اللّه الرحمن الرحیم
بعد از آنکه مصلحت و نظرخواهی خود را به صورت تلگراف به مقامات عراقی رسانیدم نه تنها ... و جوابی که ندادند و عکسالعمل هم به آن شدت نشان دادند، در این صورت من فکرم منتهی شد به اینکه ما دیگر وجودمان در اینجا لزومی ندارد ... فردا تذکرهها را میفرستیم و تقاضای خروج میکنیم و من در هر جا که باشم علاقه به آقایان، برادران همان جوری است که اینجا باشم. اشخاصی که در اینجا باقی هستند ـ آقایان افغانیها ... هندیها، عراقیها ـ هر جا هستند ما همان طور که در اینجا بودیم با آنها رابطه داشتیم، آنجا داریم ... آقایان ایرانیها هم که ان شاءاللّه امیدواریم به سلامت به مقصد خودشان برسند و در حوزههای دینی مستقر بشوند ...اگر در قم نتوانستند، در مشهد؛ و حوزهها را حفظ بکنند و من امیدوارم همان طوری که حضرت رسول ـ صلواتاللّه علیه و آله و سلم ـ یک روزی از مکه خارج شدند ... احتمال نمیداد که اینها برگردند ... خدای تبارک و تعالی قادر است که شما آقایان را که الآن با زور از اینجا خارج میشوید و کمال علاقهای که به جوار[حضرت امیر]دارید و به حوزه دارید ... و من امیدوارم که ان شاءاللّه ... خداوند تبارک و تعالی اینجا را حفظ میکند، عدهای اینجا هستند ... معارف اسلام را تألیف کرده است.
این حوزه به هم خورده نمیشود، نمیشود که به هم بخورد منتها تبدیل افراد است.
فرض کنید که ماها قابل نبودیم که در جوار حضرت امیر ـ سلاماللّه علیه ـ باشیم، خداوند ان شاءاللّه انتخاب کند از ... آنها قابلند که در جوار حضرت امیر ـ سلاماللّه علیه ـ باشند و میتوانند که حمایت از اسلام بکنند و از مکتب شیعه بکنند. در هر صورت من گوارا نیست برایم، هر چه فکر کردم گوارا بشود برایم اینجا، در صورتی که دوستان هم دارند میروند، در صورتی که برادران دینی ما را اینطور دارند میفرستند، در صورتی که ـ اینطوری که به من گفتند، اینطوری که به من گفتند ـ در مدتها پیش که یهودیها را بنا بود از بغداد بیرون کنند، شش ماه مهلت دادند و یک جلسهای درست کردند، هیأتی درست کردند که اموال اینها را به طور عادلانه بخرند و به آنها بدهند و بروند و با شما آقایان و با ملت شیعه در اینجا ـ ایرانیها ـ اینطور رفتار کردند و من ناگوار است برایم که در یک همچو مملکتی که با ... اینطور رفتار میکنند، با مجاورین قبور ائمه ـ علیهمالسلام ـ اینطور عمل میکنند، من دیگر برایم گوارا نیست ماندن اینجا. بنابراین من فردا تذکرهها را میفرستم و از آنها تقاضا میکنم به اینکه اجازه بدهند ما برویم به لبنان بلکه در آنجا ان شاءاللّه همان طوری که شهیدیْن ـ علیهماالرحمه ـ فائز شدند به شهادت بلکه ـ ان شاءاللّه خداوند[گریه شدید حضار به مدت طولانی]...
شما آقایان هم در هر جا که باشید البته ... عنداللّه ... با قوّت قلب در هر جا هستیم و هستید مهیا باشید برای اینکه هر ناگواری که بر شما وارد میشود از ناحیۀ اشخاصی که هستند ـ چه در ایران چه در اینجا ـ تحمل کنید و برای اسلام خدمت کنید و خیال نکنید به اینکه اینطور مطالب به ضرر شماست؛ نخیر به نفع شماست؛ هم عنداللّه تعالی و هم انعکاسش در عالم که با ما در ایران آن جور رفتار میکنند، در عراق آن جور رفتار میکنند و وضع یک دسته شیعه در عراق آنطور است و در ایران آنطور است. الآن در وقت سرمای زمستانْ این مردم، این تجار، این کسبه، این بیچارهها که حالشان از شما بدتر است و من برای آنها بسیار متأسفم، اینها با زن و بچه و با اینها بروند و در سر حد هم گرفتار اشخاصی بشوند که از اینها بدتر بکنند.
در هر صورت قوی باشید، خودتان را قوی کنید. به خدا متوجه بشوید و پشتوانۀ شما خدای تبارک و تعالی است[گریۀ شدید حضار]... شما خدا دارید و خدای تبارک و تعالی به شما کمک خواهد کرد و حوزهها هم ان شاءاللّه محفوظ خواهند ماند.
آن روزی که مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم ـ رضواناللّه علیه ـ فوت شد در ...[قم]بیش از صد نفر طلبه میگفتند هست اما طلبۀ ورشکستهای که در همه چیز ... و طولی نکشید آنکه[رضا خان]ظالم بود رفت و حوزه شد یک حوزۀ پنج هزار نفری و بحمداللّه الآن هم به قوّت خودش باقی است و امید است همیشه باشد. ان شاءاللّه خدای تبارک و تعالی پشتیبان شماست و این حوزه را حفظ میکند و امیدوارم که شماها را برگرداند به محل خودتان و شما با کمال قوّت نفسْ تحمل مشاق[1]را بکنید برای خدا. خدای تبارک و تعالی به شما اجر خواهد داد و من ان شاءاللّه فردا مسیر خودم را تعیین میکنم؛ فردا من[تذکرهام را]میدهم اگر موافقت کنند؛ اگر هم موافقت نکردند که ما هستیم ... خداوند پشت و پناه همۀ شما باشد. البته بر من مشکل است که شما آقایان ...[گریۀ حضار]. تقدیری که شده است، پیش آمده است و ما تسلیم هستیم در مقابل تقدیر خدا ... .