صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان گسترش حاکمیت اسلام
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع گسترش حاکمیت اسلام
-
حضار
حضار: کارکنان بنیاد مستضعفان تهران
بسم اللّه الرحمن الرحیم
خیلی باید در نظرتان باشد، شمایی که سر و کارتان با یک اموال زیادی است و از آن طرف هم با مستضعفین است و از آن طرف هم چشمهایی دوخته شده است که این نهضت را هر طوری هست هی آلودهاش بکنند. یک وقت انسانْ سر و کارش با یک عدّه اشخاصی بوده است که یا آن طرف بودند، و یا اشخاص مؤمن بودند، آنجا اگر یک وقت اشتباهی میشد، اشخاص بیطرف و اشخاص مؤمن تنبّه میکردند[1]که یک همچو اشتباهی واقع شده. یک وقت سر و کار شما با یک اشخاص اشکالتراش است. اشخاصی هستند که میخواهند یک نقطۀ ضعفی پیدا بکنند، آن نقطۀ ضعف را دامن بزنند و زیاد جلوه بدهند. و آن هم نظر به شما ندارند؛ نظر به اشخاص ندارند؛ نظر به مکتب دارند. اینها الآن اشخاصی هستند در ایران، از خارج هم هدایت میشوند که نمیخواهند این نهضت، این مکتب اسلامی، نمیخواهند آن طوری که هست در خارج تحقق پیدا بکند؛ برای اینکه با تحقق او همۀ آمال و آرزوی چپاولگرها نقش به آب میشود. اینها در صددند که از هر چیز اشکال بکنند. یک وقت رفراندم پیدا میشود، همۀ ملت میروند رأی میدهند، معذلک اینها اشکال میکنند آن مثلاً به زور بوده. و[حال آنکه]همۀ مردم در مَرئی و مَنْظَر بوده که زوری در کار نبوده؛ مردم با اختیار خودشان بوده. حالا که مجلس خبرگان است، و مردم با علم و اختیار خودشان اشخاصی را تعیین کردند، دیدیم
که دائماً مشغولاند به اینکه اشکال بکنند و مجلس را مجلس درستی ندانند. و این[کسانی]که دائماً کتابچه مینویسند و گاهی مقاله مینویسند. و فردا هم که مجلس شورا را، ملت ما انشاءاللّه با آزادی تمام، تمام اشخاص صحیح را، اشخاص اسلامی را، انتخاب میکنند، باز اینهایی که با اصل اسلام موافق نیستند و با اسلامیاش موافق نیستند باز مناقشه خواهند کرد. فردایش هم که مثلاً رئیس جمهور تعیین بشود، به آن هم اشکال خواهند کرد. همۀ اینها در این مشترکاند که نمیخواهند یک نهضت اسلامی به ثمر برسد، از اسلام میترسند، اینها همه در این معنا مشترکاند.
شما دیدید که وقتی اعلام شد «جمهوری اسلامی»، صدا درآمد که ای وای، اسلامیش را میخواهید چه کنید! همین «جمهوری» نخیر، «جمهوری دمکراتیک». اینها از اسلامیش میترسند. از جمهوریش نمیترسند. خیلی جاها هست. از جمهوری دمکراتیکش هم نمیترسند. دمکراسی غربی که واردات است. اینها از اسلامش میترسند. حالا یا واقعاً اسلام را نشناختهاند و آن طوری که غربیها با نقشههای شیطانی خودشان اسلام را بد معرفی کردهاند، و معالأسف بسیاری از جوانهای ما و غیر جوانها گول خوردهاند، یا خودشان اشخاصی هستند که گول نخوردهاند؛ جزء همان تیپی هستند که نقشه میکشند برای اینکه اسلام را کنار بگذارند.
امروز که یافتند که یک قدرتی هست در مملکت آن قدرت اسلام است، اینها آن را بِالعَیان یافتند یک مملکتی که با هیچ بر همۀ قدرتها غلبه کرد، منتها بین راه است، میخواهند نگذارند این قدرت به ثمر برسد. حالا دیگر بدتر از اول است؛ برای اینکه یک مار زخمخورده هستند. فهمیدند که یک قدرتی در ایران هست که با آن قدرت، ملت ایران میتوانند اَبَرقدرتها را کنار بزنند و قدرتهای شیطانی را عقب بزنند. حالا بیشتر در صدد این هستند که بشکنند. و لهذا ما همهمان الآن مسئولیت بزرگی به عهدهمان است. من که طلبهام اینجا مسئولیت دارم. شماها هم که مشغول به این فعالیت[هستید]خصوصاً
این فعالیت حساسی که سر و کارش با مالیات است، این مردم بیشتر توجه به آن دارند، و زودتر میتوانند تهمت بزنند.
همۀ ما در این بُرههای از زمانی که امر دایر بین پیروزی نهضت، و خدای نخواسته شکست که تا آخر دیگر شکست باشد؛ نه شکست محدود. الآن ما واقع هستیم در یک دوراهی که یا پیروزی تا آخر انشاءاللّه و یا خدای نخواسته شکست تا آخر. ولهذا هرکس در هر کاری که دارد، هر کسی هر کار، هر شخص و هر گروه هر کاری که دارند ، باید خودشان را متوجه این معنا بکنند که سر و کارشان با حیثیت اسلام است. نه قضیه قضیۀ مستضعفین است. نه قضیه قضیۀ بنیاد است؛ قضیه قضیۀ اسلام است. سر و کار با حیثیت اسلام است که الآن به دست این ملت است. اگر این ملت توانست این حیثیت را حفظش بکند و این ادعایی که همه کردهاند که جمهوری اسلامی بتواند این ادعا را به ثبوت برساند به ثبت برساند که یک جمهوری اسلامی است با محتوای اسلامی، پیروزی است انشاءاللّه تا آخر.
و اگر چنانچه اسلام به آن معنایی که هست در ایران تحقق پیدا بکند، مطمئن باشید که کشورها یکی بعد از دیگری همین رویّه را پیدا میکنند. الآن هم نمونههایش هست. الآن هم همان کارهای خلافی که در ایران واقع میشد در بعضی کشورهای دیگر شروع کردهاند و مشغولاند؛ از خوف اینکه مبادا از ایران به آنجا سرایت بکند، و بیخود دست و پا میزنند؛ ناچار سرایت میکند. یعنی الآن هر طایفهای که میآیند اینجا از ملتشان وقتی ذکر میکنند، میگویند توجه دارند به ایران و همین معنا را میخواهند تحقق بدهند، در عراق، در کویت، در مصر، همه جا. اگر ما خوب این نقش را بازی بکنیم و اسلام را به آن طوری که هست در ایران پیادهاش بکنیم، علاوه بر اینکه خودمان ـ انشاءاللّه ـ پیروز هستیم و تا آخر هم پیروز هستیم انشاءاللّه از ما به سایر بلاد[سرایت میکند]که نظر ما به این است که همۀ بلاد مسلمین اسلامی باشد، حکومت در دنیا حکومت اسلامی باشد، یا
عدل اسلامی در همه جا باشد. اگر ما با هوشیاری و با امانت و با علاقه[باشیم]همان طوری که علاقه ما را به اینجا رسانده. علاقۀ قشرهای مختلف ملت به این نظام اسلامی یک علاقۀ الهی بود که در قلب مردم تحقق پیدا کرد. و با دست غیبی این علاقه در قلوب مردم پیدا شد، به طوری که از بچههایی که تازه زبان باز میکردند تا پیرمردهایی که نزدیک مُردنشان بود، آنها همه با هم همصدا بودند و اسلام را میخواستند.
این علاقه به اسلام ما را پیروز کرد. الآن ما مکلّفیم که حفظ کنیم این حیثیت را. آن علاقه را حفظ بکنیم، و در خودمان تقویت کنیم. بدانیم این معنا را که سر و کار با خداست، سر و کار ما با خدای تبارک و تعالی است، و امور در دست اوست، همه چیز به دست او اجرا میشود. این معنا را در قلب خودمان وارد کنیم؛ و تلقین کنیم به خودمان که غیر از ارادۀ او چیز دیگری نمیتواند کارگر باشد، و ارادۀ او بود که ما را به پیروزی نیمهکاره رساند. و اگر چنانچه ما حفظ بکنیم این جهاتی را که باید حفظ بکنیم ـ انشاءاللّه ـ آن اراده محفوظ خواهد ماند، و ما را به پیروزی نهایی خواهد رساند. و پیروزی نهایی این است که همۀ بلاد همۀ مستضعفین بر مستکبرین پیروز بشوند انشاءاللّه.
البته راجع به کیفیت کار شما، راجع به وضعیت و چگونگی آن، این چیزی نیست که من بتوانم در آن نظری بدهم. و خود شما که مشغول کار هستید[عمل]میکنید. و اگر مشکلاتی هم پیدا شد، همان شورای انقلاب هست. و من هم دعاگوی شما هستم؛ و خدمتگزار همۀ شما و همۀ ملت هستم. و امیدوارم که انشاءاللّه همه موفق و مؤید باشید. و این خدمت ارزنده را بدانید یک ارزندگی زیادی پیش خدا دارد. خدای تبارک و تعالی به مخلوق مستضعف نظر دارد. و شما که الآن در خدمت یک همچو مخلوقی هستید، یک همچو طایفهای هستید، به شما نظر دارد. و این را به طور شایسته، به طور دقیق، عمل بکنید؛ و اجرش را هم از خدا بخواهید. هیچ در نظرتان نباشد که یک کسی به شما بگوید چه خوب عمل کردی؛ یا یک کسی به شما بگوید بد عمل کردی. نظر به این باشد که این
پیش خدای تبارک و تعالی مقبول باشد. که یک عبادتی است، عبادت پیش خدا مقبول باشد.
انشاءاللّه خداوند همۀ شما را حفظ کند؛ و همه موفق باشید و این راه را ادامه بدهید، راه انسانی است، راه اسلامی است. و من از همهتان متشکرم به اینکه یک همچو زحمتی را متحمّل میشوید. لکن زحمتی است که برای اسلام است؛ برای خداست. و انشاءاللّه خداوند همهتان را تأیید کند.