زندگی نامه امام خمینی(س)
پیشینۀ تاریخی:
بیستم جمادی الثانی «روز کوثر» است، پیش از آن مشرکین قریش زبان به طعنه گشودند که نسل پیامبر ادامه نخواهد یافت! از خالق هستی ندا رسید:انّا اعطیناک الکوثر... اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَبْتَر[1]. در آن روز بزرگ، کوثر ولایت و امامت در زمین جاری گشت و بانوی عفت و ایمان، صدیقه طاهره(س) دیده به جهان گشود تا امامِ همیشۀ عدالت و انسانیت را مونس و همسر باشد و نسلی پدید آورند که یازده ستارۀ امامت، ایستاده بر شاهراه هدایتِ انسانها از آن جملهاند. نسلی که صلح و جنگش، مناجات و سکوتش، حلم و علمش و حیاتِ سراسر مقاومت و رنج و شهادتش و سرانجامْ غیبتِ موعودِ به انتظار نشستهاش، حکمتهای الهی را رقم میزند و ثابت میکند که بندگان خدا در عصر هبوط و در حصار زمان و طبیعت به خود وانهاده نشدهاند و حقپویان و رهروانِ طریق هدایت را همیشه هدایتکنندهای هست و زمین از حجت حق خالی نخواهد ماند. دوران غیبت آغاز شد و کشمکش ِ همارۀ خوب و بد نیز ادامه یافت. نسل در نسل، گردنکشان و زرپرستان و اصحاب فساد در جبهه ظلمت خویش و در آن سو مؤمنان و صالحان و پاکسیرتان در وادی نور، رویاروی ایستادند. انوار وحی بر جهان تابیده بود و اسلام با فتح قلوبِ بندگان خوب خدا قلمرو خویش را گسترش میداد و تا دوردستهای شرق و از آن سو تا قلب اروپا پیش میرفت. تمدنی بزرگ و بیسابقه شکل میگرفت و بشر شاهد جهش و تحولی شگرف در پهنۀ علم و ادب، فرهنگ و هنر و تمامی آثار تمدن واقعی با مبنایی استوار از ایمان و انگیزه بود.
رویکرد فطرتهای بیدارشده به سمت پیام رهاییبخش رسول امین آنچنان گسترده و عمیق بود که ضعف و ستم حاکمان نالایق نیز نمیتوانست پیشرفت دین خدا را متوقف سازد. اروپا در بربریت قرون وسطایی میسوخت و مادهپرستانِ حاکم بر بندگان مظلوم خدا در این خطه از جهان در پشت صلیب مقدس جبهه گرفتند تا پیام آن کسی که مسیح بزرگ ـ علیه السلام ـ بشارت ظهورش را داده بود، بر دنیای
تاریک آنها نتابد و دکان قرون وسطایی کلیسایِ به دور از روحِ مکتب مسیح و حکومت تفتیش عقاید اروپایی ـ که حقیقتاً لکه ننگی در تاریخ بشریت است ـ بیرونق نگردد. و شگفت و افسوس آنکه درست در زمانی که آنها به خودآمده و عزم آن کرده بودند که تکلیف دین خاتم پیامبران را یکسره کنند، در این سو آتش نفاق و قدرتطلبی و فرقهگراییهای بنیاد برافکن مشتعل میشد.
و در همین اوان بود که مجموعهای از علل و عوامل، زمینۀ تحولات علمی و صنعتی در اروپا را موجب گشت و تکنولوژی و ماشین به استخدام قدرتها و حکومتهای دشمن درآمد. گسترش علوم و فنون جدید که تمدن اسلامی سهمی بس عمده و تعیینکننده در آن داشت به جامعه ایستا و ابتدایی اروپا رونقی تازه بخشیده بود. رهبران و حاکمان بلاد اسلامی به جای چارهاندیشی، ننگ غفلت و عقبماندگی را بر زحمت تلاش و جهاد رجحان دادند و نتیجۀ این غفلتها و خیانتها آن شد که دشمن روز به روز بر اقتدار خود افزود و متصرفات خویش را گسترش داد و عملاً بخشهایی از جهان اسلام دردناکانه رسماً در زمرۀ مستعمرات دول استعماری درآمد و داستان تلخ حاکمیت زور و سرمایه و خداستیزی، و دخالتهای پنهانی و آشکار استعمارگران در سرنوشت ملل اسلامی چندین قرن ادامه یافت.
در ایران سلسلههای شاهان و سلاطین یکی پس از دیگری روی کار میآمدند و منقرض میشدند. علیرغم جور مداومی که بر مردم این مرز و بوم میرفت، ملت سختکوش ایران که ندای توحید و پیام رسالتِ پیامبر اسلام را در همان آغاز راه داوطلبانه لبیک گفته بود، تا دیرزمانی طلایهدار فرهنگ و تمدن اسلامی بود. اما ستمهای شاهان و تفرقهافکنی نو استعماریان رو به فزونی نهاد و بخصوص اینکه دشمن اینک با ابزاری جدید و در پوشش عمران و پیشرفت وارد صحنه شده بود. خیانت و سرسپردگی سلاطین قاجار و همزمانی آن با دخالتهای آشکار دولتین انگلیس و روسیۀ تزاری در ایران دردناکترین شرایط را پدید آورده بود. سفارتخانههای دولتهای استعماری نیز مستقیماً در تمام
شئون کشور و حتی در عزل و نصب امرای دربار و وزرا و صاحبمنصبان نظامی مداخله داشتند. در همین برهۀ آکنده از مرارتها بود که بخشهایی وسیع از خاک میهن اسلامی طی قراردادهایی ننگین به بیگانگان واگذار شد و در داخل کشور نیز ناامنی و بیعدالتی و فسادِ حکومت بیداد میکرد. فتوای روحانی بزرگ و مجاهد آیتاللّه العظمی میرزای شیرازی در نهضت تنباکو و فریادهای اصلاحطلبانۀ سید جمالالدین اسدآبادی و قیامهای علما در ایران و نجف علیه استعمار انگلیس، اقتدار روحانیت اسلام را آشکار ساخته بود. دولت بریتانیا کانون خطر را شناخته بود. از این رو موجی از روحانیتستیزی و سیاستزدایی از دین با انواع شیوهها و حیلهها به راه افتاد و در این میان فراماسونها و غربزدگانِ نوظهور تحت لوای روشنفکری آتش بیارِ این معرکه در داخل کشور بودند. مظفرالدین شاه قاجار نیز که پایگاهی برای خود در مردمش نمیدید چشم امید به دربار روس و انگلیس دوخته بـود. و البته دیگر بلاد اسلامـی نیز وضعیتی مشابـه و تأسفانگیـز داشتند.