صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان بینظیر بودن انقلاب ایران ـ ضرورت خودسازی و پاسداری ازنهضت
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع بینظیر بودن انقلاب ایران ـ ضرورت خودسازی و پاسداری ازنهضت
-
حضار
حضار: خانوادۀ خلبانان شهید پایگاه بوشهر و آقایان: حیدری، علیاکبر (نماینده خلبانان پایگاه ششم شکاری) ـ فرید، محمد (نماینده پرسنل رادار بوشهر)
بسم اللّه الرحمن الرحیم
من البته از این شهدایی که در راه اسلام رفتهاند از جهتی متأثرم، و به خانوادههای آنها و بستگانشان تسلیت عرض میکنم، و از خدای تبارک و تعالی رحمت برای شهدا طلب میکنم، و صبر و اجر برای خانوادههایشان. و از طرفی هم مباهات میکنم من به یک همچو جوانانی که ما داریم که نظیر جوانهای صدر اسلام هستند. شما اگر به تاریخ صدر اسلام مراجعه کنید، میبینید که فداکاریهایی که آنها کردهاند و آن قدری که آنها در مضیقه بودند، در زحمت بودند، حتی در بعضی از جنگها یک دانه خرما را این دهانش میگذاشت همان شیرینیش را که ادراک میکرد میداد رفیقش، و همین طور، برای که چیزی نبود در کار اینها، با کمال شهامت و قدرت به اسلام خدمت کردند و اسلام را به ارث پیش ما گذاشتند. ما هم موظفیم که این ارث بزرگ را حفاظت کنیم و برای او جانبازی کنیم. آنها که شهید شدند به خدمت خودشان و به سعادت خودشان و به اجر خدمت خودشان رسیدند. و ماها هم امید است که یا پیروز شویم، و یا شهید در راه اسلام، و خداوند شماها را حفظ کند. و الآن این امانتی که در دست ماست، همۀ ما ـ چه نیروهای انتظامی، و چه ملت، چه خانمها و چه برادران ـ همه موظفیم در حفظ این امانتی که از جانب خداست. این امانت اسلام است؛ قرآن است.
ما الآن برای اسلام، برای قرآن، و برای کشور اسلامی و کشورهای اسلامی، که
معالأسف در سالیان بسیار دراز در تحت فشار بودند و چپاولگران شرق و غرب اینها را در فشار گذاشته بودند، ما الآن وارث یک همچو چیزهایی هستیم، و یک آشفتگیهایی که همیشه بعد از انقلابات هست. اجتناب از این آشفتگیها نمیشود کرد. هیچ انقلابی نبوده است که دنبال آن، این طور مسائل نباشد.
و من باید عرض کنم که انقلاب ایران انقلابی بوده است که نظیر نداشته است از جهاتی:
یکی اینکه مقابل این انقلاب همۀ نیروهای اهریمنی چپ و راست ایستاده بودند؛ همه پشتیبانی میکردند؛ اظهار پشتیبانی میکردند. بلکه بسیاری از دولتهای اسلامی هم همین طور پشتیبانی میکردند. ما چیزی نداشتیم در دست، و آنها همه چیز، و ـ بحمداللّه ـ به واسطۀ قدرت اسلام، که همه را به هم پیوند داد و نیروهای انتظامی را هم به ملت پیوند داد، این پیروزی حاصل شد، به رَغْم اَنْف[1]آنهایی که خیال میکردند امکان ندارد. یک چیزی را که آنها غیر ممکن میدانستند، واقع شد برای ما.
و از جهت تحولهای روحی که در ملت پیدا شده است هم یک نمونه است. به نظر من این تحول روحی که در جامعه ما ـ بحمداللّه ـ پیدا شده است، و رو به رشد است و امیدوارم که کمک کنیم هر که به رشد خودش برسد، اهمیت این تحول روحی بیشتر از اهمیت این پیروزی است. این یک پیروزی معنوی است. اهمیت پیروزی معنوی بیشتر از پیروزی نظامی و مادی است و این معنا حاصل شده است. ما الآن مشاهَدمان هست که جوانهای ما ـ چه جوانهای نیروی انتظامی و چه جوانهای معمولی و پاسدارها و حتی بازاریها ـ مکرر میآیند پیش من، حتی امروز، و آرزو میکنند، به من میگویند شما دعا کنید ما شهید بشویم. این روحیه، این روحیۀ انقلابی، که در نفوس پیدا شده است، این
یک معجزۀ الهی است. بشر نمیتواند یک ملت را همچو متحول کند. دست غیبی در کار است، و من امیدوارم که همین دستِ غیبی ما را به پیروزی نهایی برساند، و این ریشههای گندیدهای که الآن در کار هستند، اینها هم انشاءاللّه سرکوب بشوند؛ و میشوند انشاءاللّه و مملکت پاکسازی میشود و مال خودتان میشود، خودتان باید از آن حفاظت بکنید.
و شما در صدد باشید که همان طوری که حفاظت میخواهید از مملکتتان بکنید، از اسلام بکنید، از خودتان هم حفاظت بکنید، حفاظت روحی؛ یعنی بسازید خودتان را. اگر بخواهید پیشرفت بکنید و همه چیزتان انشاءاللّه اسلامی بشود و پیروزی نظیر پیروزیهای صدر اسلام بشود، کاری بکنید که خودتان هم ساخته بشوید. همان طور که سربازهای صدر اسلام در عین حالی که سربازی میکردند، وظایف صوریۀ اسلام را هم به تمام معنا به جا میآوردند، همان طوری که شمشیر میکشیدند و میکشتند دشمنهای اسلام را، با خودشان به طور رأفت، به طور دوستی، برادری رفتار میکردند. همین دستور قرآن کریم است که از اوصاف مؤمنین صدر اسلام و اینها نقل میفرماید که اینها رحیم هستند بین خودشان:رُحَمَاءُ بَیْنَهُم[2]خودشان با هم با رحمت رفتار میکنند؛أَشِدَّاءُ عَلَی الکُفَّارِ[3]وقتی به کفار میرسند، شدت. حضرت امیر وقتی که مواجه میشود با لشکر معاویه که از کفار هم بدتر بودند، با خوارج که آنها هم به همان طور بودند، با کمال شدت[برخورد میکرد]. بعد از اینکه میدید هدایت نمیشوند، سفارش میکرد که شماها ابتدا به جنگ نکنید؛ به لشکر خودش فرمود شماها ابتدا به جنگ نکنید، ولو حق با شماست؛ بگذارید آنها ابتدا کنند؛ وقتی آنها ابتدا میکردند، گاهی هم یکی دو تا کشته میشدند، آن وقت اجازه میداد و با کمال قدرت تا آخر میکوبید. خوارج را همچو
سرکوب کرد که از آنها چند نفری توانستند فرار کنند؛ و خوارج هم همانها بودند که بعد هم توطئه کردند و حضرت امیر را به شهادت رساندند. اسلام با کمال رأفت، با کمال رحمت، با همۀ طبقات رفتار میکند؛ و همین رحمتش هدایتی است که میخواهد همۀ قشرهای عالم به سعادت برسند؛ لکن با توطئهگرها با شدت رفتار میکند و باید هم این طور باشد، و شما هم که سرباز اسلام هستید، و من امیدوارم که شما را در طومار امام زمان ـ سلاماللّه علیه ـ ثبت کنند اسمهایتان را، باید وضعتان همان باشد. سرمشق همان باشد که اسلام طرح کرده است که خودتان با هم دوست، رفیق و با همۀ قشرها رفیق و رحیم باشید؛ در مقابل دشمن، قوی و مصمم و کوبنده.
خداوند همۀ شما را انشاءاللّه نصرت بدهد و همۀ ما را خدمتگزار به اسلام قرار بدهد. و به این بازماندگان شهدا صبر عنایت کند و اجر عنایت کند. و خداوند آنها را غریق رحمت خودش بفرماید.
[امام خمینی پس از شنیدن سخنان یکی از خلبانان حاضر، چنین فرمود:]
شما به همۀ آنها از قول من سلام برسانید؛ و بگویید امروز روزی است که تمام قوای ما باید صرف بشود برای حفاظت آن مملکتی که حالا ما به دست آوردیم و از شرّ اشرار انشاءاللّه خارج شده است. و امیدوارم که دیگر نتوانند اشرار[بازگردند].
یک مسئلهای است که تکلیف الهی است برای همۀ ما؛ هر فردی که میبیند وجودش در یک جایی مفید است و میتواند خدمت بکند. این یک تکلیف است[که]امروز باید همه عمل کنند. باید همۀ ما به این تکلیف عمل بکنیم. ما همهمان موظفیم، مکلفیم، که الآن این نهضت را حفظ کنیم، در هر جا که شما وجودتان مفید است. حالا آقایان میگویند آنجا مفید است و تقاضا دارند، جنابعالی هم تشریف میبرید. و امیدوارم که موفق بشوید و با توفیق انجام وظیفۀ خودتان را ـ که همان وظیفۀ الهی است ـ بکنید. و من دعاگوی همهتان و خدمتگزار به همه هستم. خداوند همهتان را حفظ کند.