دیوان شعر امام خمینی
شمع وجود
- آید آن روز که من هجرت از این خانه کُنم!
- از جهان پر زده، در شاخ عدم لانه کُنم؟
- رسد آن حال که در شمعِ وجود دلدار
- بال و پر سوخته، کارِ شب پروانه کنم
- روی از خانقه و صومعه برگردانم
- سجده بر خاک در ساقی میخانه کُنم
- حال، حاصِل نشد از موعظهی صوفی و، شیخ
- رو به کوی صنمی واله و دیوانه کُنم
- گیسو و خال لبت دانه و دامند، چسان
- مرغ دل فارغ از این دام و، از این دانه کُنم؟
- شود آیا که از این بُتکده بر بندم رخت
- پر زنان پُشت بر این خانهی بیگانه کُنم؟
دی 1365