صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان مهجوریت حج ابراهیمی ـ برائت از مشرکان در کنگرۀ عظیم حج
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع مهجوریت حج ابراهیمی ـ برائت از مشرکان در کنگرۀ عظیم حج
-
حضار
ملت مسلمان ایران و جهان و زائران بیتاللّهالحرام
بسماللّه الرحمن الرحیم
وَ اَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ اِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَکبَرِ اَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسوُلُهُ[1]. صدق اللّه العلی العظیم
ستایش و نیایش مخصوص ذات مقدسی است که با عنایات خاص خود و فروفرستادن وحی بر انبیای عظام، از آدم صفیاللّه تا محمد حبیب اللّه ـ علیهم صلوات اللّه و سلم ـ راه و روش چگونه زیستن و برای چه آفریده شدن و مقصد آفرینش را بر جامعۀ بشری آموخت. و درود بیپایان بر پیامبران اولوالعزم چون ابراهیم بتشکن و موسای طاغوتبرانداز و عیسای مسیح که اگر فرصت یافته بود همانند آنان بود، و محمد شکنندۀ تمامی بتها و برائت جوینده از تمامی مشرکان و ستمکاران. و سلام جاویدان بر ائمۀ مسلمین، این راهگشایان پیکارگری علیه ستمکاران مسلماننما و جباران غاصب حقوق اللّه و حقوق الناس و کج فهمان داغ بر پیشانی. و سلام بر آن ابراهیم خلیلاللّه که یک تنه بر بتها و بتپرستها یورش برد و از تنهایی و آتش نهراسید، و آن موسای کلیماللّه که با عصای چوپانی بر فرعونیان خروش کشید و از بیکسی باک نداشت. و سلام و درود بر محمد حبیب اللّه که به تنهایی قیام کرد و تا آخرین ساعات زندگانی با کفار ظلم پیشه به جنگ برخاست و از کمی عِده و عُده ننالید. و سلام بر مسلمانان صدر اسلام که با اندک
تدارکات جنگی به سلاطین جور روم و ایران تاختند و از کمی یاران به خود ترس راه ندادند. و درود بیپایان بر علی بن ابیطالب که با دژخیمان به صورت مسلمان و مقدس نماهای بدتر از کفار جنگید و از هیچ قدرتی نهراسید. و سلام بر حسین بن علی که با یاران معدود خویش برای برچیدن بساط ظلم غاصبان خلافت بپا خاست و از ناچیز بودن عِده و عُده به خود خیال سازش با ستمگر را راه نداد و کربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرار داد و فریاد «هیهات منّاالذِّلَّةُ»[2]اش را به گوش حقطلبان رساند که در نظر دنیاگرایان و ملتپرستان، آنچه از این اولیای معظم الهی صادر شده برخلاف عقل و شرع است. قیام بدون تجهیزات کافی را عقل آنان نمیپسندد و شرع آنان اجازه نمیدهد. و نیز به عقیدۀ آنان حرکت از کشوری به کشوری دیگر که دارای حکومت و تشکیلاتی میباشد، مخالف با عقل و ملیت بوده و بالاخره مخالف با موازین شرعی و الهی است و همچنین صلح با نمرودیان و فرعونیان و ملحدان و ستمگران و سازش با ظالمان به صورت مسلمان و با زهدفروشان داغ بر پیشانی، طریق صواب و عقل و شرع بوده و هست. و با این انگیزه، تسلیم و سازش با امریکای جهانخوار و وابستگان به او لزوم عقلی و شرعی دارد و تخلف از آن مخالف شرع و عقل است. و دفاع از ملت مظلوم عراق که زیر چکمۀ دژخیمان به جان آمدهاند و فوج فوج علمای عظام و ابرار بیپناه آنان به شهادت میرسند و زنان و کودکان آنان زیر لگدهای ستمگران میسوزند و میمیرند و فریاد «یالَلمسلمین» میکشند، بر خلاف عقل و شرع میباشد! این انگیزۀ ملیگرایی و خلود در ارض[3]است که مصالح مسلمانان را فراموش کرده و دفاع از مصالح مسلمین را در حصار ملت خاص قرار داده و قلم سرخ بر قرآن کریم و احادیث رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ و سیرۀ مستمرۀ انبیای عظام و اولیای معظم ـ علیه السلام ـ در طول تاریخ کشیده است.
ملت غیور متعهد ایران در آن روزهای سخت مصیبتبار که دشمن جنایتکار از زمین
و هوا و دریا غافلگیرانه به کشورشان حمله کرد و قسمت عظیمی از آن را متصرف شد و جنایتکاران داخل و قدرتهای بزرگ خارج و عمالشان در سطح کشور به خرابکاری و قتل و غارت دست زدند، با ارتش از هم پاشیده و قوای مسلح ناچیز آرایش ندیده فقط با اتکال به خدای متعال و نیروی ایمان دشمن را با شکست و زبونی از کشور عزیز خود بیرون راند و هیچگاه ضعف و سستی و زبونی به خود راه نداد و از شهادت استقبال نمود و به سازش و صلح با افعی زخمخورده تن در نداد و جز معدودی ضعیفالقلب یا خیانتکار و دنیاطلب و راحتخواه که به اسلام و مصالح مسلمین اعتنایی نداشتند و ندارند، با ضعف و دلهره از صلح و صفا دم میزدند و میزنند و تعمد داشته و یا نمیدانستند که صلح با این جنایتکاران در هر موقع باعث بر باد دادن حیثیت اسلام و کشور اسلامی بوده و نیز موجب گرفتاری همیشگی میهن عزیزمان در چنگال ابرقدرتهاست.
اکنون که با عنایات خداوند تعالی و توجه بقیةاللّه ـ روحی فداه ـ نظام جمهوری اسلامی ما از هر جهت در موضع قدرت قرار گرفته است و ارتش نیرومند و سپاه عظیمِ مؤمنِ سلحشور و قوای مسلح قدرتمند و ملت حاضر در صحنه دارد و پشت دشمن را در ابعاد مختلف شکسته است، برایمان سازش و صلح تحمیلی بدتر از جنگ چه معنی دارد؟ چه کسی است که نمیداند صلحطلبی دشمن برای مجهز شدن بیشتر و غافلگیریای است، که جمهوری اسلامی باید برای احتراز از آن در طول بیش از هزار کیلومتر قوای مجهز آماده داشته باشد؟ و کیست که نداند صلح با این حزب به رسمیت و شرعیت شناختن حکومت بعث است که با قتل و جنایت بر یک کشور اسلامی حکومت میکند؟ و کیست که نداند این امر از بزرگترین گناهان است و از واضحترین خیانتها به مسلمین است؟ ملت عزیز ما با تعهدی که به اسلام دارند، جنگ را تا سر حد شهادت و لقاءاللّه که از بزرگترین آمال اولیای خدا و ارباب معرفت است ادامه میدهند، گرچه آن را بیخبران نابودی انگارند و مادیگرایان لقاءاللّه را نابودی لقب میدهند.
اکنون که حجاج بیت اللّه الحرام از خانۀ تن و دنیا مهاجرت الی اللّه و رسوله، که خانۀ دل است، میکنند و همه چیز جز محبوب حقیقی در ورای آنان است بلکه چیزی جز او
نیست که درون و برون داشته باشد، باید بدانند که «حج ابراهیمی محمدی» ـ صلیاللّه علیهما و آلهما ـ سالهاست غریب و مهجور است، هم از جهات معنوی و عرفانی و هم از جهات سیاسی و اجتماعی. و حجاج عزیز تمامی کشورهای اسلامی باید بیت خدا را در همۀ ابعادش از این غربت درآورند، اسرار عرفانی و معنویاش به عهدۀ عرفای غیر محجوب. و ما اینک با بعد سیاسی و اجتماعی آن سر و کار داریم که باید گفت فرسنگها از آن دوریم. ما مأمور به جبران مافات هستیم. این کنگرۀ سراپا سیاست که به دعوت ابراهیم و محمد ـ صلی اللّه علیهما و آلهماـ بر پا میشود و از هر گوشۀ دنیا و از هر فَجِّ[4]عمیق در آن اجتماع میکنند، برای منافع «ناس» است و قیام به قسط است[5]و در ادامۀ بتشکنیهای ابراهیم و محمد است و طاغوت شکنیها و فرعون زدودنهای موسی است. و کدام بت به پایۀ شیطان بزرگ و بتها و طاغوتهای جهانخوار میرسد که همۀ مستضعفان جهان را به سجدۀ خود و ستایش خویش فرا خوانند و همۀ بندگان آزاد خدای تعالی را بندۀ فرمانبردار خویش دانند؟
در فریضۀ حج که لبیک به حق است و هجرت به سوی حق تعالی به برکت ابراهیم و محمد است، مقام «نه» بر همۀ بتها و طاغوتهاست و شیطانها و شیطانزادههاست. و کدام بت از شیطان بزرگ امریکای جهانخوار و شوروی ملحد متجاوز بزرگتر و کدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوتهای زمان ما بالاترند؟
در لبیک لبیک، «نه» بر همۀ بتها گویید و فریاد «لا» بر همۀ طاغوتها و طاغوتچهها کشید و در طواف حرم خدا که نشانۀ عشق به حق است، دل را از دیگران تهی کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بتهای بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگانشان برائت جویید که خدای تعالی و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان بری هستند.
و در لمس «حَجَرالاسود» بیعت با خدا بندید، که با دشمنان او و رسولانش و صالحان
و آزادگان دشمن باشید و به اطاعت و بندگی آنان، هر که باشد و هر جا باشد، سر ننهید و خوف و زبونی را از دل بزدایید که دشمنان خدا و در رأس آنان شیطان بزرگ زبونند، هر چند در ابزار آدمکشی و سرکوبی و جنایتشان برتری داشته باشند.
و در سعی بین صفا و مروه، با صدق و صفا سعی دریافتن محبوب کنید که با یافتن او همۀ یافتهای دنیاوی گسسته شود و همۀ شکها و تردیدها فرو ریزد و همۀ خوف و رجاهای حیوانی زایل شود و همۀ دلبستگیهای مادی گسسته شود و آزادگیها شکفته گردد و قید و بند شیطان و طاغوت که بندگان خدا را به اسارت و اطاعت کشند، در هم ریزد.
و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و عرفات روید و در هر موقف به اطمینان قلب بر وعدههای حق و حکومت مستضعفان بیفزایید و با سکوت و سکون تفکر در آیات حق کنید و به فکر نجات محرومان و مستضعفان از چنگال استکبار جهانی باشید و راههای نجات را از حق، در آن مواقف کریمه طلب کنید.
پس به منا روید و آرزوهای حقانی را در آنجا دریابید که آن قربانی نمودن محبوبترین چیز خویش در راه محبوب مطلق است. و بدانید تا از این محبوبها که بالاترینش حب نفس است و حب دنیا تابع آن است، نگذرید به محبوب مطلق نرسید و در این حال است که شیطان را رجم[6]کنید و شیطان از شما بگریزد. و رجم شیطان را در موارد مختلف با دستورهای الهی تکرار کنید که شیطان و شیطانزادگان همه گریزان شوند. و شرط همۀ مناسک و مواقف برای رسیدن به آرزوهای فطری و آمال انسانی، اجتماع همۀ مسلمانان در این مراحل و مواقف و وحدت کلمۀ تمامی طوایف مسلمین است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبیله و طایفه و مرز و بوم و عصبیتهای جاهلی، و هماهنگ خروشیدن بر دشمن مشترک است که دشمن اسلام عزیز است و در این عصر از آن سیلی خورده است و آن را مانع غارتگریهای خود میداند و با تفرقهافکنی و
نفاقپراکنی میخواهد این مانع ملموس را از سر راه خود بردارد. و عمال مزدور آنان که در رأس آنها آخوندهای حسود دنیاگرای درباریاند و در هر جا و هر وقت خصوصاً در ایام حج و مراسم الهی آن، مأمور اجرای این مقاصد شوم میباشند. مسلمانان در مواقف و مراسم این عبادت که یکی از مقاصد بزرگ آن، اجتماع مسلمین از تمام بقاع زمین برای منافع مستضعفان جهان است، و کدام نفع بالاتر از کوتاه کردن دست جهانخواران از ممالک اسلامی است، لازم است با هوشیاری مراقب اعمال ضد اسلامی و قرآنی این عمال خبیث و آخوندهای نفاقافکن باشند و آنان را که با نصیحت به اسلام و منافع مسلمین وقعی نخواهند گذاشت، از خود برانند که اینان از طاغوتیان شیطانتر و پستترند.
اینک اینجانب به تذکراتی که لازم میدانم، حسب معمول میپردازم و از خداوند توفیق همگان را برای خدمت به اسلام میخواهم:
1ـ به زائران بیت اللّه الحرام ـ ایّدهماللّه تعالی ـ عرض میکنم که اعمال و مناسک را به طور دقیق از روحانیون محترم که در کاروانها هستند فراگیرید و به هیچ عملی بدون راهنمایی آنان دست نزنید، چه بسا باشد که خدای نخواسته با سهلانگاری، عملتان باطل شود و جبران را تا آخر نتوانید بکنید و یا به احرام باقی بمانید و در برگشت موجبات زحمت خود و نزدیکان خویش شوید و این یک تکلیف شرعی است که از آن غفلت نباید کرد. و به روحانیون محترم عرض میکنم که علاوه بر آنکه مسائل را به طور وضوح که همه کس بفهمد در جلسات متعدد به گروه خود یاد دهید، در وقت اعمال آنان نیز مواظب آنها باشید و آنها را هدایت فرمایید.
2ـ به زائران محترم تذکر میدهم که در این مواقف معظمه و در طول سفر به مکۀ مکرمه و مدینۀ منوره، از انس با قرآن کریم، این صحیفۀ الهی و کتاب هدایت، غفلت نورزند که مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدس است. و از همین فرصت از تمامی علمای اعلام و
فرزندان قرآن و دانشمندان ارجمند تقاضا دارم که از کتاب مقدسی کهتِبْیان کُلِّ شَیءٍ[7]است و صادر از مقام جمع الهی به قلب نور اول و ظهور جمعالجمع تابیده است، غفلت نفرمایند. این کتاب آسمانی ـ الهی که صورت عینی و کتبی جمیع اسما و صفات و آیات و بینات است و از مقامات غیبی آن دست ما کوتاه است و جز وجود اقدس جامعمَنْ خُوطِبَ بِهِ[8]از اسرار آن کسی آگاه نیست و به برکت آن ذات مقدس و به تعلیم او خلص اولیای عظام دریافت آن نمودهاند و به برکت مجاهدات و ریاضتهای قلبیه، خلص اهل معرفت به پرتوی از آن به قدر استعداد و مراتب سیر بهرهمند شدهاند و اکنون صورت کتبی آن، که به لسان وحی بعد از نزول از مراحل و مراتب، بیکم و کاست و بدون یک حرف کم و زیاد به دست ما افتاده است، خدای نخواسته مباد که مهجور شود و گر چه ابعاد مختلفۀ آن و در هر بعد مراحل و مراتب آن از دسترس بشر عادی دور است لکن به اندازۀ علم و معرفت و استعدادهای اهل معرفت و تحقیق در رشتههای مختلف، به بیانها و زبانهای متفاوت نزدیک به فهم از این خزینۀ لایتناهای عرفان الهی و بحر مواج کشف محمدی ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ بهرههایی بردارند و به دیگران بدهند و اهل فلسفه و برهان با بررسی رموزی که خاص این کتاب الهی است و با اشارات از آن مسائل عمیق گذشته، براهین فلسفۀ الهی را کشف و حل کرده، در دسترس اهلش قرار دهند. و وارستگان صاحب آداب قلبی و مراقبات باطنی رشحه و جرعهای از آنچه قلب عوالم[9]از «ادَّبَنی رَبِّی»[10]دریافت فرموده، برای تشنگان این کوثر به هدیه آورند و آنان را مؤدب به آداب اللّه تا حد میسور نمایند. و متقیان تشنۀ هدایت بارقهای از آنچه به نور تقوا از این سرچشمۀ جوشانهُدیً لِلْمُتَقین[11]هدایت یافتهاند، برای عاشقان سوختۀ هدایتاللّه به ارمغان
آورند. و بالاخره هر طایفهای از علمای اعلام و دانشمندان معظم به بعدی از ابعاد الهی این کتاب مقدس دامن به کمر زده و قلم به دست گرفته و آرزوی عاشقان قرآن را برآورند و در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و جنگ و صلح قرآن وقت صرف فرمایند تا معلوم شود این کتاب سرچشمۀ همه چیز است؛ از عرفان و فلسفه تا ادب و سیاست، تا بیخبران نگویند عرفان و فلسفه بافتهها و تخیلاتی بیش نیست و ریاضت و سیر و سلوک کار درویشان قلندر است، یا اسلام به سیاست و حکومت و ادارۀ کشور چه کار دارد که این کار سلاطین و رؤسای جمهور و اهل دنیاست. یا اسلام دین صلح و سازش است و حتی از جنگ و جدال با ستمکاران بری است. و به سر قرآن آن آورند که کلیسای جاهل و سیاستمداران بازیگر به سر دین مسیح عظیمالشأن آوردند.
هان ای حوزههای علمیه و دانشگاههای اهل تحقیق! بپاخیزید و قرآن کریم را از شرّ جاهلان مُتنسِّک و عالمان متهتک[12]که از روی علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و میتازند، نجات دهید. و اینجانب از روی جِد، نه تعارف معمولی، میگویم از عمر به باد رفتۀ خود در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم. و شما ای فرزندان برومند اسلام! حوزهها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشتهای از آن را مَحطّ نظر[13]و مقصد اعلای خود قرار دهید. مبادا خدای ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیری بر شما هجوم کرد از کردهها پشیمان و تأسف بر ایام جوانی بخورید همچون نویسنده.
3ـ باید بدانیم حکمت آنکه این کتاب جاوید ابدی که برای راهنمایی بشر به هر رنگ و ملیت و در هر قطب و قطر،[14]تا قیام ساعت نازل گردیده است، آن است که مسائل مهم حیاتی را چه در معنویات و چه در نظام ملکی زنده نگه دارد و بفهماند که مسائل این کتاب برای یک عصر و یک ناحیه نیست. و گمان نشود قصد ابراهیم و موسی و محمد ـ
علیهم و علی آلهم السلام ـ مخصوص به زمان خاصی است. فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست، این دستور است و جاوید، در صورتی که مشرکان حجاز منقرض شدهاند. و «قیام ناس»[15]مختص به زمانی نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومی بشری از جمله عبادات مهم است الی الابد. و همین است نکتۀ سفارش اکید ائمۀ مسلمین ـ علیهم السلام ـ بر اقامۀ عزای سید مظلومان تا آخر ابد و فریاد مظلومیت آل بیت رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ ظالمیت بنی امیه ـ علیهم لعنةاللّه ـ با آنکه بنی امیه منقرض شدهاند، فریاد مظلوم بر سر ظالم است. و این پرخاش و فریاد باید زنده بماند و برکاتش امروز در ایران در جنگ با یزیدیان واضح و ملموس است. و لازم است حجاج بیتاللّهالحرام در این مجمع عمومی و سیل خروشان انسانی فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هر چه رساتر برآورند و دست برادری را هر چه بیشتر بفشارند و مصالح عالیۀ اسلام و مسلمین مظلوم را فدای فرقهگرایی و ملیگرایی نکنند و برادران مسْلم خود را هر چه بیشتر متوجه به توحید کلمه و ترک عصبیتهای جاهلی که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمیشود بنمایند، که این خود نصرت خداوند تعالی است و وعدۀ حق تعالی به امید واثق شامل حالشان میشود. و اگر خدای نخواسته از عمال جهانخواران که در رأس آنان آخوندهای جیرهخوار تفرقه افکن واقعند پیروی کنند، به معصیت بزرگی دست زدهاند و مشمول غضب قادر جبار خواهند شد و در قید و بند ابرقدرتها باقی خواهند ماند و باید به خداوند از آن پناه برد.
4ـ از زائران محترم کشور ایران تقاضا دارم که توجه کنند از چه کشوری میروند و به سوی کی رو آوردهاند. از کشوری میروند که برای اسلام عزیز و اجرای احکام نورانی آن به جای احکام طاغوت بپاخاسته و زن و مرد و پیر و جوان هر چه داشتهاند فدا کردند. جوانان عزیز متعهدی که هر یک از آنها ارزشهای الهیای دارند که ما از درک آن
عاجزیم، شهید شدهاند و معلول گردیدهاند و به اسارت درآمدهاند و ملتی که مشتاقانه در راه خدا از جان و جوان و مال و منال خود گذشتهاند و داغ عزیزان خود را به جان خریدهاند. و به سوی کشوری میروند که خانۀ خداوند تعالی و کعبۀ آمال انبیای عظام و اولیای کرام و مَحطّ[16]وحی و مَهبط[17]جبرئیل امین و ملائکةاللّه است. به سوی خدا میروند تا هر حرکت و سکونشان الهی باشد و به سوی قربانگاه اسماعیل عزیز میروند که دستور گذشتن از هر چیز را در راه او به ما داد، و به سوی مدینۀ محمد ـ صلی اللّهعلیه و آله ـ میروند تا محمدی شوند و چگونه زیستن و چگونه مجاهدت کردن و چگونه رفتن به سوی معشوق را بیاموزند. رفتهاند به سوی قبر رسول عظیمالشأن و قبور اولیای عظیمالمنزلهای که لحظهای به دنیا و زخارف آن توجه نکردهاند و بجز به خدا و اوامر او نیندیشیدهاند و به جز رضای او قدم بر نداشتهاند، پس آگاه باشید که از کجا به کجا میروید. پس تکلیف شما جداً زیاد است و حرکات و اعمال شما علاوه بر آنکه در محضر حق تعالی و حضور اوست و در مراقبت اولیاءاللّه و ملائکةاللّه است، در پیش چشمان هزاران زائری است که از کشورهای اسلامی و از سراسر جهان به آنجا آمدهاند و چه بسا تحت تأثیر تبلیغات دامنهدار رسانههای گروهی دشمنان اسلام و ایران قرار گرفتهاند که از هر صبح تا شام بسیاری از وقت خود را صرف دروغپردازی دربارۀ اسلام و ملت ایران و دستاندرکاران خدمتگزار این کشور مظلوم کرده و میکنند و مردم بپاخاستۀ این مرز و بوم را به غیر از آنچه هستند معرفی میکنند، که شاید به واسطۀ این تبلیغات بسیاری از مردم مسلمان جهان یا باور نموده یا در ابهام به سر برند.
و نیز از ملت عزیزمان، معلولین و شهیدان زنده و بازماندگان و وابستگان به آنان که در کاروانها کم نیستند، مراقب اعمال شما هستند و اینک شمایید و این بار سنگین امانت الهی و تکلیف اسلامی و وجدان و فطرت خود، یا انشاءاللّه تعالی به پاس خون شهیدان و به پاس آبروی اسلام و ملت مظلوم عزیزتان با سرافرازی منادی حق و مبلّغ عملی و قولی
اسلام و جمهوری اسلامی میشوید و علاوه بر ثواب عظیم زیارت بیتاللّه و قبور اولیای خدا بویژه رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ مورد عنایات حق تعالی و دعای بقیةاللّه ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ و غریق رحمت باری تعالی و خیر و ثواب در دنیا و آخرت خواهید شد و یا خدای نخواسته منادی شیطان و مروّج تبلیغات دشمنان اسلام و موجب هتک حرمت اسلام و جمهوری اسلامی و شهیدان شاهد و رنجدیدگان امت خود میشوید و دست رد الهی بر سینۀ شما نامحرمان میزنند.
اکنون شما عزیزان بر سر دوراهی سعادت ابدی و تحصیل رضای حق و خاصان او و شقاوت و محرومیت ابدی هستید و امیدوارم به برکت مَواقیت[18]و مواقف متبرّکه[19]و دعای ملت محروم که بدرقۀ راه شماست، از طبقۀ اول باشید و اسلام وشهدا و جانبازان و ملت و میهن خود را سرافراز کنید و دست رد به سینۀ دشمنان اسلام و مسلمانان زنید و دشمنان را مخذول[20]و دلشکسته و دوستان را شاد نمایید. وشما گرچه میدانید باید چه بکنید و از چه پرهیز نمایید لکن اینجانب نیز برای ادای تکلیف و اتمام حجت به مهمات آنها اشاره میکنم:
الف ـ اخلاق کریمۀ انسانی ـ اسلامی را با همۀ زوّار از هر طبقه و هر طایفه و هر رنگ و هر زبان و هر کشور باشند، با دقت مراعات نمایید و در برخوردها و رفتوآمدها در جمیع اوقات و احوال و پیشامدها صبور و بردبار باشید و کریمانه با همه رفتار نمایید و در مقابل درشتیها، نرمی و سلم و در مقابل بدرفتاریها، خوبی و محبت کنید و برای رضای خداوند تعالی تحمل هر پیشامد بدی از هر کس باشد، با روی گشاده و سعۀ صدر نمایید که آن مواقف کریمه و بقاع شریفه محل نزاع و جدال نیست. و آنچنان کنید که معلوم شود شما از کشور امام صادق ـ سلام اللّهعلیه ـ آمدهاید و این خودیک خدمت شایان به اسلام و جمهوری اسلامی و هم میهنان عزیز است. و بدانید که پس از رجوع از سفر، لذت این
امر را به طور شایسته خواهید برد، علاوه بر تحصیل رضای حق و پیامبر عظیمالشأن ـ صلیاللّهعلیه و آله ـ و حضرت بقیةاللّه ـ روحی لمقدمه الفداء ـ که شاهد و حاضر است.
ب ـ در راهپیماییها لازم است در وقت و کیفیت، شعار و امثال آنها از متصدیان امور پیروی کنید و نظم و آداب اسلامی را بهطور شایسته مراعات نمایید و به هیچکس اجازه ندهید که سرِخود و بدون دستور شعار دهد، که ممکن است عمال دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی که برای تفرقه افکندن و بدنام نمودن شما آمده باشند در بین شما نفوذ کنند و با تحریکات و شعارهای غلط مخالف اخلاق اسلامی، به آبروی شماو ملت شما و اسلام و مذهب لطمه وارد کنند و در هر صورت لازم است همه گوش به دستورات و شعارهای نمایندۀ اینجانب، جناب حجتالاسلام آقای کروبی و دیگر متصدیان امور فرا دهید و از غیر آنها جداً پرهیز نمایید.
ج ـ کالاهایی که در حجاز به حجاج محترم عرضه میشود، آنچه مربوط به امریکای مخالف با آرمانهای اسلامی و اساساً مخالف با اسلام است، خریداری آنهاکمک به دشمنان اسلام است و ترویج باطل است و از آنها باید احتراز شود. انصاف نیست که جوانان عزیز ما در جبههها جان دهند و جانبازی کنند وشما با خرید این کالاها به جنایتکاران جنگی کمک کنید و به اسلام و جمهوری اسلامی و ملت مظلوم خود با این اعمال دهنکجی نمایید. شما برای خودتان یا دوستانتان میتوانید چیزهای مناسب از خود ایران تهیه نمایید که به دشمنان ایران و اسلام کمک نشود. اینجانب وظیفۀ خود را ادا نمودم و شمایید که در زیارت خدا و رسول، به دشمنان آنان کمک ننمایید و موجب سرافکندگی ملت و میهن خود نشوید. اینها تذکراتی است که به واسطۀ اهمیت آن در سالهای قبل داده شد و تکرار آن وظیفۀ اینجانب است.
5ـ خوب است که سران کشورهای اسلامی در مسائل روزِ کشورهای اسلامی تحت ستم و ملتهای مظلوم تحت چکمههای اجانب و غارتگرهای شیطانهای بزرگ و سایر شیاطین دیگر که ذخایر غنی آنان را چپاول مینمایند و ملتها در فقر و فاقه میسوزند، تفکر نموده و به خود آیند و خوف و وحشتی را که ابرقدرتها با تبلیغات خود بر آنها
تحمیل کردهاند تامصالح کشور خود و سایر مسلمانان و مظلومان را نادیده گرفته و تن به مذلت مرگبار دهند، با ارزیابی صحیح سنجش نموده و با وجدان به قضاوت بنشینند و بیش از این برای خویش و کشورهای خود ننگ بهبار نیاورند و در حال ملت و دولت ایران مطالعه کنند که خود را از زیر بار قلدریهای هر دو قطب خارج کرده و پرتو پیروزی آن و اسلام عزیز در سراسر جهان نورافشانی میکند و در راه شرف اسلام و عزت میهن اسلامی خویش بپاخاسته و در این راه که همان راه انبیای عظام ـ علیهم وآلهم السلام ـ است، از همه چیز مادی خود گذشته و فریاد «هَیهاتَ مِنّاالذلة» را به گوش جهانیان رسانده است. و اگر دولتهای منطقه به جای هماهنگ شدن با ملت ایران، کمک به حزب عفلقی عراق که اسلامزدایی جزء مرام آن است نمیکردند، در همان ماههای اول کوبیده شده بود و ملت عزیز اسلامی عراق از شرّ او راحت شده بودند و کشور ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه با برادری زیست مینمودند. و اکنون نیز که بازیگران حرفهای با ترفندهای مختلف میخواهند سلطۀ غارتگرانۀ سالهای طولانی را حفظ و از وحدت مسلمین و از اسلام بزرگ که سیلی خوردهاند و سخت آشفته هستند، عمال معلومالحال خود را به راه انداختهاند تا نگذارند اسلام به پیروزی برسد؛ همچون حسن مراکشی[21]که با ملاقات و دست دوستی دادن به «پِرِز»[22]به اسلام و ملتهای مسلمان بویژه ملت عرب و فلسطین خیانت فاحش نابخشودنی نموده و بر ملت و دولتهای اسلامی و عربی است که با برخورد قاطع دست این خیانتکار را قطع کنند؛ و چون حسین اردنی،[23]این دلال دوره گرد خیانتکار که تا دولتهای منطقه را به دام شیطان بزرگ نیندازد از پای نخواهد نشست؛ و چون «حسنی مبارک»[24]نسخۀ دوم انورسادات و دیگر خائنین به اسلام را از خود برانند که اینانند که شما را بازیچۀ خود قرار دادهاند تا متعمداً یا بدون
عمد سد راه شرف و عزت اسلام شوند.
ما از دولتهای منطقه میخواهیم که دست از حمایت دشمنان اسلام و بشریت بردارند و بیش از این با مصالح اسلامی که مصالح خودشان و میهنشان و مظلومان جهان است معارضه نکنند و با همسویی وهمکاری جمهوری اسلامی، دست رد به سینۀ فتنهگران و جهانخواران زنند و باید بدانند این حزب مرده[25]زنده نخواهد شد «وَالْعاقِبَةُلِلمُتَّقین».
اینجانب به حسب وظیفۀ اسلامی آنچه صلاح مسلمانان و حکومتهای کشورهای منطقه است، گوشزد کردم و از خداوند متعال خواهانم آنان را به راه راست هدایت فرماید و از کجرویها باز دارد. والسلام علی عباداللّهالصالحین.
یکم ذیحجةالحرام 1406
روح اللّه الموسوی الخمینی
2 ـ «ما را هرگز ذلت و خواری مباد»؛ شعار معروف امام حسین ع که در جواب درخواست برای بیعت با یزید فرمود.
3 ـ اندیشۀ باطل جاودانه در زمین زیستن.
4 - در لغت به معنای راه گشاده میان دو کوه، و در متن کنایه از دورترین نقاط.
5 ـ اشاره به آیۀ 25 سورۀ حدید.
6 ـ سنگباران؛ رمی جمرات ثلاثه (سنگ افکندن به ستونهای سهگانه) یکی از اعمال حاجیان در «منا» است.
7 - اشارت است به آیۀ 89 سورۀ نحل.
8 ـ اشارت است به حدیث شریف: «اِنَّما یعرف القرآنَ مَن خوطِبَ بِه» همانا کسی قرآن را عارف است که مورد خطاب آن قرار گرفته است؛ یعنی ذات مقدس نبی اکرم ص.
9 ـ وجود با برکت نبی خاتم ص که قلب عالم امکان است.
10 ـ «پروردگارم مرا تربیت کرد».
11 ـ بخشی از آیۀ 2 سورۀ بقره.
12 ـ جاهلان زاهدنما و عالمان پردهدر و بیتقوا.
13 ـ مورد توجه؛ منظورنظر.
14 ـ اقلیم؛ ناحیه.
15 ـ اشارت است به آیۀ 97 سورۀ مائده: «جعل اللّهالکعبة البیت الحرام قیاماً لِلناس».
16 ـ محل نزول.
17 ـ محل فرود و هبوط.
18 ـ جمع میقات؛ محلهای پنجگانهای که حاجیان از آنجا احرام بسته و قصد زیارت خانۀ خدا کنند.
19 ـ وقوف حاجیان در عرفات و مشعر و منا با شرایط و اعمالی خاص بخشی از مناسک حج است.
20 ـ خوار و سرافکنده.
21 - ملک حسن، شاه مراکش مغرب.
22 ـ شیمون پرز، نخستوزیر رژیم صهیونیستی.
23 ـ ملک حسین، شاه اردن.
24 ـ رئیس حاکم بر رژیم مصر.
25 ـ حزب بعث حاکم بر عراق.