صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان اسلام و اقلیتهای مذهبی
- محل قم
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع اسلام و اقلیتهای مذهبی
-
حضار
حضار: اعضای جامعۀ کلیمیان ایران
بسماللّه الرحمن الرحیم
ما در پاریس که بودیم این تبلیغاتی که میشد، و تبلیغات همه جانبه مِنجمله تبلیغاتی میشد که اگر چنانچه ایران، مسلمین پیروز بشوند، یهودیها و نصرانیها را قتلعام میکنند! بنای مسلمین بر این است که تمام یهودیها را قتلعام بکنند! من در آنجا در صحبتهایی که کردم، آن حقیقتی که اسلام روی آن حقیقت مشی میکند، کراراً گفتم. نمایندۀ جامعۀ یهود هم آمد آنجا و من با او هم صحبت کردم و گفتم که طریقۀ اسلام چیست. همۀ ادیان که از جانب خدای تبارک و تعالی نازل شده است و همۀ پیغمبران گرامی که مأمور ابلاغ بودند، برای آسایش بشر آمدهاند و برای انسانسازی آمدهاند. خداوند تعالی با وحی به انبیای بزرگ میخواستهاند که مردم را، همۀ بشر را، هدایت کنند و آدم بسازند؛ آدم به همۀ ابعادی که دارد. سایر قدرتها، سایر مسلکها، اینها کاری به معنویات مردم ندارند. تمام مسلکهایی که در دنیا هست ، ـ غیر مسلکهای توحیدی ـ کار ندارند به اینکه انسان در باطن ذاتش چه باشد؛ نفسیتش چه باشد؛ یواشکی هر کاری میخواهد بکند! آنها فقط متوجه به این هستند که حفظ دنیایشان را بکنند؛ و حفظ اینکه انتظامات باقی باشد. فقط دنبال این هستند که نظم برقرار باشد. و اگر نظم برقرار باشد، دیگر بشر هر کاری میخواهد بکند، زیر پرده، هر خلافی میخواهد بکند، به حکومتها مربوط نیست. هیچ قانونی ـ در قوانین غیر توحیدی ـ نیست که بشر را در توی صندوقخانهاش هم از یک چیزهایی
جلوگیری بکند. کاری به این ندارند که در باطن ذات خودش، یا در منزل خودش، در خفا، چه واقع میشود. اصلاً کاری به این ندارند. فقط تو خیابان نیایند و عربده نکشند و نظم را به هم نزنند. این چیزی است که مسلکهای غیرتوحیدی همه آنطور هستند. به خلاف مسلکهای توحیدی و ادیانی که از آسمان به انبیای بزرگ نازل شده است. ادیان به همۀ ابعاد بشر کار دارند، انسان خودش از قبل از اینکه بچه متولد بشود، ازدواج چه جور باید باشد ...؛ شرایط ازدواج چیست؛ چه زنی را باید انتخاب کرد؛ زن چه مردی را باید انتخاب بکند. برای اینکه خوب، این ازدواج کِشتی است برای پیدا شدن یک بشر. قبل از اینکه اصلاً ازدواجی باشد، پیشبینی اینکه این بچه وقتی که به دنیا میآید به طوری باشد که سلامت باشد و سلامت نفس داشته باشد؛ و لهذا توجه به این نیز قبل از ازدواج شده است: شرایط ازدواج؛ با چه شرایطی؛ بعد در حال حمل. قبل از حمل، در حالی که میخواهد این لقاح واقع بشود با چه شرایطی باید باشد و چه احکامی باید داشته باشد؛ وقتی که بچه حمل است، مادر چه چیزهایی خوب است بخورد؛ از چه چیزهایی خوب است پرهیز کند؛ چه جور باشد زندگی او. در وقت حمل چه چیزها باید باشد، بعد از اینکه به دنیا آمد بچه، آن کسی که میخواهد شیر بدهد بچه را چه جور باشد، اگر بخواهند یک شیردهی و دایهای برای او بگیرند چه جور شیر بدهد به بچه؛ چه اوقاتی باشد؛ با چه شرایطی باشد. در دامن مادر، مادر چه جور با این معاشرت داشته باشد. و بعد از اینکه از دامن مادر بیرون آمد، پدر چه جور باید باشد؛ عائله چه جور باشند برای تربیت این بچه؛ معلم چه جور باشد. در جامعه که میآید، در جامعه چه جور وضعی داشته باشد. تمام اینها برای این است که این انسان که در خارج میخواهد تحقق پیدا کند، یک انسان مهذب باشد؛ صحیحالعمل باشد؛ دارای محاسن اخلاقی و اعتقادات صحیح باشد؛ اعمال صحیح انجام بدهد. با مردم سلوکش چه باشد؛ در جامعه سلوک چه باید باشد؛ با همسایه باید چطور باشد؛ با اهل شهر باید چطور باشد؛ با اهل دینِ خودش باید چطور باشد؛ با ادیان دیگر باید چطور باشد. اینها برای این است که آن ادیانی که از طرف خدای تبارک و تعالی میآید از باب اینکه خداوند تمام ابعاد انسان را آفریده
است و توجه به آن دارد، انسان را با همۀ ابعادش میخواهد تربیت بکند. دیگر در این جهت مابین ادیان فرقی نیست، همۀ ادیان برای تربیت بشر آمدهاند.
اسلام همین معنا که گفته شد، در احکامش، در قرآن، در حدیث، همۀ این مسائل که من تذکر بعضیاش را دادم مطرح است. اسلام آنقدر به رفاه مردم، آسایش مردم، و اینطور[امور]توجه دارد و هیچ در این جهت فرقی مابین قشر با قشر دیگر نمیگذارد و نگذاشته است.
اقلیتهای مذهبی که از صدر اسلام، بعد از فتح اسلام، بین مسلمین بودند، اینها غیر از آن مشرکینی که توطئهگر بودند یا بعضی از اقشاری که توطئه میکردند و میخواستند وضع بشر را به هم بزنند، اینهایی که از اقلیتهای مذهبی بودند، تمام در اسلام احترام داشتند ... در یکی از قضایا ـ که لشکری از معاویه شاید بود ـ آمد و یک خلخالی از پای یک زن یهودیه ربود ـ به حسب نقل ـ حضرت امیر فرمودند که من شنیدم که آمدند و یک خلخالی از ذمیهای ربودهاند؛ و اگر انسان بمیرد ـ قریب به این معنا ـ این اشکالی برایش نیست![1]اینطور عنایت داشتند به حفظ مصالح همۀ اقشار.
ما حساب جامعۀ یهود را از حساب «صهیونیزم» و صهیونیستها جدا میدانیم. آنها جزء اهل مذهب اصلاً نیستند. تعالیم حضرت موسی ـ سلاماللّه علیه ـ که تعلیمات الهی بوده است، و در قرآن بیشتر از همۀ انبیا ذکر حضرت موسی شده است، و تاریخ حضرت موسی در قرآن گفته شده است، یک تعلیمات ارزندهای است. و ترتیبی که حضرت موسی رفتار کرده است با فرعون، یک شبان بوده است با یک عالَم قدرت و اراده، و این بر ضد قدرت بزرگ فرعون قیام کرد، و فرعون را از بین برد.[تکیه بر]قدرت الهی و توجه به مصالح مستضعفین در قبال مستکبرین که اولش فرعون بود، قیام بر ضد
مستکبرین، طریقۀ حضرت موسی ـ سلاماللّه علیه ـ بوده و درست این معنی برخلاف آن[طرحی]استکه این طایفۀ صهیونیستها دارند.اینها اتصال به مستکبرین پیدا کردند. جاسوس آنها هستند؛ نوکر آنها هستند؛ و بر ضد مستضعفین عمل میکنند. عکس تعلیمات حضرت موسی که از همین مردم عادی ـ مثل سایر انبیا ـ از همین مردم عادی بازار و کوچه و اینها، اشخاص را برداشت و بر ضد فرعون و قدرت فرعونی قیام کرد. از مستضعفین حمله شد بهمستکبرینکه آنها را از استکبارشان پایین بکشد؛ بر خلاف طریقۀ این صهیونیستها، که اینها با مستکبرین مربوط هستند و بر ضد مستضعفین عمل میکنند!
این مقدار از یهودیهایی که بازی خوردند و از اقشار عالم جمع شدند آنجا، شاید آنها الآن پشیمان باشند از اینکه ـ آنکه یهودی است؛ و نمیخواهد غیر تعالیم عالیۀ موسی را داشته باشد پشیمان باشند از اینکه ـ رفتهاند آنجا، برای اینکه کسی که برود و ببیند اینها چه برنامه دارند و چه جور بیخود آدمکشی میکنند و چه جور اتصال به امریکا و دیگر[قدرتها]دارند، این نمیتواند تحمل کند که یک طایفهای به اسم اینکه ما از جامعۀ یهود هستیم بر ضد تعالیم حضرت موسی عمل بکنند. ما میدانیم که حساب جامعۀ یهود غیر حساب جامعۀ آنهاست. و ما با آنها مخالف هستیم. و مخالفتمان برای این است که آنها با همۀ ادیان مخالف هستند. آنها یهودی نیستند. آنها یک مردم سیاسی هستند که به اسم یهودی یک کارهایی را میکنند. و یهودیها هم از آنها متنفر هستند؛ و همۀ انسانها از آنها باید متنفر باشند.
و اما جامعۀ یهود، و سایر جوامعی که در ایران هستند و اهل این ملت هستند، اسلام با آنها همان رفتار را میکند که با سایر اقشار ملت میکند. اسلام بر آنها ابداً اجحاف جایز نمیداند. ابداً اینطور نیست که آنها را بخواهد در مضیقهای بگذارد. برخلاف اصل تربیت اسلام است؛ برخلاف وحی است؛ برخلاف آن چیزی است که خدای تبارک و تعالی میخواهد همۀ بشر به رفاه باشند؛ به سعادت باشند. اسلام تابع احکام الهی است و
همان طوری که خدای تبارک و تعالی برای اقشار ملتها احترام قائل است، اسلام هم احترام قائل است، مطمئن باشید. این را من در پاریس، قبل از اینکه این[نصرت]پیدا بشود و این نهضت غلبه بکند، در پاریس هم تنبه دادم به آن کسی که از طرف جامعۀ یهود آمده بود پیش من، به اسم اینکه نماینده بود از آنها، که اسلام بنایش بر این نیست که یک قشری را در مضیقه بگذارد. اسلام برای همه است، و میخواهد همه در سعادت باشند. میخواهد که همه در رفاه باشند. و این مسائل که طرح میشود که یهودیها را مسلمین چه میکنند، شما دیدید غلبه پیدا کردند و به یهودی کاری نداشتند؛ به زرتشتیها کاری نداشتند؛ به سایر اقشار هم کاری نداشتند. شما به عین دیدید ... آن وقتی که ما غلبه کردیم، هیچ کسی تعرضی به یهودی کرد؟ تعرضی به نصرانی کرد؟ تعرضی به زرتشتی کرد؟ تعرضی در کار نبود. بعد هم که حکومت اسلامی انشاءاللّه به آنطوری که خدای تبارک و تعالی میخواهند برقرار بشود و پیاده بشود، خواهید دید که اسلام از همۀ مسلکهای دیگر راجع به مراعات همۀ اقشار ملت بهتر است و از همه بهتر عمل خواهد کرد. من از خدای تبارک و تعالی میخواهم که همۀ مردم و همۀ بشر در رفاه باشند؛ همه به سعادت برسند؛ همه به هدایت برسند. خداوند همه را هدایت کند به راه راست؛ خداوند به همه سعادت عنایت کند، و شما مطمئن باشید که در جمهوری اسلامی ظلم نیست. ما نه ظلم میکنیم، نه مظلوم میشویم. این چیزی است که اسلام به ما نشان داده: ظلم نکنید، مظلوم هم نشوید. تا میتوانیم مظلوم نمیشویم؛ و هیچ وقت هم ظلم نخواهیم کرد. انشاءاللّه خداوند شماها را موفق نگه دارد؛ و همهتان با هم در این نهضت شرکت کنید؛ با شرکتتان آن را داشته باشید تا انشاءاللّه این نهضت به ثمر برسد. و این نهضتی است که نهضت انسانی است که همۀ انسانها باید با این نهضت موافقت داشته باشند. و امیدوارم که همه سعادتمند باشند.
والسلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته