صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان نگرانی برای اسلام ـ خلافکاری‏های مسئولین موجب آسیب‏پذیری مکتب
  • محل قم
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع نگرانی برای اسلام ـ خلافکاری‏های مسئولین موجب آسیب‏پذیری مکتب
  • حضار حضار: پاسداران و روحانیون تربت حیدریه

بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحیم

هشدار به روحانیون و پاسداران

در این مجلس، هم پاسدارها هستند و هم علما و هم طبقات دیگر. آن چیزی که من را حالا نگران دارد، و اگر عرض کنم آقایان هم نگران خواهند شد، این است که در این وقت که با همت همۀ قشرها، همۀ طبقات، این نهضت را به اینجا رسانده‏اند و دشمن را از صحنه بیرون کرده‏اند و دست اجانب را کوتاه کردند، حالا یک خطری بدتر از آن خطرها متوجه ماست، و آن خطر این است که از این دو طایفه، یعنی طایفۀ روحانیون و پاسدارها که روحانیون هم جزء پاسدارها هستند؛ آنها هم پاسدار اسلام‏اند، دیگران هم پاسدارند؛ بلکه همۀ ملت پاسدار اسلام باید باشند:کُلُّکُم رَاعٍ و کُلُّکُم مَسؤولٌ[1]آن خطری که الآن من را نگران کرده است ـ و من تکرار می‏کنم، هر دسته‏ای که بیایند اینجا تکرار می‏کنم آن را ـ آن خطر این نیست که ما شکست بخوریم؛ شکست خوردن خطر نیست؛ اولیای خدا هم بسیاری‏شان در جنگها شکست می‏خورده‏اند؛ حتی خود پیغمبر هم گاهی شکست می‏خورد؛ حضرت امیر هم از معاویه شکست خورد. اگر ما در آن رژیمی که بود و قیام کردیم و شما قیام کردید فرض کردیم که ... ما را شکست می‏دادند، هیچ اشکالی در کار نبود؛ ما را هم می‏کشتند برای اسلام بود؛ کاری نبود. آنکه الآن موجب نگرانی است این است که از این دو قشر ـ مهم این دو قشرند و سایرین هم هستند که ... اسم می‏برم ـ قشر روحانیون که پاسداران اسلام و قرآن هستند از صدر اسلام تا حالا، و قشر
پاسدارهای اسلامی، و اضافه کنید به اینها کمیته‏ها، دادگاه‏های انقلاب اسلامی، اگر خدای نخواسته اینها که در نظام اسلام الآن هستند ـ ما مدعی هستیم که پاسدار احکام اسلام هستیم، و شما هم پاسدارید از این انقلاب اسلامی، و همۀ ملت هم باید پاسدار از اسلام باشند ـ الآن که نظام اسلامی است و ما رژیم را رژیم جمهوری اسلامی می‏دانیم، رأی دادید، همۀ ملت رأی دادند، و الآن رسماً مملکت ما رژیمش جمهوری اسلامی است، اگر از ما یا از شما یا از کمیته‏ها یا از دادگاه‏های انقلاب یک اعمالی صادر بشود که در نظر عالَم این اعمال برخلاف رویه باشد، این اسباب این می‏شود که آنهایی که با ما دشمن هستند و عددشان هم در خارج خیلی زیاد است، و در داخل هم هست، و مراقب این هستند که یک قدم خلافی از ماها ببینند و یکی را هزارها کنند و منعکس کنند در روزنامه‏های خارج، در مجلات خارج، و در داخل هم با اشارات، و بگویند که «نظام اسلامی هم همین است؛ اینها پاسدارهایش، و اینها روحانیونش، و اینها بازاری‏هایش، و آنها هم سایر طبقاتش، و مکتب ما را متزلزل کنند. اسلام را معرفی کنند به اینکه «اینها پاسدارهای اسلام‏اند، الآن جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی هم با سابق فرقی نکرد؛ آن وقت محمدرضا پهلوی و سازمان امنیت خلافکاری می‏کردند، حالا آقایان روحانیون و آقایان پاسداران و دادگاه‏های انقلاب و کمیته‏ها خلافکاری می‏کنند؛ پس معلوم می‏شود که اسلام هم ـ همین ـ مثل سایر رژیمها می‏ماند.» نمی‏گویند که من یک کار خلاف کردم، آقا یک کار خلاف کرده، ـ شما ـ می‏گویند که «الآن رژیم اسلامی است و جمهوری اسلامی است، و اینها هم که می‏گویند ما پاسدار جمهوری اسلامی هستیم، روحانیون هم که می‏گویند ما از اول پاسدار اسلام بودیم، و دادگاه‏ها هم می‏گویند دادگاه انقلاب اسلامی، و کمیته‏ها هم می‏گویند کمیته‏های اسلامی، اینها همه با اسم اسلام،» الآن این جماعات هستند و به ما بگویند که «جمهوری اسلامی هم مثل رژیم شاهنشاهی است؛ منتها آن وقت یک دسته‏ای آن کارها را می‏کردند، حالا یک دستۀ دیگری؛ آن وقت آن دسته می‏ریختند توی خانه‏های مردم و کارهای خلافی می‏کردند، حالا هم این دسته هست؛ آن وقت آن دسته کاری می‏کردند، حالا به اسم کمیتۀ اسلامی تعدی
می‏کنند؛ آن وقت محمدرضا و اتباعش این کار را می‏کردند، حالا روحانیون این کار را می‏کنند. مهره‏ها عوض شده، مسائل همان مسائل است!»

خطری مصیبت‏بار برای اسلام

این خطری است که، مصیبتی است که از همۀ مصیبتها بالاتر است. در کشتن حضرت سیدالشهدا هیچ اشکال نبود برای اینکه مکتب را داشتند آنها از بین می‏بردند، و شهادت حضرت سیدالشهدا مکتب را زنده کرد. خودش شهید شد، مکتب اسلام زنده شد؛ و رژیم طاغوتی معاویه و پسرش را دفن کرد ... و سیدالشهدا هم چون دید اینها دارند مکتب اسلام را آلوده می‏کنند، با اسم خلافت اسلام خلافکاری می‏کنند و ظلم می‏کنند و این منعکس می‏شود در دنیا که خلیفۀ رسول‏اللّه‏ دارد این کارها را می‏کند، حضرت سیدالشهدا تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند؛ و محو کنند آثار معاویه و پسرش را. پس کشتن، شهادت سیدالشهدا چیزی نبود که برای اسلام ضرر داشته باشد؛ نفع داشت برای اسلام؛ اسلام را زنده کرد. اگر ما هم همه در این نهضتی که کرده بودیم، در این راهی که داشتیم می‏رفتیم برای مبارزه و معارضه، کشته می‏شدیم، آن هم اشکال نداشت؛ برای اینکه ما هم راهمان را رفته بودیم؛ کشته شده بودیم در راه اسلام. اسلام در خطر نبود؛ اسلام زنده‏تر می‏شد. اما حالا که دست ما افتاده است، حریف را بیرون کردید و خودتان قبضه کردید مملکت خودتان را، و خودتان دارید اداره می‏کنید و پاسدار هستید و آقایان هم پاسدار هستند. اگر در این وضع از ماها یک کار خلاف صادر بشود، خدای نخواسته روحانیون در بلاد اختلاف با هم بکنند، معارضه با هم بکنند، پاسدارها با هم اختلاف بکنند، به هم تفنگ بکشند، کمیته‏ها خلاف بکنند، دادگاه‏ها درست رسیدگی نکنند، امروز نمی‏گویند که اگر یک آقایی کاری بکند، بگویند ساواکی است؛ امروز می‏گویند روحانی است و روحانیین این‏اند. دیکتاتوری عمامه و کفش است! و مکتب ما آلوده می‏شود نه خودمان. خودمان مهم نیست؛ مکتبمان آلوده می‏شود. منعکس می‏کنند این اشخاصی که با کمال دقت کارهای ما را تحت نظر دارند، و
با ما هم دشمن‏اند و با اسلام هم دشمن‏اند. نمی‏گویند که فلان آدم یک کار خلافی کرد؛ می‏گویند «رژیم هم الآن اسلامی شده و الآن هم اینها ـ همه ـ مدعی‏اند که ما پاسدار اسلام هستیم و ما نگهبان اسلام هستیم و روحانیون هم می‏گویند ما نگهدار اسلام هستیم، و این است وضعشان! پس معلوم شد که اسلام اینطوری است»؛ اینطور منعکس می‏کنند که «اسلام این است؛ و این آخوندها دروغ می‏گفتند که اسلام مکتب مترقی است؛ این است!»

سیرت شیطانی در پوشش روحانی

این خطر خطر بزرگی است برای ما. و این خطر را باید از آن جلوگیری کنید. چه جور جلوگیری کنیم؟ روحانی به وظیفۀ روحانیتش، به وظیفه‏ای که اسلام برای روحانی تعیین کرده، عمل کند؛ پاسدار اسلام به وظیفۀ پاسداریش عمل بکند. پاسدار انقلاب است نه مخل به انقلاب، معارض با انقلاب. اگر ما یک خلافی بکنیم، روحانی نیستیم؛ یک اشخاص شیطانی هستیم که صورت روحانیت به خودمان، لباس روحانیت پوشیدیم. اگر شما پاسدارها که قدرت الآن دستتان است یک کاری بکنید که برخلاف وظیفۀ پاسداری است، شما پاسدار اسلام و انقلاب نیستید؛ شما پاسدار هوای نفس خودتان هستید، به هوای نفستان عمل می‏کنید، به الهام شیطان عمل می‏کنید. اگر بازاری در جمهوری اسلامی همان بازاری باشد که در رژیم طاغوتی بود، نباید ادعا کند که بازار اسلام است. نه، بازار طاغوت است! آن اجحافات زیادی که الآن دارد به این مستمندان می‏شود، این رباخواری که الآن رواج دارد، این هروئین فروشی و ـ نمی‏دانم ـ زهر مار فروشی که الآن رواج دارد، اینها را به عهدۀ بازار اسلام حساب می‏کنند؛ به عهدۀ جمهوری اسلامی حساب می‏کنند. مکتب ما شکست می‏خورد، اسلام شکست می‏خورد، اسلام دفن می‏شود، و دیگر کسی نمی‏تواند بیرونش بیاورد.

خلافکاری‏های مسئولین، ضربه به اسلام

برادرهای روحانی من! برادرهای پاسدار من! دریابید اسلام را! اختلافات را کنار
بگذارید. با هم برادر باشید. همه با هم دست به هم بدهید و اسلام را نجات بدهید. خطر است امروز. حالا که ما آزاد شدیم، هر کاری دلمان می‏خواهد بکنیم؟! اسلام یک همچو آزادی نمی‏دهد به کسی. حالا که ما از زیر بار ظلم رژیم سابق بیرون آمدیم، خودمان ظلم بکنیم؟! خوب... ما فرقمان با آنها چه هست؟ شما همه لباس پاسداری دارید، آقایان لباس روحانیت دارند، مسئولیت زیاد است برای آنها. امروز روزی است که مسئولیت برای همۀ ما، برای همۀ طبقات، برای همۀ مسلمان‏ها مسئولیت امروز زیاد است در ایران. رژیم سابق نیست که گردن من و شما نگذارند بگویند ظالمها دارند این کارها را می‏کنند. رژیم اسلامی است. اگر از دولت اسلامی خلاف صادر بشود، اسلام را لکه‏دار می‏کند. اگر از روحانی در این زمان یک خلاف صادر بشود، مکتب را متزلزل می‏کند. اگر از پاسدارهای ما خدای نخواسته یک خلافی صادر بشود، همان کارهایی که در رژیم سابق می‏شد حالا با این اسم بشود، مکتب ما متزلزل می‏شود. اگر کمیته‏های ما خلافی بکنند
[و همینطور]اگر دادگاههای ما[مکتب ضربه می‏بیند]این دادگاهها، دادگاههای طاغوتی که نیست، دادگاههای اسلامی است؛ از دادگاههای اسلامی توقع این دارند که احکام اسلام جاری بشود، و همین طور از همۀ ما. این مسئله جزء مصیبتهایی است که من الآن برایش ناراحتم و شما هم ناراحت باید باشید. و علاجش به این است که هر یک ما به وظیفه‏ای که خدا برای او معین کرده عمل کنند؛ روحانیون عمل کنند به وظایفی که اسلام برایشان تعیین کرده.

دستور الزامی الهی

قرآن کریم فرموده است:وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ‏اللّه‏ِ جَمِیعاً ولاَ تَفَرَّقُوا[2]؛ این یک دستور است. دستور الزامی است، امر است؛ مشتمل بر یک امر است و یک نهی: مجتمع باشید با هم، به اسلام تمسک بکنید، همه با هم به اسلام تمسک بکنید، تفرقه بینتان نباشد. اینطور نباشد که ملتها، آنهایی که ناظر ما هستند، آنهایی که دشمن ما هستند و نظارت بر ما
می‏کنند، بگویند که در هر شهری آن شلوغکار عبارت از معممین آن است! این برای ما سرشکستگی دارد ـ عرض بکنم ـ خلافِ ما برای امام زمان سرشکستگی دارد. دفاتر را وقتی بردند خدمت ایشان و ایشان دید شیعه‏های او ـ خوب، شما شیعۀ او هستید، ما شیعۀ او هستیم ـ شیعۀ او دارد این کار را می‏کند، این ملائکة‏اللّه‏ که بردند پیش او دید، سرشکسته می‏شود امام زمان، بیدار بشوید که مسئله خطرناک است! و خطر هم خطر شخص نیست، خطر ملت نیست، خطر اسلام است.

ان‏شاءاللّه‏ خداوند همۀ شما را موفق کند که به وظایف عمل کنید. همه‏مان را خداوند موفق کند به وظایف اسلامی، وظایف روحانی، به وظایف پاسداری، به این وظایف عمل بکنیم و ان‏شاءاللّه‏ این نهضت را به پیش ببریم، و مملکت مال خودتان باشد، و مملکت یک مملکت اسلامی بشود.

والسلام علیکم و رحمة‏اللّه‏ و برکاته

 

1 - بحارالانوار، ج 72، ص 38. 
2 - سورۀ آل عمران، آیۀ 103.