دیوان شعر امام خمینی
ساغر فنا
- تا در جهان بود اثر از جای پای تو
- تا نغمهای بود به فلک از ندای تو[1]
- تا ساغر است و، مستی و، میخوارگیّ و، عشق
- تا مسجد است و، بُتکده و، دیر، جای تو[2]
- تا هست رنگی از سخن دلپذیر تو
- تا هست بویی از تو و از مُدّعای تو
- تا هست واژهای ز تو، در بین واژهها
- تا هست رونقی ز تو و گفتههای تو
- هرگز نه آنچه در خور عشق است و عاشقی
- تا یک نشانهای نبود از فنای تو.
19 بهمن 1367
1
- حافظ، با قافیهای متفاوت:ای آفتاب، آینه دار جمال تو!مشک سیاه، مجمره گردان خال تو.و نیز:ای خونبهای نافهیچین، خاک راه تو!خورشید، سایه پرورِ طرف کلاه تو.فیاض نیز:چون موکشان، به گلشنم آرد هوای تودر پای گلبن افتم و میرم برای تو.
2 - این بیت (تا در دل تو هست، غباری زما و من / تا در سر تو هست، ندایی ز نای تو) در نسخهی منتشر شدهی دیوان، وجود ندارد. لیکن در دستنوشتهای از حضرت امام یافت شد البته بعد از بیت دوم.
2 - این بیت (تا در دل تو هست، غباری زما و من / تا در سر تو هست، ندایی ز نای تو) در نسخهی منتشر شدهی دیوان، وجود ندارد. لیکن در دستنوشتهای از حضرت امام یافت شد البته بعد از بیت دوم.