صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان تأکید بر تلاش بیشتر کارگران و کشاورزان و خودداری از کم‏کاری و بیکاری
  • محل قم
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع تأکید بر تلاش بیشتر کارگران و کشاورزان و خودداری از کم‏کاری و بیکاری
  • حضار حضار: کارکنان کارخانۀ اتمسفر ایران

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

اقتصاد کشور بسته به کار کارگرها و کشاورزها

در هر کشور کارگر و کشاورز اساس آن کشور است. اساس اقتصاد یک کشور بسته به کار کارگر و کار کشاورز است؛ و مع‏الأسف این دو جبهۀ اقتصادی، که اساس اقتصاد بر آن بود، در زمان رژیم سابق شکست خورد. کشاورزی را دیدید که به اسم «اصلاحات ارضی» بکلی از بین بردند. ایران که باید صادرات داشته باشد، در کشاورزی صادرات داشته باشد، یک استان ایران مثل استان آذربایجان یا استان خراسان به قدر کفاف، قوت ایران را دارد، اینها کاری کردند که ایران شد بازار برای امریکا. هرچه ما بخواهیم باید محتاج باشیم؛ باید از امریکا یا کشورهای دیگر وارد کنیم. کارگرهای ما هم طوری کردند که زندگی آنها زندگی اختلالی شد؛ و کار آنها هم در خدمت غیر بود.

شما کارگران محترم و کشاورزان محترم، برادران! شما که اساس اقتصاد ایران در دست شماست، همان طوری که در سابق در تحت نظارت طاغوت بودید و کارهای شما نادیده گرفته می‏شد، امروز ان‏شاءاللّه‏ در رژیم اسلامی هستید، و اسلام به کارگر و کشاورز بسیار اهمیت می‏دهد. دولت در فکر شما هست. ما دعاگوی شما و در فکر شما هستیم. لکن خرابیها به اندازه‏ای است که به این زودی ترمیم نمی‏شود. گرفتاریها به اندازه‏ای است که به این زودی از چنگال آن نمی‏توانیم خودمان را نجات بدهیم. قدری صبر لازم دارد.

تداوم انقلاب به همت جوانان

شما که پنجاه سال در تحت فشار طاغوت صبر کردید، مقداری هم باید صبر کنید تا
ان‏شاءاللّه‏ یک دولت مستقری پیدا بشود، یک جمهوری اسلامی مستقری پیدا بشود که بتواند در فکر همه باشد. و حالا هم چنانچه می‏بینید در فکر هستند؛ برنامه‏هایی ریخته شده است هم برای کارگرها، هم برای کشاورزها، هم برای مستمندان. اینها همه برنامه‏هایی هست و در دست اجراست لکن البته محتاج به وقت است.

آنچه که الآن لازم است من به شما برادرها، به شما جوانهای برومند تذکر بدهم این است که شما دیدید که رژیم را با فریاد مردانۀ خودتان که از حلقوم همۀ ملت بلند شد، شکست دادید؛ در عین حالی که این قدرت بزرگ شیطانی بود و دنبال او و پشتیبان او همۀ قدرتهای ممالک دیگر بودند، خصوصاً ابرقدرتها، نتوانستند او را نگه دارند؛ و به همت والای شما جوانها و با ایمانی که داشتید به اسلام، آن رژیم را شکست دادید و بحمداللّه‏ از زیر بار ظلم و اختناق بیرون آمدید؛ تا اینجا همه با هم بودید و از زیر اختناق بیرون آمدید؛ از اینجا به بعد هم باید با قدرت شما، با قوۀ شما، این نهضت به آخر برسد. شما جوانهای برومند، شما جوانهای کارگر، که اساس یک مملکت هستید، باید از این به بعد هم شما این مملکت را اداره کنید و اقتصاد ایران را به ثمر برسانید.

ادعاهای واهی رژیم شاه

گاهی شنیده می‏شود که در ادارات، در کارخانه‏ها، کم‏کاری می‏شود؛ بلکه همین امروز کسی گفت که در این کارگرها، در این ادارات، گاهی هم بیکاری هست، و بسیار هم کم‏کاری هست! در کارخانه‏ها هم یک همچو مطلبی شنیده می‏شود. در صورتی که الآن وقت این است که همه کار بکنیم؛ و همه با هم، این آشفتگیهایی که به جا گذاشته‏اند اینها، این خرابیهایی که اینها به جا گذاشته‏اند، با همت شما باید ترمیم بشود. الآن مملکت مال خود شماست؛ منافع مملکت هم مال خود شما باید باشد. و ان‏شاءاللّه‏ اگر اسلام تحقق پیدا بکند، احکام اسلام تحقق پیدا بکند، خواهید دید که عدالت اسلامی چیست. غیر آن ادعاهایی است که در زمان سابق و در رژیم سابق و از حلقوم محمدرضا پهلوی بیرون می‏آمد. همه ادعا بود، و برای هیچ کس هیچ کاری نکرد. بلکه زاغه‏نشین‏ها را زیاد کرد، و
به اسم اینکه صنعت می‏خواهیم باشد، مملکت صنعتی باشد، زراعت را به هم زدند و صنعتی هم در کار نبود. الآن هم که بعض از کارخانه‏های صنعتی را به اصطلاح خودشان آوردند، باز به نفع خارجیها هست، باز برای ما نفعی ندارد بلکه ضرر دارد؛ مثل ذوب‏آهن که الآن برای ایران ضررهای زیاد دارد و نمی‏توانند ترکش بکنند؛ ادامه‏اش هم بدهند، ضررهای زیاد دارد. کارها همه از روی خیانت بود و جنایت. و مملکت ما را به تباهی کشیدند.

اجتناب از کم‏کاری

و حالا باید با همت شماها، با همت همه، من که طلبه‏ای هستم آنقدری که می‏توانم، شماها که بحمداللّه‏ قدرتمند هستید، آنقدری که در قدرتتان هست، کم‏کاری نکنید. بی‏کار نباشید، کار بکنید که مملکتتان که الآن برای خودتان است و از دست غیر نجات پیدا کرده است، مبادا یکوقتی کم‏کاری بشود و ما نتوانیم، شما نتوانید مملکتتان را اداره بکنید. بعد بگویند اینها احتیاج به قیّم دارند؛ احتیاج به این دارند که یک کسی دیگر بیاید اداره کند مملکتشان را. باید همه دست به هم بدهید این مملکت را اداره بکنید، و همه دست به هم بدهید و این اقتصاد را سالم کنید و این چرخها را به راه بیندازید. کارخانه‏ها به همت شما باید به راه بیفتند. وقتی که به راه بیفتند، منفعتش هم مال مملکت خودتان و خودتان است. و امید است ظلمهایی که سابق می‏شد تکرار نشود؛ دیگر به شماها ظلم نشود. من می‏دانم که ظلمها شده است. نه به شما تنها، به همه. به همۀ قشرهای ملت ظلم شده است لکن شاید کارگرها بیشتر مورد ظلم واقع شده‏اند.

امیدوارم که خداوند قدرت به شما عنایت کند و سعادت عنایت کند. و شما ان‏شاءاللّه‏ ستونهای این مملکت باشید و اقتصاد این مملکت را به راه بیندازید؛ و همۀ شما سعادتمند باشید. و برادرانتان هم به قدرت شما و خودشان سعادتمند باشند.

والسلام علیکم و رحمة‏اللّه‏ و برکاته