صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان حکم بازی شطرنج و خرید و فروش آلات موسیقی
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع حکم بازی شطرنج و خرید و فروش آلات موسیقی
-
حضار
قدیری، محمدحسن (از اعضای دفتر امام خمینی در قم)
[بسم اللّه الرحمن الرحیم
خدمت حضرت مستطاب آیت اللّه العظمی امام خمینی ـ مد ظله العالی
با عرض سلام و ادب و احترام، اخیراً دو استفتاء منتشر شده که در یکی از خرید و فروش آلات لهو سؤال شده و در جواب آمده که خرید و فروش آلات مشترکه به قصد محللۀ آن اشکال ندارد. و در دیگری در سؤال مفروض است که امروز شطرنج بکلی آلت قمار بودن خود را از دست داده و تنها به صورت ورزش فکری درآمده است و در جواب آمده است که بر فرض عمل مزبور اگر بُرد و باختی در بین نباشد اشکال ندارد. و آقای مورد اعتمادی نقل کردند که در بعضی روزنامهها بر فرض مزبور را ننوشته است.
در اینجا سؤالاتی مطرح است.
1ـ خرید و فروش آلات مشترکه مانع ندارد مگر اینکه قصد منفعت حرام در بین باشد. پس چرا در جواب سؤال اول قصد حلال قید شده است؟
2ـ در سؤال دوم سائل محترم از کجا ادعا میکند که امروز شطرنج آلت قماربودن خود را بکلی از دست داده و تنها ورزش فکری شده است؟
3ـ در روایت معتبره است از سکونی از حضرت صادق ـ علیهالسلام:
اول ـ قال: قال رسول اللّه (ص) انهاکم عن الزفن و المزمار و عن الکوبات و الکبرات.
دوم ـ قال: نهی رسول اللّه (ص) عن اللعب بالشطرنج و انزو... .
زفن، به معنای رقص است (مجمع البحرین) مزمار، نامی است که مطلق نی را شامل میشود و نهی حضرت، حجت بر تحریم است مگر حجتی بر خلاف باشد. و هردو دلیل اطلاق دارد.
بنابراین استفاده میکنم که نی زدن حرام است چه نی آلت مختصه باشد یا مشترکه و بازی شطرنج حرام است چه آلت قمار را از دست بدهد یا نه. و دعوای انصراف منشأ صحیحی میخواهد که به نظر نمیرسد و آنچه ممکن است گفته شود مثل غلبه یا آلیت در آن زمان منشأ صحیحی نیست. و البته در حد خودم در ادلۀ فحص و به مطالب حضرتعالی هم مراجعه نمودم حجتی بر خلاف اطلاق مزبور نیافتم. ادلۀ میسر و لهو تطبیق بر آلات منافاتی با اطلاق ندارد و علت منصوصهای هم در ادله نیست و در هر صورت اگر ساحت قدس حضرتعالی از اینگونه مسائل به دور باشد به نظر من بهتر است و ضرورتی در نشر آنها دیده نمیشود. دیگر هر طور صلاح میدانید. از جسارت عذر میخواهم و از خداوند متعال دوام سایۀ بلند پایۀ آن حضرت را مسئلت دارم. والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.
4 صفرالخیر 1409 ـ محمدحسن قدیری]
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام آقای قدیری ـ دامت افاضاته
پس از عرض سلام و قبل از پرداختن به دو مورد سؤال و جواب، اینجانب لازم است از برداشت جنابعالی از اخبار و احکام الهی اظهار تأسف کنم. بنا بر نوشتۀ جنابعالی زکات تنها برای مصارف فقرا و سایر اموری است که ذکرش رفته است و اکنون که مصارف به صدها مقابل آن رسیده است راهی نیست و «رِهان»[1]در «سَبْق»[2]و «رِمایه»[3]مختص است به تیر و کمان و اسبدوانی و امثال آن، که در جنگهای سابق به کار گرفته میشده است و امروز هم تنها در همان موارد است. و «انفال»[4]که بر شیعیان «تحلیل»[5]شده
است، امروز هم شیعیان میتوانند بدون هیچ مانعی با ماشینهای کذایی جنگلها را ازبین ببرند و آنچه را که باعث حفظ و سلامت محیط زیست است را نابود کنند و جان میلیونها انسان را به خطر بیندازند و هیچکس هم حق نداشته باشد مانع آنها باشد، منازل و مساجدی که در خیابانکِشیها برای حل معضل ترافیک و حفظ جان هزاران نفر مورد احتیاج است، نباید تخریب گردد و امثال آن. و بالجمله آنگونه که جنابعالی از اخبار و روایات برداشت دارید، تمدن جدید بکلی باید از بین برود و مردم کوخنشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند.
و اما راجع به دو سؤال، یکی بازی با شطرنج در صورتی که ازآلت قمار بودن بکلی خارج شده باشد، باید عرض کنم که شما مراجعه کنید به کتاب جامع المدارک مرحوم آیت اللّه آقای حاج سید احمد خونساری که بازی با شطرنج را بدون رهن جایز میداند و در تمام ادله خدشه میکند، در صورتی که مقام احتیاط و تقوای ایشان و نیز مقام علمیت و دقت نظرشان معلوم است، اما اینکه نوشتهاید از کجا سائل به دست آورده که شطرنج بکلی آلت قمار نیست، این از شما عجیب است، چون سؤالها و جوابها فرض است و بنابراین آنچه را من جواب دادهام در فرض مذکور است که اشکالی متوجه نیست و در صورت عدم احراز باید بازی نکنند. و عجیبتر آنکه نوشتهاید چرا به جای «قصد حرام نباشد»، «قصد حلال» نوشته شده؟ گـویی عمل شخص متوجه و قاصد بدون قصد هم میشود، در این صورت «قصد حلال» مساوق است با نبودن «قصد حرام».
و اما در قضیۀ خرید و فروش آلات مشترکه برای مقصد حلال، اشتباه بزرگی کردهاید که گمان کردهاید خرید و فروش برای منفعت حلال، یعنی استفادۀ حرام کردن و این برخلاف آنچه نوشته شده است میباشد. البته در این زمینهها مسائل زیادی است که حال
و وقت من اجازۀ تعقیب آنها را ندارد. از جنابعالی که فردی تحصیلکرده و زحمت کشیدهای میباشید، توقع نبود که اینگونه برداشت کرده و آن را به اسلام نسبت دهید. شما خود میدانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید میدانم، ولی شما را نصیحت پدرانه میکنم که سعی کنید تنها خدا را درنظر بگیرید و تحتتأثیر مقدسنماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید، چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمهای بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد. از خداوند متعال توفیق جنابعالی را در خدمت به اسلام و مسلمین چون گذشته خواهانم. والسلام علیکم و رحمةاللّه.
2/7/67
روح اللّه الموسوی الخمینی
2 ـ گرو و شرط بندی در مسابقۀ تیراندازی یا اسبدوانی.
3 ـ تیرانداختن، تیراندازی.
4 ـ انفال به فتح همزه، جمع نَفَل: به معنی غنیمت، بهره، هبه. در قرآن کریم، سورۀ «انفال»، واژۀ «انفال» اینچنین معنا شده است: «لَیَسْئَلُونَکَ عَنِ الاَْنْفالِ قُلِ الاَْنْفالُ للّهِ وَالرَّسوُلِ فَاتَّقُوااللّهَ وَ اَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ اَطیعُوااللّهَ وَ رَسُولَهُ اِنْ کُنْتُمْ مؤمِنینَ» (ای رسول ما) چون امت از حکم انفال (غنایم رسیده به دست مسلمانان بدون جنگ و زحمت از قبیل معادن بیشه، زمین خراب بدون مالک و قطایع ملوک و غیره) را بپرسند، جواب دِه که «انفال» مخصوص خدا و رسول است (که رسول و جانشینانش به هرکس و به هر قدر که صلاح باشد بخشند) در این صورت شما مؤمنان باید از خدا بترسید (و در مورد انفال از طمع ونزاع و تفرقه بپرهیزید) و بین خودتان صلح و آشتی برقرار کرده و خدا و رسولش را اطاعت کنید اگر اهل ایمانید.
5 ـ حلال.