صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان اهدای کتاب صحیفۀ سجادیه
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع اهدای کتاب صحیفۀ سجادیه
-
حضار
خمینی، علی[45]
بسمه تعالی
«هدیة النملة»
فارغ از هر دو جهانم به گل روی علی
از خم دوست جوانم به خم موی علی
طی کنم عرصۀ ملک و ملکوت از پی دوست
یاد آرم به خرابات چو ابروی علی
صحیفۀ کاملۀ سجادیه، نمونۀ کامل قرآن صاعد است و از بزرگترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیْل به برکات آن است؛ آن کتابی است الهی که از سرچشمۀ نوراللّه نشأت گرفته و طریقۀ سلوک اولیای بزرگ و اوصیای عظیمالشأن را به اصحاب خلوتگاه الهی میآموزد. کتاب شریفی است که سبک بیان معارف الهیۀ اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوۀ دعا و مناجات برای تشنگان معارف الهیه بیان میکند. این کتاب مقدس چون قرآن کریم سفرۀ الهی است که در آن، همه گونه نعمت موجود است و هرکس به مقدار اشتهای معنوی خود از آن استفاده میکند. این کتاب همچون قرآن الهی ادقِّ[1]معارف غیبی که از تجلیات الهی در ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت و مافوق آن حاصل میشود در ذهن من و تو نیاید و دست طلبکاران از حقایق آن کوتاه است، به شیوه خاص خود قطراتی که از
دریای بیکران عرفان خود میچشاند و آنان را محو و نابود میکند:
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم انا الیه راجعون
پس تو ای نویسندۀ محروم از همه معارف و بیخبر از کون و مکان، قلم را بشکن و صحیفه را ببند و از حدّ خود که هواهای نفسانی چون تار عنکبوت بر سراسر وجودت پیچیده و هر روز و شب افزون میگردد به فضل لایزال الهی پناه ببر «انّه ذو رحمة واسعة»
و من این کتاب بزرگ را به فرزند عزیزم که در جبهۀ او نور و نورٌ عَلی نُور میبینم و آن عزیز که یادگار احمد[2]و از سلالۀ پاک ائمۀ اطهار ـ علیهم سلاماللّه ـ و پروردۀ دامن پاک مادر عزیزش که سلالۀ پاک ائمۀ اطهار و از طباطباییها که افتخار فرزندی حسنین را دارند اهدا کردم و امیدوارم او از علمای برجسته و فقهای متعهد و از عرفای مجاهد فی سبیل اللّه در دو جبهۀ ظاهر و باطن شود و از این کتاب مقدس به طور شایسته بهرهمند گردد و پدر پیر خود، خمینی را که عمری با هوای نفس و عصیان و ناسپاسی گذرانده و اکنون با روی سیاه و کولهباری از معصیت بدون هیچ امید ـ مگر به فضل خدای رحمان ـ از این دار و دیار به دار و دیار دیگر میرود از طلب رحمت و دعایی و بخشش گناهان بر او منت نهد.
خداوندا، این عائله را به تو سپردم و از هیچ کس امیدی ندارم؛ تو خود با عنایات خویش آنان را تحت تربیت خویش قرار ده.
به تاریخ شب سهشنبه 22 آذرماه 1367 / سوم جمادیالاولی 1409
بندۀ عاصیخدا
روحاللّه الموسوی الخمینی