صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان قیام همگانی برای آزادی، استقلال و ثبات ایران
- محل فرانسه، نوفل لوشاتو
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع قیام همگانی برای آزادی، استقلال و ثبات ایران
-
حضار
حضار: دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج
اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
راجع به رفتن شاه، که یکی از خواستهای ملت است، از چیزهایی که گفته شده است که شاه نباید برود این است که ثبات ایران، ثبات منطقه از بین میرود و متزلزل میشود. کارتر در این نطق آخرش ـ اینطور که نقل کردهاند ـ گفته است که یک ایران مقتدر و مستقل، این ثباتبخش است، ثبات آفرین است! بعد هم فرمودهاند که ما نمیتوانیم ببینیم که «یک مشت اراذل پست» شاه را که کذا و کذا است میخواهند ساقط کنند! حالا ما یک بررسی میکنیم از این دوتا مطلبی که ایشان فرمودهاند که ببینیم اولاً با رفتن شاهْ ثبات ایران، ثبات منطقه به هم میخورد؟ و آن وقت، یک مشت اراذل و اراذل پست هستند که شاه را نمیخواهند؟ و ایشان نمیتوانند ببینند که یک مشت اراذل پست این شاه را ساقط کنند!
مسئله اینطور نیست که ایشان فکر میکنند. خودشان هم میدانند که اینطور نیست. اما قضیۀ ثبات ایران؛ مقصود ایشان از اینکه ایران باید ثابت باشد، و اینکه ایشان دلسوزی برای ایران میکنند که ایران بایدثابت باشد ـ یا منطقه، که خلیج و اینها هم داخلش است، باید ثابت باشد ـ و ایشان عدم ثبات ایران را، عدم ثبات منطقه را نمیتوانند تحمل کنند و ببینند، نکتهاش چیست؟ چطور ایشان همچو برای بشر دلسوز شدند؟! این از این است که
یک حس آدمخواهی، یک حس حقوق بشر آقای کارتر را وادار کرده است که اینجا اگر شاه برود ثبات منطقه یا ثبات ایران به هم میخورد؟! این از حس این است که حقوق بشر را ایشان میخواهند حفظ کنند و دلشان برای این ایرانیها میسوزد که مبادا یکوقتی آنجا یک تزلزلی پیدا بشود مردم ناراحت بشوند! و با تزلزلْ خوب ممکن است که اموال مردم از بین برود، نفوس مردم از بین برود، از این جهت ایشان چون خیلی بشردوستند و خیلی به حقوق بشر اعتنا دارند نمیتوانند ببینند؟! این الآن شبها شاید خوابش نبرد برای اینکه این ایرانیها در زحمت واقع شدهاند! اینطور است؟! یا از اعمال اینها ما مطلب دیگر میفهمیم. خوب اگر چنانچه حس بشردوستی، حس حقوق بشر ایشان را وادار کرده است که یک همچو فرمایشاتی میفرمایند، چطور پس از این کشتاری که الآن در ایران یک سال است دارد میشود و از این کشتارهایی که از 15 خرداد به این طرف شده است، و اینها همه خود ایشان هم میدانند، هر عاقلی میداند که این کشتارها به امر شاه بوده است که مرکز امر است و هیچ صاحبمنصبی قدرت اینکه امر به قتلعام مردم کنند، همچو چیزی امکان ندارد تا اینکه خود ایشان امر بکنند، چطور جمع میشود مابین این دوتا؟! بشردوستیاش اسباب این میشود که راضی نشود که این ثبات منطقه به هم بخورد و در عین حال این بشر که سی میلیون جمعیت است، سی و پنج میلیون جمعیت است و الآن در خاک و خون دارد جوانهایشان کشیده میشود، مدارسشان، دانشگاههایشان، معابدشان؛ چطور جمع میشود مابین این دوتا مطلب؟! ایشان که دلشان برای آدمها سوخته، این ایرانیها، برای ایرانیها دلشان سوخته که مبادا ثبات ایران به هم بخورد، که ثبات به هم بخورد اسباب این میشود که یک هرج و مرجی بشود، اسباب این میشود که اموال مردم از بین برود، اسباب این میشود که نفوس مردم ـ مثلاً ـ تلف بشود، معذلک از یک شخصی که نفوس مردم را اینقدر تلف کرده و اموال یک ملتی را اینقدر به غارت داده و غارت کرده، ایشان پشتیبانی میکنند و نمیتوانند ببینند که ایشان برود! ما چطور جمع کنیم مابین این دو تا کلامی که ایشان میگوید؟! جز این است که مطلب این نیست و خودش هم میداند که مطلب این نیست؟!
ایشان که همچو دست و پایش را گم کرده که مبادا ثبات ایران یا ثبات منطقه به هم بخورد، برای این است که مبادا یکوقتی ثبات اینجا به هم بخورد و نفت را دیگر به ما ندهند! مبادا ثبات منطقه به هم بخورد و کشتیرانی برای بردن نفتها و برای سایر منافع به هم بخورد. مسئله آن است. چرا درست نمیگویی؟! خوب درست مثل یک آدم صحیحی، خوب بگو به اینکه ما میترسیم که این منافعی که در ایران داریم ـ همان طوری که وزیر خارجۀ انگلستان گفت، او تصریح کرد که ایشان بسته به ماست، ما منافع داریم در آنجا، ایشان حافظ منافع ماست و ما پشتیبانی از ایشان میکنیم ـ خوب شما هم صاف مسئله را بگو که ما منافعی از ایران داریم میبریم: یک نفت را میخواهیم ببریم؛ میخواهیم پایگاه در ایران داشته باشیم که اگر یک جنگ عمومی پیش بیاید ما سنگر داشته باشیم؛ میخواهیم سایر ذخایر ایران را ببریم؛ و شاه است که میتواند برای ما تأمین کند این امور را، از این جهت ما پشتیبانی از شاه میکنیم. خوب، این یک مطلبی است که آن مطلب را باید ... خوب یک مطلبی است که صحیح است. راست است؛ یعنی یک مطلبی است که اگر گفته بود این را و راستِ مطلب را میگفت، این بود لکن ایشان اینطور نمیفرمایند. ایشان میفرمایند که ثبات منطقه باید محفوظ باشد، و از آن طرف هم میگویند که ما دخالتی در امر داخلی مملکت ایران نداریم! و همه میدانند که ایشان ـ امریکا ـ هیچ دخالتی در ایران به هیچ وجه ندارد! مثل یک آدم اجنبی میماند که آن طرف کوهستانها زندگی میکند و هیچ کاری به ایران ندارد! این ادعا را ایشان میکند! شوروی هم همین ادعا را میکند لکن خوب کی از او باید قبول کند این حرف را؟!
پس این مطلب که ایشان گفتند که یک ایران مستقل و یک ایران قدرتمند حافظ ثبات ایران است، صحیح است. اینکه یک ایران قدرتمند و یک ایران مستقل ثبات میآورد؛ یعنی اگر چنانچه ایران مستقل بود و تحت نظر دیگران اداره نمیشد، دیگران در آن
دخالت نداشتند و قدرتمند بود و نظامِ آن پیوست به نظام دیگران نداشت، ثبات از برای ایران حاصل میشد. ایران هم دنبال همین میگردد. ایران هم میخواهد که، ایرانیها هم میخواهند که ایران ثابت باشد، متزلزل نباشد؛ هر روز یک کسی در آن دخالت نکند، هر کاری میخواهند به دست نوکرانشان اجرا نکنند، دخالت در مقدرات مملکت نکنند. ایران میخواهد که ـ ایرانیان ـ ملت شریف ایران میخواهد که ایران را مستقل کند و یک ایران قدرتمند ایجاد کند. الآن قدرت ندارد ایران. مستقل هم نیست. قدرت ندارد برای اینکه تحت قدرتهای دیگر دارد اداره میشود. چهل و پنج هزار یا شصت هزار ـ یا در یک نوشتهای هم بود که هشتاد هزار ـ امریکایی که مستشارهای زیاد در آنها هست، اینها دارند نظام ما را اداره میکنند. پس قدرتمندی ـ الآن آنها قدرت دارند؛ در ایران آنها قدرت دارند نه شاه قدرت داشته باشد.
ما میخواهیم یک ایرانِ مستقل باشد، یک ایرانِ قدرتمند باشد؛ و الآن ایران قدرتمند نیست از باب اینکه نظامش، که نقطۀ اتکای قدرت است ـ مثلاً ـ در دولتها، نظامش وابسته به دیگران است. هر کاری آنها میخواهند انجام میدهند و لهذا[با]اینطور تصرفاتی که در ایران میکنند، ایران الآن مثل یک مملکتی است که در قبضۀ این قدرتهاست. پایگاه دارند.[در]کوهستانهای طرف کردستان و آن سرحدات، اینها پایگاهها دارند؛ پایگاههای زیرزمینی عظیم دارند. و یک همچو مملکتی یک مملکتی است که از آن طرف ذخایرش را دارند میبرند، از آن طرف پایگاه درست میکنند برای خودشان! این ایران اگر یک ایران قدرتمند بود نمیگذاشت که این کار بشود. پس ایران الآن قدرتمند نیست. نمیتوانید شما بگویید که ایران باید قدرتمند باشد و قدرتمند است، و اگر شاه برود قدرت از بین میرود. ما میخواهیم که این کسی که این ضعف را از برای ایران آورده، قدرت را به هدر داده است، این برود و ملتْ خودش قدرتمند است به جای او باشد. ایرانیها این را میخواهند؛ ایرانیها استقلال میخواهند، میخواهند که قدرتهای دیگر را دستشان را قطع بکنند. صحیح است این مطلب که ایرانِ قدرتمند و مستقل، این میتواند که ثبات منطقه را حفظ کند؛ این یک مطلبی صحیح است لکن الآن
منطقه ـ یا ایران ثبات ندارد الآن. اگر ایران ثبات داشت که نمیگذاشت شما دخالت در آن بکنید. ایران متزلزل و هرج و مرجی است. حالا سی و پنج سال است بلکه پنجاه سال است که این هرج و مرج در ایران هست.
پس این مطلبی که شما میگویید، این نیست که شما ثبات ایران را میخواهید؛ شما میخواهید که ایران ثبات نداشته باشد تا استفاده کنید. اگر ایران قدرتمند باشد و ثبات داشته باشد، اگر چنانچه مثلاً دولت ایران اگر قدرتی داشته باشد برای خود ملت باشد، برای خود ایران باشد، اگر دولتها دولتهای ناشی از ارادۀ ملت باشند، اینها نمیگذارند که شما اینطور در ایران تصرف کنید و اینطور هرج و مرج به بار بیاورید. ایران ثبات ندارد که این بساط شده است. ایران الآن ثبات ندارد از باب اینکه قدرت ندارد؛ از باب اینکه استقلال ندارد. ایرانی میگوید که باید ثبات داشته باشد.
و ثباتْ تابعِ قدرتمندی و استقلال است؛ و ما قدرتمندی میخواهیم و استقلال. قدرتمندی به این است که نظاممان را از گرفتاریای که امریکا برایش پیش آورده نجات بدهیم، و یک نظام متکی بر ملتْ ما ایجاد بکنیم نه یک نظامِ متکی بر مستشارهای امریکا. و استقلالمان را هم حفظ بکنیم و یک مملکت مستقل باشیم نه یک مملکتی که همه چیز آن در دست دیگران است؛ تا به واسطۀ این، ثبات پیدا بکند مملکت ما. وقتی ثبات پیدا کرد نه شما حق دارید که نفت اینجا را مجان و بلکه بدتر از مجان ببرید ـ بدتر از مجان، برای اینکه نفت را میبرند پایگاه برای خودشان درست میکنند! این مصیبت است خدا میداند برای یک مملکتی که نفت را ببرند، آن وقت با اسم اینکه ما میخواهیم یک مملکت قدرتمند باشیم در ازایش اسلحه هجده بیلیون دلاری را بخرند و بیاورند در ایران پایگاه برای آقای کارتر یا امریکا درست بکنند! خوب، ملت ایران میخواهد این نباشد. میخواهد پیوسته به دیگران نباشد؛ مستقل باشد. یک مملکت مستقل نمیگذارد یک همچو چیزی بشود.
اگر یک ملت پنجاه هزار نفری باشند و مستقل باشند، یک ملت پنجاه هزار نفری باشند و خودشان اداره بکنند مملکتشان را، هیچ قدرتی نمیتواند بر آنها تحمیل کند این را؛ اما اشکال سر این است که اینها از باطنِ خودِ مملکتْ فساد را ایجاد میکنند. او خارج نشسته میگوید که ما دخالت نمیکنیم در مملکت! دخالت نکردن به این معنا که مستقیماً شما بفرستید یک نظامی را بدون اینکه[بهانهای]باشد و با توپ و تفنگ بفرستید ایران را بگیرند، خوب این حالا نیست؛ اما مستشارها را به عنوان اینکه اینها خدمتگزار به ملت هستند، اینها میخواهند تربیت کنند ـ مثلاً ـ ارتش را، میخواهند چه بکنند فرستادید؛ از آن طرف هم در تمام شئون این مملکت شما دخالت دارید و تصرف دارید.
یک ایرانِ آزادْ ما میخواهیم و یک ایران مستقل ما میخواهیم، یک ایران قدرتمند میخواهیم، یک ایرانی ما میخواهیم که خود ملت بایستد و خود ملت اداره کند مملکت را. ما پنجاه سال است که اصلاً نه مجلس داشتیم نه دولت داشتیم نه شاه داشتیم؛ هیچ یک. هیچ چیز نداشتیم. همهاش تحت ادارۀ دیگران بوده و دیگران ادارهاش میکردند. الآن مملکت ما قیام کرده است که نگذارد این هرج و مرجی که دولتهای خارجی میخواهند، اینها باشد. میخواهد نگذارد این بشود.
خوب، حالا جملۀ ثانی ایشان را، خوب این را هم از ایشان میپرسیم که الآن ثبات است در ایران؟ الآن شاه هست، الآن که شاه نرفته، الآن که شاه نرفته است سرتاسر ایران این اختلافات هست؛ مردم ایستادهاند و میگویند ما نمیخواهیم این مردِکه را. آن هم با توپ و تفنگ و چماقِ اراذل و اوباش به جان مردم ریخته و مردم را دارد قتل و غارت میکند. الآن ثبات است؟! در دو ـ سه روز پیش از این در مشهد، مشهد مقدس، در معبد مسلمین، در حرم حضرت رضا ـ سلاماللّه علیه ـ با تانک رفتند تا تویِ ـ اینطور که
[گزارش]شده است گفتهاند ـ با تانک رفتند تا توی صحن؛ و به دیوارهای صحن و به دیوارهای ایوان میگویند که آثار گلوله هست. این چندمین بار است که این سلسلۀ پهلوی به معابد ما اینطور میکند. به همان معبد حضرت رضا. این ثبات! الآن مملکت ما ثبات دارد؟! خوب شاه هست الآن؛ الآن یک مملکت ثابتی است!؟ الآن مملکتی است که هیچ تزلزلی در آن نیست یا میخواهی یک چیزی برای خودت بگویی همین طوری؟! یکی نیست آنجا که جلویش بایستد بگوید آقا اینها چیست تو داری میگویی! خوب این مردم دارند کشته میشوند، این مردم دارند چه میشوند، سر تا ته ایران الآن مثل زلزله آمده به هم ریخته، یک دسته میگویند ما نمیخواهیم شاه را، یک دسته اراذل و اوباش هم به جان مردم ریختند که نخیر حتماً باید ملت بخواهد شاه را! با زور باید مردم دوست داشته باشند شاه را! این ثباتی است که دارد که ایشان میفرمایند ثبات دارد ایران و این ثبات را ما نمیتوانیم ببینیم که متزلزل بشود!
خوب، جملۀ بعدش آنکه دیگر خیلی مرحمت فرمودهاند که ما نمیتوانیم ببینیم که یک مشت «اراذل» و «اراذل پست» این شاه را که کذا و کذاست ساقط کنند! ملت ایران که میگویند ما آزادی میخواهیم، استقلال میخواهیم، اراذل و پستند یا آنهایی که میخواهند مال مردم را ببرند اراذل و پستند؟ ملت ایران دارد فریاد میکند که ما آزادی میخواهیم؛ آن کسی که آزادی را سلب از مردم میکند اراذل و پست است در نظر دنیا یا آنکه میگوید آزادی من میخواهم؟ آن کسی که میگوید من استقلال میخواهم پست است و اراذل یا آن کسی که استقلال یک ملتی را به هم میزند؟ یک ملت سی و پنج میلیونی که ایستاده است و میگوید، جانش را دارد میدهد، جوانش را دارد میدهد و میخواهد مملکتش را نجات بدهد از دست شما، آنها اراذل و پستند و شما آقا و با شرف؟! یک کسی که از یک طرف میگوید حقوق بشر، از یک طرف حقوق میلیونها بشر را به زمین میزند ـ که ایرانش را ما شاهد هستیم جاهای دیگرش را هم
دیگران شاهد هستند ـ از آن طرف قضیۀ حقوق بشر را ذکر میکند و[از]آن طرف بشر را اینطور میکند، این خیلی شریف است اما ملت ایران که میخواهد از زیر یوغ اینها بیرون برود اراذل و پست است در نظر شما؟! نظرت صحیح نیست. برگردان این نظر را. تو بعدها میخواهی با این ملت زندگی کنی؛ نمیگذارند زندگی کنی. ملتی که ببیند اینطور تو داری با آنها صحبت میکنی، نمیگذارد دیگر شما حیات پیدا کنید، نمیگذارد که امریکایی در ایران باقی بماند. یک قدری فکر بکند این آدم. ما نمیتوانیم ببینیم که یک مشت اراذل و اراذل پست، شاه ایران را که کذا و کذاست این ساقط کنند! خوب شما نمیتوانید ببینید چشمهایتان را هم بگذارید! ملت ایران این کار را میکند[ان شاءاللّه حضار]؛ ان شاءاللّه میکند. البته با شرط اینکه للّهِ باشد:قُلْ اِنَّما اَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنی وَ فُرادی[1].
برای خدا یکی هم باشید، برای خدا وقتی که باشد پیروزی هست؛ جمعیت هم باشید، وقتی برای خداست پیروزی هست. شما برای خدا قیام کنید. ملت ایران برای خدا ان شاءاللّه قیام کرده است که دست ظلم را کوتاه کند و مملکت اسلامی را نجات بدهد.
و ما همه وظیفه داریم که کمک کنیم به این نهضت. و آقایان، اگر این نهضت خدای نخواسته به نتیجه نرسد و خاموش بشود، تا آخرالابد گرفتار هستیم؛ یعنی نسلهای آتیۀ شما هم گرفتار هست زیر یوغ استعمار و یک قلدری که بیاید و نوکری کند به آنها. نگذارید این نهضت خاموش بشود بدون رسیدن به نتیجه. بیایید دنبال این باشید به حق، با تمام قدرت همراهی کنید تا اینکه این نهضت نتیجه بدهد و دست دیگران کوتاه بشود و این سلسله ساقط بشود و برود در پرتگاه.
ان شاءاللّه خداوند همهتان را حفظ کند. موفق باشید ان شاءاللّه؛ سلامت باشید ان شاءاللّه.